پس از شهریور 1320/1941، عرصه ی فعالیت برای گروه های مختلف جامعه ی ایران، از جمله نیروهای مذهبی و حزب توده مهیا شد. از سوی دیگر ترس از قدرت یافتن حزب توده، محمدرضا شاه را بر آن داشت که به جای مخالفت با مذهب، در جهت تقویت قوای مذهبی برآید. این تحولات، موجب به صحنه آمدن دوباره روحانیت شد. در کنار فعالیت روحانیون پایتخت، در شهرستان ها نیز عملکرد آن ها قابل توجه بود. این مسئله در مورد شهر اصفهان که روحانیون از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند، اهمیت بیشتری می یابد. مقاله ی حاضر بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که روحانیون اصفهان تا چه اندازه در بالا بردن سطح آگاهی مردم تأثیر داشته یا می توانستند داشته باشند؟
بر اساس یافته های پژوهش، عمده ی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی روحانیون و نیروهای مذهبی اصفهان از 1325/1946، به برخورد با فساد و فحشاء، تبلیغات علیه بهائیان، جلوگیری از انتشار افکار کسروی و کمونیستی در بین جوانان، محدود شده بود. ولی در زمینه ی آموزش و پرورش و ارتقاء سطح آگاهی مردم آنچنان که انتظار می رفت، نتوانستند دستاورد قابل توجهی داشته باشند.
از رویکرد نوشته ها و مطالعات غربیان دربارة وجوه گوناگون حیات فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سرزمین های دیگر در قرن نوزدهم به عنوان «سنت شرق شناسانه» یاد می شود. شرق شناسان که گروه های متفاوتی، اعم از مأمور سیاسی تا مسافر و محقق را شامل می شوند اجزای گوناگون جوامع شرقی را از نگاه و چارچوب سنت فکری خویش مطالعه و توصیف کرده اند. یکی از گرو ه های جامعة ایران که در قرن نوزدهم از سوی شرق شناسان مطالعه شده، روحانیان شیعی ایرانی بودند. به سبب تضاد اندیشه ای این دو گروه، یعنی روحانیان حافظ سنت در جامعة ایران و شرق شناسان دلبسته و مبلغ تجدد و مدرنیته، نوعی رویارویی بین آنان رخ داد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شرق شناسان روحانیان را به عنوان یک رقیب و دشمن فکری و سد نفوذناپذیر در مقابل تجدد مدنظر داشته و سعی کرده اند در چارچوب نظریة شرق شناسی، با یک نگاه تعمیم گرایانه و کل گرایانه، صفات غیرواقع و کارکردهای غیرواقعی را به این گروه منتسب کنند، هرچند نباید از دستاوردهای مطالعاتی این گروه در شناخت نسبی روحانیان دوره قاجار، مانند جایگاه، کارکردها، ضعف ها، و رابطة آنها با مردم غفلت کرد. هدف این تحقیق آن است که روحانیان را از دریچة نگاه شرق شناسان شناسایی و بررسی کند. روش تحقیق در این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» و روش جمع آوری اطلاعات «کتابخانه ای» است.
طرح نظریه «اقتصاد مقاومتی» توسط مقام معظم رهبری، به عنوان اقتصادی درون زا، پویا و مبتنی بر اقتضائات دینی و ملی، طرحی است اساسی در جهت نوزایی اقتصاد داخلی و خروج کشور از رکود و وابستگی به بیگانگان. سیره عالمان شیعی در دو سدة اخیر، که کشور بارها آماج هجوم بیگانگان و دست خوش مداخلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنان بوده است، می تواند ما را در تعیین راهبردها و راه کارهای اجرایی کردن منویات رهبری در حوزه اقتصاد مقاومتی راهنمایی کند. این تحقیق کوشیده است به روش «داده بنیاد» اندیشه و سیره اقتصادی رهبران دینی دورة قاجار و اوایل دورة پهلوی را تحلیل کند و با استخراج مؤلفه های بنیادین افکار و رفتار سیاسی و تبلیغی آنان، الگویی کاربردی برای تبیین بهتر مفهوم اقتصاد مقاومتی مبتنی بر تاریخ و تمدن اسلامی کشور ارائه دهد.