فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۲۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
جهان بینی مذهبی و تفکّرات عرفانی ایرانیان که از دیرباز ریشه عمیقی در هنر و فرهنگ آنان داشته، در یکی از مهم ترین ابعاد هنری اسلام، یعنی معماری مسجدها، نمود یافته است. در چنین عرصه ای، هر عاملی که به کار گرفته می شود و هر فنّی که مایه زایش و آفرینش اثر هنری است، از جهان علوی نشان دارد و هر نقش و رنگ در مقام نماد و سمبل، بیانگر چیزی از همان عالم است. رنگ های به کار رفته در مسجدهای ایرانْ جنبه های نمادینی دارند که در به کار گیری آن ها به جز خصلت تزئینی، معنی های دیگری نیز منظور بوده است. علی رغم نگاه عرفانی در منابع متعدد به مفاهیم و ارزش های آرمانی متعالی در معماری مساجد، تا کنون در زمینه شناسایی و علل به کار گیری رنگ فیروزه ای در تزئینات مسجدْ پژوهش جامعی انجام نشده؛ لذا ضروری است با بهره گیری از منابع عرفانی، به سنخیت میان رنگ فیروزه ای و کاربرد آن در برخی از قسمت های مسجد از نگاه انسان اندیشمند و دل آگاه پرداخته شود. در این جستار سعی شده است با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، مفاهیم نمادین رنگ فیروزه ای در مسجدها، از دیدگاه عرفانی و با رویکردی به مسجدهای گوهرشاد و کبود- که از نخستین مسجدهای برجسته سده نهم هـجری قمری/ پانزدهم میلادی به شمار می ورند- ارائه شود. به کار گیری رنگ فیروزه ای- که برخاسته از عمق اعتقاد و بینش اسلامی ماست- در برخی از اجزای مسجد، از مهم ترین نمادهای عرفانی جهان اسلام تلقی می شود. انگیزه اصلی حرکت در عرفان، رسیدن به حق، تعالی، از طریق شهود قلبی عارف یا هنرمندی است که احوالات درونی ش را از طریق نمادها بیان می کند. همچنین کوشیده ایم به این دو پرسش پاسخ دهیم که علل به کار گیری رنگ فیروزه ای در تزئین مسجدها چیست و بنیان های نظری فرهنگ اسلامی چه تأثیری در استفاده از رنگ فیروزه ای داشته است؟ هدف از انجام پژوهش نیز بررسی مفاهیم نمادین رنگ فیروزه ای در مسجدها و بررسی ارتباط بین رنگ و عرفان است.
طراحی باغ مستوفی به سبک ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
تهران بود و باغ هایش؛ تهران در دوره قاجار عرصه باغ های بسیاری بود که در ادامه الگوهای اصیل باغ ایرانی ساخته شده بودند. ارتفاعات شمال تهران مملو از این باغ ها بوده است که با رشد روزافزون شهر در زیر سلطه ساختمان ها از بین رفته اند. باغ مستوفی الممالک در منطقه سه تهران که بخشی از آن به نام «باغ ونک» با وضعیت نسبتاً مناسبی از لحاظ پوشش گیاهی در اختیار شهروندان قرار دارد، از جمله باغ های بزرگ دوره قاجار بود. در شرایط فعلی تنها سرمایه باغ، درختان کهنسالی است که مسیرهای اصلی باغ را تا حدی به نمایش می گذارد.
تخریب و تغییر کاربری باغ ها در تهران و نبود الگویی مناسب از باغ ایرانی در تهران معاصر، مسئولین را به این تصمیم واداشت که باغ ونک را با الگوی باغ ایرانی بازسازی و به معرض دید مخاطبین در مقیاس فراملی قرار دهند. از این رو طراحی باغ با ارایه ویژگی های اصیل باغ ایرانی در دستور کار قرار گرفت. مقاله حاضر تاریخچه باغ، تنگناها و معضلات طراحی و در نهایت چگونگی تأثیر ویژگی های باغ ایرانی را در طراحی و اجرای باغ بیان می کند.
