فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۵۲-۱۳۶
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ساختارشکل واژه ای است که چارچوب شکل گیری اشکال را معنا بخشیده و منجربه درک نوع ترکیب اشکال می گردد، باید توجه داشت که این ساختارشکل برمبنای نسبت تداخل در الگوی هندسی قابل بررسی می باشد، لذا این الگو می تواند با تعاملات اجتماعی برآمده از لایه بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار وارد موازنه شود به قسمی که هرچه تعاملات اجتماعی منسجم تر ظاهر گردد، لایه بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار نیز به مراتب تطبیق پذیرتر بوده که بابهره از ابزار بصری (نقطه تا حجم) برآمده از دیدگاه هردگ می تواند به نوع دسته بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار و سپس از فصل اشتراک آنها به پیوند گره های اجتماعی حاصله منجر گردد. هدف: گره های اجتماعی می تواند منجر به فصل اشتراک الگوی هندسی موجود در مجموعه و لایه های شکلی- حرکتی اقشار مرتبط به آن شود. به نحوی که اگر این مهم احصا نگردد، جانمایی و نقطه شروع ساختار شکلی- حرکتی هر کدام از اقشار در هم ارزی صحیح با ترکیب شکل مجموعه قرار نگرفته و این خود منجر به عدم خوانش فضایی و ساختارشکنی شکلی در مجموعه نقش جهان می شود. 137 روش تحقیق: سعی شد با بهره از ماهیت تفسیری- تاریخی جستار و تحلیل روابط هندسی تصاویر ترسیمی و به واسطه درک الگوی آن و بهره از استدلال قیاسی به روند ساختارشکلی مجموعه نائل آمد و با طرح فرضیه ؛ «محتمل است که جانمایی گره های اجتماعی در مجموعه نقش جهان اصفهان می تواند دلیلی بر همسویی الگوی هندسی با ساختار شکلی-حرکتی اقشار از منظر شکل گرایی چون هردگ باشد». نتیجه گیری: با این فرض، می توان بر همنوایی الگوی هندسی میدان با ساختار شکلی مجموعه در راستای شناسایی گره های حاصله از هم ارزی ساختار حرکتی اقشار در مجموعه نقش جهان دست یافت. این مهم می تواند در جهت توجیه پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در نحوه پیکره بندی این میدان شهری در زمان احداث آن تا به امروز، موثر واقع گردد.
ارزیابی کیفیت سرزندگی پیاده راه های شهری نمونه موردی خیابان سلمان فارسی اهواز
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، به دنبال گسترش بی سابقه شهرها خدمات عابر پیاده در مناطق شهری به تدریج کاهش یافته است. با افزایش بی رویه ها شهرها، فضاهای شهری می بایستی به سمت سرزندگی و دلپذیری برای شهروندان سوق پیدا کنند. براین اساس هدف پژوهش حاضر ارزیابی کیفیت سرزندگی پیاده راه های شهری در خیابان سلمان فارسی اهواز می باشد. روش پژوهش به صورت توصیقی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش به طور تصادفی 100 نفر انتخاب گردید که در محدوده پیاده راه سلمان فارسی حضور دارند. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از از آزمون های نرم افزار SPSS، با آزمون های آماری فریدمن، خی دو، تی، رگرسیون چند متغیره انجام گردید. باتوجه به نتایج پرسشنامه، برخی از اولویت های پیاده راه سرزنده از دیدگاه مردم عبارت اند از: تنوع کاربری، امنیت و ایمنی، ساماندهی و بهسازی، روحیهه و فرهنگ، فضای مکث و مبلمان شهر. بعلاوه اینکه که ایجاد پیاده راه به عنوان یکی از دغدغه های مردم محسوب شده و مؤلفه های امنیت، فرهنگ، خلاقیت و تنوع دارای بیشترین اثرگذاری هستند.
تاثیر اماکن اسلامی بر ساختار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شهرهای ایران،(منطقه3 شهر اصفهان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
113-127
حوزه های تخصصی:
شکل گیری و توسعه بسیاری از شهرهای سنتی ایران برپایه اعتقادات دینی و باورهای مذهبی و عقیدتی بوده است. این فرآیند پس از ورود اسلام به ایران با شدت بیشتری دنبال شد و اماکن مذهبی مانند مساجد، امامزاده ها و حسینیه ها که مشخصه اصلی مذهب تشیع بودند به عنوان عامل محرک شکل گیری و رشد و توسعه شهرهای ایرانی – اسلامی مطرح شدند. بنابراین شناسایی تاثیرات اماکن مذهبی، امری ضروری در تحلیل مؤلفه های اثرگذار بر شهرها تلقی می شود. برای دستیابی به این هدف ابتدا با مطالعه متون نظری شاخص های اصلی اثرگذار توسط هریک از اماکن مذهبی بر شهرها شناسایی شد. سپس میزان تاثیرات اماکن مذهبی بر شهر از دید ساکنان منطقه3 شهر اصفهان سنجیده شد. جامعه آماری در این تحقیق جمعیت 110هزار و 368 نفری منطقه 3 شهر اصفهان است که با استفاده از روش کوکران 383 نمونه برای انجام پرسشنامه بصورت تصادفی انتخاب شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش والتز و باسل و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که بر مبنای نظر ساکنان منطقه، مساجد با تفاوت میانگین 0.805، امامزاده ها با تفاوت میانگین 0.690 و حسینیه ها با تفاوت میانگین 0.545 نسبت به میانگین معیار، بر مؤلفه های اجتماعی،اقتصادی و کالبدی منطقه3 شهر اصفهان تأثیر می گذارند.
تبیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای با رویکرد آمایش سرزمین در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
90 - 109
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بارشدجهانی شدن، موضوع رقابت پذیری منطقه ای از اهمیت فزاینده ای برای شتاب بخشیدن به توسعه منطقه ای برخوردار شده است. این رویکرد درپی آن است تا با مفروزداشتن توان رقابتی بین مناطق، منطقه و سرزمین را از کمک ها ودرآمدهای دولتی بی نیازکرده و با تکیه برظرفیت های اصیل دربازارهای رقابتی مناطق را ازمنظر جدیدموردبررسی قرار دهد.هدف: باتوجه به قابلیت ها وتوانایی های استان آذربایجان غربی به عنوان قطب بزرگ صنعتی، معدنی،کشاورزی و گردشگری در شمالغرب کشور، می توان باشناسایی عوامل ریشه ای تأثیرگذاردررقابت پذیری منطقه ای وبه کارگیری برنامه ای جامع همانند آمایش سرزمین نقش بسزایی دردستیابی به حداکثر بهره وری از توانمندی های استان جهت رسیدن به توسعه پایدار ایفا کرد.روش: براساس مطالعات اسنادی و نظر کارشناسان خبره3 شاخص:(سرمایه انسانی،اقتصادی،طبیعی) و16زیرشاخص جهت ارزیابی و سنجش رقابت پذیری شهرستان های استان آذربایجانغربی بکار برده شد.از رو ش های تحلیل عاملی و خوشه ای جهت سنجش نابرابری های منطقه ای، تعیین امتیاز وسطح بندی توسعه یافتگی مناطق ودر مرحله بعدی با بهره گیری از نرم افزار Topsisو Meta-swotارزیابی قابلیت های مناطق وارائه راهکارها وراهبردها صورت گرفت.یافته ها: شهرستان ارومیه به دلیل عواملی چون بالا بودن میزان کارآفرینی و بخش های تجاری، تحقیق و توسعه فناوری،سرمایه انسانی، سرمایه تولیدی در جایگاه نخست قرار دارد.جایگاه دوم شامل شهرستان های مهاباد، نقده، بوکان، ماکو، خوی بوده، دلایل آن بالابودن فعالیت های نوآورانه و مهارت های نیروی کار تحقیق و توسعه است،شهرستان های پیرانشهر،میاندوآب،سلماس، تکاب، نیزدرجایگاه سوم و شهرستان های شاهین دژ،سردشت، اشنویه،چالدران،چایپاره، پلدشت، شوط درجایگاه چهارم قرار دارند. بین عوامل داخلی بیشترین امتیاز مربوط به عامل دستیابی به جایگاه مطلوب استانی ومنطقه ای به عنوان کانون ترانزیت کالابا امتیاز 6.50 وعامل ایجاد زمینه های لازم برای جلب مشارکت مردم و بخش خصوصی در بهره برداری و مدیریت با میزان 6.2 است و کمترین امتیاز مربوط به عامل حمایت هدفمند ازصادرات کالاوخدمات به تناسب ارزش افزوده با میزان 0.7 است. دربین عوامل خارجی نیز گرایش مردم برای سرمایه گذاری دربخش خصوصی،کشاورزی مکانیزه،همجواری بامنطقه آزادتجاری-صنعتی ارس وایجادکانون های مستعدگردشگری بیشترین تناسب را دارند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق یاری رسان مسئولان و برنامه ریزان، جهت شناخت پتانسیل منطقه ای و تخصیص بهینه منابع برای رسیدن به توسعه پایدار برپایه آمایش سرزمین در سطح استان است.
ارزیابی شاخص های کالبدی موثر بر زیست پذیری (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
142 - 155
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: افزایش روزافزون جمعیت شهری و کاهش جمعیت روستاها به دلیل پایین آمدن تمایل به ادامه زندگی در این مکانها سبب شده است محققان بسیاری در جستجوی راهکاری مناسب، به بررسی دو اصل توسعه پایدار و کیفیت زندگی بپردازند. در این میان زیست پذیری که خود لازمه رسیدن به این دو اصل است بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بهترین افراد جهت بررسی زیست پذیری روستاییان و ملموس ترین بعد کالبدی است به همین دلیل مقاله حاضر به ارزیابی شاخص های کالبدی موثر بر زیست پذیری پرداخته است. هدف: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و به دنبال شناسایی و ارزیابی شاخص های کالبدی موثر بر زیست پذیری در روستاهای شهرستان لاهیجان(23 روستا) می باشد. روش: روش تحقیق توصیفی-پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز به کمک داده های اسنادی و تهیه چک لیست(سرشماری و طرح هادی) و میدانی و تهیه پرسشنامه(دهیار و سرپرستان خانوار)جمع آوری شده است. روش های مورد استفاده کوپراس و رگرسیون خطی می باشند. یافته ها: پس از بررسی های انجام شده 5 مولفه(مسکن، حمل و نقل، خدمات ، گردشگری و تغییر کاربری) و 71 متغیر شناسایی که پس از طی مراحل شاخص سازی اثرات آنها بر زیست پذیری بررسی شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد در محدوده مورد مطالعه شاخص مسکن موثرترین و شاخص گردشگری کم اثرترین شاخص ها بر زیست پذیری بوده است . همچنین به کمک تکنیک کوپراس روستاهای مورد مطالعه بر اساس بهره مندی از شاخص های کالبدی رتبه بندی شده و مشخص شد روستاهای بازکیاگوراب و سوستان به ترتیب بهترین و بدترین رتبه را به خود اختصاص داده اند و در نهایت به کمک تحلیل رگرسیون مشخص شد که شاخص های کالبدی منتخب بر زیست پذیری در محدوده مورد مطالعه موثر است.
