فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴۷۴ مورد.
سیاوش، مسیح (ع) و کیخسرو (مقایسه ای تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون تاریخی و ادبی معتبر، که بسیاری از پیامبران سامی با شهریاران و یلان تاریخ ملی پهلوان ایران معاصر یا همسان پنداشته شده اند، نام حضرت عیسی(ع) در میان پیامبران مورد مقایسه و اختلاط دیده نمی شود و این با توجه به درآمیختگی سرگذشت و شخصیت مسیح(ع) با عناصر و بنمایه ای گوناگون داستانی (اساطیری، حماسی و عامیانه)- که طبعا زمینه مناسبی را برای این معاصرت یا یکسان انگاری یاد شده فراهم می آورد- تا حدودی سزاوار تامل و پرسش است. از بررسی روایات تاریخی- داستانی حضرت عیسی(ع) و مقایسه آن با اخبار اساطیری، حماسی و عامیانه مربوط به سیاوش و کیخسرو در منابع ایرانی، شانزده همانندی جزئی و کلی میان سیاوش و مسیح(ع) و بیست مشابهت توجه برانگیز دیگر بین کیخسرو و مسیح(ع) به دست می آید که به لحاظ نوع و شمار بسیار جالب است. در این مقاله با بررسی و توضیح لازم هر یک از این موارد، این نتیجه حاصل شده است که احتمالا پراشتراکترین و قابل تطبیق ترین کسان روایات سامی و ایرانی، حضرت عیسی(ع) و سیاوش و کیخسرو است؛ چنانکه گویی زندگی و سیمای این سه تن در قالب الگویی واحد و براساس ویژگیها، مضامین و باورهای مشترکی پرداخته شده است.
بررسی مقایسهای عنصر نور در مثنوی با مهمترین آثار عرفانی ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است که جلوه¬های گوناگون معرفت¬شناختی و هستی¬شناختی عنصر نور را در مثنوی بررسی و آن را با آثار عرفانی مهم فارسی مقایسه کند. نتیجه کار نشان می¬دهد که مولوی بیشتر به جنبه¬های معرفتشناختی عنصر نور با تکیه بر قرآن و شریعت پرداخته است و تلقّی او از عنصر نور و توابع آن، هم با تلقّی اصطلاحی صوفیانی مثل علی بن عثمان هجویری و ابوالقاسم قشیری و هم با تلقّی هستیشناختی و معرفتشناختی ویژه امثال عینالقضات همدانی و احمد غزّالی و نیز نظام اندیشهای ساختارمند و منسجم تأویلی ابن عربی و پیروانش تفاوت دارد. مولوی هرچند به ویژگیها و ارزشهای معرفت¬شناختی عنصر نور از جنبه¬های مختلف اشاره دارد، اما از دید هستیشناختی از چهارچوب قرآن و حدیث پا را فراتر نمی¬نهد.
