زبان و ادب فارسی (آزاد سنندج)
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال یازدهم تابستان 1398 شماره 39 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اشعار احساسی احمد شاملو بر خلاف اشعار اجتماعی او که دغدغه ها و اوضاع اجتماعی و سیاسی جامعه را بیان می کند، به بیان احساسات و احوالات شخصی وی میپردازد. در این دسته از اشعار می توان تأثیرپذیری و بهره گیری از کهن الگوها، روایتهای مرسوم و اسطوره های ادبیات ایران و جهان را مشاهده کرد که در درجه اول شعر را متأثر از ادبیات شرق و غرب نشان می دهد ولی مبتنی بر نوگرآیی، آشنایی زدایی و خلق فضای فراواقعی (سئورال) و وهم انگیز است که نشان می دهد که شاعر چگونه با چیره دستی و با ذهنیتی نو اندیش و خلاقانه از فضای سنتی ادبیات کلاسیک فاصله گرفته و فضا و مضامین جدیدی را خلق نموده است. در این جستار سعی شده با بهره گیری از نظریات ژرار ژنت پیرامون نقد بینامتنی (ترامتنی) شعر بلند «رُکسانا» از لحاظ تأثیرپذیری شاعر از کهن الگوها و روایتهای متون ادب فارسی و جهان و چگونگی خلق فضا و مفاهیم جدید مورد نقد و بررسی قرار گیرد و تأثیرپذیری و سپس خلق نوآورانه فضا، مضامین، ساختار شعری، و روایتهای جدیدی که به بیان احساسات وی ختم می شود با رویکردهای پنج گانه ژنت تطبیق و بررسی شود. این تحقیق با مطالعه روابط ترامتنی در شعر «رُکسانا» سعی دارد دریچه جدیدی به خوانش و شناخت جهان بینی اندیشه های شعری در اشعار احساسی احمد شاملو بگشاید.
واکاوی مؤلفه های ادبیات مهاجرت در رمان های همنوایی شبانه ارکستر چوبها و تماما مخصوص(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیات مهاجرت داستانی در ایران، به سبب مسائل معتنی به اجتماعی، پیوسته و با سرعت در حال گسترش است. این امر لزوم تحقیقات دامنه دار و چندبُعدی در حوزه ادبیات مهاجرت را مؤکدتر می سازد. تحقیق حاضر با رویکرد مطالعه تطبیقی، دو رمان مهم معاصر را از ادبیات مهاجرت، برای جستجوی مؤلفه های مشترک موجود در این آثار پی جسته است. هر دو رمان، بیان خاطره گونه از زندگی دو نویسنده مهاجر، معروفی و قاسمی، است. نتایج تحقیق گویای آن است که نوستالژی وطن پشت سر گذاشته شده و متعلقاتش و موضوعات متعددی از جهان فعلی پیرامون نویسنده (نظیر هویت، فرهنگ، ارتباطات، عواطف و...)، در کنار عواملی چون پریشانی ذهن و ترس دائمی (ناشی از جریانات متمرکز بر محور مهاجرت)، به شدت موجب پریشانی روحیِ راوی-نویسنده در هر دو رمان بوده است و این امر تاثیرگذار، سایر عوامل روایت ساز دو رمان، نظیر انتخاب زاویه دید، شخصیت پردازی، گسیختگی زمانی و مکانی روایت، طرح و پی رنگ و زبان روایت را در دو رمان، بسیار به هم نزدیک ساخته است. بهره مندی از تکنیک روایت گری جریان سیال ذهن، واگویه های ذهنی، وقفه های زمانی، زبان نمادین، تداعی های پیوسته، آشفتگی زمانی و مکانی با تکیه بر راوی غیرقابل اعتمادی که مخاطب باید وقایع داستان را از میان گفتار نامتعادل او -که آمیزه ای از واقعیت و رؤیا است- دریابد، و مهم تر از همه طرح اصلی دو داستان که بازگوکننده حقایقی از وضعیت زندگی انسان مهاجر گریخته از وطن است، مؤلفه های مشترک مربوط به ادبیات مهاجرت و تبعید را در این دو رمان بسیار افزایش داده است.
