بررسی مسائل اقتصاد ایران (اقتصاد تطبیقی سابق)
اقتصاد تطبیقی سال دوم پاییز و زمستان 1394 شماره 2 (پیاپی 4) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
الگوی توسعه در هر کشوری متأثر از پیش فرض های متافیزیک و هم چنین ویژگی های زمانی و مکانی است؛ و الگوی اسلامی توسعة اقتصادی از این امر مستثنی نیست. این مقاله درصدد است چیستی اهداف و مبانی این الگو را تبیین کند. مسئلة اصلی این مقاله استنتاج پیش فرض های الگوی اسلامی توسعة اقتصادی از مبانی جهان بینی اسلامی، به روش «اصل موضوعه» است. از این رو، ابتدا بر اساس اصل توحید، لوازم مادی تحقق این هدف غاییِ جامعة بشری، یعنی «حق معاش» انسان، تعریف می شود؛ سپس به مفهوم عدالت اجتماعی، به عنوان والاترین هدف الگوی پیشرفت، بر اساس حق معاش انسان ها پرداخته و چگونگی برقراری توازن اجتماعی ترسیم می شود. به منظور بررسی مبانی الگوی توسعه و با توجه به نقش تعیین کنندة مبحث فرد و جامعه نخست در پرتو اصل توحید و مفهوم عدالت اجتماعی و به کمک نظریة سیستم ها، جایگاه فرد و جامعه نسبت به یک دیگر تحلیل و سپس، بر اساس آن، حدود آزادی فردی، مسئولیت جامعه، حقوقی بازار، و قلمرو مداخلة دولت تعریف می شود.
اخلاق و اقتصاد: پیوندی ساختاری، دو طرفه، و پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط اخلاق و اقتصاد و ظرفیت تأثیر گذاری هر یک بر دیگری همواره از بحث های ریشه دار در مطالعات این دو رشته بوده است. بنابراین، این پژوهش نوعی ظرفیت سنجی جدید دربارة موضوعی کهن است. در ظاهر ممکن است تصور شود که اقتصاد دستگاهی فنی است و اخلاق ماهیتی هنجاری دارد. بنابراین، به نظر نمی رسد ارتباط معنا داری بین آن ها وجود داشته باشد. اما می توان نشان داد که این دو از نظر خاستگاه و منشأ شکل گیری، جایگاه اجرایی، و نیز ظرفیت پویایی و سیستمی ارتباطی ساختاری، دوطرفه، و پایدار دارند. گفت وگوی جدی مهم ترین انجمن های علمی اقتصاد در سطح بین المللی به ویژه در سال های 2011 تا 2014 انعکاسی دیگر از اهمیت ظرفیت این کار پژوهشی است. هم چنین، رفع برخی از سوء تفاهم ها در توصیف ارتباط اخلاق و اقتصاد انگیزة مضاعفی برای اندیشیدن در این عرصه است. این مقاله کنکاشی در این باره است که با شیوه های تحلیل محتوا، کاربرد استنادات کتاب خانه ای، و استفاده از تئوری های هر دو رشته در مسیری اکتشافی به پیش می رود. یافتة این پژوهش ارتباط ریشه ای، بلند مدت و دوطرفة اخلاق و اقتصاد را نشان می دهد. در عین حال، رسیدن به یافتة پیش گفته خود می تواند فرضیة خاموش و تلویحی این کار محسوب شود.
بررسی وزن دهی به آرا در نظریة رأی گیری با رویکرد اقتصاد تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع اولیة نابرابر پول یا سایر منابع ثروت یکی از ویژگی های حاکم بر ساز و کار بازار است. با وجود این ویژگی، ساز و کار بازار به تخصیص بهینة منابع منجر می شود. این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که، آیا می توان برای مشارکت شهروندان در انتخابات عمومی ساز و کاری طراحی کرد که آرای شهروندان، بر اساس برخی قابلیت های ویژة آنان، نابرابرانه توزیع شود، اما به بهینگی نیز دست یافت؟ به عبارت دیگر، با توزیع نابرابر رأی میان شهروندان، کارآیی دموکراسی چه تغییری می کند؟ پژوهش حاضر بر آن است تا، در چهارچوب بررسی نمونة موردی وزن دهی به آرا، در انتخابات دوره های گذشتة ریاست جمهوری امریکا و بررسی تجربی وزن دهی به آرا، در نمونة رأی گیری دانشجویان در 11 دانشگاه دولتی ایران، به این پرسش پاسخ دهد. نتایج بررسی نمونة موردی وزن دهی به آرا، در انتخابات دوره های گذشتة ریاست جمهوری امریکا، گویای آن است که با رأی دهی وزنی، بر اساس سطح تحصیلات آموزشی در ایالت های امریکا (هم چون شاخصی از سرمایة انسانی) در انتخابات سال ۲۰۰۰ این کشور، ال گور با کسب 277 رأی الکترال (انتخاباتی)، از 538 رأی، باید برندة انتخابات ریاست جمهوری می شد، اما بر اساس رأی دهی الکترال، جرج بوش با کسب 271 رأی از 538 رأی برندة انتخابات شد. نتیجة نمونه ای آرای دانشجویان رشتة اقتصادِ 11 دانشگاه دولتی ایران در سه مقطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، مبنی بر تعیین رتبة علمی 5 دانشگاه اروپایی، نشان می دهد که، در 6 دانشگاه دولتی ایران، وزن دهی به آرای دانشجویان سبب می شود رتبه بندی به دست آمده، نسبت به حالت عدم وزن دهی به آرا ، بهتر شود و کارآیی افزایش یابد. در 5 دانشگاه دیگر نیز نتایج رتبه بندی به دست آمده از دو حالت وزن دهی و وزن ندادن به آرا ثابت مانده است و کارآیی تغییری نمی کند. در مجموعِ رأی گیری در 10 دانشگاه، رأی دهی وزنی باعث بهبود رتبه بندی علمی 5 دانشگاه اروپایی از طرف دانشجویان و افزایش کارآیی شد.
