فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
بعد از به کارگیری ماشین بخار و انقلاب صنعتی، تحولی سریع و رو به پیش در اقتصاد جهانی به وقوع پیوست، صنایع دستی جای خود را به صنایع ماشینی داد، تولیدات صنعتی اروپا جای صنایع دستی کشورهای سنتی آسیا و آفریقا را گرفت و اسباب وابستگی کشورهای اخیر را به اقتصاد جهانی با محوریت اروپا فراهم نمود. کشف نفت و توسعه ی صنایع وابسته به آن، که برای نخستین بار از آمریکا آغاز گردید، و در قرار داشتن انحصار روش های بهره برداری از این صنایع در دست اروپا و آمریکا، روند توسعه ی هر چه بیش تر صنعتی آمریکا و اروپا و در نتیجه تسلط آن ها بر کشورهای توسعه نیافته را تسریع نمود. کشف نفت، تغییرات مهمی نیز در روند تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورهای نفت خیز ایجاد و بافت سنتی این جوامع را دگرگون کرد.
به نظر می رسد پیشرفت و توسعه ی صنعت نفت باکو در سده های 19و20 میلادی، ابعاد مختلف حیات اجتماعی و اقتصادی این شهر را متأثر نموده باشد؛ روند دگرگونی ای که سریع و به شکل یک تغییر بوده است.
در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، و تبیین داده های آماری، نشان داده شده که اکتشاف و شکل گیری صنایع نفتی، تأثیر بارزی بر تغییرات اقتصادی و اجتماعی شهر باکو، نظیر ظهور طبقات جدید، دگرگونی های قومی و جمعیتی، و تحرکات اجتماعی طبقه ی کارگری داشته است. سرعت موجود در پیشرفت صنایع نفتی، روند تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باکو را نیز شتاب بخشید و این تغییرات، باکو را به یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین شهرهای جهان شرق در اوایل سده ی 20 میلادی مبدل ساخت.
ساخت و کارکرد شهر مرزیِ آرتاشاد در مناسبات ایران و روم در دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمانی که در قرن اول پیش از میلاد (ح 92 ق.م) ایران و روم دو قدرت عصر باستان، با یکدیگر هم مرز شدند، درگیری و تنش هایی را با هم آغاز کردند که تا انقراض ساسانیان و ورود اعراب مسلمان همچنان ادامه داشت. شهرهای مرزی، از جمله شهر آرتاشاد، نقش مهمی را در این درگیری ها ایفا کرده اند. بنابراین این پژوهش با توجه به اهمیت موضوع بر آن است تا ساخت و کارکرد شهر مرزی آرتاشاد را مورد واکاوی قرار دهد. یافته های این تحقیق که با رویکردی توصیفی تحلیلی براساس گردآوری منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، نشان می دهد که شهر آرتاشاد توسط آرتاشس پادشاه ارمنستان در قرن دوم پیش از میلاد (ح سال 176 ق.م) ساخته شده است. این شهر که از ساخت مستحکمی برخوردار بوده، از جنبه های ژئوپلیتیکی، سیاسی و نظامی و همچنین اقتصادی و تجاری برای ایران و روم حائز اهمیت بوده است؛ چنان که هرکدام از این قدرت ها درصدد تسلط بر این شهر مهم بودند. دستیابی به این شهر کلید فتح ارمنستان بود و دو قدرت باستانی با تصرف این شهر می توانستند از آن جا به مانند استراحتگاهایی برای لشکرکشی ها، زرادخانه ها استفاده کنند و سرزمین های یکدیگر را مورد تعرّض قرار دهند. از حیث اقتصادی و تجاری نیز تصرف آرتاشاد، که یکی از مراکز گمرکی میان دو امپراتوری مطرح بود، به منزله دستیابی به سود سرشار مالی در این شهر مرزی به شمار می رفت.
