فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۴۷ مورد.
علل پایداری و گسترش شبکه های هرمی در دهه 1380 (پژوهشی کیفی از تجربه فعالان شبکه کوئست در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شرکت های هرمی در دهه 1380 یکی از پدیده های اجتماعی جالب توجه در ایران بوده است. هدف این مقاله، شناسایی علل تداوم و گسترش فعالیت این شرکت ها بر اساس بررسی تجربه فعالان شرکت کوئست در ایران در یک پژوهش کیفی است. اطلاعات این تحقیق از مصاحبه های عمیق با 31 نفر از فعالان کوئست و همچنین تحلیل محتوای کتاب ها و فیلم های پرکاربرد در مباحث آموزشی کوئست به دست آمده است. نتایج نشان می دهد: تغییر نگرش افراد به موفقیت، شغل و درآمد، یکی از عوامل مهم در تداوم فعالیت اعضا بوده است. همچنین علاوه بر ساختار سلسله مراتبی کوئست که روابط افراد را در مجموعه ها تنظیم می کرده، مجموعه باورهای مشروعیت بخش قدرتمند در قالب فعالیت های جمعی و گروهی، انگیزه و انرژی لازم برای فعالیت اعضا را به وجود می آورده است.
نقش رسانه های اجتماعی در سبک زندگی اعضای کتابخانه های عمومی با تحلیل ""سوات"" (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی می تواند به عنوان یک الگوی شناخته شده در هر محل، منطقه، یا کشور باشد، که البته بر اساس نظر برخی از صاحب نظران، نمادی فردی یا اجتماعی است که عوامل گوناگونی بر آن تأثیرگذار هستند. امروزه و با پیشرفت های گوناگون علمی و فناورانه، تجهیزات و فناوری های جدیدی در زندگی شخصی و اجتماعی افراد وارد شده و ارتباطات و تبادلات روزمره را دگرگون نموده است. در بین این فناوری های نوین، رسانه های اجتماعی نقش بسزایی را در بخش های گوناگون زندگی ایفا می کنند و تأثیرهای زیادی نیز بر افراد و جوامع گذاشته اند. این پژوهش با روش توصیفی و با توجه به شاخص های مهم سبک زندگی مانند: پوشاک، طرز رفتار، تغذیه، برخورد و... نقش رسانه های اجتماعی در زندگی اجتماعی و فردی اعضای کتابخانه های عمومی استان فارس را با استفاده از تحلیل سوات[1] مورد بررسی قرار می دهد و هدف آن تعیین و شناسایی میزان تأثیر آنها در کم یا زیاد کردن و یا بهبود و ارتقاء و یا تنزل سبک زندگی و نظم و امنیت در شاخص های ذکرشده و همچنین در پایان راهکارهایی جهت ارتقای سبک زندگی با استفاده از رسانه های اجتماعی، ارائه شده است.