مقایسة تطبیقی اثر اینترنت بر تجارت خارجی در سازمان کشورهای اسلامی در حال توسعه و گروه هشت کشور صنعتی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از رهیافت داده های پانلی و بر اساس مبانی نظری، که از فرایند بهینه سازی اقتصاد خرد به دست آمده است، در پی بررسی اثر اینترنت بر تجارت است. دورة زمانی مورد مطالعه سال 2000 تا 2013 برای کشورهای گروه G8 (گروه هشت کشور صنعتی جهان) و کشورهای گروه D8 (سازمان کشورهای اسلامی در حال توسعه) است. بر اساس یافته های به دست آمده از تخمین مدل با روش پانل با اثرهای ثابت، در هر دو گروه کشورها متغیر تعداد استفاده کنندگان از اینترنت اثر مثبت و معنی دار بر تجارت دارد. هم چنین این متغیر در کشورهای G8 با ضریب بزرگ تری اثر مثبت و معناداری بر تجارت دارد. متغیر GDP، عمق مالی، درجة باز بودن تجاری، و جمعیت نیز اثر مثبت و معنا داری بر تجارت دارد. هم چنین با استفاده از آزمون هم جمعی پدرونی وجود رابطة تعادلی بلندمدت بین متغیرهای مدل بررسی شد که نتایج به دست آمده وجود هم انباشتگی را تأیید کرد.
بررسی تطبیقی رابطة بین گسترش روابط تجاری با توسعة بازار مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از زمینه هایی که مورد توجه تعدادی از اقتصاد دانان محقق در بازارهای مالی قرار گرفته است بررسی رابطة بین گسترش روابط تجاری کشورها و توسعة بازار های مالی از نظر مبانی تئوریکی و مطالعات کاربردی و تجربی است. نتایج متفاوتی در این زمینه از سوی محققان به نامی مانند لوین و ترستن بک به دست آمده است. آن چه برای ما در این مقاله مهم است بررسی معناداری این رابطه در کشورهای نفت خیز (عضو اپک) است. مطالعة یک دورة زمانی سی ساله (از 1980 به بعد) در بین 67 کشور دنیا نشان می دهد که گرچه رابطة بین گسترش روابط تجاری کشورها با توسعة بازارهای مالی حداقل برای کشورهای ثروتمند بر اساس روش پنل دیتا تأیید می شود، اما این ارتباط در کشورهای فقیر و خصوصاً کشور های منطقة منا، که بهره مند از منابع زیر زمینی اند، تأیید نمی شود. در این بررسی از شاخص های ساده و ترکیبی (متغیر های گوناگون نمایان گر عملکرد بازارهای مالی به روش مؤلفه های اصلی) برای بررسی عملکرد بازارهای مالی استفاده شده است.
معمای توسعه ایرانی: معرفی مدل عدم انطباق سیستم های مینیمال در تحلیل توسعة اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به ارائه مدلی مقدماتی برای تحلیل پویش اجتماعی اختصاص دارد. تحلیل پویش توسعة اجتماعی بر مبنای دو مؤلفه وابستگی به مسیر نهادهای طی شده و چانه زنی برای تغییر نسبت های مبادله و کنترل بر منابع صورت می پذیرد. هر مقطع عبارت از یک سیستم مینیمال است که از سه بردار انگیزش اطلاعات، انتخاب و انباشت تشکیل می شود و ماتریس نهادی در رأس آن قرار دارد. در حالت وجود هزینه های مبادله و ساختار ناکارآمد حقوق مالکیت، که انتخاب ها در بازی های بین گروه های فرادست و فرودست به ظاهر عقلایی و کارآمد نیست، می توان ماتریس نهادی را به چند ماتریس افراز کرد که نمادی از عدم انطباق سیستم های مینیمال است. در بلندمدت بازی برای طراحی نهادهای معطوف به تحقق نسبت های معین از مبادله و در کوتاه مدت (تحلیل مقطعی) بازی روی مبادلة منابع در چهارچوب قیود تعیین شده در بلندمدت جریان دارد.