مدرسه نواب مشهد (2)
حوزه های تخصصی:
بررسی اهمیت موضوع نان در تحولات سیاسی اجتماعی شهر اصفهان دوره پهلوی اول (1304تا1320شمسی/1925تا1941م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده های اخیر تاریخ ایران، کمبود نان همواره یکی از بحران های اصلی بوده است. قحطی نان و خواروبار از مسائل مختلف جغرافیایی و سیاسی، کاهش نزولات آسمانی، شیوه کشاورزی سنتی و بروز دو جنگ جهانی ﻣﺘﺄثر بود. با بروز قحطی، مردم و دولت های وقت با بحران کمبود نان مواجه می شدند. نانیکه غذای اصلی مردم بود. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به پرسش های ذیل است: وضعیت نان شهر اصفهان در دوره پهلوی اول به چه صورت بود. چه اقداماتی برای رفع این مشکلات صورت گرفت؟ اقدامات دولت تا چه میزان در حل مشکل نان در اصفهان مؤثر بود. براساس یافته های به دست آمده در این پژوهش، در دوره پهلوی اول برای رسیدگی به وضعیت نان شهر اصفهان و رفع مشکلات آن اقداماتی صورت گرفت. بخشی از این اقدامات عبارت بود از: دخالت مستقیم دولت در خرید گندم از کشاورزان و فروش آن به نانواها، تدوین نظام نامه هایی برای کاهش دادن و تثبیت کردن قیمت نان، نظارت بر عملکرد نانواها ازطرف بازرسان شهرداری اصفهان، رسیدگی به وضعیت بهداشت مغازه های نانوایی و سلامت نانواها، صدور مجوز قانونی ازطرف شهرداری برای فعالیت نانوایی ها. به نظر می رسد که در دوره پهلوی اول، دولت تلاش هایی انجام داد؛ اما به طور قطع مشکلات نان شهر اصفهان را خاتمه نداد؛ زیرا بروز جنگ جهانی دوم و وقایع شهریور1320/1941م، نشان داد که مشکلات ریشه دار مربوط به نان در شهر اصفهان همچنان پابرجاست. در این مقاله، روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و بررسی اسناد و روزنامه ها و تطبیق و تحلیل منابع موجود، به خصوص منابع اصلی، است.
روابط سیاسی- مذهبی نزاریان قلعه شاهنشاه و ملوک نیمروز (650-610 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با انتخاب قهستان به عنوان یکی از مراکز مهم فعالیت نزاریان در ایران، محتشمان محلی این ایالت تلاش خود را جهت گسترش هر چه بیشتر حوزه نفوذ در منطقه مصروف داشتند. یکی از مراکز مهمی که نزاریان فکر گسترش نفوذ بدان را در ذهن می پروراندند، ولایت نیمروز (سیستان) بود. آنها از طریق تصرف قلعه هایی که در گذرگاه های ورودی سیستان بود، عرصه را بر حکام آن ایالت تنگ می کردند. یکی از این قلعه ها، شاهنشاه یا شاهان دژ بود. موقعیت سوق الجیشی این قلعه که در گذرگاه شمالی ورود به سیستان واقع بود، راه را برای نفوذ هر چه بیشتر نزاریان در سیستان هموار می کرد؛ لذا در طول دوران حضور در قلعه تنش های فراوانی را با حکام محلی سیستان ایجاد کردند.
سرانجام اتحاد حاکم وقت سیستان با مهاجمان مغول سرنوشتی دیگر را برای ساکنان شاهنشاه رقم زد. تضعیف حاکمیت نزاریان در سیستان نتیجه نهایی این اتحاد بود. نوشتار پیش رو به دنبال آن است تا ضمن معرفی قلعه شاهنشاه، نقش آن را در گسترش دعوت نزاری در نیمه شرقی ایران بخصوص سرزمین سیستان مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
شهر دبیق و جایگاه اقتصادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخن از دبیق و پارچه های اعلای آن (دبیقی) در بسیاری از متون تاریخی، جغرافیایی و ادبی کهن دیده می شود. علل ویرانی دبیق در سده های متأخر و برخی ابهامات موجود درباره ی مکان دقیق آن، از مسائل پیش روی پژوهشگران در حوزه ی تمدن اسلامی است. از این رو، در این نوشتار مختصر کوشش شده است با استقصا در منابع و رویکردی تحلیلی به گزارش های موجود، ضمن پاسخ به این دو پرسش، جایگاه تمدنی دبیق و اهمیت اقتصادی و فرهنگی پارچه های دبیقی تبیین گردد.