تحلیلی بر مؤلفه های ارتقای فرهنگ محیط زیستی؛ مطالعه موردی شهروندان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، بحران های محیط زیستی یکی از مهم ترین چالش هایی است که در قرن حاضر بشر با آن روبه روست. بسیاری از دانشمندان برای کاهش بحران های محیط زیستی یا پیشگیری از آنها به راه حل های فناورانه روی آورده اند. بااین حال، برخی از آنها، ضرورت و لزوم برقراری ارتباط و تعامل جدید بین طبیعت و انسان، و همچنین نیاز به یک فرهنگ محیط زیستی جدید را مطرح کرده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا فرهنگ محیط زیستی و عوامل مؤثر بر آن را در شهر شیراز بررسی کند. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش، روش نمونه گیری خوشه ای و بهره گیری از پرسش نامه انجام شده است. در مجموع، 402 پرسش نامه کامل جمع آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که فرهنگ محیط زیستی با متغیرهای امکانات و خدمات ارائه شده، احساس کارآمدی و آموزش محیط زیستی رابطه ای مثبت و معنادار دارد و با متغیرهای دانش محیط زیستی و هنجار اجتماعی دارای رابطه ای غیرمعنادار است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره بین متغیرهای مستقل و فرهنگ محیط زیستی نشان می دهد که از بین متغیرهای واردشده در مدل، دو متغیر فرصت ها و امکانات ارائه شده و احساس کارآمدی معنادار هستند.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین مبلمان شهری و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مقوله ی مبلمان شهری به شکل وسیعی با مفهوم امکانات زندگی، رفاه و روابط اجتماعی ارتباط پیدا می کند که می تواند بسترساز تقویت کیفیت زندگی شهروندان گردد. بنابراین برای بررسی این رابطه، به تحلیل ثانویه ی داده های موجود در مورد زندگی مطلوب در شهر تهران پرداختیم که توسط جهاد دانشگاهی (مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران – ایسپا) و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمان ایران با حجم نمونه ی 20670 نفر در مناطق مختلف شهر تهران انجام شده است. در این تحقیق 59 درصد پاسخگویان دارای کیفیت زندگی متوسط بودند که آماره ی ضریب همبستگی پیرسون با میزان حدوداً 3/. با سطح معناداری نشان داد که بین میزان دسترسی مبلمان شهری و ابعاد کیفیت زندگی یعنی سلامت جسمانی، سلامت روانی، ارتقای ارتباط اجتماعی و رضایت از محیط کالبدی شهر، رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد و به طور کل نتیجه ی تحقیق پس از تجزیه و تحلیل یافته ها، حاکی از آن است که مبلمان شهری از بین مجموعه عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی، نقش مهمی را ایفا می نماید.
سنجش میزان رضایت از کیفیت زندگی در منطقه ی چهار شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه ی اخیر با توجه رشد شتابان شهری و تجمع هرچه بیشتر منابع و امکانات در شهرها، شناخت، اندازه گیری و بهبود کیفیت زندگی به عنوان یک مسأله ی مهم از اهداف عمده ی افراد، محققان، برنامه ریزان و دولت ها بوده است. مسأله وقتی حل می شود که وضع موجود به وضع مطلوب تبدیل شده باشد. اگر ادراکات شهروندان منطقه ی 4 شهر کرمان را به عنوان وضع موجود در یک فضای جغرافیایی، و سطح انتظارات آنان را از کیفیت زندگی به عنوان یک وضع مطلوب در نظر گرفته شود، تنها میزان شکاف بین مسأله شناخته شده است؛ پس برای رسیدن به وضع مطلوب باید گام های اساسی تری برداشت؛ از این رو این تحقیق درصدد است تا به سنجش میزان رضایت از کیفیت زندگی در منطقه ی 4 شهر کرمان بپردازد. علت انتخاب این منطقه سطح برخورداری آن نسبت به سایر مناطق دیگر بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مقطعی و از نظر هدف در زمره ی تحقیقات کاربردی جای می گیرد. با توجه به موضوع تحقیق و منطقه ی مورد مطالعه روش گردآوری داده ها زمینه یابی(تحقیق پیمایشی) انتخاب شده است و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد سروکوال انجام گرفته است. جامعه ی آماری تعداد افرادی است که در منظقه ی چهار کرمان ساکن هستند و حجم نمونه ی اقتباس شده از فرمول کوکران 384 پرسشنامه است. نتایج تحقیق که در قالب آزمون های ناپارامتری، ویلکاکسون، کروسکال والیس، یومن ویتنی و همبستگی اسپیرمن انجام گرفت نشان می دهددر تمامی ابعاد پنج گانه کیفیت زندگی(حوزه مسکن، امنیت، روابط اجتماعی و حس تعلق، امکانات و تسهیلات شهری و حمل و نقل) شکاف منفی از کیفیت وجود دارد. بیشترین میانگین شکاف کیفیت در حوزه ی حمل و نقل و کمترین میانگین شکاف مربوط به بعد روابط اجتماعی و حس تعلق مکانی است. نتایج تحقیق در فرضیه ی دوم نشان داد که بین سن مراجعان و نمره ی شکاف کیفیت همبستگی مثبتی وجود داشت یعنی با افزایش سن پاسخگویان میزان رضایت آنان افزایش می یابد. آزمون کروسکال والیس نیز نشان داد که بیشترین میزان رضایت از کیفیت زندگی در بین افراد زیر دیپلم بوده است یعنی افراد با تحصیلات کمتر از رضایت بیشتری برخوردار بوده اند(0.008 وsig= 0.034 ).