رهیافتی نو در توسعه شهری مبتنی بر رویکرد حق به شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
61 - 85
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: حق به شهر مفهومی فضایی- اجتماعی و فراخوانی به سوی ایجاد شهری قابل زیست و عادلانه است؛ اما همان طور که مارکوزه بیان کرده است، مشخص نیست این شهر درنهایت چگونه خواهد بود. هدف: در این مقاله از طریق کاوش در مفهوم حق به شهر به دنبال ترسیم چارچوبی برای توسعه شهری هستیم، شهری که لوفور از آن به عنوان اثر هنری یاد می کند. روش: تحقیق حاضر از نوع کیفی است و از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای ترسیم چارچوبی جهت بسط مفهومی توسعه شهری از منظر نظریه حق به شهر استفاده شده است. منبع گردآوری داده ها، اسنادی است و از روش نمونه گیری هدفمند جهت گردآوری داده ها بهره گرفته شده است. رسیدن اشباع نظری برای رسیدن به هدف تحقیق با بررسی تعداد 155 مورد حاصل شد. یافته ها : نتایج نشان می دهد حق به تصاحب، حق به مشارکت و حق به تفاوت به ترتیب سه ضرورت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسعه شهری را شکل می دهند. حق به تصاحب از دو مقوله کارکرد اجتماعی املاک و اراضی و حق به توزیع فضایی عادلانه تشکیل می شود. همچنین، حق به شهروندیت شهری، مشارکت دموکراتیک و حکمروایی دموکراتیک مقوله های اصلی حق به مشارکت را تشکیل می دهند. سرانجام حق به تفاوت بعد نمادین توسعه شهری است که شامل مقوله های اولویت اجتماعی-فضایی، عدالت زیست محیطی، فضای شهری متنوع و سرزنده و حق به خلاقیت است. این مقوله ها تضمین کننده عدالت فضایی، دموکراسی و سرزندگی در توسعه شهری را فراهم می سازد. نتیجه گیری: الگوی توسعه شهری مبتنی بر حق به شهر مجموعه ای از مفاهیم و ابزارها را برای تغییرات بنیادین در فضای شهر بسط می دهد که امکان تصاحب و تولید جمعی فضا توسط ساکنان را بر اساس ارزش استفاده از آن فراهم کند. برای رسیدن به این اصل شهروندان باید عدالت فضایی، دموکراسی شهری و سرزندگی شهری را از مفاهیم حق به تصاحب، حق به مشارکت و حق به تفاوت مطالبه کنند. این حق هرچند به بخش های مختلفی اشاره دارد اما کاملاً درهم تنیده هستند و حق به یک کلیت است، نه مجموعه ای از حقوق منفرد و مجزا.
واکاوی اثرگذاری دگرگونی و تغییرات شهری بر دلبستگی مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: مسئله ی اصلی پژوهش، تصور کاهش احساس پیوند میان شهروندان و محیط زندگی آن ها است. در واقع اگر به شهر، سرعت و میزان تغییرات شهری در ابعاد گوناگون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و... دقت شود، عدم تطابق این تغییرات با فرآیندهای ادراکی انسان ها، تصور اولیه را تایید می کند. تغییرات محیط شهری به واسطه ی پیامدهای خواسته و یا ناخواسته گوناگون، باعث ایجاد چالش های بسیار می شوند. بررسی ها حاکی از آن است که تاثیر پیامدهای مذکور غالبا از جنبه های کمّی مورد مطالعه و برنامه ریزی قرار گرفته است. اما به تاثیر این پیامدها بر فرآیندهای اجتماعی و تعاملی انسان ها با محیط شهری به-خصوص دلبستگی مکانی، کمتر پرداخته شده است. هدف: بازیابی و معرفی نقش اجزای شکل دهنده ی دگرگونی، تغییرات شهری و دلبستگی مکانی و هم چنین تاثیر و رابطه آن ها بر یک دیگر را می توان به عنوان هدف اصلی پژوهش تعریف نمود. روش: برای پیشبرد پژوهش، به روش توصیفی و بر پایه مطالعات اسنادی، به بررسی آراء و نظرات صاحب نظران در ارتباط با تغییرات شهری و دلبستگی مکانی پرداخته می شود. در تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی و نیز روش فراترکیب استفاده می گردد. منظور از روش فراترکیب، ترکیب تفسیرهای داده های مطالعات منتخب به منظور کشف مفاهیم و استعاره های جدید است. یافته ها: پی بردن به تفاوت ها و جایگاه هر یک از مفاهیم دگرگونی، انتقال و تغییرات شهری، به انواع فرآیند تغییرات شهری و روابط آن ها با یک دیگر، به عوامل موثر بر ادراک فرد از تغییرات محیط شهری، به مفهوم دلبستگی مکانی و عوامل موثر و اثرپذیر از آن و در نهایت ارائه مدل و چارچوبی برای پی بردن به چگونگی تاثیر مفاهیم مذکور، از یافته های پژوهش می باشد. نتیجه گیری: دگرگونی و تغییرات شهری بر رابطه افراد با مکان به خصوص بر دلبستگی مکانی تاثیرگذار است، و همچنین کیفیت، میزان و سرعت تغییرات با دلبستگی مکانی ساکنان شهر، ارتباطی خاص و معنادار دارد.
