پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ششم بهار و تابستان 1398شماره 10 (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
فهم احادیث علمی اهل بیتb از مسائلی است که در صورت عدم توجه به مبانی، ضوابط و شیوه های اختصاصی فهم این دسته از احادیث، می تواند منجر به تحمیل نظریه های علمی بر احادیث و موجب برخی آثار منفی هم چون: تفسیر به رأی، تأویل های غیرمجاز و شک در احادیث گردد. مواردی مانند: نبودن تعارض واقعی بین حدیث و علم، هماهنگی بسیاری از مطالب علمی احادیث با نظریه های علمی اثبات شده، قطعی نبودن غالب مطالب علوم تجربی، وجود روایات علمی در احادیث، عدم وجود همه علوم در روایات، به عنوان مبانی و پیش فرض های مواجهه با احادیث علمی، مطرح شده است، که توجه به این مبانی در کنار توجه به ضوابط فهم علمی احادیث، موجب می گردد که پژوهشگر در استنباط نظریه های علمی احادیث دچار خطا و اشتباه نگردد.
بررسی تطبیقی تواتر روایات ادیان ابراهیمی در مورد نبرد آخرالزمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از چالش های میان ادیان، آموزه های مشترکی است که با تفاوت هایی میان ادیان مطرح شده و در هر یک به روش خود به اثبات می رسد. یکی از راه های قابل قبول برای اثبات این آموزه ها شیوه پیشنهادی تواتر فرادینی از چالش های میان ادیان آموزه های مشترکی است که با تفاوت هایی میان ادیان مطرح شده و در هر یک به روش خود به اثبات می رسد. یکی از راه های قابل قبول برای اثبات این آموزه ها شیوه پیشنهادی تواتر فرادینی است. در این پژوهش با روش عقلانی تواتر فرادینی و آسیب های پیش روی آن طرح و پاسخ داده شده و روشن شده که تواتر فرادینی بر اساس آموزه های عقلانی و دینی می تواند، به عنوان راه کار مشترکی برای اثبات وجه مشترک آموزه های همسان در ادیان به کار گرفته شود. این روش، به عنوان نمونه بر نبرد آخر الزمان قابل تطبیق است و آسیب هایی از قبیل گزارش های متناقض و اقتباس مانع آن نیست. اقتباس و وجود گزارش های متناقض از جمله آسیب های فرا روی فرضیه تواتر فرا دینی است که در اعتبار نتایج آن اثر سلبی دارد. در این پژوهش کارکرد این فرضیه در اثبات آموزه نبرد آخرالزمان به آزمون نهاده شده و آسیب های فرا روی آن ارزیابی شده است و فرایندی به عنوان راه کار برای رفع آسیب های محتمل آن پیشنهاد شده است. در نهایت، نظریه تواتر فرا دینی می تواند در زمینه های گوناگون سودمند باشد منجر به ایجاد روابط مثبت بین ادیان شود.
جایگاه مخاطب حدیث در حدیث شناسی با مطالعه موردی مسأله امامت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تعریف و تحلیل یک گزارش تاریخی به صورت عام و یک گزارش حدیثی به صورت خاص، از دو منظر کلی امکان پذیر است: از جهت خاستگاه صدور آن و از جهت انعکاس و بازتاب آن در ذهن مخاطب (تحلیل انعکاسی). با تمرکز بر تحلیل انعکاسی، نقش مخاطب در شکل گیری ماهیت و تعریف حدیث در دو مرحله صدور و تلقی، موضوع اصلی این نوشتار است. در تعریف حدیث که البته متاثر از نگاه فقهی به حدیث است جنبه انتساب حدیث به معصوم، دیده شده است؛ اما نباید از سویی دیگر، جنبه تلقی را که جنبه بشری است در تحلیل ماهیت حدیث، نادیده گرفت. به عنوان نمونه حساسیت مسأله «امامت» و در کنار فهم و برداشت مسلمانان اولیه از این اصل مورد توجه قرار می گیرد. «قصدماندگاری»، «سطح درک مخاطب» و «تلقی حدیث»، سه مولفه ای است که در ضمن «جایگاه مخاطب در حدیث»، مورد بررسی قرار می گیرد و نشان می دهد که توجه به مخاطب در تحلیل روایات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نباید تحت تاثیر جایگاه معصومانه مصدر حدیث گردد. از همین رو طرح مسأله امامت در عصر نبوی با طرح آن در دوره های بعدی تاریخ تشیع توسط امامان پسین کاملا متفاوت است.
