پژوهش های نوین در آموزه های قرآن و سنت
پژوهش های نوین در آموزه های قرآن و سنت سال دوم پاییز و زمستان 1398 شماره 4
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث کلامی که ریشه در آیات قرآن کریم داشته و با بحث انسان شناسی در رابطه مستقیم است، موضوع "خلیفه اللهی انسان" است. روش گردآوری اطلاعات در این مقاله کتابخانه ای و روش تحقیق مقاله توصیفی_تحلیلی است. در این مقاله نگاه فخر رازی دانشمند و متکلم بزرگ اهل سنت به این موضوع تبیین شده است و مسائل مرتبط با بحث در برخی آثار او از جمله تفسیر مفاتیح الغیب، مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد معنای خلیفه اللهی انسان از نظر فخر رازی، ولایت و قدرت تصرف تکوینی و تشریعی است که از طرف خداوند به برخی بندگان عطا می شود. اعطای این مقام شرافتی خاص به انسان داده، لذا انسان اشرف مخلوقات محسوب می گردد. از مطالعه تفسیر کبیر فخر رازی و دیگر آثار وی چنین بر می آید که او معتقد است مقام خلافت اللهی بالقوه در تمام انسانها موجود است ولی فقط پاکان از گناه و عصیان هستند که این مقام را به طور بالفعل کسب می کنند. ملاک انتخاب خدای حکیم در اعطا کردن مقام خلافت اللهی به انسان نیز در علم و عقل و بعد ملکوتی او خلاصه می شود که از نتایج دارا بودن این مقام، افضلیت انسان بر فرشتگان و اشرف مخلوقات بودن اوست.
معیارهای تفسیر علمی قرآن از دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی
حوزه های تخصصی:
تفسیر علمی یکی از گرایش های تفسیری، در جهت کشف و تبیین اعجاز علمی قرآن کریم است. مفسران در میزان کارایی این تفسیر به سه گروه تقسیم می شوند: برخی در بهره مندی از آن، راه افراط را پیموده اند، برخی دیگر، تفریط گونه، قرآن را کتاب هدایتی صرف می دانند و از ورود در تفسیر علمی آیات پرهیز دارند. عده ای دیگر از جمله آیه الله مکارم شیرازی، راه میانه را برگزیده اند. از نظر ایشان، قرآن کتاب هدایت است و بیان برخی اسرار نیز، در راستای هدف تربیتى آن بوده است. با این وجود می توان از آیات طبیعی، حقایقی را کشف کرد. این مقاله با مطالعه ای توصیفی- تحلیلی در آثار ایشان، به دنبال تبیین دیدگاه وی در خصوص گستره تفسیر علمی و تعیین معیارهای مخصوص آن است. براین اساس، تفسیر علمی با تکیه بر بهره مندی از علوم طبیعی قطعى و عدم تکلّف در تفسیر آیه و پرهیز از تحمیل نظریات متغیر بر قرآن، مورد تأیید ایشان است.
معناشناسی واژه ثله و مترادفات آن در قرآن
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین وجه اعجاز قرآن کریم به عنوان معجزه ی پاینده پیامبر اکرم9 اعجاز بیانی و فصاحت و بلاغت آن است. از آنجایی که واژه گزینی قرآن، بی بدیل و شگف انگیز و براساس ظرافت های خاصی است لذا برای فهم بهتر این ظرافت ها باید با علم مفردات قرآن که یکی از مجموعه های علوم قرآنی است، آشنا شد. از این رو در این پژوهش سعی بر آن شده برای درک بهتر مفهوم آیاتی که در آن ها، معنای «جماعت و گروه» با الفاظ مختلف ذکر شده، مورد بررسی قرار بگیرد. جهت تحقق این امر از میان واژگانِ با این معنا، پنج واژه ی «ثله، رهط، طایفه، عصبه و فئه» ابتدا در کتب لغت با محوریت العین، معجم مقاییس اللغه، مفردات الفاظ قرآن، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز و التحقیق فی الکلمات القرآن الکریم مورد بررسی قرار گرفته سپس ذیل تعدادی از آیات قرآنی مشتمل بر این الفاظ، به بررسی نظرات تفسیری حول این واژگان پرداخته شده است. قابل ذکر است که ذیل هر بحثی نتیجه گیری صورت گرفته است که این امر بر غنای محتوا می-افزاید. پس از بررسی های مختلف می توان گفت حق آن است که هر یک از این واژه های به ظاهر مترادف، در قرآن جایگاه خاص خود را دارد و هیچ یک نمی تواند به جای دیگری بنشیند.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و ابن عاشور در معناشناسی واژه «خَطَأ»