کثرت تکرار پذیرش یا انکار (نگرشی انتقادی به جایگاه تکرار در بلاغت وشعر فارسی وعربی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی مقوله "کثرت تکرار" ومثالهایی که برای آن دربلاغت فارسی وعربی آورده شده واز دیرباز جزعیوب فصاحت کلام شمرده می شود، نشان میدهد که این مبحث بلاغی، از مقولاتیست که پرداختن بدان در کتب بلاغی بانوعی وسردرگمی همراه بوده است؛ مثالهایی که در این باب دیده میشود مثالهایی است که نه تنها غیرفصیح نیست بلکه در مرتبه ای بالاتر خود مشتمل بر آرایه ای ادبی است. نکته ای که در ذکر این مثالها قابل ملاحظه اینست که برخی آن را ذیل عیوب فصاحت کلام شمرده، و برخی دیگر بعنوان مثالی برای آرایه های دانش بدیع، ازآن یاد کرده اند. این نکته هم دربلاغت فارسی و هم عربی مشهود بوده وبنظر میرسد ازجمله مسائلی باشدکه پیشینیان در طرح نمودن آن یا حداقل ذکر نمونه های متعددی از آن خطا کرده ومعاصران هم که تردید دردیدگاه پیشینیان را روانداشته، تکرارش کردند. تأملی بر نمونه هایی چند از این مقوله در کتب بلاغی مختلف، باکاوشی در میان دیدگاه علمای بلاغی موید این موضوع است. پژوهش حاضر ضمن بررسی آرای گوناگون ادب پژوهان، به تحلیل جایگاه مقوله تکرار دربلاغت فارسی وعربی می پردازد
رابطه آداب و ادبیات با اخلاقیات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
لفظ «آداب» را از گذشته تا کنون در معانی گوناگون به کار برده اند. بررسی منابع حاکی از تسامح در کاربرد این لفظ و خلط مبحث آن با مباحث ادبیات و اخلاق است. در این مقاله کوشیده ایم تا با مطالعه منابع مرتبط و اتکا و استناد به اسناد، استدلال و تحلیل، هر یک از اصطلاحات فوق را تعریف کرده، به طور ویژه تفاوت آداب را با اخلاق تبیین نماییم. برپایه آنچه به دست آوردیم، توانستیم وجوه متعددی از تفاوتهای آداب را با اخلاق فهرست نموده شرح دهیم؛ به گونه ای که با اتکا به دستاوردهای این پژوهش می توان به شیوه ای علمی به بیان وجوه اشتراک و افتراق آداب و اخلاق دست یافت، به اختصار می توان گفت که از جمله نتایج این تحقیق تبیینی روشنتر از آداب، ادبیات و اخلاقیات است با این توضیح که آداب مبتنی بر عرف و ادبیات مبتنی بر هنر و اخلاقیات مبتنی بر فطرت الهی آدمی است. واژگان کلیدی: آداب، ادبیات و اخلاق
بررسی تشبیه و تنزیه در نگاه ابن عربی و مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل پیچیده و قابل تأمل در مبحث خداشناسی ، موضوع تشبیه و تنزیه است . تشبیه و تنزیه را می توان دو حالت عقلی و روحیِ شناخت حق تعالی توسط انسان دانست . در تشبیه ، انسان برخی از صفات همچون شنوایی یا بینایی را به حق تعالی نسبت می دهد که برای نمونه می توان به داستان موسی و شبان در مثنویِ مولانا اشاره نمود . البته دلیل این تشبیهات را می توان در برخی از احادیث و آیات جست . هرچند که گاه عده ای در این تشبیهات آن قدر مبالغه می ورزندکه دانشمندان علوم اسلامی ، در مقابله با این گروه ، بحث تنزیه را مطرح می کنند و حق تعالی را نسبت به صفات بشری منزه می شمارند و آیات مورد استثناء اهل تشبیه را به گونه ای تفسیر می کنند که معنای واقعی نداشته باشد . این نوشتار با روش توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای ، ضمن بررسی جداگانه نظریات ابن عربی و مولانا ، برآن است تا از طریق شناخت دیدگاه این دو عارف بزرگ ، شیوه صحیح برخورد با مسئله تشبیه و تنزیه را نشان بدهد .
