فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مساکن روستایی در ایران به لحاظ الگوی ساخت در مرحله گذار از الگوی سنتی به الگوی جدید و مدرن قرار دارد. الگوی جدید ساخت وساز مسکن روستایی غالبا برگرفته از الگوی مساکن شهری است که در آن به نوعی سیمای شهر تداعی می-شود. طرح بهسازی مسکن روستایی در کشور که به طور جد توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می شود، یکی از عوامل تحول ساز و دگرگون کننده الگوی مسکن روستایی از سنتی به مدرن است. این در حالی است که مسکن در روستاها تنها به عنوان فضای زیستن نبوده و از کارکرد چندگانه ای برخوردار است. در مقاله حاضر سعی شده است تا در چارچوب توسعه پایدار با رویکردی آسیب شناسانه به ارزیابی الگوی جدید ساخت مساکن روستایی در دهستان شوسف به کمک تجارب جامعه محلی پرداخته شود. این تحقیق دارای ماهیتی کیفی است. داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. در روش میدانی از مشاهده مستقیم و تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. داده ها در چارچوب نظریه زمینه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد الگوی جدید ساخت مسکن روستایی با آسیب هایی هم چون ناهنجاری های کالبدی و فیزیکی، دگرش کارکردی مسکن و سایش زمینه های رشد اقتصاد خانوار، چالش انرژی و دست اندازی به طبیعت و تخریب آن، برهم زنندگی فضای اجتماعی – فرهنگی و القای ناکارآمدی سکونتگاه های روستایی همراه بوده است. در نهایت می توان گفت این الگوی جدید به دلیل گسستگی پیوند آن با شرایط و محیط روستایی، در فرآیند استیلای توسعه پایدار روستایی خلل اساسی وارد ساخته است.
تأثیر صدور سند مالکیت مساکن روستایی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستاهای آهار، گلدسته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه روستا، پایدارترین سیاست و راهبرد در توسعه هر کشور به شمار می رود. این سیاست ارتباط تنگاتنگ با نظام فکری و نگرشی دارد و برای نهادینه سازی این سیاست ابزارها و روش های مختلفی وجود دارد که سند دار کردن واحد مسکونی و یا به عبارت کلی صدور سند برای املاک در روستا به موازات سایر سیاست های توسعه ای مناطق روستایی از جمله این روش هاست.
در همین راستا برنامه دوم و سوم و چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، عمران روستایی را یکی از اهداف خود قرار داده و برای رسیدن به آن یکی از راهکارهای اجرایی را صدور سند اماکن روستایی در نظر گرفته است. چرا که زمین در هر حال بستر اصلی گنجینه ها و ثروت های مادی است و از نظر اقتصادی ارزشمند است و موارد استفاده متعددی برای رفع نیازهای جوامع انسانی (از جمله احداث ساختمان) است. بر این اساس خانه ها و اماکن روستایی یکی از منافع سرمایه ای جوامع روستایی به شمار می آیند که مالک آنها نیازمند است با تکیه بر قانون از نظر حقوقی نسبت به دارایی خود احساس امنیت نماید. از سوی دیگر نیاز به اطلاعات زمین به منزله پایه و زمینه ای برای توسعه و کنترل منابع زمین، شناسنامه دار شدن هر واحد آن را در اولویت قرار می دهد. (ترشیزیان و اطهاری، 1389، 43)
این تحقیق بر آن است با موشکافی از تجارب و عملکرد کشورهای مختلف و فعالیت های صورت گرفته در سند دار کردن واحدهای مسکونی روستایی کشور و آسیب شناسی آنها میزان موفقیت آن را بررسی نماید. به این منظور تحلیل و ارزیابی آن براساس روش میدانی و موردی در دو نقطه جغرافیایی متفاوت صورت گرفته و نتایج حاصله از آن نیز متفاوت بوده است.
نقش عوامل محیطی در سازمان فضایی سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: دهستان لواسان کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شکل گیری، استقرار وسازمانیابی سکونتگاه های روستایی عوامل محیط طبیعی - اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و سیاسی تأثیرگذار هستند.
مقاله حاضر بر این اساس، بدنبال تبیین اثرگذاری عوامل طبیعی (محیط طبیعی-اکولوژیک) برتحول پذیری سازمان فضایی 11 روستای دهستان لواسان کوچک است. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای استفاده گردیده است. همچنین، کاربرد مدل هایی نظیر میزان سنج نهادی گاتمن، ارزش مرکزیت، مجموع حداقل فواصل، تعداد ارتباطات مستقیم، تعداد گره های ارتباطی و توان جمعیتی مورد توجه قرار گرفته است.
نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل طبیعی بویژه توپوگرافی، منابع آب و شیب در موقعیت استقرار سکونتگاه های روستایی تأثیر داشته است.این وضعیت سبب گردیده تا سازمان فضایی محدوده مورد مطالعه از ساختارسلسله مراتبی دو سطحی برخوردار گردد. ضمناً مبتنی بر این نتایج پیشنهاد گردید تا سازمان فضایی محدوده از سه حوزه روستایی به مرکزیت روستاهای افجه، کندعلیا و بوجان و یک مجموعه روستایی با مرکزیت شهر لواسان تشکیل گردد.
