مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بازنمایی تأثیر قدرت و ادب کلامی بر کاربرد واژه های خطاب در گونه گفتاری زنان و مردان فارسی زبان تهران از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی است. واژه های خطاب پنجره ای به تفاوت های اجتماعی و فرهنگی جامعه است و نگرش افراد نسبت به یکدیگر را آشکار می سازد. این مقاله مبتنی بر این فرضیه است که ادب، رسمیت، قدرت و همبستگی کلامی بر کاربرد گونه های مختلف واژه های خطاب توسط مردان و زنان تأثیرگذار است. ادب و قدرت تابع ساختار اجتماعی و مدیون باورها، افکار عمومی و انتظارات متفاوت جامعه از مردان و زنان محسوب می شود. در اکثر جوامع زنان در مقایسه با مردان حساسیت بیشتری به جایگاه اجتماعی افراد نشان می دهند و آگاهی بیشتری از مشخصه های اجتماعی گونه های مختلف زبان دارند. لذا می توان گفت که در بیشتر موارد زنان در گروه های سنی، تحصیلی و طبقه اجتماعی یکسان با مردان، ادب و رسمیت بیشتری را در گفتار خود لحاظ می کنند. علاوه بر این، زنان به دلیل امنیت اجتماعی کمتر و بی ثبات تر بودن جایگاه اجتماعی خود، به زبان به عنوان معیاری جهت تعیین طبقه اجتماعی می نگرند و علاوه بر استفاده از الگوهای سطح بالای گفتار، به طور معمول در مقایسه با مردان در گفتار خود قدرت و همبستگی کلامی کمتری به کار می برند. در نتیجه، این مقاله تأثیر ادب و قدرت کلامی بر کاربرد واژه های خطاب در گفتار زنان و مردان را تأیید می نماید. همچنین نتایج حاصل مؤید این نکته است که جنسیت بر انتخاب واژه های خطاب نیز تاثیرگذار است. داده های آماری این مقاله از طریق پرسشنامه گردآوری شده است، روش پژوهش میدانی و شیوه تحلیل داده ها توصیفی-تحلیلی است.
تأثیر تفاوت های جنسیتی بر طول جملات درخواستی انگلیسی توسط گویشوران سنندجی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تأثیر تفاوت های جنسیتی در تولید جملات درخواستی به زبان انگلیسی توسط گویشوران کرد زبان در شهر سنندج بررسی می شود. بدین منظور، 54 دانشجوی سال اول دانشگاه کردستان در کلاس زبان انگلیسی عمومی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در این تحقیق از دانشجویان خواسته شد تا برای موقعیت های مختلف موجود در پرسشنامه، جملات درخواستی مناسب را به زبان انگلیسی بنویسند. در نهایت تعداد کلمات استفاده شده برای هر جمله درخواستی بر اساس جنسیت شرکت کنندگان مقایسه شد. یافته ها نشان می دهد که بین گویشوران دختر و پسر در تولید جملات درخواستی تفاوت های معناداری وجود دارد. دخترها نسبت به پسرها از تعداد واژگان بیشتری در تولید جملات درخواستی استفاده می کنند و طول جملات درخواستی تولید شده توسط دختران به مراتب بیشتر از طول جملات درخواستی تولید شده توسط پسران است که این موضوع نشان دهنده وجود تفاوت کمّی در تولید جملات درخواستی توسط زنان و مردان است.
مقایسه مشخصه های اجتماعی-معنایی در گفتمان سازمان های مردم نهاد (سمن ها) و مؤسسات خیریه بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، لاکلا و موف
حوزه های تخصصی:
طبق نظریه پساساختگرایی لاکلا و موف (1985)، همه پدیده های اجتماعی تحت تاثیر فرآیندهای گفتمانی شکل می گیرند و اجتماع، عرصه مبارزه برای تعریف و تثبیت معنا است. آنان معتقدند گفتمان ها همواره با استفاده از سازوکارهای معنایی از طریق روش های مختلفی همچون مطبوعات، برای تاثیرگذاری بر روی افکار عمومی با هم در حال رقابت اند و این منازعات معنایی تابع تحولات اجتماعی است. در این پژوهش با تلفیق نظریه لاکلا و موف و نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (1995) که زبان را به عنوان کنش اجتماعی با کاربرد متفاوت معرفی می کند، قصد بر این است تا مشخصه های اجتماعی- معنایی در گفتمان سمن ها (به عنوان گروه اولِ تحقیق حاضر) و مؤسسات خیریه (به عنوان گروهِ دوم) و نیز چگونگى شکل گیرى و تعامل بین آنها و بازنمایى منازعات معنایى این دو گفتمان در محافل اجتماعی به ویژه مطبوعات در حوزه کودکان کار و خیابان بررسی شود. همچنین، در پژوهش حاضر بر اساس دیدگاه فرکلاف، مفصل بندی گفتمان و استفاده از دو سازوکار مهم برجسته سازی و حاشیه رانی و فرایندهای دیگر تحلیل انتقادی مانند مجهول سازی و اسم سازی که از ابزارهای برجسته سازی اند، ارتباط بین دیدگاه های فکری، سیاسی و اجتماعی فعالان دو گروه نام برده مشخص و تبیین می شود. داده های تحقیق حاضر شامل متون منتخبی از رسانه ها و مطبوعاتی است که به صورت موردی از خیریه ها و سمن های فعال در زمینه کودکان کار و خیابان در دهه هشتاد و نود شمسی انتخاب شده است. بررسی و تحلیل متون انتخابی پیرامون تحلیل گفتمان انتقادی از دیدگاه های ایدئولوژیکی نهادهای مربوطه به مفصل بندی گفتمان برای تعیین محل نزاع معنایی آنها توصیف و تبیین گردیده است.
