فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در دوره ایلخانی با آنکه شهرسازی و عمران در زمان هلاکو آغاز گردید، اما در دوره اولجایتو به بالندگی رسید؛ به گونه ای که وی چهار شهر به نام های سلطانیه، سلطان آباد چَمچَمال، اولجایتوآباد و آق قلعه را ساخت. آگاهی از ضروریات و نیازهای یک شهر سلطنتی یا پایتخت، استفاده از تجارب موفق شهرسازی غازان، به ارث بردن خزانه ای غنی، وجود نیروی متخصّص و کارگزارانی مایل به عمران، سبب ترغیب شهریار ایلخانی به شهرسازی گردید. برخلاف عصر غازانی که شهر جدید در کنار شهرهای قدیم شکل می گرفت، در این دوره شهر جدید، هویّت کاملاً مستقلی داشت. با این وجود در اصول شهرسازی کاملاً پیرو سنن شهرسازی ایرانی- اسلامی بود و در ایجاد فضاهای شهری به تمام نیازهای شهرنشینان توجه می شد که در این بین سلطانیه نمونه کامل و سرآمد شهرهای نوبنیاد به شمار می رود. صدور فرمان ساخت شهر توسط ایلخان و طرح از پیش تعیین شده شهر یکی از نکات درخور توجه در شهرسازی عصر اولجایتو است. پژوهش پیش رو در پی آن است تا با استفاده از متون تاریخی برجای مانده و داده های باستان شناختی موجود، تصویری کلی از شهرسازی در روزگار اولجایتو و عوامل موثر بر شکل گیری شهرها ارائه کند.
سرگذشت دانشمندان و مراکز دانش در حمله ی مغول
حوزه های تخصصی:
کاربست های نظامی شکار در فتوحات دورة ایلخانان و تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکار از جمله سنن رایج در بین اکثر اقوام گذشته است که با انگیزه های متفاوت بدان می پرداختند. اقوام ترک و مغول شکار را با هدف تأمین غذا و مایحتاج زندگی و همچنین تمرین فنون رزمی انجام می دادند. چنگیز خان و تیمور در فواصل جنگ ها و یا فصولی از سال، با برگزاری شکار در مناطق مختلف، سپاهیان خود را به تیر اندازی و شیوة فریب، اغفال، محاصره و صید حیوانات شکاری عادت می دادند تا آنان همین فنون را در میادین جنگ علیه دشمن به کار گیرند. در واقع، شکار نه تنها به منظور تأمین بخشی از آذوقه اقوام ترک و مغول انجام می پذیرفت، بلکه صحنه شکار مانند مانور نظامی بود که در آن فنون جنگی از جمله اسب سواری، تیر اندازی، شیوة محاصره و به دام انداختن دشمن تمرین می شد. این شیوة تمرین نظامی برای شاهزادگان و جوانان میدانِ جنگ ندیده، اهمیت بسیاری داشت. در این مقاله، علل و انگیزه های فرمانروایان ترک و مغول از شکار و چگونگی انجام آن در دورة ایلخانان و تیموریان به شیوة تحلیلی و توصیفی بررسی شده و همچنین به منظور بیان چگونگی فنون رزمی اقوام ترک و مغول (الهام گرفته از سنن اجتماعی)، به روش هایی مانند برگزاری مراسم جشن و بخشش هدایا اشاره می شود که فرمانروایان برای تقویت روحیه سپاهیان انجام می دادند.