کاربست سیاست های طراحی شهری در راستای ایجاد محلات پایدار با تاکید بر رویکرد TOD (موردپژوهی: محله منصور تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
21 - 38
حوزه های تخصصی:
در شهرسازی معاصر دنیا، توجه به گسترش حمل و نقل عمومی و توسعه شهرها بر مبنای آن به یک اصل پذیرفته شده جهت مواجهه با ترافیک سنگین و مشکلات ناشی از آن و خلق محلاتی سرزنده، پویا و قابل زیست در شهرها تبدیل شده است. ایده توسعه حمل و نقل محور(TOD) در سطح خرد با ارائه راهکارهای طراحی شهری زمینه محور، بر گسترش اجتماعات محلی و محلات زیست پذیر تأکید می کند. محلاتی پویا، کارا، سرزنده و مشوق تعاملات اجتماعی که گسترش آنها از اهداف و انگاره های پایداری در طراحی شهری است. محله منصور تبریز از جمله محلاتی است که در مجاورت خود با احداث ایستگاه متروی شهید بهشتی مواجه بوده و برنامه و طرحی برای بررسی تاثیرپذیری محله از این زیرساخت حمل و نقل عمومی صورت نپذیرفته است. از این رو هدف پژوهش حاضر تبیین لزوم بهره مندی از مزایای سیستم حمل و نقل عمومی در راستای ایجاد و افزایش روند پایداری در محله منصور تبریز و کاربست سیاست های طراحی شهری حمل و نقل محور در راستای پایداری محدوده مورد مطالعه می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر به صورت روش توصیفی و تحلیلی است، روش گردآوری داده ها و اطلاعات به دو روش اسنادی، کتابخانه ای و همچنین پیمایشی و میدانی می باشد در روش میدانی در قالب پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه اطلاعات گردآوری می گردد. در ادامه با استفاده از مدل آرگون چشم انداز نویسی، تعیین اهداف، راهبرد و سیاست ها، به ارائه آلترناتیوها و ارزیابی آنها به کمک روش GAM پرداخته می شود. انتخاب بهترین سناریو جهت رسیدن به طراحی مناسب برای محله منصور تبریز با بکارگیری رویکرد TOD و پایداری محله، به عنوان نتایج پژوهش تدوین گردیده است.
کاربست رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی با تأکید بر روش نظریه ی زمینه ای؛ نمونه موردی: محله آبکوه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
39 - 57
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه پایداری شهرها بر مدار شهروندی و مشارکت شهرها استوار بوده و با تعهد جامعه شهروندی در اجتماعات سکونتی تحقق می یابد. قراردادهای اجتماعات محلی با معرفی از سوی سازمان هبیتات به عنوان فرآیندی مردمی معرفی شده اند که در تمامی برنامه های محلی به حضور مردم تأکید ویژه دارند. این رویکرد چند سالی است که مورد توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به منظور توانمندسازی و بهبود مدیریت محلی قرار گرفته است. هدف: با توجه به نوآوری موضوع در ایران قصد بر آن است؛ تا با انتخاب محله آبکوه در شهر مشهد به عنوان مورد پژوهی به معرفی و امکان سنجی رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی و با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای پرداخته شود. روش: تبیین چارچوب موضوعی این پژوهش به روش کتابخانه ای و امکان سنجی اجرای رویکرد به روش میدانی همراه با مصاحبه و پرسشنامه است. روش پژوهش با توجه به هدف بیرونی کاربردی و ماهیت آن توصیفی – تحلیلی می باشد. نمونه گیری در مصاحبه و پرسشنامه به روش هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع انجام شده است. شیوه ی تحلیل یافته ها بر اساس تحلیل محتوای جهت دار است. یافته ها: نتایج تحلیل نشان از 193 کد باز، 12 زیر مقوله، 2 مقوله اصلی و یک هسته اصلی دارد که در تحقق پذیری رویکرد قراردادی در محله آبکوه مشهد نقش کلیدی دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، اگرچه اجرا و پیاده سازی رویکرد قرارداد اجتماعات محلی در سطح محلات به ظاهر سهل و ممکن است، اما تحقق این رویکرد در محله آبکوه نیازمند یکپارچگی و همسو نمودن سازمان های دخیل در بافت است. از طرفی فقدان بودجه برای واگذاری اقدامات ساماندهی محله به شهروندان، ضعف یکپارچگی در امر مدیریت، تصمیم گیری و نظارت بر ساماندهی بافت های فرسوده و نیز ضعف فرهنگ مشارکت در مردم و مدیران شهری از مواردی است که پیش از پیاده سازی رویکرد باید در نظر گرفته شود.
بررسی میزان همبستگی میان اندازه ی بناها در بلوک های شهری و بار سرمایشی و گرمایشی سالانه ی آن ها در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
71 - 91
حوزه های تخصصی:
طراحی بلوک های شهری، متاثر از پارامترهایی چون اندازه ی بناها، تعداد، شکل، هندسه و آرایش آن ها است که بر میزان مصرف انرژی ، تاثیر زیادی دارند. در این میان، بار گرمایش و سرمایش سالانه ی ساختمان ها، یکی از مهمترین شاخص ها در میزان تقاضای انرژی است. در پژوهش های پیشین کمابیش، اطلاعاتی در خصوص تاثیر تراکم، فشردگی، تخلخل و نظایر آن، فراهم شده است؛ اما، تصویر روشنی از تاثیر اندازه ی بناها در مصرف انرژی مجموعه های متشکل از چند بنا، در دست نیست. در این چارچوب، هدف این پژوهش، یافتن رابطه ی احتمالی میان نحوه ی توزیع اندازه ی بناها در یک مجموعه ی متشکل از چند بنا و بار گرمایش و سرمایش سالانه ی آن مجموعه می باشد. این پژوهش در سه مرحله انجام شده است. در مرحله ی اول، متغیرهای پژوهش، از جمله پارامترهای اندازه و چیدمان بناها و همچنین، بار گرمایش و سرمایش سالانه ی ساختمان، تبیین شده است. مرحله دوم به طراحی الگوریتمی مناسب جهت تولید اندازه ی بناها و چیدمان های مختلف در سایت، بررسی عوامل مداخله گر و حذف آن ها، شروط مسئله و شبیه سازی بار گرمایش و سرمایش چیدما ن ها اختصاص یافته است. این مرحله، با برنامه نویسی به زبان پایتون در محیط افزونه ی گرس هاپر در نرم افزار راینو و شبیه سازی مدل ها با استفاده از افزونه ی هانی بی و لیدی باگ در این نرم افزار انجام شده است. در مرحله ی سوم، به بررسی همبستگی میان این دو متغیر پرداخته شده است. تحلیل یافته های حاصل از آزمون همبستگی، حاکی از آن است که در منطقه ی مورد مطالعه، سرمایش فصول گرم نسبت به گرمایش فصول سرد بیشتر حائز اهمیت است. رابطه ی همبستگی منفی قوی میان بارهای سرمایش با واریانس اندازه ی بناها، نشان دهنده ی این است که هرچه تنوع اندازه ی قطعات در یک مجموعه بیشتر باشد، بار سرمایشی کمتری خواهد داشت. همچنین، رابطه ی مثبت بارهای سرمایش با کشیدگی اندازه ی قطعات، نشان دهنده ی این است که هرچه قطعات یک مجموعه، از نظر اندازه پراکنده تر باشند، در کاهش بار سرمایشی، مناسب تر عمل خواهند کرد.