نگاهی اجمالی به آثار و اندیشه های مرحوم مؤید علایی
حوزه های تخصصی:
میزگرد «بررسی مسئله نوسازی شهری در ایران»؛ سبقت نوسازی از فرسودگی
حوزه های تخصصی:
بیش از یک دهه است که نوسازی شهری به عنوان یکی از موضوعات مهم پیش روی مدیریت شهری ایران است. کتاب ها و مقالات زیادی در این زمینه نوشته شده و اقدامات فراوانی جهت نوسازی بافت های فرسوده صورت گرفته است. در این میان علی رغم حجم زیاد برنامه هایی که نوسازی شهری را هدف خود قرار داده اند، شکاف بین روند رشد بافت های فرسوده و نوسازی این بافت ها، که از طریق مدیریت شهری و سازمان های دولتی انجام می شود، در حال افزایش است و شاهد رقابت نفس گیر دو جریان فرسودگی و نوسازی هستیم ولی همچنان سرعت رشد فرسودگی از اقدامات نوسازی بیشتر است. این میزگرد به بحث پیرامون علت این جریان اختصاص یافت. در این میزگرد آقایان دکتر محمد سعید ایزدی، مدیر عامل شرکت عمران و بهسازی، دکتر فریبرز رئیس دانا متخصص اقتصاد و دکتر سید امیر منصوری سر دبیر مجله در دو بخش به بحث درباره موضوع پرداختند
سنگاب های اصفهان، هنر قدسی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با برپایی سلسلهُ صفویه، شیعیان فرصتی پیدا کردند تا عقاید دینی خود را آشکارا ابراز کنند و آثار فرهنگی، هنری جدیدی در این جهت شکل پیدا کرد. سنگاب یکی از این آثار است که اولین بار دوران صفویه در مساجد و معابر قرار گرفت و به نمادی از عقاید شیعه و یادآوری واقعه کربلا بدل شد. سنگاب قدح بزرگ و سنگی است که از آن آب می نوشیدند.
این مقاله به بررسی تزیینات سنگاب های اصفهان ـ مرکز حکومت صفویه می پردازد. در این مطالعه با روش تحلیلی و توصیفی به بررسی اسناد به دست آمده از مطالعه میدانی بر سنگاب های به جامانده در مرکز اصفهان و اسناد کتابخانه پرداخته می شود. از فرضیات این مطالعه ارتباط عقاید شیعه با نقوش و تزیینات روی سنگاب هاست. تزیینات این نمونه ها نشانگر جهت گیری به سمت هنری مقدس و با اهداف اعتقادی است که سنگاب را به اثری متجلی از علاقه و اعتقادات شیعه بدل کرده است.
آنچه موضوع این مقاله قرار گرفته است بررسی سنگاب های اصفهان در دوره صفویه و قاجاریه با توجه به فرهنگ عاشورایی است. دولت صفویه تشیع را مذهب رسمی کشور اعلام کرد و در پی آن به حوادث عاشورا اهمیت داد. تأثیرات مذهب تشیع و فرهنگ عاشورا را در جای جای دولت صفویه و در اصفهان مهم ترین پایتخت صفویان می توان مشاهده کرد. یکی از نمونه های آن قرار دادن سنگاب در مساجد و معابر است که با برخی هنرهای ریشه دار در فرهنگ اسلامی به ویژه با شعر و خوشنویسی و حجاری عجین است.
این پژوهش به بررسی54 سنگاب موجود در اصفهان می پردازد که 39 عدد آن دارای کتیبه یا نقش بر بدنه هستند، تعداد زیادی از آنها نیز از دوره قاجاریه به جا مانده است.
تأثیر موازین فقهی بر شکل یابی معماری و محله های مسکونی اقلیت های یهودی و مسیحی در اصفهان دورة صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان به عنوان «اهل کتاب» همواره در سرزمین های اسلامی و در کنار مسلمانان زیستهاند. این همزیستی از آغاز منوط به شروطی بوده که در قرارداد مربوط به «اهل ذمه» مورد پذیرش آن ها قرار گرفته است. در این قرارداد برای اقلیت ها در ایجاد فضاهای شهری و آثار معماری شروطی معین شده است.
اینکه شروط قرارداد ذمه چگونه و تا چه میزان در شکل معماری و فضاهای شهرهای ایران بازتاب یافته، پرسش اصلی این تحقیق است. بنابراین، دو محلة تاریخی یهودی نشین (جوباره) و مسیحی نشین (جلفا) انتخاب شده و مورد بررسی های نظام مند نگارندگان قرار گرفته است. انتخاب این دو محله به این دلیل است که از دورة صفوی تا کنون پیوسته مورد استفاده بوده و فضاهای معماری آن ها تقریباً سالم و قابل مطالعه باقی مانده است.
