در بافت متنی قرآن کریم، ریشه«خلد/ خلود» در توصیفی دقیق به عنوان برابرنهاده ی «جاودانگیِ بشر در پیوستار زمان-فضایِ آن جهانی» به کار رفته است. پیرامون واژگان کانونی و مرکزی بافت متنی قرآن تا کنون، جستارهای بسیار ارزشمندی پدید آمده است امّا نظر به عدم وجود پژوهشی مستقل پیرامون«خلود»، در این جستار، نگارنده کوشیده است تا با واکاوی رابطه های معنایی این واژه با واژگانی مانند «تقوا» و «ایمان»، «حیات» و «موت»، «دوام» و «ابد» و «جنّه» و «جحیم» خلود را به عنوان واژه ای کانونی در بافت قرآن کریم، مورد بررسی معناشناختی قرار دهد و با بازخوانی شبکه معنایی «خلود» در بافت متنی قرآن، رابطه های معنایی این واژه و مدلول های مکانی و زمانی آن را شناسایی نماید. برآیند نهایی جستار پیش رو در درجه نخست، نشانگر وجود تصویر سه گونه از «خلود» در قرآن کریم است که عبارتنداز: خلود مشروط، خلود نامشروط و خلود جسمانی توراتی. بررسی شبکه معنایی خلود در قرآن کریم، حکایت از وجود رابطه معنایی هم نشینی و جانشینی میان «خلود» با دو واژه «دوام» و «أبَد» به عنوان مدلول زمانی خلود، رابطه معنایی هم نشینی میان «خلود» با «ایمان»، «تقوا» و نیز «حیات» داشت. از سوی دیگر میان واژگانی مانند «جنّه»، «فردوس»، «جنّات عدن»، «جنّات النعیم» و..به عنوان مدلول مکانی بهشت با خلود ایجابی و نیز میان واژگانی از دسته «جهنّم»، «جحیم»، «نار»، «حطمه»، «سعیر» و...به عنوان مدلول مکانی دوزخ با خلود سلبی رابطه هم نشینی و ترادف برقرار است چنان که هرکدام از این دو شبکه معناییِ وابسته به بهشت یا دوزخ با گروه متقابل خود دارای رابطه معنایی تضاد نیز می باشند