بررسی تأثیر وام مسکن روستایی در کیفیت ساخت و سازهای جدید مسکونی مطالعه موردی شهرستان شفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر که کیفیت زندگی انسان ها را بطور مستقیم تحت تأثیر قرار می دهد یکی از دغدغه های اصلی خانواده ها محسوب می شود. به همین خاطر تأمین مسکن مناسب جایگاه مهمی را در برنامه ریزی های توسعه اقتصادی و اجتماعی بیشتر کشورها به خود اختصاص می دهد. نکته مهم این می باشد که اکثر سیاست های مسکن متوجه موضوع مسکن شهری است و علیرغم اینکه بخش مهمی از ساکنان روستایی به ویژه در کشورهای در حال توسعه در مسکن نامناسب از لحاظ وضعیت فیزیکی زندگی می کنند، کمتر مورد توجه دولت ها و نهادهای رسمی دیگر قرار می گیرند. هدف مقاله حاضر بررسی نقش سیاست جدید مسکن در ایران بر کیفیت ساخت و سازهای مسکونی در مناطق روستایی می باشد. با توجه به اینکه پیرو سیاست اعطای وام کم بهره مسکن روستایی از سال 1385 به این طرف حجم قابل توجهی از ساخت و سازهای مسکونی در نواحی روستاها اتفاق افتاده است، ارزیابی اثرات این سیاست می تواند حائز اهمیت باشد. برای انجام این تحقیق روستاهای شهرستان شفت از توابع استان گیلان بطور موردی بررسی شده اند. داده های مورد استفاده در این پژوهش از طریق مطالعات میدانی و تکمیل 332 پرسشنامه از میان خانوارهای دریافت کننده وام مسکونی انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری از جمله تی-استیودنت (T-test) استفاده شده است. مهمترین یافته های تحقیق حاکی از بهبود کیفیت فیزیکی ساخت و سازهای جدید از لحاظ سازه ای، نوع مصالح ساختمانی بکار رفته در بنا و نماسازی می باشد. این ساخت و سازها همچنین منعکس کننده تغییرات در شیوه زندگی روستایی سالهای اخیر است که در خصوصیات کالبدی همانند وسعت کوچکتر، تعداد اتاق کمتر و نرخ پایین خانوار در مساکن جدید در مقایسه با حانه های قدیمی مشاهده می شود. در مقابل از لحاظ برخورداری از تسهیلات رفاهی، به استثنای نرخ برخورداری از تلفن تفاوت معنی داری بین واحدهای مسکونی جدید و قدیمی مشاهده نمی شود.
سطح بندی سکونتگاه های روستایی شهرستان ممسنی با استفاده از تکنیک های ساماندهی فضاها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح ساماندهی فضا و سکونتگاه های روستایی به عنوان یک سند برنامه ریزی برای مناطق روستایی تهیه می گردد و هدف از آن بررسی جزئی و ارائه برنامه های تفصیلی برای توسعه روستاها در ابعاد مختلف در محدوده بخش تا سطح روستا است. در این پژوهش جهت به کارگیری تکنیک های ساماندهی فضاها و سکونتگاه های روستایی، سه روش سطح بندی جمعیتی، سطح بندی خدماتی و روش تعیین رابطه ظهور خدمات روستایی با طبقات جمعیتی مورد استفاده قرار گرفت و اطلاعات تمامی 341روستای شهرستان ممسنی که محل سکونت حداقل 3خانوار و بیشتر بودند، بررسی شد. تعداد خدمات موجود در هر روستا مثل: راه، مدرسه، مسجد، درمانگاه ، پزشک و... از اطلاعات آخرین دوره از شناسنامه آبادی های کشور، انتشار یافته توسط مرکز آمار ایران (1385) استخراج و توسط نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. در تکنیک سطح بندی جمعیتی، سکونتگاه ها از لحاظ جمعیتی بر مبنای نقاط افت مشهود منحنی، به 7 طبقه تقسیم شدند. در تکنیک سطح بندی خدماتی نقاط روستایی مشخص شده در روستاهای شهرستان ممسنی، توالی ظهور 4 نوع خدمت در یک آبادی بر اساس جمعیت امری عادی بوده است. اما ارتقاء آن به سطح 5 الی12 خدمت قدری دشوار بوده و نیازمند ظرفیت خاصی از جمعیت و اقدامات ارادی است. همین حالت در سطح 13 الی 18 و سطح 19 و20 خدمتی و همچنین 21 تا24 و در نهایت سطح 25خدمت و بیشتر وجود دارد. در این تکنیک نیز با در نظر گرفتن تغییرات منحنی، نقاط روستایی از لحاظ تعداد خدمات به 6 مقطع، دسته بندی شدند. در ادامه پژوهش با استفاده از تکنیک تعیین رابطه ظهور خدمات روستایی با طبقات جمعیتی، به بررسی اقتصادی بودن نسبت برخورداری آبادی های هر یک از طبقات جمعیتی از هر کدام از خدمات پرداخته شد و مشخص شد در طبقه جمعیتی مختلف در روستاها با توجه به عامل های متفاوت داخلی و خارجی همچون (نفوذ محلی و ناحیه ای، فاصله از مرکز شهرستان، دسترسی، ویژگیهای محیطی و اقتصادی- اجتماعی روستاها) 1هر کدام از این نقاط جمعیتی دارای نوعی از طبقه بندی و سطح معینی از خدمات بوده اند.