در تحلیل داده های میدانی روشن شد که درپی افزایش قدرت فقیهان در دورة صفوی، اقلیت های ساکن در شهرهای ایران چاره ای جز اجرای شروط مطرح در قرارداد ذمه را نداشته اند. تفاوت های موجود در بافت معماری و فضای شهری دو محلة جلفا و جوبارة اصفهان نشان می دهد در کنار مسائل مذهبی، شرایط متفاوت سیاسی پیروان این دو مذهب سبب شده که در دورة صفوی، جوباره تنزل کند و جلفا دورة اوج خود را بگذراند. همچنین، با تیکه بر داده های تاریخی می توان گفت میزان اعمال شروط یادشده به عوامل متعددی از جمله جایگاه سیاسی یهودیان و مسیحیان و نقش حامیان بین المللی آن ها بستگی تام داشته است.
حسّ حضور، مطلوب ترین برآیند ارتباطات انسان با محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از روزگاران گذشته تا امروزه که موضوع پرداختن به معرّفی شهر آرمانی (یا شهر خوب یا شهر قابل زیست و مانند اینها) و ویژگی های آن شدت پیدا کرده است، بسیاری از حکما و مصلحان و داعیه داران شناخت راه های سعادتمندی بشر، اقدام به معرفی بهترین هایی برای انسان در زمینه های مختلف کرده اند؛ یکی از مهم ترین این زمینه ها بهترین و مطلوب ترین فضای زندگی انسان، اعم از شهر یا معماری بوده است. بسیاری از حکما و عرفا و متخصّصان از تعابیری چون شهر آرمانی، خانه مطلوب، یوتوپیا، شهر خدا، معماری انسانی و امثال اینها سخن گفته اند. با عنایت به دگرگونی های کالبدی و فن آوری و فکری و امکانات در دسترس و شیوه زیست، به نظر می رسد که به جای سخن گفتن از بهترین کالبد معماری، اصلح آن باشد که به بهترین و عالی ترین اصل یا صفت برای معماری، یا معماری ای که برای زندگی انسانی انسان مناسب و مطلوب باشد، سخن گفت. بدیهی است که در کنار معرفی این عالی ترین صفت، تبیین بدترین ویژگی نیز ضرورت خواهد داشت. به دنبال پاسخ این سؤال که بهترین صفت برای معماری مطلوب چیست، این سؤال نیز مطرح می شود که بهترین حالت برای انسان چه حالتی است؟ مطالعات و کاوش در فرهنگ اصیل ایرانی متّکی بر جهان بینی توحیدی نشان می دهد که بهترین حالت برای انسان، آگاهی یا «حسّ حضور» (و شعبات آن شامل حسّ خودآگاهی، حسّ زمان، حسّ ایمان، حسّ امان، حسّ مکان و...) است؛ در مقابل بدترین حالت برای انسان، حالت غفلت و ناآگاهی و جهل است که در آن، هر چیز بر او مشتبه می شود. نگارنده مقاله حاضر با اتّکا به روش های اکتشافی و تحلیلی و قیاسی، سعی کرده تا در مقایسه بهترین صفت برای بهترین هایی که حضرت احدیّت برای سعادت و کمال انسان خلق کرده است، به بهترین صفت برای معماری مطلوب ایرانی (که اسلامی و حتماً انسانی) است، دست یابد. ناگفته نماند که اصلی ترین معادل واژه برای «حسّ حضور» و «آگاهی»، بیداری و متذکّر بودن است؛ به این ترتیب، اصلی ترین صفت برای بهترین فضای زندگی، تذکّردهی، بیدارکنندگی و غفلت زدایی خواهد بود.