بررسی مفهوم «دیگری» در منطق الطیر عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
منطق الطیر عطار از منظومه های مهم عرفانی است که می توان آن را بر اساس نظریه ی منطق مکالمه ای باختین و تبیین مفهوم «دیگری» مورد بررسی قرار داد. عطار در پی تبیین جایگاه مرغان به عنوان «من» و سیمرغ یا همان ذات الهی به عنوان «دیگری» است. حرکت مرغان به سوی سیمرغ حرکتی برای شناخت ارزش وجودی خود است که با پشت سر گذاشتن مراحل سیر و سلوک، درکی درست از هویت و جایگاه خود پیدا می کنند. از دیدگاه عرفانی، جهان چیزی جز جلوه ای از ذات الهی نیست و از این رو اعتقاد به مفهوم دوگانه ی «من» و «دیگری» در اندیشه ی عرفانی، امری باطل است. مطابق با این دیدگاه منی وجود ندارد و اگر آدمی چنین تصور نادرستی دارد، به سبب وابستگی ها و تعلقات پیرامونی است و آنچه سیر و سلوک نامیده می شود، در حقیقت راهی است برای رساندن آدمی به شناخت تازه ای از خود و فهم این موضوع که خودی وجود ندارد و هرچه هست، اوست. با توجه به چنین اندیشه ای به هیچ روی گفت وگویی میان من و دیگری شکل نمی گیرد و اصولاً دیدگاه عرفانی، دیدگاهی چندصدا به شمار نمی آید. آنچه در عرصه ی عرفان وجود دارد و شخص عارف با سیر و سلوک خود در پی رسیدن به آن است، نفی من و متجلی ساختن خداوند است و این همان چیزی است که در عرفان توحید نامیده می شود.
مقایسه ی سبک شناختی نامه های جامی و غزالی در بافت سیاسی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مقایسه سبک شناختی نامه های جامی و غزالی در بافت سیاسی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی می پردازد. نامه های عرفا و علمای بزرگ ،منابع تاریخی ارزشمندی هستند که علاوه بر دارا بودن اطلاعات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی روزگار خود ، چگونگی مناسبات و ارتباط نویسندگان آن را با صاحبان قدرت و طبقات مختلف اجتماعی نشان می دهد.دراین تحقیق سعی بر آنست که با توجه به مدل سه بعدی نورمن فرکلاف ویژگی های سبکی نامه های جامی و غزالی در سه سطح توصیف ، تفسیر و تبیین مورد مقایسه قرار گیرد تا بتوان به این پرسش ها پاسخ داد که هر کدا م از چه گفتمان و راهبرد های زبانی برای برقراری ارتباط با افراد در بافت سیاسی بهره برده اند؟ چه نقاط مشترک و متفاوتی در ویژگی های زبانی و سبکی آن ها وجود دارد ؟ گفتمان موجود در نامه ها چه نقشی ایفا کرده اند ؟ یافته های تحقیق نشان می دهد گفتمان حاکم بر نامه های جامی ، عارفانه با محوریت عشق الهی و گفتمان حاکم بر نامه های غزالی زاهدانه با محوریت آخرت گرایی است. هر دو با بکار گیری گفتمان مورد نظر به حفظ اقتدار خود در مقابل حکومت پرداخته اند. در مفهوم روابط قدرت ،جامی از طریق همسویی با قدرت حاکم و غزالی با ایستادگی در برابر آن ،دستگاه حکومت را کنترل وآن ها را به اجرای عدالت و حمایت از مردم دعوت نموده اند.
بررسی و تحلیل کاربرد حروف اضافه در شعر شاعران برجسته دوره سامانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عنصر زبان یکی از پدیده های اجتماعی است که همواره در حال تغییر و دگرگونی است. زبان فارسی نیز به دور از این تغییر و تحولات نبوده است. یکی از این دگرگونی ها، تغییر حروف اضافه است. در این پژوهش به بررسی حروف اضافه، انواع و چگونگی آن در زبان شعری شاعران برجسته ی دوره ی سامانی و مقایسه ی آن با زبان معیار امروز پرداخته شده است. بررسی شواهد بیانگر این است که در دوره ی یادشده، حروف اضافه ی ساده و مرکّب گوناگونی کاربرد دارند. این حروف از لحاظ شکل و ساختار و هم چنین بار معنایی دارای گستردگی و تنوع فراوانی هستند. علاوه بر این حروف اضافه ای در این دوره کاربرد دارند که در دور های بعد کاهش یافته یا به طور کامل متروک شده اند. همچنین تعدادی از عبارات (حرف اضافه و متمم) در این دوره وجود دارند که برخی از دستورنویسان، آن ها را حرف اضافه مرکب دانسته اند؛ درحالی که به نظر می رسد این عبارات، ترکیبی از «حرف اضافه-ی ساده» و «متمم» می باشند.