هدف اصلی این پژوهش، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ای برای سنجش شوخ طبعی بود، لذا بر اساس متون معتبر و مقیاس های موجود، پرسشنامة مقدماتی با 100 سؤال تدوین شد. سپس نمونه ای با دامنة سنی 20 تا 60 سال به روش تصادفی در دو مرحله برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. بدین ترتیب که در مرحلـة مقدماتی، یک نمونـة 40 نفری برای پایایی سنجی، و در مـرحلة بعد یک نمونة 240 نفری برای تحلیل عاملی انتخاب شد. در نهایت، 25 سؤال که با کل آزمون دارای همبستگی مثبت بودند و حتی المقدور بر روی یک عامـل، بـار عاملی 0/35 یا بـالاتـر داشتنـد، بـرای پرسشنامـة نهـایی انتـخـاب شـدند. این پـرسـشنامـة 25 سـؤالی، پرسشنامـة شـوخطبعی (SHQ) نامگذاری شد. روایی سازة SHQ با استفاده از روش مؤلفه های اصلی و با چرخش مؤلفه ها از نوع واریماکس، مورد تحلیل عوامل قرار گرفت. بر این اساس، یک ساختار پنج عاملی (لذت از شوخی، خنده، شوخی کلامی، شوخطبعی در روابط اجتماعی، و شوخطبعی در شرایط استـرسآور) که 63/75 درصد واریانس را تبیین میکنند، بهدست آمد. علاوه بر این، نتایج پایایی SHQ با استفاده از روش های همسانی درونی (آلفای کرونباخ) و بازآزمایی (به فاصله 21 روز) نشان داد که SHQ از ضرایب پایایی مناسبی برخوردار است.در مجموع، این مطالعه نشان داد که SHQ با داشتن ضرایب پایایی و روایی رضایت بخش، ابزاری مناسب برای سنجش شوخ طبعی در پژوهشهای بعدی است.
هدف مطالعه حاضر، بررسی ویژگی های روانسنجـی جـدول زمیـنه یـابـی ترس ـ نسخـه سوم (FSS-III)، یعنی پایایی، روایی، تعیین ساختار عاملی، و برازش این ساختار در جمعیت دانشجویی بود.FSS-III یک پرسشنامه خودسنجی با 87 ماده است که وجود و شدت انواع ترسها از جمله هراسهای خاص، گذر هراسی، و هراس اجتماعی را میسنجد. در این مطالعه، به شیوه نمونه گیری طبقهای نسبتی، 386 دانشجوی دانشگاه تبریز شامل 194 مرد و 192 زن انتخاب شدند و FSS-III و پرسشنامه ترس (FQ) را تکمیل کردند. پایایی از طریق دو روش همسانی درونی (ضریب آلفای کرونباخ) و بازآزمایی با فاصله یک هفته محاسبه شد که به ترتیب 0/95 و 0/94 بودند. روایی FSS-IIIاز طریق همبستگی آن با FQ و خرده مقیاس های آن، یعنی هراس از خون، گذرهراسـی، و هراس اجتماعـی محاسبه شد که میزان آن به ترتیب برابر با 0/47، 0/44، 0/34، و 0/29 بود (0/01>P). میانگین زنان درFSS-III، در مقایسه با مردان، بالاتر و معنادار بود (0/001>P). تحلیل عاملی اکتشافی که روی ماده های FSS-III انجام شد به یک راه حل 25 عاملی انجامید که 69 درصد از واریانس را توضیح میداد. آزمون اسکری یک راه حل 6 عاملی را پیشنهاد کرد. تحلیل عاملی تأییدی، با توجه به شاخصهای برازش، از میان الگوهای عاملیِ 1 تا 6 عاملی، الگوی 6 عاملی را دارای بالاترین برازش یافت. عاملهای به دست آمده، با توجه به محتوای مادههای هر یک به ترتیب هراس از حیوانات، هراس از خون/ تزریق/ آسیب، هراس از محیط های طبیعی، هراس از ارزیابی منفی دیگران، هراس اجتماعی، و گذرهراسی نام گرفتند.