بررسی و تطبیق گزاره های چند معراج نامةکهن و مقایسة آنها با معراج نامة شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این گفتار ،کهن ترین و نوترین گزارش های سفر انسان به دنیای ماورای حس نشان داده شده و پس از آن میان سیرهایی که انسان های سنّتی گزارش کرده اند و معراج نامه ای که از« محمّد رضا شفیعی کدکنی» به عنوان نمونه ای از سیر انسان معاصر در دست داریم، مقایسه هایی انجام شده است. این پژوهش نشان می دهد اکثر این سیرها می تواند وقوعی مسلّم داشته باشد و می توان از دیدگاه علمی و بخصوص بر اساس نظریّات یونگ آنها را توجیه نمود. ضمن بررسی بخشی از گزاره های این سیرها نشان داده شده است که تشابه و نکات مشترک این معراج ها، از طرفی وابسته به باورها، ریاضت ها و تأمّلاتی است که این سیرها را موجب می شود و از سویی دیگر به تاثیر پذیری اکثر سیرهای متأخّر از متقدّم مربوط می گردد. همچنین از رویارو قرار دادن مسافران دو طیف سنّتی و معاصرِ دیارِ غیب از طریق ارائه و تشریح گزارش های مستند آنها، نقش جهان ذهنی این دو طیف در آفرینش عناصر این گزاره ها ترسیم شده است و از این رهگذر تعهّد و رسالت آدمیان براساس توجّه به تعریف سنّتی انسان به عنوان حیوانی ناطق و تعریف معاصرین به صورت حیوان سایس در معراج جمعی انسان ترسیم شده است . در پایان یادآوری شده است که انسان معاصر به جای گزارش و به تصویر کشیدن حالات روان های معذّب در عالم ارواح و بهره گیری از استراتژی رعب، در صدد ترغیب و آماده سازی وجدان جمعی برای تهذیب و سالم سازی جامعه از طریق جنبش آگاهانه و حرکت عقلانی و علمی است. دلیل نکوهش بی محابای شاعران در آخرین بخش معراج نامة انسان معاصر نیز همین بی توجّهی آنها به رسالت و تعهّد شعر به عنوان رکن مهمّی از امکانات فرهنگی جامعه است.
فضل تقدّم با کیست؟ صفی علی شاه اصفهانی یا عمّان سامانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی گنجینه الاسرار، اثر ماندگار عمّان سامانی یکی از شاهکارهای ادب عرفانی در حوزه ادبیات عاشورایی است. این مثنوی گران سنگ، در بیش از 800 بیت و در بحر رمل مسدّس محذوف با نگاهی عرفانی به حوادث کربلا به رشته نظم کشیده شده است که در این زمینه از شهرت و اعتبار خاصّی برخوردار شده است. از طرفی دیگر، مثنوی زبده الاسرار صفی علی شاه اصفهانی نیز با همین درون مایه و در همین وزن در بیش از 4500 بیت، اندکی پیش از گنجینه الاسرار عمّان سامانی سروده شده است. با توجه به تقدّم زمانی سرایش زبدهالاسرار نسبت به گنجینه الاسرار و تقدّم ارزشمندی و ماندگاری گنجینه الاسرار بر همه آثار عرفانی عاشورایی خلق شده پیش و پس از خود؛ این مقاله کوشیده است تا با مقایسه نگاه عرفانی و اندیشه این دو شاعر هم روزگار به موضوع واحد، این نتیجه را اثبات نماید که عمّان سامانی در خلق اثر ماندگار و بی نظیر خویش تحت تأثیر و تقلید زبدهالاسرار صفی علی شاه بوده است و در بیان هر یک از شخصیت های عاشورایی، کلیّت مفهوم را از صفی علی شاه وام گرفته و با زبانی تازه تر آن را پرورانده و در نهایت ایجاز و در قالب واژگانی که رنگ و بوی مرثیه دارند، آن را بازگفته است. هم چنین این مقاله این نکته را با آوردن شواهد نشان می دهد که عمّان سامانی ضمن روایت هر شخصیّت، عیناً به نقل موضوع، بیت، یا اندیشه های عرفانی مطرح شده در زبدهالاسرار پرداخته از اشعار و اندیشه صفی علی شاه، هم در لفظ و هم در معنی بهره فراوان جسته است.
نگاهی به شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی یکی از موفق ترین شاعرانی است که به آفاق بکر و رازناک سخن پارسی گام گذارده و سرافراز از گستره ی مه آلود الفاظ و معانی عبور کرده در شمار سرآمدان زبان فارسی جای گرفته است. در این مقاله تلاش شده است هر چند گذرا شعر و ابداعات هنری خاقانی بازکاوی شود و ستــرگی خاقانی در ابعاد مختلف از قبیل: وسعت تخیل و ترکیب، نازک خیالی های بی نظیر، اندیشه های صوفیانه ، قدرت ردیف پردازی و سیطره ی خاقانی به علوم گوناگون باز نموده گردد.
