فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱٬۴۵۰ مورد.
آرای هوسرل درباره بداهت و توجیه
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۵ شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
مسئله بداهت و توجیه در پدیدارشناسی هوسرل مسئلهای اساسی است.این موضوع در همه نوشتههای او، از اوّلین تا آخرین نوشته، تکرار شده است. در نظر اوّل چنین مینماید که هوسرل در مسائل مربوط به توجیه از«مبناجویان» باشد:این تصوّر به ما دست میدهد که گویا او معتقد بوده است که رسیدن به یقین مطلق، دست کم درباره پارهای مسائل، میسّر است و همچنین هدف اصلی فلسفه را رسیدن به چنین یقینی میدانسته است.فلسفه باید بصورت«علمی دقیق»در آید که بتواند برای علوم و ریاضیات، مبانی متقنی فراهم آورد. هوسرل به کرّات بر یقین، علم پیشینی، همان پیشینی، رهایی از قید پیش فرضها، و بر فراست یا بصیرت ذاتی، تأکید کرده است. در این مقاله نخست نگاهی از نزدیک به این مسائل میاندازیم.از شرح مقدّماتی کوتاهی درباره مفاهیم«التفاتی بودن»، که از مفاهیم خاصّ هوسرل است، به مفهوم خاصّ هوسرل درباره بداهت و نظر متغیّر او در زمینه دو گونه بداهت، یعنی کفایت و قطعیت، میپردازیم.همچنین گفتههای به ظاهر«مبناجویانه»هوسرل را بررسی میکنیم و نتیجه این تجسّس آن است که هوسرل، به رغم ظواهر، از مبناجویان نبوده است.و درست عکی آن، هوسرل در بیست سال آخر عمر خود، هر روز بیش از روز پیش به سمت نوعی اعتقاد افراطی به«کل نگری»پیش رفت و این اعتقاد را نه تنها درباره علوم طبیعی بلکه درباره ریاضیات و اخلاقیات نیز پیدا کرد:هر چند که این دو رشته از قدیم دژ محکم«مبناجویان»بوده است.فی الواقع من میگویم که نظر پخته هوسرل در این زمینهها به نظریاتی که نلسون گودمن، جان راولز و سپس بسیاری کسان دیگر پروراندهاند شباهت فراوان دارد.رأی اصلی من آن است که هوسرل به استقبال آنچه «راولز»به آن، روش«تعادل تأملی»نام داده است.
جایگاه ابژة زیبایی شناختی در شعر از دیدگاه میکل دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر در فرهنگ های مختلف ویژگی های خاص خود را دارد و با رویکردهای گوناگونی به آن نگاه شده است. در مقاله حاضر با رویکرد پدیدارشناختی به شعر نگریسته ایم و از دیدگاه یکی از پدیدارشناسان فرانسوی، میکل دوفرن، شعر را مورد بررسی قرار داده و به تقابل این دیدگاه با دیدگاه ساخت گرایان اشاره کرده ایم. دوفرن متأثر از هوسرل و با استفاده از دو اصطلاح «نوئما» و «نوئسیس» نشان می دهد که رویکرد پدیدارشناسی به شعر چه تفاوتی با رویکرد ساخت گرایی می تواند داشته باشد. به اعتقاد او تفسیرهای ساخت گرایان به لذت بردن و درک شعر کمک چندانی نمی کند؛ زیرا این رویکرد هیچ گاه ما را به جهان اثر و تجربة زیستة شاعر نزدیک نمی کند؛ درحالی که در رویکرد پدیدارشناختی با حرکت از نوئما به نوئسیس می توان به جهان اثر راه یافت و از ادراک معمولی به ادراک زیبایی شناختی رسید. دوفرن جهان اثر را جهان بازنمایی شده نمی داند، بلکه به باور او جهان اثر، جهانی است که به تجربة زیستة شاعر برمی گردد و به چنین جهانی نمی توان با قواعد ساخت گرایی راه یافت. در این جستار کوتاه با روش توصیفی- تحلیلی، این دو رویکرد به شعر بررسی می شود.
هوسرل و پدیده شناسی
عناصر فهم در اندیشه گادامر
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۳ شماره ۴
تلقی بدیع گادامر از فهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گادامر به پیروی از هیدگر فهم را حالت بنیادین هستی دازاین می داند. او در حقیقت و روش سه معنای متفاوت برای فهم برمی شمارد. وی همچنین معتقد است که این سه معنا ریشه در یک معنای اصلی و کانونی دارند. این سه معنا عبارتند از: ا- فهم به عنوان معرفت نظری؛ 2- فهم به عنوان معرفت عملی؛ 3- فهم به عنوان توافق. عامل پیوند دهنده این سه، معنای دیگری از فهم است که گادامر از آن به فهم به مثابه کاربرد تعبیر می کند. دو معنای نخست را متفکرین پیش از گادامر بیان کرده اند؛ اما نظریه ابداعی او در باب فهم، معنای سوم است که پیوندی ناگسستنی با معنای چهارم یعنی فهم به مثابه کاربرد دارد. سویة کاربردی فهم بر موقعیت مندی مفسر و مسئله محور بودن فهم تأکید دارد. یکی از برجسته ترین نقاط افتراق گادامر از هرمنوتیک رمانتیک تفکیک ناپذیر دانستن سه عنصرفهم، تفسیر و کاربرد است.
دقت در ترجمه
اراده، سوژة مرید، و ارادة بیگانه (خدا) در آموزه های ویتگنشتاین متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویتگنشتاین در فقرات پایانی تراکتاتوس از وجود امر ناگفتنی سخن می گوید که خود را نشان می دهد. اراده و سوژة مرید در آموزه های ویتگنشتاین متقدم در زمرة ناگفتنی ها قرار می گیرد. ویتگنشتاین در یادداشت ها، از سوژه با چهار عنوانِ سوژة متفکر، سوژة شناسا، سوژة متافیزیکی، و سوژة مرید سخن می گوید. سوژة مرید متفاوت از دیگر عناوین تبیین می شود. سوژة مرید امری استعلایی و حامل خیر و شر است و بدون آن اخلاق معنا نمی یابد. می توان گفت اراده، سوژة مرید، و ارادة بیگانه یا خدا بیش ترین نقش را در اخلاق ویتگنشتاینی بازی می کنند. با این حال ابهامات قابل توجهی در این مفاهیم وجود دارد. این نوشتار در پی آن است تا در مسیر روشن سازی این مفاهیم در آموزه های ویتگنشتاین مقدم قدم بردارد.
بررسی تطبیقی دیدگاههای هرمنوتیکی شلایرماخر و علمای علم اصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علمای علم اصول در جهان اسلام و شلایرماخر در جهان غرب هر دو یک هدف هرمنوتیکی را دنبال می کنند و آن رسیدن به نیت مؤلف است. شلایرماخر این هدف را با ارائه دو تفسیر دستوری و فنی از متن پی می گیرد و به تبیین این دو تفسیر می پردازد. اما علمای علم اصول با مطرح کردن دلالت تصوری و دلالت تصدیقی، برای دستیابی به مدلول تصدیقی (که همان نیت مؤلف است) به سلسله ای از قواعد ادبی، عقلایی و عرفی توجه کرده اند که بین همه عقلا مشترک است. در این مقاله ضمن مقایسه این دو دیدگاه با هم و بیان نقاط اشتراک و افتراق آنها، به این نتیجه می رسیم که دیدگاه علمای علم اصول از این نظر که ضابطه مند بوده است و جایی برای حدس های غیرقانونمند نمی گذارد، بر دیدگاه شلایرماخر ترجیح دارد.