فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۵۴ مورد.
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
201-244
حوزه های تخصصی:
کتاب کافی کلینی و کتاب بصائرالدرجات صفار دو اثر مهم در روایات امامیه در زمینه جایگاه امامت هستند. بیش از 400 حدیث مشترک در دو کتاب فوق به چشم می خورد؛ اما در سند بیش از 90% این احادیث در کافی نام صفار نیامده است و تفاوت هایی در اوایل اسناد و گاه متون روایات مشترک وجود دارد. مطالعه پیش رو به این پرسش می پردازد که آیا شواهدی از توجه کلینی به کتاب بصائر، بیش از موارد یادکردش از صفار وجود دارد؟ این نوشتار با تطبیق و مقایسه اخبار دو کتاب نشان داده که کلینی ضمن استفاده از بصائر، محتملاً با مراجعه به منابع بصائر یا با اتکا به سماع های خود از دیگر مشایخ، اسنادی متفاوت آورده است. در نهایت آماری تفصیلی در وضعیت اخبار مشترک دو کتاب ارائه شده که بنابر آن، قرائن مؤید استفاده کافی از بصائر در بیش از 60% از اخبار مشترک است. از جمله فوائد مهم این پژوهش کمک به تصحیح اسناد و متون و نیز نقد برخی دیدگاه های جدید در نادرستی نسبت بصائر به صفار است.
نگرشی نو به واقفه اصحاب امام کاظم (ع) در رجال طوسی
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
77-104
حوزه های تخصصی:
طوسی در کتاب رجال خویش در ذیل اصحاب امام کاظم افرادی را به عنوان واقفی معرفی کرده است؛ اما نسبت به این افراد در کتب سایر رجالیان و از جمله خود شیخ در فهرست اختلاف نظرهایی وجود دارد. پرسشی که مطرح می شود این است که گزارش های ایشان درباره واقفه تا چه میزان صحیح است؟ همچنین با توجه به مبانی مختلف حجیت قول رجالی آیا می توان به این گزارش ها اعتماد کرد یا خیر؟ از آنجا که طبق برخی مبانی در حجیت خبر واحد، مذهب راوی در حجیت خبر او تأثیرگذار است و همچنین در بحث تعارض، امامی بودن به عنوان یکی از مرحجات مطرح است، مشخص بودن مذهب راوی اهمیت فراوانی دارد. نسبت به پرسش نخست با مراجعه به سایر گزارش های رجالی و مقایسه آنها با گزارش طوسی، نادرستی گزارش ایشان در برخی موارد اختلافی، آشکار می شود و در برخی موارد صحت آن مورد تردید جدی است. نسبت به پرسش دوم نیز باید گفت اعتماد به قول شیخ به تنهایی بنابر هیچ یک از اقوال در حجیت آرای رجالی قابل اثبات نیست.
اسماعیل بن ابی زیاد سکونی در منابع عامه عناوین، مشایخ و روایات موازی
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
105-164
حوزه های تخصصی:
اسماعیل بن ابی زیاد سکونی، یکی از راویانِ پرکارِ امام صادق در قرن دوم است. با وجود حجم نسبتاً بالای احادیث سکونی، شناخت ما از وی ناچیز بوده است. علی رغم عامی بودن سکونی، منابع حدیثی دست اول عامه، تقریباً خالی از روایات او هستند. آشنایی محققان معاصر با شخصیت سکونی، بیشتر از دریچه کتب رجال متأخر اهل سنت بوده، که ناکافی، و با اشکالاتی مواجه است. در این مقاله با بررسی منابع جدیدی از میراث عامه، احادیث متعددی از سکونی به دست آمده است، که به شناخت بیشتر و دقیق تر از او کمک می کند. در گام اول، کشف عناوین سکونی در اسانید اهل سنت و تمییز عناوین مشترک بررسی می شود. در گام دوم، به شناسایی عناوین متحد با یکدیگر در اسانید اهل سنت می پردازیم. در این مسیر، به روایات موازی سکونی در شیعه و اهل سنت نیز توجه می شود. در گام آخر، با مرور تاریخی تمامی داده های رجالیِ مرتبط با سکونی در عامه، تلاش می شود تا شناخت بهتری از وی به دست آید و در این مسیر اتحاد عناوینی مثل «إسماعیل بن أبی زیاد» و «إسماعیل بن مسلم» با سکونی نیز معین گردد. در نهایت این مقاله، فهرستی تفصیلی از عناوین مختلف سکونی و مشایخ او در عامه به دست می دهد که راه را برای پژوهش های بعدی هموار می سازد.