تحلیل وضیعت بهداشت مسکن روستاهای جنگلی- کوهستانی و عوامل مؤثر بر آن در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:یکی از اجزای حقوق بشر، داشتن مسکن مناسب است. پس از هوا، غذا و پوشاک، دراختیارداشتن مسکن مناسب از اساسی ترین ضروریات برای زندگی باعزت و همراه با کرامت انسانی است و یکی از پایه های مهم استانداردهای زندگی مطلوب می باشد و مقدمه ای برای دست یابی به عدالت اجتماعی محسوب می گردد.
روش:تحقیق حاضر ازنوع کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است و هدف آن، ارزیابی وضیعت بهداشت مسکن روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن می باشد. روستاهای جنگلی بخش بندپی شرقی از توابع شهرستان بابل جامعة آماری این تحقیق هستند که از بین 235 روستای جنگلی- کوهستانی، 36 روستا به شیوة نمونه گیری تصادفی نظام مند، به-عنوان نمونة آماری این پژوهش درنظر گرفته شده اند. داده های این تحقیق ازطریق پرسشنامه، مصاحبة نیمه عمیق و همچنین، از داده های بهداشتی مرکز بهداشت گردآوری شده اند و سپس، در چارچوب نرم افزار SPSS و Excel و آزمون-های آماری تجزیه وتحلیل گردیده اند.
یافته ها:نتایج تحقیق نشان می دهد که عمده ترین چالش های بهداشتی خانه های روستایی، وجود موش ها و سایر حیوانات موزی، برخوردار نبودن از کپسول اطفای حریق، وجود خطرهای برقی، آتش سوزی و دفع غیربهداشتی زباله در منازل هستند که نیاز به توجه ضروری دارند. امنیت سقف، کف اتاق، شناز ساختمان، حفاظ پله و دیوار و پنجره ها در اولویت دوم قرار دارند. وضعیت روشنایی و نور منازل، آشپزخانه، دستشویی، حمام و محوطة حیاط و همچنین، نبود درب اضطراری در اولویت بعدی قرار دارد. عوامل اقتصادی (درآمد)، نوع شغل، تحصیلات و وضیعت مالکیت، رابطة معنی دار و مستقیمی با بهداشت مسکن دارند و همچنین، عوامل بعد خانوار، فاصله از شهر، فاصله از جاده و سن با بهداشت مسکن، رابطة معنی دار و معکوس دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: گردآوری داده ها و کمبود منابع تحقیقاتی دربارة موضوع موردمطالعه، ازجمله موانع انجام این تحقیق محسوب می شوند.
راهکارهای عملی: همکاری بین سازمانی اداراتی که در امر بهبود کیفیت مسکن مؤثر هستند، ارتقای سطح توان اقتصادی خانوارهای روستایی، افزایش جلب مشارکت روستاییان و ارتقای سطح آگاهی روستاییان، ازجمله راهکاری عملیِ ارتقای سطح بهداشتی مساکن روستایی هستند.
اصالت و ارزش: در این مقاله، به موضوع بهداشت مسکن در روستاهای جنگلی- کوهستانی که شرایط خاصی دارند، توجه شده است و برای مسئولان ملی و محلی اداراتِ بنیاد مسکن، بهداشت و درمان و سایر سازمان هایی که با مسائل بهداشتی روستاها به طور عام و بهداشت مسکن به طور خاص در ارتباط اند، مفید واقع می شود.
ساماندهی سکونتگاه های روستایی شهرستان دماوند براساس شاخص های شبکة منطقه ای (با بهره گیری از تکنیک تاپسیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های توسعه در کشور طی چند دهة اخیر به نابسامانی مناطق و تخلیة گستردة آبادی ها و تشدید نابرابری های منطقه ای دامن زده اند. مدیریت هدفمند و بهینه به منظور پویاسازی فعالیت، و استفاده از منابع نقطه ای و پراکنده در سطح سرزمین از راهکارهایی هستند که منجر به جلوگیری از مهاجرت های بی رویه و نظم دهی به الگوی ارتباط سکونتگاه های روستایی با شبکة نظام شهری می شوند. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی سطح برخورداری از امکانات و خدمات سکونتگاه های روستایی در شهرستان دماوند برمبنای رویکردهای جدید و اثبات شده در سطح جهانی ازجمله رویکرد شبکة منطقه ای می پردازد. این رویکردها راهکارهای توسعه را با توجه به امکانات موجود در ناحیه درنظر می گیرند و پیوند آن را با توسعة منطقه ای و ملی مطرح می کنند. فرایند تجزیه و تحلیل سکونتگاه های روستایی و میزان اهمیت شاخص های مطرح شده، با استفاده از تکنیک topsis و روش تحلیل عاملی صورت گرفت. نتیجة حاصل از تحقیق نشان می دهد که سکونتگاه های روستایی شهرستان دماوند فاقد توزیع بهینة جمعیت و فعالیت در سطح ناحیه هستند و ادامة این روند تخلیة تدریجی این سکونتگاه ها را به دنبال خواهد داشت. در پایان نیز با توجه به موقعیت و توانمندی سکونتگاه های روستایی، الگوی مناسبی برای ارائة خدمات و ایجاد پیوند بین سکونتگاه های روستایی- شهری معرفی شده است.