تاثیر شگرف و سرنوشت ساز خاقانی بر شیوه های عمومی بیان در زبان پارسی و گویندگانی که پس از او به آرایش کاخ سخن برخاستند ، هر گونه پژوهش را در زبان و بیان و شیوه های اندیشه وری او بایستگی می بخشد.
ﺗﺄثیر بابا فغانی بر جریان های شعری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بابا فغانی شیرازی (م.925ق) از شاعران دوران ساز ادبیات فارسی است. طرز تازه او 200 سال شعر فارسی را به انحای گوناگون تحت ﺗﺄثیر خود قرار داده است. شاعران بسیاری در عصر صفوی دیوان او را تتبّع کرده و در زمین غزل های او غزل سروده اند. بررسی دواوین تنها هفت تن از شاعران عصر صفوی؛ یعنی عرفی، نظیری، شانی تکلو، شاپور تهرانی، شفایی، طالب آملی و صاﺋﺐ حاکی از آن است که این شعرا حدود هزار غزل در جواب اشعار بابا سروده اند و این تعداد با بررسی دیوان سایر شعرای این عصر افزایش خواهد یافت. شعر فغانی به عنوان یک نقطه تحوّل در غزل فارسی نیازمند بررسی است. ما در این مقاله دورنمایی از ﺗﺄثیر او بر شاعران عصر صفوی در ایران و شبه قاره ترسیم کرده از دیدگاه ترکیب و انتخاب شعر او را با شاعران پیش و پس از او مورد مقایسه قرار داده ایم.
انسجام متنی در غزلیات سعدی و بیدل دهلوی، بررسی و مقایسه ده غزل سعدی و ده غزل بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی بررسی و مقایسه عوامل ایجاد انسجام متنی در غزلیات سعدی و بیدل، دو تن از شاعران نامدار سبکهای عراقی و هندی است. این تجزیه و تحلیل بر اساس الگوی انسجام متنی هالیدی و حسن صورت می گیرد. در غزلیات مورد بررسی تعداد این عوامل به ترتیب عبارت است از: عوامل واژگانی، ارجاع، عوامل ربطی، حذف و جانشینی. وجود این عوامل، متن را از نوشته های پراکنده متمایز می سازد و متن را منسجم و همبسته می کند. تعداد عوامل انسجامی در غزلیات سعدی به طور محسوسی بیشتر و طول جمله ها کوتاهتر است. می توان این دو دلیل را از دلایل سادگی و فهم پذیری غزلیات سعدی نسبت به غزلیات بیدل دانست.
مفهوم تنزیه از دیدگاه غزالی و سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی و محمد غزالی دو شخصیت سرنوشت ساز در فرهنگ و ادب این سرزمین هستندکه آثارشان نقطه عطفی در میراث گرانقدر عرفانی ماست. پرسش اصلی این مقاله که بررسی است، دقیقا در نقطه تلاقی آراء آن دو شکل « تنزیه » تطبیقی آراء این دو اندیشمند در مبحث می گیرد. آیا سنایی در برخورد با آثار غزالی اصل را بر اقتباس صرف گذاشته یا برخورد خلاق محدود می شود، اما مقاله « تنزیه » را اساس قرار داده است؟ هر چند بررسی ما فقط به موضوع در عین حال می تواند دورنمایی از طرز مکالمه سنایی با آثار غزالی را پیش چشم خوانندگان ترسیم کند. برای رسیدن به پاسخ، ایده های هر کدام از دو شخصیت فوق را به صورت تطبیقی و در ذیل چند عنوان اصلی بررسی کرده ایم: تنزیه و تشبیه، مساله استوا « تنزیه » درباره مفهوم بر عرش، تاویل آیات و احادیث، نسبت خالق با گناهان انسان و تبیین برخورد خلاقانه سنایی با این موضوعات، از جمله بحثهای محوری این مقاله است.