معمم نمودن امیرالمؤمنین (ع) توسط پیامبر (ص) و تأثیر آن در شرح حدیث غدیر در منابع فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در صدور حدیث غدیر که مهم ترین مستند مسأله خلافت پیامبر است، هیچ تردیدی وجود ندارد. از نظر دلالت فریقین قبول دارند که مولا بودن علی بن ابی طالبg با این حدیث اثبات می شود، اما اهل تسنّن معنای مولا را دوستی و محبت می دانند و امامیه بر این باورند که مولویت به معنای سرپرستی همه جانبه است. دو طرف برای اثبات سخن خود به شواهد گوناگونی استناد می کنند. فریقین گزارش کرده اند که پیامبرa در هنگام ایراد خطبه غدیر، علی بن ابی طالبg را با عمامه معروف خودشان معمم کردند. فرضیه این تحقیق آن است که معمم کردن علی در حین ایراد خطبه غدیر به مثابه قرینه ای متصله برداشت امامیه از حدیث غدیر را اثبات می کند. نویسنده با جستار در منابع روایی و ادبی سعی نموده، نماد معمم کردن را در فرهنگ جاهلی و اسلامی معنا و این فرضیه را اثبات کند که پیامبر با معمم کردن علی بی ابی طالبg در روز غدیر و برجسته کردن این پدیده، در روزهای پس از واقعه غدیر خواستند ریاست ایشان را در حافظه جامعه ماندگار کنند.
ارزیابی احادیث فریقین در دلالت آیات مبیِّن اعجاز علمی حرکت خورشید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیات مبیِّن حرکت خورشید در قرآن، به عنوان یکی از مصادیق اعجاز علمی بیان شده است. مسلمانان در صدر اسلام، این آیات را مبیِّن حرکت ظاهری خورشید می دانستند؛ اما در سده دوم هجری با ترجمه کتاب «المجسطی» به عربی، این آیات را با هیئت بطلمیوس تطبیق دادند. در دهه های معاصر با کشف حرکات خورشید در کهکشان، مفسران این آیات را بیانگر کشفیات اخیر و اعجاز علمی قرآن دانستند. حال این پرسش مطرح می شود آیا آیات مذکور، دلالت بر حرکات کهکشانی خورشید دارند و اعجاز علمی قرآن محسوب می شوند؟ با استفاده از روش تحلیلی و ارزیابی گسترده احادیث فریقین، دیدگاه برگزیده این است که با توجه به عدم صراحت آیات مذکور در حرکات کهکشانی خورشید، در کهکشان و امکان تطبیق آیات با حرکات ظاهری خورشید و عدم وجود روایتی اشاره کننده به حرکات کهکشانی خورشید، این آیات مصداق اعجاز علمی قرآن نیستند. استفاده گسترده از روایات فریقین، در ارزیابی این مصداق اعجاز علمی در هیچ کتاب و مقاله ای سابقه ندارد.
نقد تاریخ مندی سنت (تا عصر شافعی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سخن از مفهوم و اعتبار سنت، پیشینه ای دیرینه دارد و علیرغم آن عموم نظرات متوجه یک دست کردن مفهوم سنت و قدّسی کردن جایگاه و اعتبار آن و متّبع بودن آن چون قرآن است، با این وجود، پیوسته نقدهای جدی نسبت به سنت از حیث احادیث دال بر آن نزد فریقین وجود داشته است، در دوران متأخر توسط برخی از اندیشمندان مسلمان انکار حجیت آن و غیر مقدّس دانستن آن و نیز غیر متّبع بودن آن به اشکال مختلفی مطرح گشته است. یکی از دلایل این گروه، تاریخ مندی این مفهوم و اعتبار آن است. آنان بر اساس رویکردی تاریخ انگاره ای بر آنند که مسلمانان صدر اسلام سنت را به معنای کنونی آن نمی شناختند و مفهوم قدسی سنت از وضع علمای اصول قرن سوم به بعد است. اما تاریخ مندی سنت چگونه است؟ و چگونه بررسی های تاریخ مندی، منجر به چنین نظریه ای گشته و دلایل آن کدام است؟ نوشتار حاضر، در حقیقت، ترجمه ای امین و اما آزاد از مباحث مربوط به تاریخمندی سنت از حیث مفهوم و حجّیّت آن، از کتاب «السنّه بین الاصول و التاریخ» حمادی ذویب [1] یکی از چهره های این رویکرد است که با روش تحلیلی، با تکمله هایی انتقادی همراه شده و تا حدودی بسیاری از پرسش های بالا را پاسخ داده است.