بررسی رمان «وقتی سَموم بر تن یک ساق می وزید» از دیدگاه «رئالیسم وهم آلود»
منبع:
رخسار زبان سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
۵۸-۳۰
حوزه های تخصصی:
رئالیسم وهمی یا رئالیسم فانتاستیک که از آن در مباحث نقدی و تحلیلی گوناگون با عنوان های متفاوتی از جمله ژانر، مکتب، سبک یاد کرده اند، اصطلاحی استکه وجود مکتب هایی چون سورئالیسم زمینه ی بروز آن را فراهم کرده است. ویژگی های این سبک ادبی و هنری به طور جدی نخستین بار در آثار داستانی نویسنده بزرگ روسی، داستایوفسکی ظهور می یابد که بعدها صاحب نظرانی چون میخاییل باختین و ملکم وی.جونز این سبک نویسندگی را به عنوان یک نظریه مورد بحث و بررسی قرار می دهند. رئالیسم وهمی واقع گرایی وهم آلود است؛ بدین معنا که به بیان واقعیات بیرونی بر مبنای درون انسان ها می پردازد. همین امر سبب ایجاد وهم و گمان در واقعیت می شود و خواننده را در فهم واقعیت دچار شک و دودلی می کند. این نظریه همانند بسیاری از مکتب ها و ژانرهای دوره ی معاصر ازطریق ترجمه در سراسر جهان از جمله ایران اشاعه یافته ونویسندگان ایرانی که شرایط فکری و فرهنگی پذیرش چنین سبک هنری را داشتند، از آن استقبال کرده اند. خسرو حمزوی یکی از نویسندگانی است که بسیاری از آثارش با سبک و سیاق این نظریه ی ادبی هم خوانی و هماهنگی دارد. به طوری که می توان نام رئالیسم فانتستیک یا وهمی را بر آثار او نهاد. رمان «وقتی سَموم بر تن یک ساق می وزید»ِ خسرو حمزوی مولفه ها و ویژگی های این نظریه و سبک ادبی را در خود جای داده است. در این پژوهش به بررسی ویژگی های رئالیسم وهمی در رمان مذکور پرداخته می شود.