پژوهشی پیرامون خانه های دوم و نقش آنها در تغییرات کاربری اراضی نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای هروی، حاج عبدال و دیزج لیلی خان واقع در دره لیقوان استان آذربایجانشرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین شهرها با نواحی پیرامونی و از آن جمله نواحی روستایی واقع در حوزه نفوذ آنها، به مرور منجر به تـغییرات مـختلف در عرصههای گوناگون آنها میگردد. از جمله تغییرات مهمی که عمدتاً متأثر از شهرها بوده و در دهههای اخیر در برخی از نواحی روستایی ایران مشاهده میشود، همانا تغییرات کارکردی منبعث از رواج گردشگری روستایی در آنهاست. نـواحی روستایی حوزه نـفوذ کلانشهر تـبریز نیز از این قاعده مستثنی نبـوده و با شکلگیری و رواج ساخت خانههای دوم به عنوان یکی از اشکال گردشگری روستایی، تغییرات کارکردی قابل توجهی را تجربه میکنند. برای تبیین چگونگی تغییرات کارکردی صورت گرفته و عوامل تأثیرگذار بر آن، سه روستا از روستاهای حوزه نفوذ کلانشهر تبریز به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتهاند. روش مطالعه در این مقاله مبتنی بر مطالعه میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامههای مختلف) میباشد. در مطالعه حاضر جهت بررسی و بیان روابط موجود بین متغیرهای تحقیق «روش توصیفی، تحلیلی» و برای بررسی آثار پیشین و تغییرات و تحولات صورت گرفته از روش «اسنادی» استفاده میشود. به لحاظ هدف نهایی، مطالعه از نوع کاربردی است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که تغییرات صورت گرفته عمدتاً در سالای اخیررخ داده است و ساخت خانههای دوم ضمن تحمیل تغییرات عمده بر کاربری اراضی این روستاها، سبب شدهاند تا بخش قابل توجهی از کارکرد کشاورزی این روستاها به کارکرد تفریحی ـ فراغتی تبدیل شوند.
رتبه بندی و سنجش سطح آسیب پذیری سکونتگاههای روستایی دربرابر ریسک زلزله (مطالعة موردی: مناطق روستایی استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینة تاریخی، آسیب پذیری بالای کشور ایران دربرابر مخاطرات طبیعی، به ویژه زلزله را بیان می کند. استان قزوین هم از مناطق زلزله خیز بوده و آسیب های زیادی را در گذر زمان متحمل شده است. برای بیان راهکارهای کاهش آسیب ها، رتبه بندی میزان آسیب پذیری امری ضروری است. بنابراین، پژوهشگران برآن اند ضمن تبیین آسیب پذیری به صورت موردی در استان قزوین، به این سؤال اساسی پاسخ دهند که رتبه بندی آسیب پذیری مناطق روستایی قزوین دربرابر زلزله چگونه است. برای عملیاتی کردن اهداف، نخست شاخص های مناسب جهترتبه بندی آسیب پذیری شناسایی شدند، سپس اطلاعات به شیوة اسنادی و مطالعات کتابخانه ای گردآوری، و در مرحلة بعد با استفاده از تکنیک TOPSIS، مناطق روستایی رتبه بندی شدند.یافته های تحقیق نشان می دهد روستاهای شهرستان های قزوین و بوئین زهرا دارای بیشترین میزان ریسک هستند. پژوهشگران با بهره گیری از 69 گویة مرتبط با کاهش آسیب پذیری در قالب طیف لیکرت، با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای در سطح 29 روستا و نزد 386 نفر از خانوارهای ساکن روستایی شهرستان با اولویت بالاتر ریسک (قزوین)، پیشنهادهایی را در چارچوب تکنیک سوات برای کاهش آسیب پذیری مطرح کردند.
ارزیابی عملکرد دهیاریها درتوسعه کالبدی - فضایی سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی: بخش کردیان - شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال 1377 که نخستین اقدامات برای ایجاد مدیریت روستایی در کشور انجام شد تاکنون فعالیت های گسترده ای از سوی دهیاری ها در روستاهای کشور صورت گرفت. تا حدی که در سال های اخیر دهیاری ها محرک و زمینه ساز توسعه کالبدی- فضایی روستاها شناخته می شوند. هدف اصلی این پژوهش بررسی عملکرد دهیاری ها در توسعه کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی در بخش کردیان شهرستان جهرم است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای گرداوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه مربوط به دهیاران و سرپرست خانوار است که قبل و بعد از تشکیل دهیاری آن را مطالعه کرده است. جامعه آماری ساکنان روستاهای بخش کردیان و جامعه نمونه از 6 روستای منتخب با 1672 خانوار تعیین شده و بر اساس روش نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر 300 نفر برآورد گردید. برای تحلیل داده های از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد از دیدگاه دهیاران، تغییرات چشمگیری در روستاها در شاخص های کیفیت ساخت و ساز و تثبیت و سند دار شدن املاک در روستا صورت گرفته و در زمینه شاخص های اداری- انتظامی و خدمات آموزشی تغییرات اندکی مشاهده می شود. از دیدگاه خانوارهای ساکن روستا، در بررسی عملکرد دهیاران، بهسازی و مقاوم سازی مساکن و کیفیت خدمات عمومی روستا مثبت و مکانیابی خدمات و تأسیسات منفی بوده است.