تبیین جایگاه فضای عمومی شهری در دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
101 - 130
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نگرش انتقادی به هژمونی سرمایه بر روابط انسانی در جامعه امروز آنگاه که با فضا پیوند می خورد، وارد محدوده مطالعات شهری شده و موردتوجه واقع می شود. از این منظر در مطالعه شهری فضا، به عنوان مفهومی مناقشه انگیز (پروبلماتیک)، دو دسته ادبیات تولید (اجتماعی) و مصرف (فرهنگی) فضا قابل تشخیص هستند که به نظر می رسد بیش از همه ذیل دو دیسیپلین مطالعات فرهنگی و اقتصاد سیاسی مورد بسط قرارگرفته اند. همچنین فضای عمومی که در کانون مطالعات طراحی شهری قرار دارد، طی سال های اخیر با نوعی فهم انتقادی آمیخته شده است. اینجاست که ماهیت میان رشته ای طراحی شهری، آن را ناگزیر از توجه توأمان به ادبیات تولید و مصرف فضا برای فهم عمیق تر تحول فضاهای عمومی در میانه تنازع نیروهای قدرت و مردم نموده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف توسعه فهم انتقادی از فضای عمومی خصوصاً ذیل دانش طراحی شهری به کمک تطبیق ترکیبی دو انگاره نظری تولید اجتماعی و مصرف فرهنگی فضا برآمده است. روش: این جستار نظری با بررسی سلسله مراتبی از ریشه های فلسفی تا بروندادهای ملموس حاصل از مفاهمه دو انگاره فوق الذکر، تلاش می کند تصویری خوانا از جایگاه فضاهای عمومی شهری در قالب یک منظومه نظری ارائه نماید. یافته ها : یافته های مقاله چگونگی ارتباط مفاهیم موردتوجه سه دسته ادبیات تولید اجتماعی فضا، مصرف فرهنگی فضا و مطالعات انتقادی طراحی شهری را در سه سطح پارادایمی، نظری و عینی نشان می دهد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد عرصه زندگی روزمره کانون مفاهمه دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا است؛ عرصه ای که بخش نمایانی از آن در فضاهای عمومی به عنوان میدان عمل طراحی شهری و میدان تبلور دائمی تولید و مصرف جاری است. بر این مبنا دانش طراحی شهری می تواند زندگی روزمره را از دریچه مفهوم همگن شدن فضا مورد خوانش قرار دهد؛ جایی که نیروهای بالادستی تولید انتزاعی در دیالکتیکی با نیروهای پایین دستی مصرف عینی، در حال تحول فضاهای شهری معاصر هستند
درآمدی بر تبیین انواع تعابیر موجود از مفهوم «وحدت» در طراحی شهری
حوزه های تخصصی:
در ادبیات طراحی شهری مفهوم «وحدت» به دلیل وسعت معنایی از ابعاد متنوعی بکار گرفته شده است، اما علی رغم این وسعت استعمال، جایگاه آن، آنگونه که شایسته است مورد بررسی قرار نگرفته و ابعاد متعدد آن هر یک در جایگاه خویش تبیین نشده اند. نکته دیگر آن که در پژوهش های موجود عمده تأکید بر منابع غربی بوده است در حالی که به نظر می آید تبیین موضوع وحدت و دستیابی به حقیقت آن نیازمند رجوع به وحی الهی و اخذ دیدگاه این ساحت گرانقدر پیرامون وحدت است. براین اساس این پژوهش کنکاشی اولیه در مورد ماهیت این مفهوم و انواع تعابیری که صاحب نظران مختلف از وحدت و نحوه تحقق آن در طراحی شهری داشته اند، انجام داده و نسبت این رویکردهای متنوع را به یکدیگر طی روشی توصیفی - تطبیقی بازشناسی نموده است. در نهایت با استخراج رویکرد قرآنی به مقوله وحدت (با روش تدبر)، نسبت رویکردهای موجود با آن به عنوان اصل و محور مورد سنجش قرار گرفته است. مطابق نتایج این تحقیق، وحدت حقیقی مطابق نگاه قرآنی با هماهنگی در سه محور نظام فاعلی، داخلی و غایی ممکن خواهد بود. اما در رویکردهای موجود که در نه دسته اصلی قابل تقسیم اند بطور عمده تنها بر یکی از سه شرط اصلی تحقق وحدت به نحو حقیقی (مطابق با رویکرد قرآن) تأکید شده است. این امر نشان از آن دارد که وحدت حقیقی در طراحی شهری امروز آنطور که شایسته است، تبیین نشده و لذا امکان تحقق آن بدون انجام پژوهش های منسجم برای نحوه محقق ساختن شروط سه گانه وحدت ممکن نخواهد بود.