کاربرد راهبردهای ادب توسط دبیران ایرانی در موقعیت کنش گفتاری «پیشنهاد»
حوزه های تخصصی:
در زبان شناسی اجتماعی، کاربردشناسی را مطالعه زبان از دیدگاه سخنگویان آن تعریف می کنند. در سال های اخیر این مسئله که چگونه ادب در مکالمه های اجتماعی حفظ و به کار برده می شود و چگونه به وسیله مخاطب مخصوصاً با در نظر گرفتن شرایط محیطی، فرهنگی و اجتماعی درک و فهمیده می شود، جایگاه برجسته ای را در کاربردشناسی پیدا کرده است. مطالعات کاربردی و نظری بسیاری نیز در این زمینه انجام شده است. در پژوهش حاضر راهبردهای ادب استفاده شده توسط دبیران بر اساس الگوی ادب براون و لوینسون (1987) بررسی می شود. در این پژوهش، سه متغیر جنس، سن و قدرت مدنظر است و سعی شده است راهبردها و فرا راهبردهای ادب استفاده شده توسط دبیران در موقعیت کنش گفتاری «پیشنهاد» بررسی شود. برای انجام این هدف، داده ها با استفاده از پرسشنامه تکمیلی گفتمان جمع آوری شده اند. در این پرسشنامه از طریق 5 پرسش از جامعه آماری خواسته شد که به شش مخاطب مختلف با قدرت اجتماعی بیشتر، کمتر و یا برابر، موضوعی را پیشنهاد دهند. داده های به دست آمده از شرکت کنندگان در این پژوهش نشان دهنده تأثیر هر سه متغیر تحقیق در ایجاد تفاوت معنادار در استفاده از فرا راهبردهای ادب در موقعیت کنش گفتاری «پشنهاد» است؛ تنها متغیر سن در موقعیت قدرت برابر و نیز در بین مردان تفاوت معناداری را نشان نمی دهد.
بازنمایی کارکرد عناصر اقلیمی و معیشتی در ساخت طرحواره ای ضرب المثل های طالقان با رویکرد زبان شناسی اجتماعی- شناختی
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه زبانی، زبان و فرهنگ رابطه ای دو سویه و متقابل دارند. از یک سو زبان به عنوان ابزار برقراری ارتباط میان افراد بشر از پشتوانه فرهنگی برخوردار است و از سوی دیگر وسیله ای برای انعکاس فرهنگ است و عناصر معیشتی و اقلیمی یک جامعه در آیینه زبان آن جامعه بازنمایی می شود. عناصر و مقوله های زیادی وجود دارند که می توانند فرهنگ یک قوم را در زبان آن قوم منعکس کنند. یکی از این عناصر، ضرب المثل ها هستند که بخشی از ادبیات شفاهی یا عامه محسوب می شوند و آیینه ای تمام نما از تاریخ ، فرهنگ، اندیشه، حکمت، تجربه، عقاید، منش، مناسبات، و تمدن یک ملت به شمار می آیند. ضرب المثل ها بر اساس طرحواره ها و فضاهای ذهنی انسان شکل می گیرند و مفاهیم فرهنگی، اقلیمی و معیشتی نیز در شکل گیری محتوای ضرب المثل ها تاثیرگذار است. از این رو مطالعه ضرب المثل ها از دیدگاه اجتماعی- شناختی بسیار حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر سعی بر این است تا تاثیر عناصر اقلیمی معیشتی طالقان و طرحواره های تصوری موجود در ضرب المثل های طالقان بر اساس رویکرد شناختی جانسون و لیکاف بررسی شود. به همین منظور حدود 865 ضرب المثل از کتاب در آ مدی بر فرهنگ و گویش طالقان انتخاب و پس از بررسی انواع طرحواره های آن، تاثیر عناصر اقلیمی و معیشتی طالقان در ساخت طرحواره ای این ضرب المثل ها بررسی می شود و نتیجه حاکی از این است که پر بسامدترین طرحواره به کار رفته در ساخت این ضرب المثل ها ، طرحواره حجمی است که مرتبط با عناصر اقلیمی و معیشتی نظیر مشاغل و آداب و رسوم منطقه است.
پرتویی از زبان شناسی شناختی اجتماعی بر فرهنگ نگاری
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی شناختی اجتماعی یکی از جدیدترین رویکردهای کاربرد- بنیاد به مطالعه زبان و تنوعات اجتماعی آن است که در دهه های اخیر با هم گرایی زبان شناسی شناختی و زبان شناسی اجتماعی ایجاد شده است و رسالت آن مطالعه شناختی زبان در انواع تنوعاتش است. از سوی دیگر، فرهنگ نگاری از کاربردی ترین و مفید ترین دستاوردهای زبان شناسی است که هدفش ثبت زبان و تلویحاً تلاش برای استاندارد کردن زبان است. اما چگونه می توان این دو نگاه را که، اولی به دنبال مطالعه تنوع (و بنابراین واگرایی)، و دومی به دنبال ثبت و استانداردسازی زبان (و بنابراین هم گرایی) است، با هم جمع کرد؟ این مقاله پس از معرفی اجمالی چارچوب زبان شناسی شناختی اجتماعی، به معرفی و مقایسه رویکردهایی می پردازد که در این چارچوب بر روی فرهنگ نگاری انجام شده است.