بررسی نسبت اسماعیل بن ابی زیاد شامی صاحب تفسیر و اسماعیل بن مسلم سکونی راویِ امام صادق (ع)
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
165-200
حوزه های تخصصی:
اسماعیل بن ابی زیاد مسلم سکونی از راویانِ پرکارِ احادیث منسوب به امام صادق است که اطلاعات چندانی از او برجای نمانده است. با توجه به شهرتِ او به عامی بودن، انتظار می رود که در منابع عامه، اطلاعات قابل توجهی درباره وی وجود داشته باشد. در منابعِ رجالی عامه، چند عنوانِ نزدیک به هم یاد شده که یکی از آنها «اسماعیل بن ابی زیاد الشامی» صاحبِ تفسیر است. در این مقاله، قرائن و موانعِ متحد شمردن «اسماعیل بن ابی زیاد الشامی» و «اسماعیل بن مسلم السکونی» بررسی شده است. شواهدی همچون تصریحِ رجالیان، اشتراک مشایخ و مشابهتِ احادیث بر یگانگی آن دو دلالت دارد. مهم ترین مانعِ اتحاد، کوفی بودن سکونی است که قرائنی بر قابل جمع بودن آن با نسبتِ شامی ارائه شده است. اثباتِ اتحادِ اسماعیل بن ابی زیاد شامی و اسماعیل بن مسلم سکونی می تواند زمینه را برای شناخت دقیق تر و صحیح تر سکونی از طریق میراث او در منابعِ عامه فراهم کند.
ارزیابی وثاقت مشایخ «محمد بن أحمد بن یحیی» بر پایه توثیق ابن ولید
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
5-30
حوزه های تخصصی:
«محمدبنحسنبنأحمدبنولید» از میان روایتهای «محمدبنأحمدبنیحیی»، مواردی را که از طریق برخی مشایخ او نقل شده است، استثنا کرده و آنها را نامعتبر دانسته است. بررسی دلالت کلام ابنولید بر تضعیف مستثنیات و توثیق سایر مشایخ «محمدبنأحمدبنیحیی» گام نخست مقاله است. گام دوم، اعتبار این توثیق و تضعیف است؛ چه اینکه اگر ابنولید به اصل عدالت معتقد بوده و یا کلام او مبتنی بر حدس باشد، قابل اعتنا نیست. افزون بر این، دایرۀ شمول کلام ابنولید نسبت به مشایخ محمدبنأحمدبنیحیی و روایاتی که این مشایخ نقل کردهاند، در این سطور مورد بررسی قرار گرفته است. در صورتی که دلالت و اعتبار کلام ابنولید تأیید شود، میتواند به عنوان یکی از توثیقات عام، تعدادی از راویان را که در کتب رجالی توثیق خاصّی ندارند، به دایرۀ ثقات وارد و زمینۀ اطمینان به روایات آنان را فراهم کند.
یزید کناسی در آوردگاه توثیق وتضعیف
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
107-126
حوزه های تخصصی:
گاه به دلایلی شناسایی برخی راویان، نیازمند تحقیق و کنکاش بسیار است. یزید کناسی از این دست افراد است که روایات زیادی در کتب حدیثی شیعه ندارد؛ اما روایاتش مورد فتوا، مفصل و دارای آثار در فقه است. در این نوشتار ضمن ارزیابی اتّحاد نام یزید کناسی با ابوخالد قمّاط و ابوخالد کابلی و بریدبنمعاویه، نکات پژوهشی متعددی دربارۀ راههای اثبات اتّحاد و تعدد بیان شده است. برای اثبات وثاقت کناسی به هفت دلیلِ اتّحاد مانند وقوع در روایات مورد فتوا، کثرت نقل أجلّا از او و قاعدۀ مشاهیر استناد شده است. ضمیمۀ این دلایل به یکدیگر، وثاقت یزید کناسی را اثبات میکند.