جهان زیست ایرانی و تأثیر آن در نهادمندی سبک زندگی
حوزه های تخصصی:
نیک می دانیم مقوله ی «سبک زندگی» از دهه ی 1970 به این سو توجه ناظران و تحلیل گران علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرده است. امری که بر انواع الگوهای رایج مصرف و بهره گیری از مواد و کالاهای نمادین در میان گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی دلالت دارد. به نظر می رسد تحولات رخداده در دو دهه ی اخیر در زمینه های اقتصادی و فرهنگی که با روند جهانی شدن ها نیز تشدید شده است، گفتمان انقلاب اسلامی در ایران به ویژه در عرصه ی فرهنگ و مختصات آن در زمینه ی سبک زندگی، نگاه های ناظران و اصحاب سیاست را به خود معطوف نمود. از این رو، نویسنده در مقاله ی پیش رو، بر آن است به تحلیل این مفروضه ی بنیادین خود بپردازد که در چارچوب «جهان زیست ایرانی» که خود تا حد وسیعی وامدار گفتمان انقلاب اسلامی است، چه شکل و شیوه ای از سبک زندگی معنا و مصداق پیدا می کند؟ بر این اساس جهان زیست ایرانی، در پیوند با اهمیت نهادمند شدن سبک زندگی دارای سه مشخصه ی بنیادین است: ا) سنت مداری ایرانی، 2) سنت مداری اسلامی و 3) پویایی نوگرایی ناشی از پیوند با محیط بیرونی. مقاله ی حاضر ابتدا با استفاده از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز به توضیح رابطه ی موجود میان جهان زیست و سبک زندگی می پردازد و در بخش بعدی نتایج این امر را در نهادمندی سبک زندگی در جهان زیست ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد.
آشپزخانة مدرن و مفهوم اجتماعی فرهنگی آن در زندگی خانوادگی قشر مذهبی ایران: نمونة موردی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود آشپزخانة مدرن به ایران و عمومی شدن آن در دهة 1330 مفهوم نوین «آشپزخانه به منزلة قلب خانه» را وارد زندگی روزمرة زن ایرانی نمود. در این مقاله، از طریق پیمایش کیفی و تحلیل تطبیقی پاسخ ها، جنبه های گوناگون مفاهیم فرهنگی آشپزخانه در زندگی معاصر در قیاس با سبک پیشین زندگی، مورد مطالعه قرار گرفته است. تمرکز این مطالعه بر خانواده های مذهبی در شهر قم بوده است. طی این بررسی مشخص گردید که سه گسترة معنایی باید برای توضیح مفاهیم فرهنگی اجتماعی آشپزخانه در زندگی زنان مسلمان ایرانی در نظر گرفته شود: از فضای شخصی با محرمیت ویژه (برای زنان) تا یک فضای زندگیِ خانوادگی، از یک فضای خدماتی تا یک فضای سرشار از روح زندگی و از یک مکان مقدّس تا یک مکان عادی که دارای تداعیات خاص خود در زندگی زنان مسلمان ایرانی است. به عنوان یک نتیجه، این امر قابل ذکر است که اکنون تصویر ایده آل از آشپزخانه در متن فرهنگی مورد بحث، یک فضای شخصیِ زنانه و در همان حال، یک مکان موقّتی خصوصیِ خانوادگی است که البته فاقد همه جانبگی کیفیت فضای زندگی مربوطه تصور می شود.