بازار وکارکرد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن در شهرهای بلخ، مرو و نیشابور در دو سده نخست هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخچة بازار به عنوان یک مقولة اقتصادی و اجتماعی در تاریخ ایران به دوران باستان به ویژه دورة ساسانیان بر می گردد. بازار در دوره ساسانی در کالبد شهری در قسمت شارستان که مرکز اقتصادی شهر به حساب می آمد قرار داشت؛ اما بعد از ورود اسلام، با توجه به کاهش ارزش اقتصادی شارستان و رشد قسمت ربض شهرها، بازارهای ربض دارای اهمیت بیشتری شدند. بازارهای شهرهای مرو، بلخ و نیشابورِ خراسان نیز که موضوع مورد مطالعه این مقاله است، در دوره اسلامی در ربض شهر واقع بودند. پرسش اصلی این مقاله به صورت زیر است: کارکرد اقتصادی بازارهای مذکور چگونه بوده است؟ فرضیة نخست بدین گونه است: مقوله هایی چون رشد شهرنشینی در منطقه خراسان، تولید محصولات متنوع و مازاد نیاز منطقه ای آن محصولات و به تبع آن رشد تجارت و بازرگانی، به کارکرد اقتصادی بازارها رونق خاصی بخشیده بودند. تحقیق حاضر، علاوه بر پرداختن به عوامل مؤثر در ایجاد این بازارها، و نیز تبیین کارکرد اقتصادی آن ها در دو سده نخست هجری قمری، از دو نکتة اساسی فرهنگی و سیاسی بازارهای آن منطقه نیز به عنوان تکمله بحث پرده بر می دارد: نخست، پیوند مسجدها و مدرسه ها با بازار و به تبع آن سکونت برخی از عالمان در این بازارها و نیز نفوذ برخی نحله های فکری در بازار و در میان تاجران، چهره فرهنگی برخی از این بازارها را منعکس می کند. دوم، مجازات برخی از مجرمان سیاسی در این بازارها نیز مؤید کارکرد سیاسی آن هاست، و یا زمانی که بازاریان از سوی حکمرانان منطقة مذکور مورد ستم مالی واقع می شدند، نقش مؤثری در تحولات سیاسی ایفا می کردند؛ به گونه ای که نقش آن ها در قتل قتیبة بن مسلم و نیز روی کار آمدن عباسیان، مؤید این مطلب است.
تحلیل دلایل روابط شاه تهماسب و شاه عباس اول با حکومتهای محلی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزمین گیلان همواره در طول تاریخ برای حاکمان مرکزی ایران
سرزمینی ثروتمند و دور از دسترس بود. همین مسئله نیز موجب
مهاجرت اسماعیل میرزا به سرزمین گیلان گشت. اما در دوره شاه
تهماسب وشاه عباس اول این شاهان دلایل و بهانههای متعددی
جه ت تسل ط ب ر ای ن سرزمی ن داشتند . همسایگ ی گیلا ن ب ا قفقاز،
روسیه و، همچنین، ارتباط با عثمانی از مسیر قفقاز، ذخایر ارزشمند
ابریشم، ارتباط آبی با اروپا، تبدیل این سرزمین به مخفیگاه فراریان
و مخالفان صفوی و تسلط سادات شیعی و رقابت آنان با صفویان
موجب گشت تا آنان حاضر به تداوم این حکومت ها بر گیلان
نباشند و درصدد تضعیف و حذف آنان بر آیند. نگارنده در پژوهش
حاضر سعی دارد با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه
ای و تحلیل داده های مورد اشاره به بررسی روابط مورد اشاره
بپردازد.
نظری به حریم پاک امام (تاریخ بنای حرم مطهر)
حوزه های تخصصی:
پیامدهای صلح راندیا؛ تهاجم ترایان و جانشینان او به ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با هم مرزشدن ایران و روم در زمان مهرداد دوم اشکانی (124تا87پ.م)، رویارویی های پیوﺳﺘﮥ دو قدرت بزرگ برای دستیابی به مناطق مهم مرزی، به ویژه ارمنستان، آغاز شد. در سال 63میلادی، این رویارویی ها به انعقاد پیمان صلح راندیا منجر شد. طبق این پیمان شاخه ای از خاندان شاهنشاهی اشکانی، یعنی ﺳﻠﺴﻠﮥ آرشاکونی، به این شرط قدرت را در ارمنستان به دست گرفتند که به تخت نشستن آنها با ﺗﺄیید و تنفیذ امپراتوری روم صورت گیرد. موفقیت اشکانیان در به تخت نشاندن شاهزاده ای از خاندان خود بر تخت ارمنستان و به وجودآوردن ﺳﻠﺴﻠﮥ آرشاکونی ارمنستان، بعدها زمینه های ناخرسندی روم را فراهم آورد؛ زیرا این پیمان ﻣﺴﺌﻠﮥ ارمنستان را در ظاهر به نفع روم، اما درواقع به نفع ایران خاتمه داده بود؛ چنان که رومی ها به دنبال فرصتی بودند که منافع ازدست رفته در پیمان راندیا را باز پس گیرند. این فرصت در زمان ترایان، امپراتور قدرتمند روم، مهیا شد. ﻧﺘیﺠﮥ این پژوهش ناظر بر این است که تهاجم ترایان در اوایل قرن دوم میلادی، به دنبال بهره مندنبودن روم از پیمان راندیا صورت گرفت؛ لشکرکشی او نخست، موفقیت آمیز بود و او ارمنستان و بین النهرین را به تصرف خود درآورد؛ اما به دنبال آن، اشکانیان باتوجه به شیوﮤ جنگ وگریز خود، موفق شدند رومی ها را با شکست بدرقه کنند. بنابراین اشکانیان بار دیگر بر این ﻣﻨﻂﻘﮥ مهم تسلط یافتند؛ ولی تنش میان دو قدرت بزرگ تا اواخر عمر ﺳﻠﺴﻠﮥ اشکانی بر سر دستیابی بر ارمنستان ادامه پیدا کرد.