امکان سنجی توسعه اکوتوریسم در سکونتگاه های روستایی شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به دلیل دارا بودن پتانسیل های متنوع و گسترده همواره به عنوان یکی از کانون های گردشگری در قلمرو سرزمینی مطرح بوده است. بدین سان، از میان فرصت های گردشگری موجود در کشور، جاذبه های طبیعی و چشم اندازهای بکر و آب و هوای مناسب، زمینه را برای توسعه اکوتوریسم، بیش از دیگر جنبه های گردشگری تقویت می کند. در این میان شهرستان دره شهر واقع در استان ایلام به دلیل موقعیت جغرافیایی، دارای پتانسیل های فراوان اکوتوریسم است که تا کنون به دلایل متعدد، استفاده بهینه و پایدار از این فرصت ها نشده است. هدف این مقاله جلب توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران در زمینه توسعه صنعت گردشگری در شهرستان دره شهر جهت مدیریت صحیح این صنعت می باشد. سوال اصلی این پژوهش نیز بررسی مهم ترین نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت برای نیل به ناحیه ویژه اکوتوریستی است. این مطالعه بر اساس رویکرد برنامه ریزی از نوع راهبردی و مشارکتی اشت که با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مدل SWOT انجام شده است. هم چنین جهت اولویت بندی راهبرد اصلی به دست آمده، از روش مکمل برنامه ریزی کاربردی کمی QSPM بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که علی رغم وجود پتانسیل های بالقوه گردشگری در منطقه، کمبود امکانات اقامتی و رفاهی مورد نیاز گردشگران، موجب نارضایتی آنان شده و برای حل این موضوع راهکارهایی نیز ارائه گردیده است که مهم ترین آن ایجاد زیرساخت های جدید برای ورود گردشگران به منطقه می باشد.
تتحلیل و ارزیابی شاخص ها و عوامل پایداری مسکن روستایی (مطالعة موردی: مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن پایدار روستایی را می توان یکی از شاخص های مهم در توسعه و عمران روستایی محسوب نمود و از این جهت شناخت ویژگی های مسکن روستایی و عوامل مؤثر بر آن اهمیت پیدا می کند؛ از این رو، هدف از این پژوهش بررسی شاخص ها و عوامل مؤثر بر پایداری مسکن روستایی و ارزیابی این عوامل است که به صورت مطالعة موردی در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان روانسر انجام شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که با رویکرد ترکیبی انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی بخش مرکزی شهرستان روانسر هستند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 200 نفر ازبین آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند و با ابزار پرسش نامه مطالعه و بررسی شده اند. ضریب آلفای کرونباخ با هدف تشخیص پایایی پرسشنامه ها محاسبه شده است که در این پژوهش برای سه بخش پرسشنامه (ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی)، به ترتیب 79/0، 83/0 و 71/0 به دست آمده است که این اعداد حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش هستند. نتایج حاصل ازطریق تجزیه وتحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهند که پنج عامل اقتصادی، رفاهی، استحکام بنا، همسازی با محیط زیست و بهره وری قادر هستند که بیش از 77% از واریانس شاخص های تحقیق را تبیین کنند. همچنین، یافته ها بیانگر این هستند که مساکن روستایی بخش مرکزی شهرستان روانسر در عامل های اقتصادی، رفاهی و استحکام بنا، در شرایط تاحدی پایدار و در عامل های همسازی با محیط زیست و بهره-وری، در شرایطی ناپایدار قرار دارند.
نقش نهاد خیریه ای کمیته ی امداد در بهبود کیفیت فیزیکی مسکن مددجویان تحت پوشش روستایی مورد: بخش کندوان شهرستان میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر یکی از چالش های گذشته و حال دولت ها و ملت ها بوده است و در هر دوره ای راهکارهایی برای کاهش آن مطرح شده است. یکی از راهکارها، نهادسازی است که به صورت دولتی و یا غیر دولتی، (NGO)، اقدام به فقرزدایی می نمایند که نمونه بارز آن در ایران کمیته امداد امام خمینی (ره) است. هدف مقاله، مطالعه ی نقش کمیته ی امداد در کاهش فقر مددجویان تحت پوشش بخش کندوان شهرستان میانه در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی و با استفاده از 9 مؤلفه وضعیت آموزش، مشارکت، گذران اوقات فراغت، وضعیت مصرف کالاهای بادوام، الگوی مصرف مواد غذایی، وضعیت بیمه، وضعیت اشتغال و درآمد و وضعیت فیزیکی مسکن مددجویان، در 68 روستای بخش کندوان در قالب سه دهستان و 160 خانوار می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل مؤلفه ها و گویه ها از آزمون آماری ناپارامتریک ویلکاکسون و دو ارزشی مک نمار و نرم افزار SPSS استفاده شده است و نتایج تحقیق نشان می دهد که: میانگین ها، رتبه های مثبت و منفی در بعد از تحت پوشش مددجویان نسبت به قبل از آن، روند رو به رشدی داشته است و نیز سطح معناداری (SIG) در اکثر مؤلفه ها و گویه های مرتبط به آن مساوی یا کوچک تر از 0/05>.α بوده و بنابراین می توان اذعان نمود که کمیته ی امداد در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی (مسکن) منجر به تغییرات معنادار در نزد مددجویان تحت پوشش شده است.