تبیین عوامل و موانع توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دگردیسی فضا و مکان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
25 - 40
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بنیان های نظری توسعه ICT، با تمرکز بر مفهوم نامکانی و نازمانی دنبال می شوند. با این حال نتایج ایت نظریه ها، شواهد بسیاری در خصوص بروز تأثیرات متفاوت و متناقض ICTs بر فضا و مکان شهری در بستر شهرها را بیان می کند. ازاین رو به منظور یافتن ماهیت و جهت گیری تغییرات ناشی از توسعه ICT در شهر، سؤال اصلی مقاله حاضر، یافتن مؤلفه های اثرگذار بر توسعه این نوع فناوری ها است. بنابراین سؤال های تحقیق به منظور یافتن موارد ذیل تنظیم شده اند: 1) مقوله های اصلی توسعه ICT موثر بر شهر و فضا و مکان شهری؛ 2) مؤلفه های تقویت کننده توسعه ICT 3) مؤلفه های محدودکننده توسعه ICT 4) چگونگی ارتباط مؤلفه ها با مقوله ها. هدف: شناسایی عوامل و مؤلفه های اثرگذاری ICT بر شهر و فضا و مکان شهری و چگونگی این اثرگذاری و یافتن رابطه آن ها با مقوله ها، به منظور سیاست گذاری شهری تعیین شده است. روش: این پژوهش با روش کیفی مصاحبه از نخبگان به تعداد 15 نفر از متخصصان رشته های شهرسازی، جامعه شناسی و جغرافیای شهری تا حصول اشباع نظری، به صورت نیمه ساختاریافته، بر اساس پرسشنامه باز، انجام شده است. یافته ها: حاکی از وجود 6 مقوله اصلی (ارزشمندی مکان فیزیکی، مفهوم جدید زمان و مسافت، توسعه شهری مطلوب فناوری محور، آزادی فعالیت ها از مؤلفه مکانی، جایگزینی فعالیت های حضوری، ترافیک مطلوب شهری) مستخرج از ادبیات نظری، و 4 بعد (اجتماعی، سیاسی-اقتصادی، کالبدی و زیرساختی)، 36 مؤلفه اصلی و 121 زیرمؤلفه در قالب دو ویژگی تقویت کنندگی (64 مؤلفه) و محدودکنندگی (57 مؤلفه) توسعه ICT است. بر این اساس، سیاست گذاری منتج از این دو رویکرد، بر نظام شهرسازی شهرها تأثیرگذار است، و به طورقطع نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری شهرهای ایران را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر تلاش می کند عوامل، مؤلفه ها و سیاست های اثرگذار ICT بر فضا و مکان شهری را در دو راستای بازدارندگی و پیشران در قالب ماتریس های مفهومی چندگانه که گویای دسته بندی آن ها است، ارائه دهد.
واکاوی انتقادی مفهوم تاب آوری شهری از دیدگاه مناسبات قدرت نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
39 - 65
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: مفهوم تاب آوری یکی از مفاهیم تقریبا جدید در عرصه برنامه ریزی شهری می باشد که از بستر علوم اکولوژیکی وارد این عرصه شده است. غلبه رویکرد توصیفی در تحلیل این موضوع که ناشی از ذات محافظه کارانه و غیرسیاسی مفاهیم با پیش زمینه اکولوژیکی می باشد، مساله اصلی در کاربرد آن در سیستم های مختلط اجتماعی و اکولوژیکی مانند نواحی شهری می باشد. هدف : هدف مقاله ارائه تحلیلی مفهوم تاب آوری شهری از دریچه روابط و مناسبات قدرت نهادی است تا از این طریق بتوان به چالش های مفهومی آن از بعد سیاسی دست یافته و دیدگاه کامل تری از آن را که تناسب بیشتری با خصوصیات نواحی شهری داشته باشد، ارائه کرد. روش: روش پژوهش حاضر به صورت تحلیلی محتوا و بر مبنای داده های ماخذوه از اسناد کتابخانه ای می باشد. یافته ها: اصلی ترین یافته تحقیق، تبیین ابعاد مختلف تحلیل سیاستی تاب آوری شهری و استخراج جهتگیری های سیاسی این مفهوم می باشد. در این راستا ارتباط متقابل بین تاثیر اهداف تاب آوری بر روی سیاست های قدرت نهادی از یک سو و تاثیر جریان سیاست گذاری های عمومی بر اهداف مذکور در نظر گرفته شده و مجموعه ای از معیارها و شاخص های تحلیل سیاستی تاب آوری ارائه شده است. نتیجه گیری: انتخاب دیدگاه اجتماعی به عنوان راه حلی در راستای تضعیف چالش های ناشی از تسلط رویکرد وحدت گرایانه موجود در تعاریف تاب آوری است. در این راستا و با انتخاب روابط و مناسبات قدرت نهادی به عنوان دیدگاه اجتماعی منتخب مقاله، چارچوب تحلیل سیاستی تاب آوری ارائه شده است. نکات برجسته: انتخاب دیدگاه روابط و مناسبات قدرت نهادی به عنوان مرجع اصلی سیاست گذاری در نواحی شهری، با هدف جلوگیری از تقلیل گرایی موضوع و غیرسیاسی کردن مفهوم تاب آوری شهری به عنوان نکته اصلی این مقاله محسوب میشود.
آمایش شهری؛ باز اندیشی در ساختار طرح های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
23 - 37
حوزه های تخصصی:
علیرغم قدمت درخشان برنامه ریزی مدرن در کشور و تجربه نزدیک به 5 دهه تهیه، تصویب و اجرای طرح ها و برنامه های توسعه شهری، معمولاً اجرای این طرح ها در محیط های شهری با تأخیر شدید ناشی از تغییر ارگانیک شهر مواجه شده و در عمل توفیق چندانی به همراه نداشته اند.سیستم فعلی توسعه و برنامه ریزی شهری در ایران بسیار متمرکز بوده و موقعیت بومی و محلی آن، در تناقض با شرایط جهانی است. محدودیت های ایجاد شده توسط برنامه های توسعه شهری متمرکز در کشور، تعدد مسئولیت ها و مدیریت در توسعه شهری، مشکلات دیگری را در فرآیند برنامه ریزی شهری به وجود می آورد. علاوه بر این، برنامه های شهری باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشند تا بتوانند با تغییرات و توسعه سریع شهری و جهانی سازگاری لازم را داشته باشند. با توجه به شرایط و مسائل خاصِ کشور و با عنایت به عدم برآورده شدن اهداف نهایی برنامه های توسعه شهری که با تبعیت از الگوهای رایج غربی و عمدتاً بر مبنای رویکردهای جامع و بعضاً استراتژیک تهیه و تدوین شده اند، اسناد برنامه ریزی و توسعه شهری کشور، شرایط متفاوتی داشته و توجه ویژه ای با رویکرد نوین می-طلبد. در همین راستا با توجه به ماهیت کیفی-توصیفی و مبتنی بر نقد این مقاله، روش آن تحلیلی و استنباطی بوده و سعی شده است مهم ترین مسائل و چالش های طرح های توسعه شهری بررسی و شناسایی شوند. در ادامه بازاندیشی در طرح های توسعه شهری کشور با تشریح اهداف و انتظارات جدید از برنامه ریزی مطرح گردیده و نهایتاً دستاوردها، اهداف و اصول اساسیِ سند آمایش شهری در مقایسه با برنامه های موجود و رایجِ کشور، به عنوان رهیافتی نوین در نظام و فرآیند برنامه ریزی تبیین می گردد.
بررسی پارامترهای موثر در بهبود کیفیت فضایی مترو در شهر تهران (مطالعه موردی ایستگاه های فرهنگسرا و علم وصنعت)
حوزه های تخصصی:
مترو یکی از سیستمهای حمل و نقل همگانی انبوه بر می باشد که نقش موثری در جابجایی شهروندان در کلان شهرها و حرکت به سمت توسعه پایدار دارد. کیفیت خدمات ارائه شده توسط این سیستم تاثیر به سزایی در مطلوبیت و افزایش جذب مسافر دارد. در این مقاله به بررسی مولفه های کیفیت فضایی موثر بر رضایتمندی کاربران مترو پرداخته شده است. تمرکز مقاله بر بررسی مولفه های عملکردی بوده است. خط 2 مترو شهرداری تهران به عنوان مطالعه موردی این مقاله بررسی شده است. برای تعیین مولفه های موثر از تکمیل پرسشنامه بین کاربران ایستگاههای مترو خط 2 تهران و به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی استفاده شده است. براساس نتایج بررسی ها، پارامترهای میزان رضایت مسافران مترو از پله برقی، رضایت از زمان رسیدن، رضایت از کیفیت تهویه، رضایت از تزئینات داخلی، رضایت از تسهیلات سالمندان و رضایت از میزان روشنایی، بیشترین تاثیر در رضایتمندی کاربران ایستگاههای مترو خط 2 شهرداری تهران را داشته اند. همچنین فعالیت های سرویس، بهداشتی، اورژانس و نمازخانه از پرمخاطب ترین کاربریهای این ایستگاهها هستند. در همین راستا پیشنهاد شده است با کار کردن روی وضعیت این موارد ضمن بهبود خدمات ارائه شده به مسافران در راستای جذب مسافر بیشتر و کاستن از خودروی شخصی در حمل ونقل شهری حرکت شود.
فضاهای عمومی بافت تاریخی شهری و نقش آن در ایجاد روابط اجتماعی فعال(نمونه موردی بازار ومسجد بافت قدیم دزفول)
حوزه های تخصصی:
ساختمان ها و کلیه فضاها و بافت های تاریخی شهرها، ارائه کننده هویت، تاریخ و فرهنگ آنها هستند و حتی اهمیت این موضوع گاه در سطح هویت ملی مطرح می شود. اما در سال های اخیر و با پیشرفت روزافزون علوم و فنون و توسعه صنعتی، شهرهای تاریخی بیش از سایر شهرها تحت تأثیر نتایج متأثر از این پدیده بوده اند، چنانکه این تحولات سریع و ناگهانی و نیز گسترش و توسعه شهر سبب شده است که نوعی عدم تعادل و تناسب میان روابط اجتماعی یک شهر به وجود آید و ارتباط بین این دو ، به تدریج در حال ضعیف شدن و گسیختگی باشد. از طرفی واقعیت های زندگی مدرن امروزی و تأثیر آن بر علایق و نیازهای انسانی و متعاقباً بالا رفتن سطح مطلوب زندگی باعث شده است که بافت های تاریخی شهرها، رفته رفته رونق گذشته خود را از دست بدهند و به مکان هایی ناامن و نامطلوب و عاری از کیفیت های مناسب برای زندگی شهری امروزی تبدیل گردند. شهر دزفول به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای تاریخی ایران، دارای پیشینه ای غنی از تاریخ و فرهنگ است. از این رو فضاهای بافت تاریخی این شهر ، گونه ای هدفمند از فضای با تعاملات اجتماعی است که در لابه لایه این بافت مشاهده می شود. از آنجا که ادراک انسان از فضا نقش مهمی در روابط اجتماعی افراد دارد و به مثابه شرط لازم برای ارتباط آنان با محیط می باشد، باید با شناخت و درک عواملی که در ایجاد این روابط اجتماعی در این شهر تاریخی و تبدیل عینیت فضا به ذهنیتی زیبا و قابل قبول نقش دارند،در جهت تامین بخشی از نیازهای امروز، به تبیین و بازآفرینی بافت تاریخی این شهر و ایجاد پیوند بین فضاهای آن پرداخت. این مقاله به روش میدانی و توصیفی- تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و چندگانگی روشهای کنترل و استنتاج، نتایج حاصله در نظامی مقایسه های تطبیقی مورد بررسی قرار داده و ضمن تشریح مباحث مطرح شده به مطالعات نظری و میدانی به بازار و ومسجد که در بافت قدیم دزفول باعث ایجاد روابط اجتماعی فعال می شود می پردازد .
