وقتی مسائل و موضوعات جنگ در مقیاس ملی یا فراملی بررسی می گردد، سهم اقوام و مردم محلی در دفاع از آن مستحیل، یا حداقل اینکه از مشهورات تاریخی خارج می شوند. در جنگ های ایران و روس نیز، به رغم اینکه اولین پایداری ها و آخرین صدمه ها و جراحت ها را اهالی بومی هم جوار با مرز روسیه به جان خریدند، تاریخ در خور و مفصلی از شرح پایداری های آنها در خلال آن جنگ با شرح و بسط کافی نگاشته نشده است. اینکه مردمان گنجه، باکو، نخجوان، انزلی، دربند و تالش در ابتدای حمله روسیه به ایران چه کرده و چه کشیده اند خود می تواند فصل درخشانی از تاریخ پایمردی ایرانیان باشد که نیازمند توجه و تکاپوی بیشتر اهل تاریخ است. مقاله زیر پژوهشی درباره این پایمردی هاست.
شاید بتوان گفت که سنگ بنای ادبیات مقاومت در شعر معاصر ایران در خلال جنگ های ایران و روس گذاشته شد. شعر ایران، که در دوران قاجاریه به ابتذال و تقلید کشیده شده بود، با پیش آمدن شرایط مقاومت و مبارزه و بروز جنگاوری ها و سلحشوری های مردم ایران در مقابل روسیه رمقی تازه یافت که تحولات بعدی ادبیات مانند پیدایش ادبیات آزادی خواهانه عصر مشروطیت و به دنبال آن تجدد دبی ایران معاصر از نتایج آن به شمار می رود. شاعران بلندمرتبه ای مانند قائم مقام فراهانی، فضل الله خاوری شیرازی، مجمر اصفهانی، و مرحوم صاحب دیوان با پدیداوردن ادبیات پایداری در این دوره خدمت بزرگی، هم به جامعه و سیاست و هم به فرهنگ و ادبیات ایران زمین، کردند. در مقاله زیر این موضوع براساس اشعار قائم مقام مرور شده است.