مکان یابی محل دفن مناسب پسماندها در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: نقاط روستایی شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ محیط زیست روستاها از جمله ضرورت های توسعه روستایی محسوب می شود. یکی از مسایلی که محیط زیست روستاها را تهدید می کند عدم توجه به نحوه جمع آوری و دفن زباله ها در محیط روستایی است. در این مقاله با توجه به پیچیدگی عوامل تأثیرگذار در انتخاب محل دفن بهداشتی زباله، ضرورت استفاده از فن آوری های اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تلفیق آن با سایر امور مدیریتی و برنامه ریزی مطرح شده است. در این مقاله از سیستم های پشتیبانی تصمیم سازی فضایی (SDSS) برای مکان یابی محل دفن زباله های سکونتگاه های روستایی نمونه در شهرستان خواف استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل لایه های اطلاعاتی مؤثر در مکان یابی محل دفن زباله و همپوشانی لایه ها، محدوده روستاها به صورت کاملاً مناسب، مناسب، نسبتاً مناسب و نامناسب برای مکان یابی محل دفن زباله پهنه بندی گردید. در مقایسه تطبیقی بین یافته های پژوهش و مکان فعلی دفن زباله در روستاهای نمونه، مشخص گردید که مکان دفن زباله در اکثریت روستاهای مورد مطالعه در پهنه نسبتاً مناسب و نامناسب قرار دارند و فقط در سه روستای چمن آباد - ولی آباد، سیجاوند و چاه زول مکان دفن زباله در پهنه کاملاً مناسب و مناسب قرار گرفته است. با توجه به یافته های تحقیق و جهت جلوگیری از آلودگی محیط زیست، برقراری یک سیستم مدیریتی امن جهت ساماندهی پسماندهای تولیدی منطقه مورد مطالعه امری لازم و ضروری می باشد؛ و از آن جایی که مکان یابی محل دفن زباله در نواحی روستایی مقوله صرفاً خاص برای یک روستا نیست، پیشنهاد می شود یک مکان مناسب برای مجموعه ای از روستاهای همگن و نزدیک به هم مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل مؤلفه های پیش برنده در اجرای موفقیت آمیز طرح بهسازی و نوسازی مسکن روستایی مورد: شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستایی و تحلیل آنها در فرایند برنامهریزی توسعه ی روستایی اهمیت بسزایی دارد و نوعی ضرورت جهت ارائه طرحها و برنامههای توسعه محسوب میشود. طرحهای بهسازی روستایی از جمله طرحهای توسعه ی روستایی است که در آنها سعی شده است نسبت به بهسازی و سازماندهی مساکن روستایی اقدام شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل مؤلفه های پیشبرنده در اجرای طرح بهسازی و نوسازی مساکن روستایی در استان زنجان بود. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع کاربردی بود. جامعه ی آماری این تحقیق را دریافتکنندگان وام مسکن روستایی در جهت بهسازی و نوسازی مسکن شهرستان خدابنده در استان زنجان تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول دوران 104 نفر برآورد گردید که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای بوده که پایایی و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریبکرونباخ آلفا (80/0) و نظرخواهی از کارشناسان و اساتید مرتبط با موضوع تأیید شده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS به عمل آمده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داده است که چهار مؤلفه با تبیین 48/63 درصد واریانس کل، با عوامل پیشبرنده در اجرای طرح بهسازی و نوسازی مساکن روستایی مرتبط میباشند. مؤلفه های فنی-تکنیکی (82/20)، خدماتی- اعتباری (74/18)، اجتماعی- فرهنگی (35/12) و تشکیلاتی- اداری(56/11) بهترتیب اهمیت بیشترین نقش را در مجموع تبیین نمودهاند.
تحلیل نابرابری فضایی شاخصهای مسکن در مناطق روستایی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت مطلوب مسکن در نواحی شهری و روستایی یکی از شاخص های توسعه اقتصادی اجتماعی در کشورهای جهان محسوب می شود. تدوین یک برنامه جامع در بخش مسکن به منظور دستیابی به وضعیت مطلوب مسکن مستلزم شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد گسترده این بخش می باشد. از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزی های منطقه ای، استفاده از شاخص های مسکن می باشد. این شاخص ها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، راهنمایی مؤثر جهت بهبود برنامه ریزی مسکن برای آینده می باشد. در این رابطه پژوهش حاضر با استفاده از شاخص های مسکن به بررسی وضعیت مسکن مناطق روستایی شهرستان های استان کرمانشاه، و سطح بندی نواحی روستایی آن با استفاده از این شاخص ها پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر مبتنی بر روش اسنادی و توصیفی است. اطلاعات مورد نیاز از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استان کرمانشاه استخراج شده است. در این مطالعه از 34 شاخص برای بررسی وضعیت موجود استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل TOPSIS، سطح بندی شهرستان ها بر اساس تحلیل خوشه ای و نمایش توزیع آنها با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام گرفته است. به منظور سطح بندی نواحی همگن روستایی از روش تحلیل خوشه ای استفاده و نقاط روستایی استان به 3 گروه همگن طبقه بندی شده اند که بر اساس آن مناطق روستایی شهرستان های کنگاور و هرسین در بالاترین سطح و مناطق روستایی شهرستان های دالاهو، ثلاث و باباجانی، اسلام آبادغرب، پاوه، روانسر، قصرشیرین، گیلانغرب و جوانرود در پایین ترین سطح از حیث برخورداری از شاخص های مسکن قرار دارند.