احوال و مناسبات صدرالدین صفوی و نقد افسانه قاسم انوار
حوزه های تخصصی:
عصر صدرالدین موسی صفوی (792ـ 735 هـ.ق) که مقارن ایام انقراض عصر ایلخانی و شروع دوره فترت بود، یکی از مهمترین ادوار تاریخ خاندان صفوی در راستای حفظ و گسترش املاک و اموالشان با تکیه بر دستاویزهای مردم پسند، چون زاویه سازی و خانقاه داری بوده است. در این ایام، صدرالدین با هوشیاری و تلاش مضاعف، نه تنها در صدد گسترش املاک و اموال خاندان برآمد، بلکه با اتخاذ شیوه ها و تاکتیکهای خاص، نظیر ادعای سیادت، دستور تالیف کتاب صفوه الصفا، بنیان بقعه و... به موفقیت های چشمگیری نایل آمد که باید او را در واقع سازنده و معمار بزرگ خاندان صفوی قلمداد کرد. او با تلاشهای عامه پسند در آن عصر متشنج توانست خاندان فئودالی (ن.ک: پاورقی 1) صفوی را جامه ای صوفیانه بپوشاند که با اتکا بر پاره ای از اقدامات او، آن هسته فئودالی خاندان جایش را با پوسته صوفیانه عوض کرد و مساله زمینداری صفویان به فراموشی سپرده شد و همه چیز این خاندان به تصوف و طریقت اسناد یافت. در این راستا، تلاش شد با طرح آرایه ها و پیرایه های فراوان، آن موقعیت اربابی و زمینداری کتمان و در عوض مریدپروری آنها به شکلی اغراق آمیز برجسته گردد. از جمله ادعای مناسبات مرید و مرادی صدرالدین و قاسم انوار در این فضا خلق و جعل شد.مقاله پیش روی کوشش دارد تا صحت و سقم ادعاها، چند و چون مناسبات و اعمال و اقدامات صدرالدین را به بحث گذارد.
گفتگو: آینه فرهنگی تبریز در دوره ایلخانان
حوزه های تخصصی:
بازتاب اندیشه مشیّت الهی در تاریخ نگاری عصر ایلخانی (با تأکید بر تاریخ جهانگشا و تاریخ وصّاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد با شناخت دیدگاه دو تن از مورّخان عصر ایلخانی در موضوع اندیشه مشیّت الهی، بازتاب آن را در محتوا و روش تاریخ نگاری آنان بازجوید. از این رو، برای تحقّق این هدف، پرسش های زیر مطرح است:
از دیدگاه مورّخان یادشده، محرک تاریخ و راه برندهآن چیست؟ این تفکّر تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفته است؟ دیدگاه های یادشده چه اثری در روش تاریخ نگاری آنان داشته است؟
در پاسخ به این پرسش ها، فرضیه زیر ارائه شده است:
اعتقادات عمیق شریعتمدارانه جوینی در مسئله مشیّت الهی و شرایط نامطلوب سیاسی اجتماعی حاکم بر زمانه وی، سبب نوعی نگاه مشیّتی از سوی او به تاریخ شده است ؛ بدین جهت، او در روش تاریخ نگاری خویش، به رغم به کار گیری دیدگاه های انتقادی (در برخی رویدادها) و گاه انصاف تاریخی، از اصل تعلیل و تحلیل بهره چندانی نبرده است. در مقابل، دیدگاه های معرفت شناسانه وصاف درباره مبانی علم تاریخ، آشنایی او با بسیاری از علوم، الگوپذیری از مورّخان و اندیشمندان بزرگ، تأثیرپذیری از اخوان الصفا و بهبود نسبی شرایط سیاسی اجتماعی، سبب نوعی نگاه فرازمینی مطلق از سوی وی به تاریخ نشده است. بر این اساس، روش تاریخ نگاری وی بیشتر بر دو اصل تعلیل و انتقاد بر پایه انصاف تاریخی استوار بوده و به روش تحلیلی نزدیک است.
بررسی مولفه های معماری اسلامی دوره ایلخانان از دریچه تاریخ اجتماعی (دوره ایلخانیان: معمار و صنف معماری، ناظر صنف، حامیان و بانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک اثر معماری زنجیری بهم پیوسته از مولفه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی دوران خود است. معمار، حامیان و بانیان، ناظران و قانون های شرعی و عرفی، هر یک به نوعی در مسیر یک اثر تاثیرگذار هستند. تاریخ اجتماعی گرایشی از تاریخ محسوب می شود که می تواند به مطالعه این حوزه ها و بررسی نقش گروه ها در فرآیند یک اثر معماری بپردازد. در این مقاله جهت امکان سنجش چنین رویکردی در برسی معماری اسلامی ایران، با انتخاب دوره ایلخانیان و بررسی و تحلیل متون این دوره، به بحث در باب شأن اجتماعی معمار و صنف معماران در این دوران، و اینکه ناظران این صنف و بانیان و حامیان چه اختیاراتی داشتند، پرداخته خواهد شد. نتایج این تحقیق، از وجود چهار گروه معماران در مراتب متفاوت اجتماعی، نظارت و اختیارات وسیع محتسب بر صنف معماران و ساخت و سازهای شهری، و طیف وسیعی از حامیان و بانیان حکومتی و مردمی با شأن اجتماعی متفاوت خبر می دهد.