اعتبار نسخ مصادر جوامع حدیثی
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
127-146
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش محوری مکتوبات پیشین در شکلگیری جوامع حدیثی، احراز اصالت نسخههایی که مورد استفادۀ مؤلفان جوامع قرار گرفته، اهمیت بهسزایی دارد. موضوعاتی چون انتساب نادرست نسخه، تصحیفات تأثیرگذار در معنا و دسّ و تحریف در نسخه، احراز اصالت نسخه را با مشکل مواجه میکند. با این حال، بر اساس شواهدی چون دقت محدّثان در انتساب نسخه و توجه آنها به مسألۀ اختلاف نسخ و اهتمام به تحمّل احادیث به طرق معتبر، میتوان ادعای اطمینان به اصالت نسخههای منابع جوامع حدیثی متقدم را مطرح نمود. در صورت تمامیت این شواهد، اطمینان حاصل، در نوع موارد و در صورتی است که قرینهای بر خلاف آن نباشد. در صورت عدم تمامیت نیز میتوان این شواهد را به عنوان قرینۀ عامهای که در کنار قرینه یا قرائن دیگر، موجب اطمینان میشود، تلقی کرد. ضمن بررسی این شواهد، به اموری چون منشأ اختلاف متقدمان در مسألۀ انتساب و منشأ اختلاف نسخ کتب حدیثی پرداخته میشود.
پیش فرض های تحلیل توصیفات رجالی؛ مطالعه موردی اعتبار کافی
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
31-50
حوزه های تخصصی:
محمدبنیعقوب کلینی یکی از نامآورترین محدثان شیعه و کتاب وی، «کافی» از مهمترین نگاشتههای حدیثی است. راهیابی روایات راویان ضعیف به این کتاب بهویژه در مباحث پیراامامتی بخشی از این دست آموزهها را مورد تردید یا انکار قرار داده است. بازخوانی دقیق مفهوم «وثاقت» از نگاه دانشمندان رجالی شیعه به روشنی حکایت از آن دارد که کافی و دادههای حدیثی آن در مجموع، از دیدگاه نجاشی و دیگر دانشیان رجال معتبر است. این حقیقت با توجه به واژگان توصیفی به کار رفته دربارۀ کلینی به همراه در نظر داشتن شاخصهای تأثیرگذار در مفهومگیری از این واژگان، تأکید بیشتری مییابد. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی تلاش شده اعتبار و استحکام همه جانبۀ کتاب کافی به گونهای روشن ارائه شود.
تدوین حدیث نبوی با تأکید بر کتب اهل سنت
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
147-184
حوزه های تخصصی:
نقل حدیث در طول تاریخ، دو شکل اصلی داشته است: حفظ در خاطر راویان و نوشتن در دفاتر و کتابها. حفظ حدیث در ذهن، مخاطراتی دارد که حدیث مکتوب از آنها ایمن است؛ لذا هرچه دوران حفظ در خاطر کوتاهتر باشد، حدیث دقیقتر نقل خواهد شد. در این نوشتار بعد از نقل و بررسی شواهد تاریخی، روشن میشود که در زمان پیامبر هر چند غلبه با حفظ روایت بود، اما کتابت حدیث پایهگذاری و آغاز شد. با روی کار آمدن خلفای سهگانه، نه تنها کتابت حدیث، بلکه نقل شفاهی حدیث هم با موانع سخت حکومتی روبهرو شد و این رویه چنان استحکامی یافت که حتی امیرالمؤمنین هم در دوران خلافتشان نتوانستند آن را اصلاح نمایند. معاویه تبعیت خلفای سهگانه را با جعل حدیث ممزوج کرد. بعد از او، هر دو گرایش حفظ و کتابت حدیث در جامعه وجود داشت؛ اما به تدریج میل به کتابت فزونی یافت تا در اوایل قرن دوم هجری، با اقدام عمربنعبدالعزیز و عالمانی چون زهری حدیث نبوی جمعآوری شد. در گام بعد، از حدود نیمۀ قرن دوم، مصنفات و جوامع حدیثی اهل سنت بر پایۀ احادیث جمعآوری شده، تدوین شدند؛ لذا مکتوب شدن حدیث نبوی را میتوان امری مستمر دانست که از قرن اول هجری شروع شده است. نوشتۀ پیشرو سیر منطقی وقایع را در بستر تاریخ با حجم قابل اعتمادی از شواهد نشان میدهد، دو نکتهای که در نوشتههای مشابه دیده نمیشود.