بررسی و تبیین فرایند انتخاب نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری سکونتگاه های روستایی حوزه ی کلان شهری با تأکید بر کلان شهر تهران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رویکرد توسعه ی پایدار به عنوان چارچوبی برای تحلیل پایداری نظام سکونتگاههای انسانی به طور عام و سکونتگاههای روستایی به طور خاص از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است. اما به دلیل نسبی بودن مفهوم پایداری درشرایط متفاوت مکانی- زمانی، پیچیدگی های چشمگیری نیز فراروی پژوهشگران است و به همین دلیل تحلیل پایداری در شرایط متفاوت مستلزم در دسترس بودن نماگرهای مشخصی است که در انطباق کامل با واقعیات موضوع مورد نظر بوده و نیز امکان شناخت کامل ویژگی های جامعه ی مورد مطالعه را فراهم نماید تا به گونهای مناسب راهکارهای پایدارسازی نیز مشخص گردند.
حوزه های کلان شهری از جمله حوزه هایی است که به واسطه ی نظام متفاوت روابط مختلف سکونتگاهی و حضور و جریان نیروهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشات گرفته از قطب کلان شهری، سیمایی متفاوت را به کانون های روستایی خود بخشیده است به گونهای که متأثر از این نیروها و فرایندهای اثرگذار، سکونتگاه های روستایی آن از ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوتی با سایر حوزههای روستایی برخوردارند و نماگرهای معمول و مرسوم قابلیت ارزیابی تمام واقعیات و نیروها و روندهای اثرگذار و اثرپذیر منحصربه فرد را در حوزه های کلان شهری ندارند؛ به همین دلیل، سنجش و ارزیابی پایداری در چنین فضایی مستلزم تدوین یک روششناسی خاص و بستههای نماگر ویژه میباشد. این پژوهش با چنین رویکردی به دنبال تدوین و بومیسازی مجموعهای از نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری در ابعاد مختلف برای سکونتگاههای روستایی واقع در حوزه ی کلان شهر تهران است. روششناسی انجام این پژوهش مبتنی بر روش های تحلیلی- توصیفی و پیمایشی است.
این پژوهش ضمن معرفی یک چارچوب روششناختی نوین با استفاده از نظرسنجی از نخبگان علمی، تعداد 64 نماگر (از بین تعداد 206 نماگر) مشتمل بر 15 نماگر محیطی- اکولوژیک، 21 نماگر اجتماعی- فرهنگی، 15 نماگر اقتصادی و 13 نماگر کالبدی- زیرساختی را برای سنجش و ارزیابی پایداری روستاهای حوزه ی کلان شهری انتخاب کرده است که استفاده از آن ها امکان یک بررسی واقعیتگرا و تحلیل شرایط پایداری در سکونتگاه های روستایی محدوده های کلان شهری را فراهم می نماید. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش نماگرهای انتخاب شده نماگرهای اجتماعی- فرهنگی با 92/7 امتیاز در مقایسه با سایر نماگرها از اعتبار بیشتری در تحلیل پایداری برخوردارند. نماگرهای اقتصادی با 8/7 امتیاز، طبیعی با 34/7 امتیاز و نماگرهای کالبدی- زیرساختی نیز با 32/7 امتیاز در رتبه های بعدی قرار دارند.
ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج مورد: روستاهای حسن آباد و نایسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط شهری یکی از دغدغه های اساسی نهادهای مدیریت و برنامه ریزی شهری است. این پژوهش با عنوان ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج بر آن است تا با واسطه سنجش سطح رضایت مندی ساکنین از وضعیت کیفی محیط سکونت به ارزیابی کیفی و در صورت لزوم طراحی راهکارهای مناسب جهت بهبود کیفیت محیط های مسکونی بپردازد. برای تحقق این هدف رویکرد سنجش میزان رضایت مندی سکونتی به عنوان رویکرد نظری تحقیق برگزیده شد. داده های گردآوری شده در قالب تکمیل پرسشنامه میدانی با استفاده از نرم افزار SPSSو روش های آماری تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی، آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد میزان کیفیت محیط مسکونی در روستاهای حسن آباد و نایسر به ترتیب با میانگین 47/2 و 46/2 (در مقایسه با میانه نظری 3) پایین تر از میانه نظری بوده است. بر اساس خروجی آزمون T، رضایت از کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده معنادار نمی باشد و در مورد دو شاخص سازنده اصلی یعنی رضایت از شاخص های عینی محیط مسکونی و شاخص های ذهنی محیط مسکونی نیز نتایج به همین صورت است. طبق نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره، در سطح دوم مدل، شاخص های ذهنی محیط مسکونی نسبت به شاخص های عینی در میزان رضایت از کیفیت محیط مسکونی تأثیر بیشتری دارد. در سطح سوم مدل نیز، زیرشاخص امکانات خارجی واحد مسکونی، رضایت از سازمان دسترسی و فضایی و دسترسی به امکانات و خدمات تأثیر بیشتری بر شاخص بالاسری دارند. هم چنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای شناسایی میزان تاثیر ویژگی های اجتماعی- اقتصادی مخاطبان بر روی ادراک کیفیت محیط مسکونی نشان داد که در هر دو روستا، تفاوت ادراک کیفیت محیط مسکونی در بین تمامی گروه ها (و بر مبنای ویژگی های اجتماعی- اقتصادی افراد) معنی دار است. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی، مدل نظری ارایه شده را تأیید نمود.