مشخصات ایلات ایران
جغرافیای اقتصادی ارمینیه از منظر مورخان و جغرافی نویسان مسلمان «قرن 1- 7ﻫ . ق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارمینیه به عنوان یکی از مهم ترین بخش های منطقه قفقاز به علت قرار داشتن بر سر راه جاده ابریشم و مرزهای جهان اسلام با دارالکفر، همواره نقش بارزی در تاریخ تحولات این منطقه ایفاء نموده است. با وجود این که ضعف ناشی از نبود مدارک و اسناد آماری در تاریخ نگاری اسلامی همواره یکی از موانع عمده برای تشریح جغرافیای اقتصادی ارمنستان و دیگر مناطق مختلف تحت سیطره جهان اسلام بوده است؛ اما اشارات اجمالی و گاه ناچیز جغرافی دانان و سفرنامه نویسان ایرانی و مسلمان نیز نتوانسته این ضعف موجود را مرتفع نماید. این پژوهش درصدد است تا با رویکردی توصیفی و تحلیلی که اساس آن بررسی آثار جغرافی نویسان و مورخان ایرانی و عرب قرون اولیه هجری است، ضمن بررسی جغرافیای اقتصادی این منطقه، به شناسایی و تبیین عوامل اثرگذار بر این قضیه بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که با وجود تهاجم پیاپی اقوام بیگانه به سرزمین ارمینیه و تأثیرات مخرّب آن در اقتصاد این منطقه؛ اما برخی ویژگی های اقلیمی و طبیعی مساعد هم چون وجود دشت های وسیع و حاصل خیز، ناهمواری های بسیار مرتفع و غنی از معادن، دریاچه ها و رودهای گوناگون سبب شده است تا زمینه های لازم جهت تولید انواع صنایع دستی، محصولات کشاورزی و باغی، پرورش کرم ابریشم، پرورش دام و حیوانات بارکش قوی و زیستِ برخی گونه های نادر ماهیان آبزی و صدور آنها به دیگر مناطق جهان اسلام و شکوفایی اقتصادی و توسعه بازرگانی و تجاری ارمینیه گردد.
چرایی حکومت فرهادمیرزا معتمدالدوله بر کردستان و پیامدهای آن (1284تا1291ق/1867تا1874م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان قدرت یابی خاندان اردلان، ایالت کردستان ایران تحت حاکمیت بنی اردلان اداره می شد و حکمرانان آن مناسبات خود را با دولت های مرکزی به نحوی تنظیم می کردند که استقلال خود را در جایگاه حکومتی محلی حفظ کنند. این خاندان تا زمان ناصرالدین شاه قاجار بر کردستان حکومت کرد؛ اما در این زمان و در راستای سیاست تمرکزگرایی ناصری و قاجاری کردن حکومت ایالات، شاهزاده فرهادمیرزا معتمدالدوله به حکومت کردستان تعیین شد و این گونه، به حیات سیاسی اردلان ها پایان داده شد. معتمدالدوله شورش های کردستان را سرکوب کرد و ناامنی را از بین برد و نظم و امنیت را در آنجا برقرار کرد. این شورش ها و ناامنی ها در اثر ناتوانی آخرین والی اردلان و خودسری های بزرگان اورامان و حملات عشایر جاف پدید آمده بود. او سپس در این ایالت، اقدامات عمرانی و اصلاحی انجام داد. در این پژوهش، دوران حکومت معتمدالدوله بر کردستان پس از برافتادن حکومت محلی اردلان و اقدامات وی در این ایالت برای تثبیت قدرت قاجارها، به شیوﮤ توصیفی تحلیلی، بررسی شده است. یاﻓﺘﮥ پژوهش نشان می دهد که تغییر سیاست قاجارها در مقابل خاندان اردلان، به سیاست تمرکز قدرت توسط دربار قاجار بستگی داشت و معتمدالدوله با مهار کانون های بحران و برقراری امنیت، در تثبیت قدرت قاجارها بر کردستان نقش مهمی ایفا کرد.