جایگاه عقل در مفهوم پایداری شهر، نگاهی دیگر به مبانی نظری معماری و شهرسازی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق با اصول و مبانی شناخت در اندیشه اسلامی، زاویه ای که از آن هر چیزی و از آن جمله مبانی معماری و شهرسازی اسلامی مورد مطالعه، تعریف و تحلیل قرار می گیرد، زاویه عقل و حکمت است. هنرمند، معمار و یا شهرساز مسلمان، از راه دل (از دریچه عقل و حکمت الهی)، ملکوت (یعنی جنبه باطنی و عقلانی)، هستی و موضوعات جاری درآن (از جمله حقیقت باطنی شهر) را مورد مطالعه قرار می دهد، و به دانشی شفاف، حقیقی و مطابق با واقع دست مییابد. براساس این بینش، شفافیت، خوانایی، پایداری و استحکام ساختار نظری و عملی هر چیزی، در پایداری و استحکام ذاتی عقل مایه به کار گرفته شده در آن است. تردیدآلود بودن و مشکوک بودن، ابهام و تزلزل پذیری در هر نظامی ( ازجمله نظام سازمانی یک شهر) نتیجه مستقیم جهل (یعنی عدم عقل محوری و یا عدم فعالیت عقل درآن) است. بهره مندی معمار و معماری (و یا شهرساز و شهرسازی) از اندیشه ای عقل مند و برهانی (و به عبارتی، دارای استدلالات منطقی)، آن ها را از انواع شک ها و تردیدهای ممکن می رهاند، و نوعی استحکام و استقلال و پایداری حقیقی و اصیل و تزلزل ناپذیر در مفهوم، ساختار انسانی و حتی کالبدی شهر به وجود می آورد. ذات عقل، «یکتایی» است. و میوه آن، وحدت و یگانگی است، و هرگز کثرت و تضاد و تزاحم در آن راه ندارد.
آموزه هایی از معماری اقلیمی گذرهای کاشان، تحقیق میدانی در بافت تاریخی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری سنتی شهرهای تاریخی ایران حاوی درس های آموزنده ای در زمینه های مختلف مرتبط با معماری و شهرسازی است. یکی از نکات قابل تأمل در این زمینه شگردهای به کار رفته در طراحی فضاهای باز و پیاده راههای شهرهای کویری است که علی رغم شرایط محیطی سخت و خشن این مناطق، امکان زندگی امن، راحت و پایدار را برای هزاران سال فراهم نموده است. مقاله حاضر با بررسی بافت تاریخی شهر کاشان در اوج گرمای تابستان و اوج سرمای زمستان، به مطالعه این شگردها به کمک علم همسازی با اقلیم پرداخته است. در این مقاله از جدیدترین شاخص ارزیابی وضعیت گرمایی فضای باز که شاخص اقلیم دمای جهانی نام دارد برای ارزیابی داده های برداشت شده در روزهای 20 و 21 ماه تیر و 20 تا 22 ماه دی سال 1390، استفاده شده است. داده های میدانی توسط دستگاه هواشناسی سیار که قادر به برداشت آمار دما، رطوبت، باد و فشار هواست گردآوری شده است. به رفتارهای مردم، اعم از مدت حضور، نوع لباس و فعالیت در مسیر انتخابی، در روزها و شب های مورد نظر توجه شد. تحلیل نتایج با انتقال داده ها به نمودار سایکرومتریک و مقایسه آن با منطقه های گرمایی تعریف شده توسط شاخص مورد نظر برای ارزیابی گرمایی انجام شده است. مقایسه این نتایج با داده های طولانی مدت و کوتاه مدت ایستگاه هواشناسی کاشان نشان داد که معماری هر فضا، تا چه میزان وضعیت اقلیم خرد را نسبت به اقلیم محلی، اقلیم کوتاه مدت شهر و اقلیم بلند مدت شهر تعدیل کرده و امکان حضور طولانی و امن مردم را در گرم ترین ایام تابستان و سردترین ایام زمستان کاشان فراهم نموده است. تعیین میزان موفقیت راهکارهای معماری به کار رفته به عنوان اصول طراحی گذرهای همساز با اقلیم در مناطق کویری محصول این مقاله است.