نقش اجتماعی، موقعیت و مقام زن در شاهنامه ی فردوسی و هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان در دو کتاب «شاهنامه فردوسی» و «هزار و یک شب»، نقش های اجتماعی گوناگون، گاهی مثبت و گاهی منفی، به عهده دارند؛ نقش و جایگاه زن در این دو اثر تا حدودی متفاوت است. بیشتر حکایت های هزار و یک شب، خلاف شاهنامه، با بیزاری از زنان آغاز می شود. در آغاز حکایت ها، چنین به نظر می رسد که زن مغلوب است، ولی این گونه نیست؛ او در پایان ماجرا با زیرکی زنانه ای که به خرج می دهد، برنده می شود. این مقاله با روش توصیفی_ تحلیلی، جایگاه و نقش اجتماعی زنان در این دو اثر بزرگ را بررسی و با هم مقایسه کرده است. در این مقاله، بیشتر داستان هایی مطالعه شده که نقش محوری آنان را زنان خوب بر عهده دارند. نتایج این پژوهش گویای آن است که در افسانه های هزار و یک شب، خلاف شاهنامه، نقش زنان بیشتر منفی و گاهی آمیخته با خباثت های شیطانی است.\n.
طبیعت و تخیل خلاق در شعر سپهری و سینمای کیارستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازتاب طبیعت در آثار شاعران و هنرمندان که غالباً از ناخودآگاه ذهن آنان برخاسته، از وجوه مشترک آثار ادبی و هنری، به ویژه شعر و سینما است که خود بر پیوند بینامتنی آن ها دلالت می کند. در اشعار سهراب سپهری و آثار سینمایی عباس کیارستمی، عناصر طبیعت به صورت نمادهای اسطوره ای جلوه یافته و حتی نام آثارشان با عناصر طبیعی گره خورده است. نگارندگان در این پژوهش تطبیقی کوشیده اند تا با استفاده از نظریة نقد تخیلی گاستون باشلار، به ذهنیت مشترک شاعر و هنرمند در برخورد با عناصر اولیة طبیعت اشاره کنند. در مجموعة اشعار سپهری، با نام هشت کتاب و آثار سینمایی کیارستمی، نیروی خلاق خیال از عناصر چهارگانه و وجوه مختلف آن شکل یافته (گذشته از آتش که نمود چندانی در این آثار ندارد) و از آن طریق، درونیّات شاعر و هنرمند به تصویر کشیده شده است: خاک در بردارندة نقش دوگانة مرگ و معاد است؛ باد می تواند نماد مبدأ الهی و هم دربردارندة مفهوم اضمحلال باشد؛ آب نیروی حیات بخش عالم است و غالباً با گیاه، به ویژه درخت زندگی (کیهانی) که نشان دهندة رمز تعالی است، درآمیخته است. تکرار و تقارنِ تصاویر طبیعت و توصیفات مکرر آب و گیاه در شعر سپهری و فیلم های کیارستمی، بیانگر پیوند بینامتنی و بیناذهنی کهن الگوهای مشترک «خویشتن»، «سفر/ تشرف» و «تکامل» در مجموعة آثار بررسی شده است. طبیعت گرایی در شعر سپهری مبتنی بر گفتمان عارفانه است، اما کیارستمی در سینمای شاعرانة خود با نگاهی فلسفی و انسان شناختی به طبیعت می نگرد.
