فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۵۱۱ مورد.
عشق و شوق
حقوق یا عرفان ؟
شیوه های گوناگون دلالت پردازی آفتاب در زبان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان عرفانی مولانا، زبانی ویژه و متمایز است که بخش عمدة این تمایز ناشی از نشانه های زبانی وی است. دال هایی که با شیوه دلالت خاص خود، آنها را به مدلول مورد نظر ارتباط می دهد، بیانگر اندیشه و تجربة عرفانی او است. یکی از مهمترین و پرکاربردترین نشانه ها در زبان مولانا واژة آفتاب است که آن را به عنوان دالی برای مدلول های متفاوت و نیز برای ویژگی های مختلف یک مدلول به کار برده است. اگرچه آفتاب از نشانه های زبانی رایج در متون عرفانی است، شیوة کاربرد مولانا نشان می دهد که وی این نشانه را تحت تأثیر تجربیات عرفانی خویش به کار می برد و به تقلید از شاعران پیش از خود نپرداخته است. به همین سبب این واژه حوزة دلالتی وسیعی را در بر می گیرد و مقاصد گوناگونی را به مخاطب القا می کند. در این پژوهش کوشش شده است شیوه کاربرد واژه آفتاب و چگونگی معنادهی این کلیدواژه در زبان مولوی و نیز ایجاد دلالت های گوناگون از طریق این واژه تبیین و با این روش تفسیر دقیق پاره ای از ابیات وی میسر گردد.
شطح
بررسی تطبیقی نور در دیدگاه ابن عربی و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان اسلامی در پرتو کتاب آسمانی قرآن، روایات و احادیث معصومان(علیهم السّلام)، در مباحث هستی شناسی و توحید، سرشار از غنای فکری و ژرف اندیشی است که هر بار با دقّت و تأمّل در این معارف، افق های جدید و فضاهای گسترده تری، مکشوف و مفتوح می گردد. برخی از این مفاهیم، در نتیجة جذبه و الهام است و برخی جنبة استدلالی و توصیفی دارد که در ساحت آموزه های قرآنی و دینی حاصل می شود.عرفان، در مباحث هستی شناسی و توحید، سرشار از غنای فکری و ژرف اندیشی است که هر بار با دقّت و تأمّل در این معارف، افق های جدید و فضاهای گسترده تری، مکشوف و مفتوح می گردد. این مقاله به منظور تطبیق نور در دیدگاه ابن عربی و مولانا، نوشته شده و در این خصوص، به توصیف و تحلیل پرداخته شده است.
کرامت های تخیلی در تصوّف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از کرامت های موجود در کتاب های صوفیه در ظاهر بسیار غیرعقلانی و غیرطبیعی به نظر می رسند که هم باورکردن آن ها دشوار است و هم موجودیت آن ها با پاره هایی از تعلیمات اساسی در شریعت و طریقت تعارض دارد. در پدیدآمدن این گونه کرامت ها بیش از هرچیز عامل های خارج از اندیشه های عرفانی و حتّی مغایر با قاعده های محو و فنای فردیت دخالت داشته است، یعنی خلوت ها و استغراق های صوفیان گاه به جای تمرکز مطلق بر یاد حق، به عرصه ای برای خیال بافی های فردی و حضور ساکنان ملکوت و محوریت مشایخ تبدیل شده است. امّا برای صوفیانی که همواره قسمت های عمده ای از اوقات خود را با درون نگری به اندیشیدن در لاهوت و ملکوت صرف می کردند، شکل گیری این گونه کرامت های ذهنی و خیالی طبیعی است. اگر افسانه ها و اسطوره ها نتیجة خیال بافی مقطعی انسان ها در طول تاریخ باشد، کرامت های تخیلی نیز محصول جانبی خلوت گزینی ها و درون گرایی های مستمرّ اهل تصوف بوده است.
وحدت درونیادیان در اندیشه مولانا
حوزه های تخصصی:
سنت عرفانیاسلام که مبانیو اموزه هایآن بخوبیدر آثار عارفان مسلمان ترسیم و تبیین شده است، یکیاز عناصر ارزشمند فرهنگ و هویت دینیما به شمار میاید و بازخوانیآن برایکشف قابلیت ها و ظرفیت هایش در عرصه جهانیشدن و تبادل افکار و اندیشه ها، وظیفه و رسالتیاست که بیش از همه بر دوش اندیش مندان فکور و آگاه نهاده شده است. در این نوشتار اندیشه هایمولانا را بازبینیو بازخوانیکرده و کوشیده ایم تا رد پاییکیاز نظریات جدید در عرصه دین پژوهیتطبیقیرا در ان نشان دهیم. نظریه «وحدت متعالیادیان» یا «وحدت درونیادیان» که اساس ان بر پایه تفکیک شریعت و طریقت نهاده شده است، کم یا بیش در اندیشه هایمولانا جلال الدین محمد بلخیدیده میشود. مولانا در آثار خود، با تکیه بر اصل محوری«وحدت وجود»، به یگانگیادیان اشاره کرده و محتوایدرونیادیان را برتر از صورت ظاهریآن ها دانسته است. اندیشه وحدت گرایانه مولانا در باب ادیان، گاهیبر پایه کثرت ظاهر و وحدت باطن، بنا شده و گاهیبر مبنایوحدت حقیقت و اختلاف منظر تبیین گردیده است.