دلایل برآمدن و زوال شهرهای مسیر رودخانه کارون در خوزستان قرون4 3 ه .ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوزستان به عنوان یک تمدن رودخانه جلگه ا ی در دوره ی قبل و بعد از اسلام، همواره دارای شهرهای متعدد و پررونقی بوده که علاوه بر شهرهای شناخته شده چون شوش، شوشتر، اهواز شهرهایی نیز وجود داشته اند که امروزه آثار چندانی از آنها باقی نمانده است. از جمله می توان به شهرهای مسیر رودخانه ی کارون چون عسکرمُکرم، سوق الاربعاء، جُبی و دورق اشاره کرد. در این مقاله بر آنیم تا با روش تاریخی و با رویکردی توصیفی تحلیلی و با عنایت به رهیافت ماکس وبر در زمینه ی دسته بندی ماهیتی و دگرگونی شهرها به بررسی علل برآمدن و افول این شهرها در خوزستان سده های سوم و چهارم هجری بپردازیم. فرض ما این است که وجود رودخانه های متعدد، به ویژه رودخانه قابل کشتیرانی کارون و ارتباط آن با آب های آزاد همواره عامل و بستری برای شکل گیری و رونق تجاری و فرهنگی شهرها در خوزستان بوده است. یافته ها حاکی از آن است که بنیان اکثر شهرهای خوزستان جز عسکرمکرم و سوق الاربعاء به پیش از اسلام برمی گردد و در سده های سوم و چهارم هجری با تولید انواع کالاها و محصولات از رونق تجاری و اقتصادی و به تبع آن رشد فرهنگی بالایی برخوردار بودند؛ اما به مرور زمان در نتیجه عوامل طبیعی چون طغیان و تغییر مسیر رودخانه و نیز علل تاریخی همچون تاثیر قیام زنگیان، ورود قبایل ترک، تغییر خط سیر تجاری و درگیری میان قدرت های محلی عرب ها، این شهرها حیات و رونق خود را از دست داده اند.
عوامل مؤثر بر تعاملات اقوام گیل و دیلم با علویان در طبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت گیری علویان در شمال ایران معلول تحولات سیاسی،فکری و نظامی مناطق غربی طبرستان،گیلان و دیلمان دربرابرِ عباسیان بود. این پهنهگسترده به دلیل بهره گیری از شرایط طبیعی نه تنها دربرابر اعراب مسلمان، بلکه در مقابلِ حکومت های مرکزی ایران نیز توانستند پایدار باشند؛ اما از سدهسوم هجری به علت بهره گیری عباسیان از خاندان های ایرانی برای دست یابی بر مناطق فتح نشدهگیلان و دیلمان، امکان مقاومت دربرابرِ آنان بسیار دشوار شد.بدین جهت مردم طبرستان غربی و گیلان برای نشان دادن مخالفت خود دربرابرِ عباسیان با انگیزهسیاسی و نظامی از مدعیان حکومت عباسی به ویژه علویان حمایت کردند.حکومت های محلیِ این سامان با دعوت از علویان از آنان به صورت ابزاری برای مخالفت با عباسیان استفاده کردند. براساسِ یافته های پژوهش می توان این گونه استنباط کردکه برخلاف پژوهش هایی که تأسیس حکومت علویان درطبرستان را نتیجه تلاش های حسن بن زید می دانند،منافع مردم گیل،دیلم وطبرستان غربی موجب شکل گیری علویان در این سامان شد. هرچند این اقدامِ خاندان های کهن دیلمی درنهایت به نفع علویان تمام شد،اما بعدها دودمان های دیلمی با رنگ و لعاب اسلامی از درون علویان سر برآوردند. در پژوهش حاضر با استنادبه منابع و داده های تاریخی ضمن بررسی تعامل و تقابل دودمان های گیل و دیلم با علویان نقش شاخص های فرهنگی،نظامی و سیاسی مؤثر در روابط بین علویان و دیلمیان تحلیل و ارزیابی شده است.