آموزش سنتی معماری در ایران و ارزیابی آن از دیدگاه یادگیری مبتنی بر مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود آثار ارزشمند معماری گذشته ایران، نشان از ساخته شدن آنها به دست هنرمندانی است که از توانمندی های بالای هنری، فنی و فرهنگی برخوردار بوده اند؛ چنین توانمندی هایی به خودی خود نشان دهنده وجود دانش معماری مناسب در میان آنهاست. بدیهی است که برخورداری از این توانمندها علیرغم عدم وجود نظام آموزشی دانشگاهی در میان معماران سنتی، صرفاً از طریق تجربههای شخصی و بدون بهرهگیری از آموزش های حرفه ای مناسب نمیتواند صورت پذیرفته باشد. نظام آموزشی فعلی در ایران صرفاً با الگوبرداری از برخی سیستم های آموزشی غربی و برخی تغییرات در آن بنیان نهاده شده و با چشمپوشی از تجربیات مثبت گذشته، خود را از استفاده از آنها محروم کرده است، بنابراین شناخت تجربههایی که پیشینیان برای پرورش معماران از آن بهره می بردند و تلفیق جنبه های مثبت آن با نظام های فعلی آموزشی، می تواند در ارتقای این نظام ها مفید واقع گردد. نگارنده این مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که عناصر اصلی در شکلدهی به آموزش معماران در معماری گذشته چه بوده است؟ پژوهش مورد نظر، نوعی پژوهش کیفی است که با استفاده از روش تئوری مفهومسازی بنیادی به مطالعه نظام سنتی آموزش معماری در ایران و بررسی مباحث و روش های آموزشی در آن پرداخته، و نظام آموزش سنتی معماری را بر اساس نظریه های آموزشی مبتنی بر نظریه های یادگیری مبتنی بر مغز با هدف شناخت ویژگی های مثبت در نظام آموزش سنتی معماری ارزیابی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، برخلاف آنچه غالباً تصور می شود، نظام سنتی آموزش معماری در ایران صرفاً شامل آموزش های عملی نبوده و آموزش مباحث نظری و مبانی فکری، بخش دیگری از آموخته های معماران را تشکیل می دادهاند.
سازمان فضایی شهرهای ابواب البر دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت مجموعه های معماری و فضاهای مستقل شهری تحت عنوان ابواب البر ـ با الهام از امکان مقدس، مشاهده قبور ائمه اطهار و سایر بزرگان دینی و عرفانی ـ و نیز مراکز آموزشی که در واقع ترکیبی از مجموعه های علمی و مذهبی اند، عمده ترین تحول در معماری و شهرسازی دوره ایلخانی می باشد. متأسفانه به سبب وقوع حوادث طبیعی و غیرطبیعی بسیار در طول زمان، دسترسی به این شهرها و مطالعه مستقیم آن ها به راحتی میسر نیست؛ از این رو، برای بررسی این شهرها و تعیین نحوه ساختار آن ها، ناگزیر باید به منابع مکتوب ـ کتاب ها، نسخ و متون ارزشمندی که می توان تاریخ گمشده معماری و شهرسازی را از لابه لای سطور آن ها به دست آورد ـ رجوع کرد. نوشتار حاضر، به بررسی ویژگی های معماری و شهرسازی مجموعه های غازانیه، ربع رشیدی و سلطانیه به عنوان نمونه هایی از شهرهای ابواب البر ایلخانی می پردازد. روش این تحقیق تفسیری ـ تاریخی مبتنی بر دقت در مطالب و نکات موجود در متون تاریخی است و رهیافت راهبردی آن بر روش اکتشافی استوار است.
درآمدی بر تاریخ ذهنیت عامه در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثاری که از معماری گذشته ایران به جا مانده، گنجینه های ارزنده معماری ایران است، اما این آثار، نماینده تام معماری ای نیست که در طی سده ها در این سرزمین تحقق یافته است. بیشتر آنچه از بناها به دست ما رسیده، آثار فاخر و شاهانه است و از طریق این آثار، به دشواری می توان به بخش اعظم معماری ایران ـ معماری عموم مردم ـ پی برد. از این گذشته، آثار معماری نتیجه نهایی مسیر معماری است. معماری فقط اثر معماری نیست؛ اندیشه ها و خیال های معماری، پسند و ذوق فردی و جمعی، مسیر طراحی و ساخت، آموزش معماری، حرفه و نظام صنفی معماری، بانیان و حامیان معماری، معماران و کارگزاران معماری همه در این مسیر دخیل اند و شناخت معماری مستلزم شناخت اینها نیز هست. پس برای فهم معماری مردم، باید علاوه بر بناهای ایشان، از پندارها و اندیشه هایشان درباره بناها و همه وجوه دیگر معماری هم باخبر باشیم. یکی از وظایف تاریخ پژوه معماری ایران، جستن راه هایی برای پی بردن به جنبه هایی از معماری ایران است که روزگار از ما پنهان داشته است؛ راه هایی که به واسطه آن ها به معماری عوام، یا نسبت های عوام با معماری فاخر، پی ببریم. در روزگار ما، در دیگر حوزه های تاریخ نویسی و تاریخ پژوهی، کسانی در صدد برآمده اند تا تاریخ مبتنی بر زندگی اشراف و اعیان و پادشاهان را کنار بگذارند و از خلال یافته ها و دانسته های تاریخی، به شناخت زندگی و اندیشه عامه مردم بپردازند و برای این منظور، رویکردهایی پیش نهاده اند. یکی از این رویکردها، «تاریخ فرهنگی» است و یکی از شاخه های آن، «تاریخ ذهنیت» یا «تاریخ نگرش عامه» است. هدف از این مقاله، گشودن باب مطالعه تاریخ ذهنیت عامه در معماری ایران است. بدین منظور، نخست تاریخ ذهنیت، ماهیت و سیر تکوین و تحول آن را به اجمال معرفی می کنیم، سپس امکانات آن را برای مطالعه تاریخ معماری ایران، بررسی و منابع آن را معرفی می کنیم. آن گاه نمونه ها و موضوع ها و منابعی برای آزمودن این شیوه تاریخ پژوهی در معماری ایران پیش می نهیم.