از «ابن مسرور لَحام» تا «ابن قولویه فقیه» رمز گشایی از هویت یک راوی
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
51-106
حوزه های تخصصی:
یکی از استادانی که شیخ صدوق از وی روایات فراوانی را گزارش نموده است دانشوری است به نام «جعفربنمحمّدبنمسرور» که از وی هیچ شرح حالی در دست نیست. برخی دانشمندان ادعا کردهاند که وی همان «جعفربنمحمّد بنقولویه» محدّث معروف شیعه است. این نوشتار به نقد این دیدگاه میپردازد. نگارنده چند دلیل برای ردّ این ادعا فرادید مینهد که از آن جمله است: درگذشت «ابنمسرور» پیش از «ابنقولویه»، تفاوت آشکار میان مشایخ «ابنمسرور» و «ابنقولویه»، اختلاف طبقۀ شاگردان ابنقولویه با شاگردان ابنمسرور و قرائن پیرامونی آن، ناهمگونی روشن میان اسناد ابنمسرور و ابنقولویه و سرانجام تفاوتهای گسترده میان اسناد شیخ صدوق و ابنقولویه.
تفسیر عباره العُدّه فی أحادیث العامّه
منبع:
پژوهش های رجالی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
129-144
حوزه های تخصصی:
خضع موضوع شروط وثاقه الرواه لبحث و دراسه معمقتین. أحد الفروع المنبثقه عن هذا المبحث، اعتبار ووثاقه رواه العامه (أهل السنّه). و فی هذا السیاق تضاربت الآراء واختلفت حول إحدى فقرات كتاب العدّه فی الأصول للشیخ الطوسی٬ یقول مطلع هذه الفقره: «امّا العداله المراعاه فی ترجیح أحد الخبرین علی الآخر فهی أن یکون الراوی معتقداً للحقّ مستبصراً، ثقه فی دینه، متحرّجاً من الکذب، غیر متّهم فیما یرویه...». وفی ضوء تحلیل هذه الفقره تم الاستدلال لوثاقه رواه العامه مثل حفص بن غیاث، غیاث بن کلوب، نوح بن دراج و السکونی. یقوم المقال الحالی بتفكیك عبارات هذه الفقره ثم یحلّل الآراء بشأنها و یقیّم مختلف أبعاد الموضوع.
کامل الزیارات و شهادت ابن قولویه به وثاقت راویان
منبع:
پژوهش های رجالی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
5-30
حوزه های تخصصی:
در مفاد شهادت ابن قولویه در مقدمه به وثاقت راویان کتاب کامل الزیارات اختلاف نظر وجود دارد. برخی وثاقت تمامی افراد واقع در این کتاب را برداشت کرده اند؛ اما این دیدگاه به ویژه با توجه به نقض های بسیار آن نادرست است؛ بلکه ابن قولویه تنها به وثاقت و امامی مذهب بودن مشایخ مستقیم خود شهادت می دهد. افزون بر این از مقدمه بر می آید که ابن قولویه در مشایخ با واسطه از راویان شاذ نقل نمی کند؛ مگر اینکه واسطه این نقل، راویان مشهور باشند.
بازخوانی وثاقت عبدالأعلی
منبع:
پژوهش های رجالی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
55-91
حوزه های تخصصی:
مختلف بودن عناوین یک راوی (توحید مختلفات) سبب پاره ای معضلات در علم رجال و علم الحدیث شده است. حل این معضل، به شناخت ما از راویان یاری می-رساند و در امر توثیق و تضعیف آنان نقش اساسی دارد. نویسنده این مقاله، طی دو فصل، با هدف بررسی و تحلیل اختلاف چند عنوان در نام عبدالاعلی، موارد مربوط به این نام را بررسی کرده و بعد از اثبات یکی بودن این عنوان، وثاقت عبدالاعلی را أرزیابی کرده است. او در فصل نخست در باره اتحاد عناوین عبدالاعلی مولی آل سام و عبد الأعلی بن أعین و عبدالأعلی به نحو مطلق، بحث کرده و قرائن متعددی در خصوص اتحاد این عناوین اقامه نموده است و در فصل دوم، هشت شاهد بر اثبات وثاقت عبدالأعلی بن اعین مولی آل سام آورده است.
