در این مقاله نخست به روابط اعراب با ایرانیان در زمان هایگذشته و مهاجرت آنان به سویمناطقیاز ایران، چگونگیو کیفیت ورود اعراب به ایران بویژه منطقه خراسان و فتح این منطقه در قرن اول هجریو جنگ و گریزهاییکه میان آنان بوقوع پیوسته، پرداخته شده است. در بخشیدیگر از این مقاله به رابطه اعراب با ایرانیان پس از فتح ایران در عهد خلفایراشدین، امویان، عباسیان، حکومت هایملوک الطوایفی، صفویان و نیز وضعیت سکونت و توطن آنان در جنوب خراسان و مهم ترین قبایل و طوایف عرب در این خطه اشاره شده است. در بخش پایانیمنطقه عرب خانه که اکثریت ساکنان آن به زبان عربیتکلم میکنند، معرفیشده و وضعیت آنان از جهات مختلف بویژه زبان و گویش و نیز نظرات مختلف درباره اعراب این منطقه، مورد بررسیقرار گرفته است.
بی گمان یکی از رسالت های راستین هنر، بیان مصایب اجتماعی و رنج آدمی است که در جامعه مدرن از دیرباز تاکنون بسیار مهجور مانده است. تحلیل هنر اعتراضی یا اعتراض در هنر از بعد اجتماعی و روان شناختی در فرهنگ غرب درون مایه اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. این نوشتار به بررسی و کنکاش روحیات هنرمند، ویژگی های اثر هنری و موضوعات اعتراضی در هنرهای تجسمی(نقاشی) و ادبیات می پردازد. از این گروتسک و اسنوبیسم به دلیل سرشت انتقادی شان از مباحث اصلی مطرح شده می باشند. از این میان آراء و اندیشه های فلاسفه ای نظیر ولفگانگ کایزر و میخائیل باختین در باب گروتسک محور اصیل این مقاله را تشکیل می دهند. متفکر آلمانی نگرش خود را محدود به یک دارالمجانین می کند و ادیب روسی تفکرات خود را در ابعاد هیولاهای کارناوال بیان می کند.