ویژگی های بصری شاخص تزئینات گچبری معماری عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایلخانیان از دست نشاندگان مغولان پس از تصرف ایران بودند که میراث هنر سلجوقیان را در تصرف خود گرفتند و تحولاتی در آن ایجاد نمودند که به شکوفایی برخی از آن ها انجامید. یکی از تزئینات وابسته به معماری که در این دوره بسیار مورد توجه بود و به اوج رسید، هنر گچبری است که آثار بسیار زیادی از آن در قالب تزئینات معماری به جای مانده است. تقریباً تمامی نمونه های موجود از این دوره توسط محققین شناسایی شده، اکثر بررسی های صورت گرفته تنها به توصیف کلی این آثار و تاریخ اجرا و یا محدوده تاریخی آن ها پرداخته و کمتر به نقوش تزئینی و تغییرات سلیقه هنرمندان و جامعه آن زمان، در به کارگیری آن ها توجه کرده اند. در این مقاله، سعی بر آن است تا در راستای رسیدن به هدف، با مقایسه تعدادی از نمونه های موجود، نقوش گچبری دوره ایلخانی مورد بررسی قرار گیرند و نقوش تزئینی شاخص به کار رفته در آن ها و تحولات صورت گرفته توسط هنرمندان ایلخانی شناسایی شوند. در این مقاله، آثار شاخص گچبری ایلخانی به روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی شده اند. چنین نتیجه گیری شده است که در دوره ایلخانیان، گچبری برگرفته از دوران پیش از خود، به خصوص سلجوقیان است اما با برجستگی بیشتر و طرح های پیچیده تر، متأثر از تذهیب نسخ خطی است که خود وجه تمایز عمده آن نسبت به دیگر دوره هاست. از جمله ویژگی های بصری شاخص این دوره، ساخت محراب های گچی با گونه های مختلف کوفی و اقلام دیگر خط، انواع گره های هندسی، نقوش اسلیمی پیچیده در لابه لای کتیبه ها و اولین استفاده از کتیبه های «معقلی» و «بنایی» و کتیبه «مادر و فرزند» و کاربرد برخی نقوش مانند گل شاه عباسی، گل روزت و نقش زنجیره خمپا در گچبری است که موجب تحولی بزرگ در این هنر و خلق شاهکارهایی عظیم در این دوره شده است.