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة میان باورهای هوشی و پیشرفت تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و ابعاد گوناگون درگیری تحصیلی، به روش تحلیل مسیر بود. برای این منظور، 500 دانش آموز پایه سوم رشته ریاضی (250 دختر و250 پسر) دبیرستان های شهر شیراز به روش نمونه گیری خوشهای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ای متشکل از خرده مقیاسه ای باورهای هوشی، اهداف پیشرفت، تلاش، ارزش تکلیف، و راهبردهای شناختی و فراشناختی پاسخ دادند. عملکرد تحصیلی دانش آموزان نیز از طریق معدل کل پایان سال سنجیده شد. نتایج پژوهش به طور کلی نشان دادند که رابطة باورهای هوشی و پیشرفت تحـصیلی تحت تأثـیر اهداف پیشـرفت و ابـعاد درگیـری تـحصیلـی قرار دارد بـه طـوریکــه بــاور هـوشـی ذاتـی از طـریــق اهــداف رویـکرد ـ عملکرد، اهداف اجتناب ـ عملکرد، راهبردهای شناختی، و ارزش تکلیف بر پیشرفت تحصیلی به صورت غیرمستقیم و منفی اثر می گذارد و باور هوش افزایشی نیز از طریق اهداف تبحری، تلاش، راهبردهای فراشناختی، و ارزش تکلیف به صورت غیرمستقیم و مثبت بر پیشرفت تحصیلی تأثیر دارد.
هدف پژوهش حاضر بررسی پایایی، اعتبار، و هنجاریابی پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHQ) در دانش آموزان دبیرستانی بود. آزمودنیها شامل 1021 دانش آموز دختر و پسر سالهای اول، دوم، و سوم رشته های نظری در شهرهای استان زنجان در سال تحصیلی 85-84 بودند که به روش خوشهای چند مرحلهای از جامعه آماری انتخاب شدند. اندازه گیری پایایی پرسشنامه از طریق بازآزمایی با فاصله زمانی 4 هفته، ضریب همبستگی 0/78 را به دست داد که در سطح 0/001 معنادار بود. آلفای کرونباخ برای شاخص کل OHQ در مرحله آزمون برابر با 0/84 و در مرحله آزمون مجدد 0/87 بود که اندازه های مطلوبی هستند. در ارزیابی اعتبار پرسشنامه از چندین روش استفاده شد. به منظور برآورد اعتبار محتوا، پرسشنامه به تعدادی از کارشناسان روانشناسی ارائه گردید که توان OHQرا در سنجش شادکامی مورد تأیید قرار دادند. شاخص کل OHQ همبستگی بالایی را با هر 5 عامل (N، E، O، A، و C) آزمون شخصیتی NEO نشان داد. همچنین، تحلیل عامـلـی بـه استخـراج 7 عامـل از پـرسشنامة شادکامـی آکسفورد منجر شد که 0/33 از واریانس سؤالها را تبیین میکنند. علاوه بر این، تحلیل عاملی مرتبه دوم این نتیجه را در برداشت که OHQ را می توان به عنوان یک سازه تک بعدی برای اندازه گیری میزان شادکامی در نظر گرفت.
درهم تنیدگی ابعاد عاطفی و شناختی انسان و اهمیت این دو فاکتور در یادگیری، علاوه بر تناقض موجود در نظریه ها در این زمینه، انگیزهای شد تا تحقیق حاضر طراحی و اجرا گردد. این تحقیق تلاشی است در جهت بررسی رابطه های احتمالی میان دو عامل شخصیتی برونگرایی ـ درونگرایی، و کمرویی، و مهارت زبان انگلیسی. 93 نفر از دانشجویان کارشناسی رشته زبان انگلیسی دانشگاه شهید باهنر کرمان به دو پرسشنامه و یک آزمون زبان انگلیسی پاسخ دادند. پرسشنامه شخصیت آیزنک، پرسشنامه کمرویی استنفورد، و آزمون زبان انگلیسی میشیگان. به ترتیب متغیرهای برونگرایی ـ درونگرایی، کمرویی، و مهارت زبان انگلیسی شرکت کنندگان را ارزیابی کردند. تحلیل داده ها که با نرم افزارSPSS صورت گرفت نشان داد که هیچگونه رابطه معناداری میان این دو عامل شخصیتی (بـرونـگرایـی ـ درونـگرایـی، و کمرویـی) و مـهارت زبان انگلیسی وجود ندارد. در نتیجة یک تحلیل جانبـی مشخص گردید که میان دو فاکتور کمرویی و برونگرایی رابطه معکوس معناداری دیده می شود.