علی بن محمد بن قتیبه در آئینه علم رجال
منبع:
پژوهش های رجالی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
93-128
حوزه های تخصصی:
یکی از راویان قرن سوم که افزون بر نقل روایت ها از مشایخ گوناگون در حفظ و نشر آثار و اخبار فقیه و متکلم بزرگ امامیه اثنی عشری، فضل بن شاذان نیشابوری نقش مؤثری داشته، شاگرد وی، علی بن محمد بن قتیبه نیشابوری است. اعتبار یا عدم اعتبار این شخصیت در قبول یا عدم قبول روایت های بسیاری، اثرگذار است که در فقه، رجال و اعتقادات به کار می آیند. در تحقیق پیش رو ضمن معرفی تفصیلی این شخصیت و نگاهی به دیدگاه های رجالیون، به بررسی راه های اثبات وثاقت یا ممدوحیت وی پرداخته و همچنین دو راه جدید برای اثبات اعتبارش ارائه شده است. راه های اثبات وثاقت یا ممدوحیت در نوشتار پیش رو به این صورت بحث شده است: 1. توصیف شدن وی به فاضل در کلام شیخ طوسی؛ 2. اعتماد کشّی بر علی بن محمد بن قتیبه یا کثرت روایت کشّی از وی؛ 3. کثرت روایت أحمدبن إدریس از وی (کثرت روایت اجلا)؛ 4. توثیق ضمنی کشّی؛ 5. تصحیح خبر مشتمل بر وی به وسیله علامه حلی؛ 6. شیخ اجازه بودن نسبت به کشّی یا نسبت به دیگران؛ 7. تصحیح شیخ صدوق؛ 8. تأیید وثاقت ابن قتیبه به وسیله فاضل جزائری، صاحب الحاوی؛ 9. روایت أجلا از ابن قتیبه.
پژوهشی تطبیقی میان حجیت موقوفات و مضمرات
منبع:
پژوهش های رجالی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
145-160
حوزه های تخصصی:
«موقوفات» و «مضمرات» دو گونه از روایات هستند که در عدم تصریح به نام امام یا معصوم اشتراک دارند و از این روی اسناد این دو گونه روایت به معصومین مورد تردید و بحث و نظر قرار گرفته است. این مقاله به واکاوی این موضوع پرداخته است و با دلایل مختلف ثابت نموده است که این اسناد در مضمرات صحیح است، اما در موقوفات این طور نیست و ادله موجود توان اثبات این استناد را ندارد.
اعتبار سنجی توثیقات و تضعیفات رجالیان
منبع:
پژوهش های رجالی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
31-54
حوزه های تخصصی:
شناسایی أحوال راویان از حیث وثاقت و ضعف، وابسته به اقوال رجالیان است. مقاله حاضر به بررسی ارزش قول رجالی در توثیقات و تضعیفات می پردازد و به اشکالات بحث، به خصوص دو اشکال عدم حجّیّت قول ثقه در موضوعات و حدسی بودن این اِخبار، پاسخ داده و در اثبات این نظر که خبر واحد در موضوعات حجّت است، می کوشد. نیز مدعی است در صورت پذیرش اشکالات، قول رجالی را از باب حجّیّت قول خبره می توان مدلل کرد و حجیت آن را از باب ظنّ خاص (علمی) اثبات کرد و در این صورت، دیگر نوبت به انسداد صغیر نمی رسد.
جریان فکری ادب و بازخوانی دلایل اخراج و بازگشت احمد برقی به قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد بن محمد بن خالد برقی از جمله چهره های شاخص امامیه در سده سوم است که بنابر نظر رجال شناسان امامی، به دلیل نقل از راویان ضعیف و اعتماد به روایات مرسل، توسط احمد بن محمد بن عیسی اشعری از قم اخراج شده و پس از گذشت زمان، به دلایل نامعلومی به قم بازگردانده شده است. این مقاله برای نخستین بار با بهره گیری از روش تاریخی- تحلیلی، علل اخراج و بازگشت احمد برقی به قم را مورد بازخوانی قرار داده است. با تکیه بر شواهد تاریخی آشکار شد که تعلق برقی به جریان فکری «ادب» و مخالفت احمد اشعری با رویکرد ادب گرایانه به احادیث، زمینه اخراج برقی از قم را فراهم آورد. مطالعه حاضر برای تبیین دلایل بازگشت برقی، توازن قدرت های سه گانه ی علمی، سیاسی، اقتصادی در قم و نیز چالش های میان آنان را بررسی کرد. این مطالعه نشان داد که وابستگی برقی به طیفِ علمیِ قدرتمندِ «ادب» در قم که یارای رقابت با طیف علمی اشعریان را داشت و نیز ظرفیتِ این طیف علمی بر برقراری روابط سازنده و راهبردی با مراکز قدرت و ثروت (امرا و تجار قم)، امکان بازگشت برقی به قم را فراهم آورد.