اعتقاد دینی رشیدالدین فضل الله در آئینه رساله های او
حوزه های تخصصی:
جایگاه اقتصادی و اجتماعی اصفهان در عصر فرمانروایی مغول ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصفهان به عنوان منطقه برخوردار و دارای جایگاه راهبردی در حاشیه رودخانه زاینده رود، در تاریخ ایران موقعیت ویژه ای دارد. در دوران اسلامی، اصفهان از رونق شهری درخور توجهی برخوردار بود و این مهم در التفات اقوام و جهانگشایان مختلف به این شهر مؤثر بود و البته در جای خود، یکی از عوامل رونق مذکور قلمداد می شد. با این همه، اختلافات سیاسی و مذهبی و نفاق اجتماعی حاکم بر شهر در قرن ششم قمری/دوازدهم میلادی، موجب شد تا این شهر رونق مطلوب خود را از دست بدهد. رونق نسبی مذکور نیز با ایلغار مغول در محاق فرو رفت و تا دوران صفویه رونق لازم را حاصل نکرد. نوشتار حاضر در پرتو تبیین وضع حاکم بر اصفهان و با طرح این سؤال که ایلغار مغول بر حیات اقتصادی و اجتماعی این شهر چه تأثیری گذاشت؟ زمینه های اقتصادی اجتماعی غلبه مغول بر اصفهان را بررسی می کند، تا پیامدهای هجوم و حاکمیت مغول بر این شهر را تبیین کند. نتایج پژوهش نشان می دهد ایلغار مغول گسست حیات اجتماعی و رکود معیشت شهری و کشاورزی اصفهان را درپی داشت و در فضای کالبدی و ساختاری شهری اصفهان تغییراتی ایجاد کرد.
حیات فرهنگی عصر ایلخانی با تکیه بر مدارس
حوزه های تخصصی:
حمله مغول و چهار دهه نابسامانی پس از آن، حیات علمی و فرهنگی ایران را تحت تأثیر قرار داد، اما شکل گیری حکومت ایلخانی همچنان که در امور سیاسی و اقتصادی تمرکز و نظم و امنیت نسبی بوجود آورد؛ بر جوانب مختلف حیات فرهنگی ایران نیز تأثیر مثبت گذاشت. ایلخانان در پرتو نیازها و ضرورت های سیاسی - اقتصادی و همین طور ملاحظات روان شناختی خاصی که در عرصه های سیاست داخلی و خارجی با آن مواجه شدند، اداره امور قلمرو خویش را به دولتمردان و بزرگان ایرانی سپردند و همین مهم زمینه های عنایت به حیات فرهنگی این عصر را فراهم آورد. در پرتو عملکرد شخصیت های بزرگی همچون خواجه نصیر الدین طوسی، خاندان جوینی، خاندان رشیدی و دیگر شخصیت های اثر گذار این عصر، فرهنگ و ادب ایرانی تا حدودی احیا شد و مراکز آموزشی این عهد کارکردهای فرهنگی قابل توجهی به انجام رساندند. در این بین مدارس طبق سنت همیشگی امر آموزش در ایران، بیشتر مورد اعتنا بودند وکارکردهای آموزشی آنها نیز از سایر مراکز بیشتر بود. با اهتمام به شرایط مساعد حاکم بر عهد ایلخانان، مقاله ی حاضر، جایگاه مدارس را در حیات فرهنگی این عصر بررسی می کند.
در آستانه تحقیق و نشر: جامع التواریخ منسوب رشیدی
حوزه های تخصصی:
عوامل بازدارنده و مشکلات اجرای یاسا در ایران عهد ایلخانان
حوزه های تخصصی:
در سال 656 قمری، هلاکو حکومت ایلخانان را در ایران بنیان نهاد. از این رو، مغولان در صدد اجرای فرهنگ خود به خصوص قوانین یاسای چنگیز خان در ایران برآمدند. این پژوهش تاریخی به روش توصیفی تحلیلی این هدف را دارد تا عوامل بازدارنده و مشکلات اجرای قوانین یاسا را در ایران تبیین کند. در مورد احکام یاسا، مورخان در قالب کلیت تاریخ مغولان آثاری به نگارش درآورده اند. علاوه بر این، مقالاتی نیز در باب این قوانین از سوی محققان حقوق به رشته تحریر در آمده است. اما این آثار به اینکه قوانین یاسا چگونه در ایران اجرا می شد؟ و چه مشکلاتی داشت، نپرداخته اند. بررسی فرضیه اصلی مبنی بر اینکه مانع اصلی اجرای یاسا در ایران، احکام اسلام بود، نشان می دهد علاوه بر موضوع فوق، تاثیر گرایش برخی ایلخانان به اسلام خصوصا غازان خان، به کم توجهی به یاسا و احکام آن در ایران منتج شده است، زیرا غازان یرلیغ هایی را تدوین کرد که بیشتر براساس جامعه و فرهنگ ایران ریخته شده بودند. هرچند در مبارزه طولانی این دو فرهنگ، در نهایت، توفیق با فرهنگ ایرانی اسلامی بود، اما فرهنگ مغولان با فراز و فرود در خلال حکومت ایلخانان تا آغاز حکومت تیموریان دوام داشت.
تأثیر سیاست و رویکرد مذهبی ایلخانان بر اوضاع مسیحیان جنوب قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله سرزمین هایی که توسط مغولان فتح شده و سپس به عنوان منطقه تابع ایلخانان اداره می شد، جنوب قفقاز بود. در دوره ایلخانان، حکومت باگراتیون قدرت برتر در این منطقه بود و امرای این نواحی به جز مناطقی خاص در اران و قراباغ که به طور مستقیم اداره می شد، وابسته و تحت فرمان حکومت باگراتیون بودند. عوامل چندی بر سیاست و روابط حاکمان جنوب قفقاز و ایلخانان تأثیر می گذاشت. مقاله حاضر به دنبال تبیین و تحلیل تحولات مربوط به جنوب قفقاز در پیوند با ایلخانان از منظر دینی است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که سیاست خارجی ایلخانان از جمله سیاست مذهبی آنان، چه تأثیری بر اوضاع مسیحیان این منطقه در دوره حکومت ایلخانی داشت؟ یافته های این تحقیق که به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است، نشان می دهد جنوب قفقاز به دلیل موقعیت راهبردی و ادعاهای ارضی اردوی زرین در این منطقه، اهمیتی خاص برای ایلخانان داشت. ایلخانان غیرمسلمان تلاش می کردند تا علاوه بر سیاست های معمول به وسیله اعطای امتیازات به مسیحیان منطقه از اتحاد آنان با اردوی زرین جلوگیری کرده و از دشمنی آنان با مسلمانان به خوبی برای جنگ علیه اردوی زرین و ممالیک بهره برند. از طرف دیگر، مسیحیان جنوب قفقاز نیز تلاش می کردند تا از تفاوت باورهای ایلخانان غیرمسلمان، علیه مسلمانان و در جهت اعتلای دین مسیحیت استفاده کنند. مسلمان شدن ایلخانان باعث تغییر در سیاست مذهبی آنان در مقابل مسیحیان و اعمال سختگیری و فشار بر مسیحیان جنوب قفقاز شد. گرچه فشار بر مسیحیان منطقه تاحدی بر روابط سیاسی آنان با ایلخانان مسلمان تأثیر گذاشت؛ اما سیاست کلی ایلخانان مسلمان در جنوب قفقاز با ایلخانان غیر مسلمان در استفاده از نیروی نظامی آن، علیه دشمنان و نیز حفظ منطقه به عنوان سرزمین حایل و مهم راهبردی در مقابل اردوی زرین تغییری نکرد.