عوامل مؤثر بر میزان مشارکت شهروندی در مشهد
حوزه های تخصصی:
شکل گیری و چگونگی مشارکت شهروندی در بین شهروندان، تحت تأثیر عوامل و متغیرهای گوناگون فردی و اجتماعی است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی وضعیت مشارکت شهروندی و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. روش تحقیق، پیمایشی است و جامعه ی آماری مورد مطالعه، سرپرستان خانوارهای شهر مشهد می باشد. نمونه ای 182 نفری با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شد. نتایج حاصله نشان می دهد که میانگین مشارکت شهروندی، در بین پاسخگویان در حد متوسط رو به پایین می باشد. میزان مشارکت شهروندی با متغیرهای فایده مندی مشارکت شهروندی، جامعه پذیری مشارکت شهروندی، اعتماد اجتماعی، احساس تعلق به شهر و پایگاه اجتماعی-اقتصادی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد. تحلیل های رگرسیون چندگانه و نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که فایده مندی مشارکت شهروندی، جامعه پذیری مشارکت شهروندی و اعتماد اجتماعی مهمترین و تعیین کننده ترین عوامل تأثیر گذار مستقیم و مثبت بر مشارکت شهروندی محسوب می شوند. در حالی که پایگاه اجتماعی- اقتصادی و احساس تعلق به شهر تأثیر غیر مستقیم بر مشارکت شهروندی دارند. محققان نتیجه گرفتند که تاکید بر فایده مندی مشارکت شهروندی ، جلب اعتماد و آگاه سازی چگونگی مشارکت می تواند باعث موفقیت برنامه مشارکت شهروندی شود. از طرف دیگر، مناطق پایین شهر باید در برنامه ها از اولویت برخوردار باشد. همچنین می توان گفت در این برنامه ها نباید بر احساس تعلق به شهر تاکید ورزید.
نهاد خانواده، سبک زندگی و گرایش به حجاب
حوزه های تخصصی:
داشتن پوشش مناسب در محافل و انظار عمومی از دغدغه های اصلی جامعه اسلامی ایران است. عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مسائل مهم جامعه محسوب می شود. پژوهش حاضر با رویکردی جامعه شناختی به بررسی رابطه سبک های زندگی مدرن و سنتی با گرایش به حجاب پرداخته است. این مطالعه، به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با حجم نمونه 400 نفر در بین دختران و زنان 15 تا 64 ساله کلان شهر تبریز در سال 1392 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. یافته ها نشان داد که میزان گرایش به حجاب در دختران و زنان با سبک زندگی سنتی در حد بالا و در افراد با سبک زندگی مدرن در حد پایین و در افراد دارای سبک زندگی تلفیقی (سنتی و مدرن) در حد متوسط بوده است. همچنین بین میزان استفاده از رسانه های داخلی با گرایش به حجاب رابطه ای مستقیم و بین میزان استفاده از رسانه های خارجی با گرایش به حجاب همبستگی معکوسی وجود داشت.
پرونده ویژه: پایش اوقات فراغت
حوزه های تخصصی:
چیستی و کارکردهای اوغات فراغت
تاریخچه اوقات فراغت در ایران
سابقه فرغت های سازمان یافته در ایران
شیوه های گذران اوقات فراغت ایرانیان
ویژگی های فراغت در عصر حاضر
مبانی اسلامی اوقات فراغت
الگوی تجویزی گذران اوقات فراغت
مشکلات نهادهای متولی اوقات فراغت
موانع و مشکلات موجود مؤثر در گذران فراغت
سیا ست های اجرایی
راهکارهای عملی
تعهد برای تغییر سبک زندگی در 110 سال قبل
آسیب شناسی فراغت زنان ایرانی
آسیب شناسی فراغت کودکان و نوجوانان
کم خوانی (فرهنگ ضعیف مطالعه)
فراغت مجازی
بفرمایید یک بیلیارد مختلط