بررسی مبانی رجالی علامه شوشتری در قاموس الرجال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین جوامع رجالی معاصر، قاموس الرجال تألیف محمد تقی شوشتری است. این کتاب رجالی، در واقع نقدی بر کتاب رجالی تنقیح المقال تألیف مامقانی است. اگرچه قاموس الرجال با نگاه به کتاب مذکور و در نقد آن تدوین گردیده، اما مؤلف آن، دارای مبانی و آرای مستقلّی است که بر اساس آن، مبانی و آرای رجالی خود را مطرح کرده است. حال مسأله ای که مطرح می گردد آن است که به طور کلی مبانی رجالی اختصاصی شوشتری چیست؟ پاره ای از مبانی او را می توان از مقدمه قاموس الرجال شناسایی کرد؛ چنان که دیگر مبانی وی از طریق تتبع در سایر آثار و دیدگاههای وی قابل شناسایی است. براین اساس مهمترین مبانی رجالی اختصاصی علامه شوشتری عبارتند از: حجیت منقولات ابن داود و علامه حلی از اصول رجالی متقدم، رجحان نقل ابن داود از کتب رجالی شیخ طوسی، رجحان نقل علامه حلی از رجال نجاشی، عدم اعتماد کامل به رجال کشّی و لزوم نگرش انتقادی به آن، حجیت توثیق غیر امامی و برتری آن نسبت به توثیق امامی، ممدوح بودن راویان مهمل و اعتبار روایات آنان است.
روش شوشتری در کشف و تصحیح تحریفات و تصحیفات در قاموس الرجال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر روش های شوشتری در شناسایی و تصحیح تحریف های راه یافته در تنقیح المقال علامه مامقانی را که قاموس الرجال تعلیقی بر آن است مورد بررسی قرار داده و با ذکر مثال هایی به دسته بندی آن ها اقدام کرده است. روش شوشتری برای کشف و اصلاح این تحریف ها شامل دو مرحله است: در مرحله اول با کمک معیارهایی همچون اختلاف نقل ها، ناهماهنگی در طبقه راویان و تطابق نداشتن متن حدیث با قواعد عربی و نگارشی، احتمال وقوع تحریف را بیان می کند، سپس برای شناسایی عبارت صحیح از راهکارهایی همچون مقابله نقل کتب مختلف، ترجیح نقل برخی از آن ها و نیز رجوع به نسخه های صحیح تر و اصل کتاب ها، طبقه شناسی راویان، علم نسب شناسی، توجه به ذکر یا اسقاط نام راوی در رجال و اخبار، توحید یا تعدد عناوین، تفرّد یا اتفاق نقل ها استفاده می کند، البته گاهی از چندین روش در کنار هم بهره می گیرد یا معیار یک روش را با راهکار روش دیگر به صورت ترکیبی به کار می گیرد. وی بیش از سایر روش ها از روش مقابله و مقایسه نقل های مختلف استفاده کرده است. تحریف هایی که شوشتری در قاموس الرجال به اصلاح آن ها پرداخته، از نظر حجم و تعداد می توان در سه دسته قرار داد: تحریف هایی که توسط مامقانی رخ داده، تحریف هایی که در روایات کشی موجود است و تحریف سایر کتاب ها که البته برطرف ساختن همه این تحریف ها تأثیری در داوری های رجالی نداشته و تنها رفع برخی از آن ها برای داوری صحیح رجالی ضرورت داشته است.
روش آیت الله خویی در تعامل با اصول اولیه رجالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اندیشه آقای خویی مبنای حجیت و اعتبار آرای رجالیان خبر واحد است. در نتیجه، روش ایشان در بهره گیری از توثیقات خاص، منحصر در گزارش های حسی رجالیان است که معتبرترین این گزارش ها، از رجالیان متقدم به ویژه صاحبان اصول اولیه رجالی صادر شده است. با توجه به این مبنا و ارزیابی نمونه های متعدد در معجم رجال الحدیث روشن می شود، آقای خویی گفتار متقدمان و گزارش های رجالی ارائه شده توسط آنان را تنها در صورتی مستند صدور رأی رجالی قرارداده است که از حجیت برخوردار بوده، دلالت صحیح بر رأی رجالی داشته و با سایر داده های رجالی نیز سازگار باشد و گاه با لحاظ این شرایط به بیان شرح و توضیحی درباره این گزارش ها و یا نقد و بررسی آن ها روی آورده و در صورت اختلاف میانشان حکم نموده است.