تحلیل فضایی مسجد الحرام؛ رویکردی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان های دینی همواره از اهمیت ویژه ای در میان مؤمنین برخوردارند این اهمیت هم ناشی از باور مؤمنامه افراد است و هم به دلیل ساختار خاص فضایی، معانی، نشانه ها و نمادهایی است که در این مکان ها وجود دارد. تحلیل فضایی این مکان ها از منظری برون دینی بیانگر وجوهی از چگونگی تأثیر و تأثر پیروان آن دین در تعامل با این مکان ها است. چنانکه می توان شاخص های مشترکی از مکان هایی دینی ارائه کرد. نظیر :باشکوه بودن سازه ها، بلند بودن سقف های، بکارگیری اوج هنر انسانی در کلیه زمینه ها، وجود مناسک خاص در این مکان ها. اهمیت این مکان های مقدس به اندازه ای است که تداوم ادیان بدون آن در طول تاریخ ناممکن بوده است. لذا تحلیل فضایی این مکان های ویزه به شناخت دو سویة مکان (فضا) و انسان،کمک می کند. مسجدالحرام به عنوان تنها قبله مسلمانان و مهمترین بنای جهان اسلام دارای اشتراکات و تفاوتهایی با سایر بناهای مهم ادیان دیگر است. از آن جمله تفاوت های قابل تامل، سادگی بیش از اندازه در مقابل شکوه بیرونی سازه ها مشابه، پرهیز از هرگونه هنر نمایی و عدم بهره گیری از ذوق و خلاقیت انسانی در موارد مشابه است. تحلیل فضایی این مسجد بیانگر نوعی فشردگی جهان بینی اسلامی در باره خداوند، انسان ، هستی، زندگی، مرگ و روابط پیچیدة میان این مفاهیم و واژه های بنیادین حیات آدمی است.
مقایسه تطبیقی باغ های تخت شیراز و قصر قجر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی شناخت ویژگیهای طراحی معماری و منظر دو باغ «تخت» شیراز و «قصر قجر» تهران، و دستیابی به الگوهای ساختاری و ماهوی و نیز نحوه ارتباط آنها بایکدیگر با هدف احیای الگوی باغ تخت، و بهرهگیری از آنها در طراحیهای نوین منظر است؛ چراکه این دو باغ از شاخصترین و اصیلترین نمونههای باغ تختی است که خود از زیباترین و کمیابترین انواع باغ ایرانی است. فرضیه تحقیق، بهرهگیری از الگوهای طراحی باغ تخت شیراز در باغ قصر قجر است. سیر این پژوهش که با روش کتابخانهای انجام گرفته، به تعیین حدود این تأثیرپذیری پرداخته و نشان داده است که آیا حدود الهامگیری تنها در زمینه الگوهای ساختاری و کالبدی محدود شده، و یا باغ قصر قجر پذیرای الگوهای ماهوی و اصول اصلی طراحی معماری و منظر باغ تخت نیز بوده است. تشریح تعریف و تاریخچهای از باغ تخت و نیز توصیف دقیق ساختاری هر دو باغ به عنوان پیشدرآمدی برای ارائه تحلیلها و مقایسههای تطبیقی میان الگوهای مذکور در آنها مطرح شده است. نتیجه تحقیقات نشان میدهد که باغ قصر قجر با توجه به تحلیلها و مقایسههای انجامشده و نیز تأخر زمانی نسبت به باغ تخت شیراز، تنها در زمینه ساختاری و کالبدی طراحی منظر از آن تأثیر پذیرفته است. تفاوتهای ماهوی میان الگوهای طراحی این دو باغ نیز دیده میشود که زمینهساز دو گونه متفاوت از ارتباط باغ و طبیعت میان آنها شده است. باغ تخت طبق الگوهای رایج ارتباطی میان باغ و طبیعت در باغ ایرانی، دارای الگوی «با طبیعت» است، اما باغ قصر قجر برخلاف بسیاری از باغهای ایرانی به الگوی «بر طبیعت» نزدیک شده است.
بررسی بازسازی مسکن پس از سانحه از منظر تصویر ذهنی ساکنان، نمونه موردی بره سر پس از زلزله رودبارـ منجیل1369(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآورده شدن تصویر ذهنی افراد از خانه، نقش تعیین کننده ای در رضایت آنان از سکونتگاهشان دارد. این تصویر که متأثر از فرهنگ میباشد، در میان ساکنان یک اجتماع به صورت تقریبی واحد است. اگرچه این تصویر ذهنی واحد در حال شکسته شدن است، هنوز مردمانی در مناطقی از کشورمان هستند که با وجود گذر زمان و تغییراتی که در سبک زندگی آنها رخ داده، به این الگوهای ذهنی ثابت پایبند ماندهاند و حتی با پیشآمد شرایطی که الگوی جدید و مغایر با تصویر ذهنیشان را به آنها تحمیل کرده است، نه تنها آن را نپذیرفته، بلکه به روش های گوناگون در احیای تصویر ذهنی و الگوی کهن خود تلاش کرده اند. در این مقاله، تصویر ذهنی ساکنین برهسر خورگام، از توابع رودبار که در زلزله خرداد 1369 رودبارـ منجیل خسارت فراوانی دید و پس از آن جابهجا شد، بررسی شده است. در این منطقه، مردم نه تنها الگوی مسکن بازسازی شده پس از زلزله را نپذیرفتند، بلکه با تغییرات رفتاری و کالبدی، سعی در برگشت به الگوی پیش از سانحه داشته اند. نگارنده مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی بوده است که تصویر ذهنی ساکنان از خانه چه بوده و در صورت تفاوت این تصویر ذهنی با مسکن بازسازی شده، مردم چه رفتاری از خود نشان دادهاند؟ از آنجا که موضوع اصلی تحقیق، تصویر ذهنی ساکنان از خانه و مشخص کردن رفتار آنان است، با توجه به ماهیت موضوع، روش تحقیق کیفی روش مناسب تری نسبت به روش های کمی است و از میان روش های تحقیق کیفی، رویکرد نظریه زمینه ای برای مشخص کردن تصویر ذهنی مردم انتخاب شده است.