بررسی روند تغییرات کالبدی روستاهای خوابگاهی (بررسی موردی: روستاهای حوزه نفوذ کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهههای اخیر رشد شتابان شهرنشینی و نیز وجود تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین کلان شهرها با نواحی پیرامونی، موجبات تغییرات عمدهای در جوامع و بالاخص عرصههای روستایی حوزه نفوذ آنها گردیده است. تغییر ساختارهای کارکردی و کالبدی از جمله آنهاست. وجود مشکلات و معضلات عدیده در کلانشهرها (اعم از گرانی زمین و مسکن، آلودگی بیش از حد هوا و...) به عنوان عوامل دافعه و در مقابل ارزانی زمین و مسکن، هوا و محیط سالم و... در مناطق روستایی به عنوان عوامل جاذبه در این امر تأثیرگذار بودهاند.
تحقیق حاضرکه عمدتاً بر تغییرات کالبدی روستاهای خوابگاهی تأکید دارد، از نوع کاربردی و توسعهای بوده و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شالوده مطالعه مبتنی بر مطالعات میدانی است و جهت به تصویر کشیدن تغییرات، از تصاویر ماهوارهای چندزمانهای سنجنده TM و ETM+ مربوط به سالهای 1366 و 1382 بهره گرفته میشود.
نتایج بررسی نشان میدهد که تغییرات کالبدی قابل توجهی در روستاهای خوابگاهی مورد مطالعه بوقوع پیوسته است. از بین رفتن زمینهای زراعی و باغات به نفع دیگر کاربریها و بالاخص کاربری مسکونی از تبعات منفی این تغییرات بوده است. در ضمن نحوه گسترش فیزیکی کلانشهر تبریز حکایت از گسترش آن به جانب روستاهای مورد مطالعه و بویژه روستاهای کرکج، نعمتآباد و کجاآباد دارد. در کل از آنجایی که تمامی این تحولات خودجوش و بدون برنامهریزی صورت گرفته است، به نظر میرسد که در سالهای آتی روستاهای مورد مطالعه در صورت تداوم روند کنونی، دچار مشکلات و از آن جمله مشکلات زیست محیطی بیشماری گردند.
ارزیابی فرایند بازسازی سکونتگاه های روستایی آسیب دیده از زلزله سال 1385 در منطقه سیلاخور استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله همه ساله در گوشه و کنار جهان رخ می دهد و تلفات و خسارت های فراوان بر جای می گذارد. پس از وقوع هر زلزله، تهیة برنامه بازیابی و بازسازی و چگونگی کمّ و کیف آن بعد از سانحه و بازتوانی کامل بن بست های اقتصادی پس از سانحه و بازگشت به وضعیت قبل از آن از نظر تأمین مساکن و زیرساخت ها بسیار ضروری و حیاتی است. موضوع بازسازی بعد از زلزله بایستی تمامی جنبه های آن را به صورت جامع در برگیرد تا بتواند موفق باشد. جوانب بازسازی موفق شامل در نظر گرفتن معماری بومی، نظام های حمایتی، مشارکت وسیع و گسترده مردم و در نهایت رضایتمندی مردم است. هدف این تحقیق ارزیابی فرایند بازسازی و متغیرهای مؤثر بر موفقیت فرایند بازسازی در دهستان شیروان از توابع بروجرد است. این تحقیق به لحاظ روش از نوع پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه است. جامعه آماری شامل سرپرست های خانوار دهستان مورد مطالعه است که از روش نمونه گیری سهمیه ای با حجم نمونه 190 استفاده شده است. به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همبستگی، رگرسیون، آزمون T و آزمون های آماری ناپارامتریک استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین بازسازی و استفاده از نظام های حمایتی رابطه معناداری وجود دارد، یعنی پرداخت وام از سوی دولت ضریب موفقیت فرایند بازسازی را بالا برده است چنانکه هیچ یک از دو متغیر مشارکت مردم و معماری بومی تأثیری در این زمینه نداشته اند و همچنین بین مشارکت مردم و بازسازی و معماری بومی و تطابق آن با بازسازی های صورت گرفته هیچ گونه رابطه ای وجود ندارد.