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی واژه «خطا» در قرآن کریم نوشته شده است. اختلاف در فهم و کاربرد این واژه در واژه های قرآن، موجب تفاوت در فهم واژه و در نتیجه تفاوت تفسیری آیه شده است. بی تردید بن مایه واژگان به عنوان محور مهم برای معادل یابی صحیح در فرآیند ترجمه و تفسیر قرآن تلقی می شود. نگارنده در این تحقیق تلاش کرده تا به روش توصیفی-تحلیلی و مراجعه به منابع کتابخانه ای، با تکیه بر برخی از فرهنگ لغات و تفاسیر شیعی و سنی به تفاوت معنایی این واژه در آیات قرآن کریم دست یابد. معنای مشترک واژه «خَطَأ» از منظر علامه طباطبایی و ابن عاشور گناه عمدی یا غیر عمدی با توجه به آیه است؛ اما در برخی موارد، نظر متفاوتی از هم دارند، مانند اینکه علامه گناهی که بتوان مانع تحقق مقدمه آن شد که در نتیجه مانع تحقق گناه بشود را گناه اختیاری می نامند، در حالی که ابن عاشور هرگز نظری درباره اختیاری بودن یا نبودن گناهی نداده است؛ و یا در آیه ای علامه طباطبایی «خَطَأ» را به معنای شرک و ابن عاشور به معنای گناه از روی عمد می داند. در آیه دیگری علامه «خَطَأ» را به معنای خطا پیمودن راه بندگی و ابن عاشور شرک و معاصی و مرتکب گناه بزرگ تفسیر کرده اند. در آیه ای علامه واژه «خَطَأ» به معنای گناه غیرعمدی بیان کرده است و ابن عاشور آن را به معنای گناه صغیره می داند
کاوشی تطبیقی در نمودها و ابعاد شیوه تفسیری قرآن به قرآن در تفاسیر سید رضی و زمخشری
حوزه های تخصصی:
حقایق التأویل سید رضی، دانشمند فرزانه و مولف آثار بزرگی همچون نهج البلاغه، از تفاسیر مهم شیعه در قرن چهارم و پنجم است. تفسیر کشّاف زمخشری نیز یکی از برجسته ترین تفاسیر ادبی، بلاغی و نیز کلامی معتزله در قرن ششم است. در میان مفسّران متقدم، مرحوم شریف رضی و زمخشری هر دو به روش تفسیری قرآن به قرآن اتکا نموده و البته در کنار آن از براهین و اجتهادات عقلی و روایات نیز استمداد جسته اند. در این نوشتار با نگاهی تطبیقی، ابعاد شیوه تفسیری قرآن به قرآن در این دو تفسیر مورد بررسی قرار گرفته و مواردی همچون ارجاع متشابهات به محکمات، تبیین آیات مجمل توسط دیگر آیات، استناد به دیگر آیات قرآن در تبیین معانی واژگان و نکات ادبی قرآن، رفع ابهام از آیه توسط آیات دیگر، حل تعارضات ظاهری و رفع شبهات آیات توسط دیگر آیات و تفسیر آیات با تکیه بر سیاق تبیین شده است.
آداب تعامل مثبت جامعه با سالمندان براساس آموزه های قرآن و روایات
حوزه های تخصصی:
از هنجارهای مثبت اجتماعی که نزد همه جوامع پسندیده است، تعامل مثبت با دیگران به ویژه با سال-مندان است. مکتب اسلام برتعظیم و تکریم به سال مندان تأکید فراوان دارد، زیرا بدین وسیله افراد به تکامل فردی و اجتماعی دست می یابند. ازآنجاکه رشد روزافزون افراد سال مند در جهان و توجه به مسئله پیری و تعامل با سال مند در حال تبدیل شدن به یکی از مسائل مهم جوامع بشری شده است و با توجه به برجسته بودن موضوع سال مندی در غالب کشورها از جمله ایران و ضرورت ها و الزامات آن، بررسی آموزه های دینی در باب تعامل عموم مردم با سال مندان شاید بتواند راهگشای برخی از مسائل مربوط به این موضوع باشد. راهبردها و مصادیقی در منابع اسلامی برای تعامل و ارتباط صحیح با سال مندان مطرح شده است، از جمله؛ کسب معالم دینی از سال مند، بردباری در مقابل خواسته های سال مند، گوش سپردن به سخنان سال-مند، احترام نگه داشتن در امرآموزش، جا گشودن در مجلس، مُقدّم داشتن سال مند درسخن گفتن، عدم موضع گیری در برابر سال مند، پیشی نگرفتن از سال مند و...
بررسی نحلیلی عوامل ایمان نیاوردن به اسلام از منظر قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
تبیین علل ایمان نیاوردن و نامسلمانی برخی انسان ها را از دیدگاه قرآن کریم؛ می تواند انسان های گمراه و محروم از نعمتِ اسلام و زندگی مؤمنانه را با آگاهی نسبت به منشاء گرفتاری و خسرانِ خود و با اهتمام به نجات و رهاییِ خویش از ورطه ضلالت و ظلمت، یاری نماید و آنان را با پیوستن به جمعِ مسلمانان و مؤمنانِ سعادتمند؛ نور و منفعت نصیب کند.. خداوند متعال با ارائه و معرفی اسلام به عنوان یگانه دینى که برترین رابطه بشر را با آفریدگار تامین می نماید، همه انسان ها را به اسلام، دعوت کرده و از غیر آن بر حذر داشته است و اساس سعادت بشر در دو جهان را در گرایش به ایمان و اسلام می داند. نگارنده در این مقاله با استفاده از توصیف و تحلیل آیات و روایات مربوطه، شاخص ترین علل ایمان نیاوردن انسان ها را بررسی نموده و به این نتیجه رسیده که جهل و نادانی، تقلید و ایستایی، پیروی از ظنّ و گمان، سفاهت و بی عقلی، اعراض و رویگردانی، کبر و نخوت، انکار و تکذیب، بهانه گیری و توقّع، گناه و تجاوز، ظلم و برتری جویی، هوا پرستی و دنیا گرایی، غفلت و فراموشی، اغواء و فریب شیطان، حسادت و زیاده خواهی از مهم ترین این عوامل می باشند.