سیر تحول کاشیکاری در آثار معماری دوره صفویه تا امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر کاشیگری و کاشیکاری از آرایه های ارزشمند وابسته به معماری است که ذوق، سلیقه و هنرمندی کاشیگری سرزمین ما، آن را به درجه ای از رشد رسانده که تحسین بینندگان را برانگیخته است. آنان که با معماری اسلامی ایران آشنایی دارند، بایستی از آگاهی های لازم از ارزش های هنری، طرح ها و نقوش رنگ و لعاب، پخت و به طور کلی از اصول و قواعد و رموز کاشیکاری نیز بهره مند باشند. در این مقاله، از کاشی های دوره صفویه تا قاجاریه و در امتداد آن تا به امروز مورد بررسی قرار گرفته و شاخصه های کاشیکاری دوره های یادشده و اصطلاحات مهم کاشیکاری معرفی گردیده تا علاقه مندان با تحولات کاشیگری این دوره آشنا شوند.
بازآفرینی فرهنگ مدار در بافت تاریخی شهر قزوین با تأکید بر گردشگری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تلاش شده است تا با بهره گیری از اصول گردشگری شهری، راهکارهایی برای بازآفرینی بافت های تاریخی کشور که به عنوان سرمایه های ارزشمند امروزه در مرکز توجه نهادهای شهری واقع شده اند، ارائه گردد. در این باره، از بازآفرینی فرهنگی به عنوان رویکردی اساسی تحقیق استفاده شده است. در این رویکرد، فرهنگ به عنوان یکی از سرمایه های اصلی شهر شناخته می شود. شهر تاریخی قزوین با برخورداری از بافتی تاریخی و واجد ارزش مرمت، حفاظت و نگهداری و با دارا بودن پتانسیل های بسیار مناسب تاریخی و جاذبه های گردشگری، امکانات توسعه فراوانی دارد؛ با این حال، در اثر برخی سهل انگاری ها و اقدامات بی ملاحظه و نیز عدم توجه به روند فرسودگی، علی رغم وجود طرح های متعدد، مشکلات بافت در سال های اخیر افزایش یافته است و نیاز به احیای فعالانه بافت را ضروری نشان می دهد. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است و با اتکا به مرور پیشینه تحقیق از سویی، بررسی اسناد مربوط به بافت تاریخی قزوین و مطالعات میدانی از سوی دیگر، به تحلیل مسئله می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که راهکار برون رفت از مشکلات و احیای بافت های تاریخی ارزشمند در گرو اجرای برنامه هایی است که بر راهبردها و سیاست های تعاملی بین بازآفرینی فرهنگی و گردشگری فرهنگی شهری استوار است. رویکرد گردشگری فرهنگی نیز مانند بازآفرینی به نوبه خود از ابزار مؤثر در احیای بافت های تاریخی محسوب می شود. بالفعل سازی پتانسیل های بالقوه گردشگری و هویت تاریخی در رابطه ای مستقیم با یکدیگر، حیات واقعی و مدنی شهری را تضمین می کند. جهت تدقیق موضوع، کاربست راهبردهای پیشنهادی در طراحی بافت تاریخی قزوین مورد بررسی قرار گرفته است تا زمینه تحول و معاصرسازی یکی از بافت های ارزشمند میراث فرهنگی کشور فراهم گردد.