فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷۷ مورد.
مغان در روزگار هخامنشیان براساس متون کلاسیک و الواح باروی تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مغان در دربار پادشاهان، مراسم یزش و نیایش را به جای می آوردند؛ اجرای مراسم قربانی، بدون حضور آنان امکان پذیر نبود؛ چراکه مغان را تنها راه ارتباط با خدایان می دانستند. مساله مقاله حاضر بررسی مراسم قربانی و آیینی دوره هخامنشیان و تاثیر آن در افزایش قدرت و نفوذ مغان در ایران باستان است. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از بررسی تطبیقی تلاش دارد براساس نوشته های کلاسیک و الواح باروی تخت جمشید به این پرسش پاسخ دهد که نقش مغان، بخصوص در زمینه مراسم قربانی و آیینی چه تأثیری در عصر هخامنشیان داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با قدرت گرفتن پادشاهان هخامنشی، مراسم قربانی و آیینی نیز باشکوه تر برگزار گردید و در نتیجه، سهمیه و پیشکشی های بیشتری به مغان اختصاص داده شد. این امر باعث قدرتمند شدن مغان، تثبیت جایگاهشان، نفوذ در دولت هخامنشی و تشکیل رتبه های مختلف و همچنین افزایش قدرت طبقه دین مردان در عرصه های دین و دولت در ایران باستان گردید.
موضوع نقوش بر جسته آرامگاه های هخامنشی
حوزه های تخصصی:
آرامگاه داریوش بزرگ در نقش رستم
حوزه های تخصصی:
کشف اسرار تخت جمشید
منبع:
مهرسال اول ۱۳۱۲ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
جام جهان نما
منبع:
دانش شهریور ۱۳۲۸ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
پژواکی از سنگ نوشته های داریوش بزرگ در «اخبار البُلدان» ابن فَقیه هَمَدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوعبدالله احمد بن محمّد بن اسحاق به ابراهیم هَمَدانی ابن فَقیه هَمَدانی، جغرافیدان ایرانی (نزدیک به: 255-330ﻫ. ق.) در کتاب ارزشمند خود «اخبار البُلدان» که احتمالاً در 290ﻫ. ق./ 903م. نوشته شده است، ترجمه متن دو سنگ نوشته در دامنه کوه الوند همدان (= سنگ نوشته های گنج نامه) را آورده است. با وجود این، ترجمه او کوچک ترین همانندی ای با متن سنگ نوشته های داریوش بزرگ و خشایارشا در دامنه کوه الوند ندارد و آشکارا پژواکی از محتوای سنگ نوشته داریوش بزرگ در کوه بیستون و سنگ نوشته آرامگاه او در نقش رستم پارس است. هدفِ این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چرا هنوز در سده سوم ﻫجری قمری از بین همه سنگ نوشته های هخامنشیان، تنها بازتابی از دو سنگ نوشتة بیستون و آرامگاه داریوش بزرگ در خاطره مردم همدان وجود داشته است و ابن فَقیه هَمَدانی پژواکی از سنگ نوشته های بیستون و نقش رستم داریوش بزرگ را به عنوان ترجمه سنگ نوشته های کوه الوند آورده است.
پازیریک
حوزه های تخصصی:
سند سفالین حقوق بشر در ایران
حوزه های تخصصی:
نقد فرهنگی در مطالعات تاریخی شورش گئوماته و به قدرت رسیدن داریوش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر واقعه تاریخی باید در بسترِ فرهنگی خاص خود و با توجه به زمان و مکان خاص خود سنجیده شود. تاریخ ایران باستان را تاکنون بیشترْ تاریخ پژوهان غربی نگاشته اند و طبعاً نگرش خاص خود را به تاریخ ایران داشته و چه بسا بستر فرهنگی ایران را درک نکرده اند. امروز می توانیم با بهره گیری از گفتمان فرهنگی، تاریخِ خود را بازنگری کنیم و به یاری نقد فرهنگی بکوشیم درک درستی از حقایق تاریخی پیدا کنیم. یکی از موضوعات بحث برانگیز در تاریخ ایران باستان شورش گئوماته مغ و سرکوب این شورش به دست داریوش و یارانش و به قدرت رسیدن داریوش است. بسیاری از ایران شناسان غربی در صحّت گفته های داریوش تردید کرده اند. به یاری نقد فرهنگی می توانیم با ارزیابی گزارش داریوش یکی از زوایای تاریک شاهنشاهی هخامنشی را آشکار کنیم.