حافظه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به گواه آثار سایر بزرگان ادبیات فارسی، می توان دریافت که شمار قابل ملاحظه ای از اشعارِ کلیات شمس، متعلق به مولانا نیست. اشعاری از سلطان ولد، سنایی، عطار، خاقانی و برخی دیگر با تغییراتی، در غزلیات شمس به نام مولانا ضبط شده است. می توان آمیختگی شعر شاعران پس از مولانا را با غزلیات شمس، ناشی از اختلاط دستنویس ها دانست؛ اما درباره اشعار شاعران پیش از مولانا، نظیر سنایی و عطار و...، می توان گفت که بیشتر این اشعار به دست خود مولانا به غزل های او راه یافته است. به عبارت دیگر، مولوی با تتبع در اشعار شاعران پیش از خود، اشعاری را از حافظه در حلقه های صوفیان می خوانده و همین امر باعث گردیده که این دست اشعار از وی دانسته شود و در دیوان او هم وارد شود. در این جستار به بررسی اجمالی چند غزل از سنایی و عطار که در غزلیات شمس و به نام مولانا آمده اند، پرداخته ایم و بر اساس مقابله این اشعار مشترک، ابیاتی را تصحیح و به برخی تصحیف ها در اشعار مولانا اشاره کرده ایم. همچنین بعضی تتبعات مولانا در اشعار انوری، مجیر بیلقانی و خمسه نظامی را نیز نشان داده ایم.
گشتارهای ثابت در سفرنامه های روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک سفرنامه و حسب حال
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
مقایسه "مجنون و لیلی" عبدی بیک نویدی با "لیلی و مجنون" نظامی
حوزه های تخصصی:
"عبدی بیک نویدی، از جمله مستوفیان، مورخان و شاعران عهد شاه تهماسب است که به اقتفای نظامی دو بار به سرودن خمسه همت گماشت. به رغم آنکه عبدی بیک از پیشگامان نهضت تقلید از نظامی در عصر صفوی به شمار می رود و سخنش در مقایسه با بسیاری از گویندگان هم عصر خویش سلامت نسبی دارد، در ایران کمتر بررسی شده است. در مقاله حاضر با مقایسه تطبیقی منظومه های مجنون و لیلی عبدی بیک و لیلی و مجنون نظامی، برجسته ترین شاخص های شعری وی در منظومه مجنون و لیلی، بر اساس مقایسه محتوایی و ساختاری- زبانی، دیدگاه شیعی و کلامی شاعر، دیدگاه وی نسبت به شاعری، نسبت به زن، عشق، ویژگی های داستانی و هنری اشعارش، توصیفات، تصویرسازی، دایره واژگانی و... بررسی شده است.
"
مقایسه ای میان دو اثر مشهور صوفیه: کشف المحجوب هجویری و خلاصه ی شرح تعرف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
تاثیرپذیریهای سهروردی از حدیقه سنایی در آفرینش داستانهای رمزی و تفاوت مصداق پیر در نظرگاه این دو در ماجرای «دیدار با پیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی میزان تاثیر اشعار حدیقه سنایی بر داستانهای رمز سهروردی است. در این مطالعه و بررسی نشان داده می شود که چگونه اندیشه های فیلسوفانه و تصویرهای شاعرانه سنایی در این کتاب، موجب می شود سهروردی در نگارش رساله های رمزی خود چون آواز پرجبرئیل، عقل سرخ، رساله مونس العشاق از آنها سود ببرد و از ابیات حدیقه در میان داستانهایش استفاده کند.
بحث دیگر این مقاله در تفاوت دیدگاه این دو در مصداق پیر است. بخش مرکزی رساله های رمزی را ماجرای دیدار با پیر در بر می گیرد. در نظام فلسفی سهروردی، پیر، نمایش عقل فعال در حکمت مشا و جبرئیل در نظرگاه دینی است. در طبقه بندی سنایی از عالم، مطابق نظر نوافلاطونیان این نفس کلی است که با سالک دیدار می کند و راهنمای او می شود. در واقع، سنایی در حدیقه و سیرالعباد، نفس کلی را به عنوان واسطه فیض رسانی عقل کل به عالم ماده معرفی کرده است در حالی که سهروردی از نظر حکمای مشا در این مورد سود می جوید.
شیوه مطالعه در این تحقیق، مقایسه تطبیقی است که بین ابیات حدیقه سنایی با داستانهای رمزی سهروردی چون عقل سرخ، آواز پرجبرئیل، مونس العشاق صورت می گیرد.