در خلال بیست و پنج سالی که میان مرداد 1332 و سرآغاز انقلاب ایران در سال 1357 فاصله بود، چنان استبدادی بر ایران حاکم شد که نه فقط کلیه سازمانهای مخالف بلکه هر نوع فعالیت سیاسی مستقل نیز به نابودی کشیدهشد. در این دوران به استثنای دوران کوتاه ولی حائز اهمیت 41- 1339، مهمترین مخالفت سازمانیافته با دولت در خارج از کشور و به پشتیبانی انبوه رو به رشد دانشجویان ایرانی خارج از کشور که توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی/اتحادیه ملی رهبری میشد، شکل گرفت. این مقاله تلاشی است برای بازسازی تاریخچه جنبش دانشجویی ایرانیان در خارج از کشور در چارچوب تحولات داخلی و خارجی.
با انجام کودتای انگلیسی امریکایی 28 مرداد و سقوط دولت ملی دکتر مصدق، شاه که خود را برکشیده و وامدار غربیان بویژه امریکاییها میدانست، مقدرات کشور را به طور کامل به آنان سپرد، ولی یک مانع عمده بر سر راه تحقق اهداف شوم امریکا در ایران وجود داشت که همانا وجود آیتالله العظمی بروجردی بود، زیرا نفوذ گسترده آیتالله، راه را بر هر توطئهای میبست.
با شکل گیری نهاد مجلس، فرهنگ عریضه نویسی در ایران، مجرای تازه ای برای پی گیری شکایت ها و رسیدن به خواسته های خویش یافت؛ به نحوی که از نخستین روز های شروع به کار مجلس، کمیسیون ویژه ای تحت عنوان «کمیسیون عرایض» پا به عرصة وجود نهاد.
اسناد عرایضی که از مجلس شورای ملّی تاکنون محفوظ مانده، کمک بسیاری به درک تاریخ اجتماعی دورة معاصرمی نماید. تا به حال، آماری از اسناد عرایض به تفکیک ادوار مختلف مجالس شورای ملّی ارائه نشده است.
روستاییان آذربایجان چه شکایاتی را به مجلس بیست و یکم شورای ملّی (46 1342ه .ش.) فرستاده اند؟ این شکایات شامل چه موضوعاتی است؟ شکایات چه مسیری را تا رسیدن به نتیجه طی می کرده است؟ عملکرد مجلس در قبال این عرایض به چه صورت بوده؟ و... . این هاسؤالاتی است که در این مختصر بدان پرداخته خواهد شد.
از آن جا که قانون مهمّی چون اصلاحات ارضی در مجلس بیست و یکم و به تصویب رسیده، بخش مهمّی از اسناد عرایض حول محور همین موضوع بوده است؛ به ویژه اینکه آذربایجان به عنوان اوّلین منطقه جهت آزمایش این طرح برگزیده شده است. عرایض مربوط به شکایات ارباب رعیتی نشان دهندة یک تصویر کلّی از مقاومت اربابان حتی تبانی دستگاه های دولتی در قبال مسئلة اصلاحات ارضی در آذربایجان است.
چکیده از جمله ویژگیهای حکومت پهلوی دوم تعدّد و تکثر نهادها و سازمانهای اطّلاعاتی- امنیتی بود و اصولاً این امر جدای از ضرورت وجود چنین سازمانهایی برای مملکت داری، از ترس و بدگمانی محمدرضاشاه نسبت به دولتمردان و نهادهای دولتی نشأت می گرفت. سازمان بازرسی شاهنشاهی از مهّمترین این مکانیسم ها بود که در اوایل مهرماه 1337ش. تأسیس شد و برای اطّلاع شاه از اخبار و رویدادهای کشور و وضعیّت مناطق مختلف شروع به کار نمود. با تأسیس این سازمان که یکی از پیامدهای کودتای 28 مرداد 1332ش. و واکنشی به فساد و ناکارآمدی داخلی به شمار می-رفت، وظایف نامحدودی به آن محّول و ریاست آن به افراد مورد اعتماد رژیم پهلوی (یزدان پناه و فردوست) واگذار شد.
این مقاله با استفاده روش تحلیلی و با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای، به ترسیم وضعیت کشور بعد از کودتا، بسترها و روند تأسیس سازمان مذکور و اقدامات دولت در این زمینه می-پردازد و درصدد پاسخگویی به این پرسش هاست که اصولاً تأسیس بازرسی شاهنشاهی محصول چه شرایطی بود و این سازمان چرا به وجود آمد؟ دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که تشکیل این سازمان کوچک در دهه ی ناآرام 1330ش. علی رغم اختیارات نامحدود و اقدامات فراوانی که انجام داد، نشانه ای دیگر بر تمامیت خواهی محمدرضاشاه، تلاش برای کنترل همه جانبه بر کشور و مهمتر ناکارآمدی و عدم تمرکز نهاد بازرسی در این دوره می باشد.