پیدایش خانه ها، محرابه ها و فرترکه ها: تفسیر پیکره نگاره های برخی از سکه های پارسی پسا هخامنشی
حوزه های تخصصی:
پیکره نگاری سکه های پارسی سلسله ی فرترکه ها توسط بسیاری از محققین مورد بررسی قرار گرفته است. تصاویر پشت سکه های این دوران به شکل ساختمان هایی از قبیل: 1. آتشکده، 2. آتشگاه مانند مخزنی برای آتش مقدس، 3. آرامگاه، 4. برج تاجگذاری، 5. پی و شالوده ی خانه و یا جایگاهی برای وسایل زرتشتیان، 6. برج قربانگاه/ محرابه ی آتش می باشد. این کاربری های آشنا و ارتباط این ساختمان ها، شباهت هایی به بنای زندان سلیمان در پاسارگاد و کعبه ی زرتشت در نقش رستم دارد که در این مقاله ارزیابی می شوند.
مقایسه زبان و بیان نمادین در نقش برجسته های پاسارگاد با نوع بیان در معماری سنتی ایرانی - اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چگونگی برآمدن دین یهود در سیاست سازمانی - دیوانی هخامنشی و دورنمایی از رویداد یهودیت در دوره باستان و دوره هلنیسم
حوزه های تخصصی:
برهم کنش های فرهنگی زرنکه با ساتراپی های شرقی امپراتوری هخامنشی با استناد به صنعت سفالگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر دهانه ی غلامان سیستان، یکی از محوّطههای شناخته شده و کلیدی در بخش شرقی امپراتوری هخامنشی به شمار میرود. نمایندگان ساتراپ زرنکه (سیستان) بر پلکانهای شرقی آپادانای تخت جمشید در حال آوردن هدایایی مانند گاو و سپرهای بلند نقش گردیدهاند. علاوه بر این، نمایندگان سایر ساتراپیهای شرقی مانند هندیان، آراخوزیه و گنداریان نیز در حال حمل هدایای خود به بارگاه شاهی هستند. هم اکنون شرقیترین ایالات این امپراتوری ایرانی در خارج از مرزهای کنونی آن و در کشورهای افغانستان، پاکستان و هند واقع شده است. متون کتیبهها و نقش برجستههای هخامنشی، آشکارا بیانگر اهمّیّت ایالتهای شرقی امپراتوری از جمله ساتراپهای هنیدوش، آراخوزیایی و گنداریان است. تکرار اسامی آنها پس از مراکز حکومتی در فهرستهای ایالتی، همچنین عمل جسورانه مسلح بودن آنها در برخی نقوش و اخذ مالیات سنگین از ایالات شرقی جملگی بیانگر اهمّیّت سیاسی این بخش از امپراتوری است.
کاوشهای صورت گرفته در سیستان، پاکستان و افغانستان بسیاری از زوایای گنگ و مبهم تاریخی این ایالات را نمایان ساخت و نشان داد که ساتراپیهای مذکور علاوه بر ارتباطات فرهنگی نزدیک با یکدیگر، در بسیاری از زمینههای تمدّنی و سیاسی بر هم کنشهای فراوانی داشتهاند؛ به گونهای که با مشاهدهی آثار همدوره در محوّطههای باستانی این ساتراپیها، میتوان یگانگی فرهنگی را آشکارا در بین آن ها مشاهده نمود. برای این منظور، محوّطههای باستانی بَلَمبَت، اکرا و چارسَدا در پاکستان که لایههای هخامنشی دارند، با محوّطهی نادعلی (سرخ داغ) در افغانستان و محوّطهی هخامنشی دهانه ی غلامان در سیستان مورد مطالعه قرا گرفتند وسفالینههای آن ها با یکدیگر از نظر تکنیک و ویژگیهای فنّی و شکلی، هدف مقایسه های گونهشناختی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعات نشان داد که سیستان در دوره ی هخامنشی بیش از نواحی داخلی ایران، با مناطق شرقی ارتباط و پیوند داشته است.
آموزش و پرورش در عصر هخامنشیان
حوزه های تخصصی: