ادبیات مدرن، نقد ادبی و فلسفه غرب، تاثیر عظیمی از نظریات آیریس مورداک، یکی از نامدارترین نویسندگان انگلیسی و فلاسفه غرب، پذیرفته اند، اما متاسفانه این نویسنده و متفکر بزرگ کمتر در ایران شناخته شده است. در بیشتر رمان های مورداک، فلسفه نقش مهمی در روند حوادث و شخصیت پردازی ایفاء می کند و مسائل مختلف فلسفی-اخلاقی، همانند دیدگاه وی درباره عشق و قدرت آن، هنر، اخلاقیات، خوبی، خدا و حقیقت، با بافت رمان در هم آمیخته اند. در واقع، یکی از محورهای اصلی هر یک از این رمان ها، وجود عشاقی است که تعاملات، احساسات و افکار آنها، قدرت اخلاقی و تهذیب کننده ی عشق را به تصویر می کشند.
از آنجاﺋیکه دیدگاه مورداک درباره ی آثار اخلاقی و نیز ویژگی های عشق حقیقی، در مقایسه با عشق مجازی، در واقع بازتابی از مطالعات وسیع وی و سالها تدریس، تفکر و تعمق در ادبیات و فلسفه ی غرب بوده است، هدف نگارنده از این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده است بررسی و شناسایی عنصر عشق و قدرت آن در دو رمان مورداک (زیر تور و شاهزاده ی سیاه) است که منجر به شناساندن جایگاه عشق در این رمان ها و بطور کلی در ادبیات مورداک، و در سطحی وسیع تر، نوع نگرش غربی نسبت به موضوع عشق در ادبیات خواهد شد.