هدف این پژوهش، بیان اهداف مشترک عاشورای حسینی و قیام مهدوی در رهیافت روایی است. مقصود از رابطه ی عاشورا و مهدویت، پیوندی است که میان این دو عنصر اساسی در هدف وجود دارد، که با عنصر «غدیر» هویت مکتب امامت را می سازند. روش این تحقیق، توصیفی تحلیلی است، که با بهره گیری از روایات و ادعیه(دعای ندبه، زیارت عاشورا و زیارت ناحیه ی مقدسه) در صدد پاسخ به سؤال اصلی تحقیق است. قیام جهانی مهدی موعود(عج)، مکمل حرکت اصلاحی امام حسین(ع) است که دارای اهداف مشترکی از جمله: اصلاح جامعه، تحقق عدالت اجتماعی و مبارزه با طاغوت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، محو جاهلیت اموی و بدعت های مکتب خلافت، برپایی حکومت اسلامی، عدم بیعت با طاغوت، امر به معروف و نهی از منکر و انتقام از خون مطهر مظلوم کربلا(ع) و همه مستضعفان جهان
شیعه در اعتقادهای خود، به مسئله رجعت باور دارد، اما اهل سنت نسبت به آن بی اعتقاد است. متفکران شیعه برای اثبات این عقیده به ادله متعددی تمسک کرده اند، از جمله به متون دینی اعم از آیات قرآن و روایات معصومان ^ ، عقل و اجماع. این امور به انضمام واقعیت های تاریخی در اقوام گذشته ، امکان رجعت را اثبات می کند. در میان ادله نقلی، برخی آیات اثبات کننده این باور در آخرالزمان است. به نظر مفسران شیعه در رأس این آیات، آیه 83 سوره نمل قرار دارد که در عرف قرآن پژوهان شیعه به آیه اثبات کننده رجعت در زمان ظهور حضرت مهدی # مشهور است، اما در برابر، مفسران عامه به نقد دیدگاه عالمان شیعی پرداخته اند. در این تحقیق با رویکردی تحلیلی به بررسی موشکافانه دیدگاه مفسران فریقین در مدلول آیه فوق پرداخته و در ادامه نظر مفسران اهل سنت را به نقد کشیده است.