سنجش پایداری کاربری های شهری در سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی محله های اسلامیه و دولت آباد، کرمانشاه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
125 - 137
حوزه های تخصصی:
در نبود برنامه ریزی مناسب برای فقرای شهری، این فقرا هستند که دست به برنامه ریزی می زنند و سکونتگاه هایی را به صورت خودانگیخته به وجود می آورند که به دلیل عدم توجه سیاست گذاران شهری، یکی از نتایج آن عدم توجه به توسعه شهری پایدار می تواند باشد. در محله های اسلامیه و پهنه ی غربی دولت آباد شهر کرمانشاه نیز، اجرایی نشدن طرح تفصیلی شهری به خصوص در احداث کاربری های مصوب، منجر به تضعیف کاربری های خدمات شهری در این محله ها شده است. هدف از این پژوهش تعریف شاخص های پایداری کاربری اراضی شهری است تا از این طریق بتوان پایداری شهری در سکونتگاه های غیررسمی به ویژه محله دولت آباد شهر کرمانشاه را ارزیابی نمود.در این پژوهش با استفاده از دو روش مقایسه ی روند در طول یک زمان و مقایسه با استانداردها به صورت مطلق با استفاده از روش تحلیل SWOT نقش عوامل مختلف را در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر پایداری کالبدی محله دولت آباد سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در محله های مورد بررسی در بعد کالبدی به جز دو شاخص پوشش پیاده روها و سرانه کاربری ها به استثنای کاربری تجاری، مطلوبیت لازم وجود دارد. در بعد اجتماعی و اقتصادی نیز، دو شاخص تراکم جمعیتی و حس تعلق به مکان از نظر پایداری در این محله ها مطلوب است، اما همکاری با سازمان های دولتی و اشتغال به فعالیت های غیررسمی، پایداری اقتصادی را تحت تأثیر منفی قرار داده است. در شاخص های امنیت و ایمنی، ارزش زمین و املاک، نظافت و پسماند و فضای سبز نیز در این محله ها ناپایداری وجود دارد.
برنامه ریزی فراگیر معابر شهری به منظور استفاده شهروندان معلول و کم توان؛ نمونه موردی خیابان اردیبهشت شیراز
حوزه های تخصصی:
شهرسازی فراگیر گونه ای از شهرسازی است که در آن به نیاز و مسائل همه اقشار جامعه توجه شده است؛ بر همین اساس نسبت به برنامه ریزی و طراحی فضاهای شهری ایمن اقدام می شود. در بسیاری از شهرهای ایران علی رغم وجود طیف وسیعی از افراد معلول یا کم توان، به موضوع مناسب سازی معابر و روان سازی ورود به فضاها و ساختمان های عمومی برای شهروندان معلول و کم توان، کمتر توجه شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش پیش رو به بررسی عوامل مناسب سازی معابر و ورودی ساختمان های عمومی واقع در خیابان اردیبهشت شیراز که یکی از قطب های درمانی منطقه می باشد، پرداخته است. روش این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و برداشت داده ها از طریق روش تکنیک تحلیل مصاحبه و مشاهده صورت گرفته و در ادامه، تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق ماتریس سوات و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد به دلیل کمبود تسهیلات و مبلمان مناسب برای معلولین و افراد کم توان که به دلیل نیاز به خدمات درمانی و پزشکی، یکی از مراجعان اصلی به خیابان اردیبهشت هستند، لازم است بخش هایی از مقاطع عرضی این خیابان به خصوص در محل تجمع مراکز درمانی بازطراحی شوند. همچنین لازم است شهرداری جهت طراحی فراگیر و متمایزسازی مسیر پیاده رو از خیابان همچنین مکان یابی و احداث فضاهای مکث و استراحت برای معلولین در جداره این خیابان اقدامات لازم را انجام دهد. براساس بررسی های انجام شده، راهبرد منتخب این پژوهش، راهبرد رقابتی (راهبرد WO: کمک و راهنمایی افراد دارای معلولیت) تعیین شده است و راهکار اصلی این راهبرد، استفاده از نشانگرهای لمسی و تغییر رنگ جداول خیابان جهت افزایش توانایی مسیریابی افراد دارای محدودیت بینایی می باشد.
ارزیابی و سنجش ابعاد و مؤلفه های تاب آوری در شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات طبیعی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
150-170
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین موضوعاتی که در سالهای اخیر در مدیریت شهری مطرح است، ایجاد شهرهای تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی می باشد استان خراسان رضوی بعنوان یکی از مهمترین استانهای کشور هرساله تحت تاثیر مخاطرات طبیعی می باشد و بطبع شهر جدید گلبهار نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگی های محیطی خود تحت تاثیر می باشد، از لحاظ بٌعد منطقه ای نیز این شهر بعنوان یکی از شهرهای اقماری کلانشهر مشهد از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی- کاربردی است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی ساده 30 نفر از خبرگان، کارشناسان و متخصیصین مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی است که به صورت هدفمند انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته اند. متغیرهای این پژوهش ابعاد تاب آوری و 66 مولفه وابسته به آن می باشد. روایی پرسشنامه نیز توسط متخصیصین و خبرگان مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی بررسی و تأیید شده است. در خصوص پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 727/0 می باشد و حاکی از پایایی بالای ابزار تحقیق است. در بخش استنباطی از تحلیل های آماری، آزمون T-Test تک نمونه ای و فریدمن کمک گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که شهرگلبهار با 3.02 نظر تاب آوری در مقابل مخاطرات طبیعی در حد متوسط است. نتایج حاصل از جدول آماره های توصیفی تاب آوری شهری نیز بیانگر این است که در میان ابعاد تاب آوری ، بَعد محیطی کالبدی بیشترین و بَعد اقتصادی کمترین تاثیر را در تاب آوری شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات محیطی دارند. در خصوص سطح متغیر تاب آوری شهری نیز شهر جدید گلبهار در دامنه متوسط ارزیابی می شود.