فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزیابی وثاقت مشایخ «محمد بن أحمد بن یحیی» بر پایه توثیق ابن ولید
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
5-30
حوزه های تخصصی:
«محمدبنحسنبنأحمدبنولید» از میان روایتهای «محمدبنأحمدبنیحیی»، مواردی را که از طریق برخی مشایخ او نقل شده است، استثنا کرده و آنها را نامعتبر دانسته است. بررسی دلالت کلام ابنولید بر تضعیف مستثنیات و توثیق سایر مشایخ «محمدبنأحمدبنیحیی» گام نخست مقاله است. گام دوم، اعتبار این توثیق و تضعیف است؛ چه اینکه اگر ابنولید به اصل عدالت معتقد بوده و یا کلام او مبتنی بر حدس باشد، قابل اعتنا نیست. افزون بر این، دایرۀ شمول کلام ابنولید نسبت به مشایخ محمدبنأحمدبنیحیی و روایاتی که این مشایخ نقل کردهاند، در این سطور مورد بررسی قرار گرفته است. در صورتی که دلالت و اعتبار کلام ابنولید تأیید شود، میتواند به عنوان یکی از توثیقات عام، تعدادی از راویان را که در کتب رجالی توثیق خاصّی ندارند، به دایرۀ ثقات وارد و زمینۀ اطمینان به روایات آنان را فراهم کند.
تدوین حدیث نبوی با تأکید بر کتب اهل سنت
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
147-184
حوزه های تخصصی:
نقل حدیث در طول تاریخ، دو شکل اصلی داشته است: حفظ در خاطر راویان و نوشتن در دفاتر و کتابها. حفظ حدیث در ذهن، مخاطراتی دارد که حدیث مکتوب از آنها ایمن است؛ لذا هرچه دوران حفظ در خاطر کوتاهتر باشد، حدیث دقیقتر نقل خواهد شد. در این نوشتار بعد از نقل و بررسی شواهد تاریخی، روشن میشود که در زمان پیامبر هر چند غلبه با حفظ روایت بود، اما کتابت حدیث پایهگذاری و آغاز شد. با روی کار آمدن خلفای سهگانه، نه تنها کتابت حدیث، بلکه نقل شفاهی حدیث هم با موانع سخت حکومتی روبهرو شد و این رویه چنان استحکامی یافت که حتی امیرالمؤمنین هم در دوران خلافتشان نتوانستند آن را اصلاح نمایند. معاویه تبعیت خلفای سهگانه را با جعل حدیث ممزوج کرد. بعد از او، هر دو گرایش حفظ و کتابت حدیث در جامعه وجود داشت؛ اما به تدریج میل به کتابت فزونی یافت تا در اوایل قرن دوم هجری، با اقدام عمربنعبدالعزیز و عالمانی چون زهری حدیث نبوی جمعآوری شد. در گام بعد، از حدود نیمۀ قرن دوم، مصنفات و جوامع حدیثی اهل سنت بر پایۀ احادیث جمعآوری شده، تدوین شدند؛ لذا مکتوب شدن حدیث نبوی را میتوان امری مستمر دانست که از قرن اول هجری شروع شده است. نوشتۀ پیشرو سیر منطقی وقایع را در بستر تاریخ با حجم قابل اعتمادی از شواهد نشان میدهد، دو نکتهای که در نوشتههای مشابه دیده نمیشود.
یزید کناسی در آوردگاه توثیق وتضعیف
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
107-126
حوزه های تخصصی:
گاه به دلایلی شناسایی برخی راویان، نیازمند تحقیق و کنکاش بسیار است. یزید کناسی از این دست افراد است که روایات زیادی در کتب حدیثی شیعه ندارد؛ اما روایاتش مورد فتوا، مفصل و دارای آثار در فقه است. در این نوشتار ضمن ارزیابی اتّحاد نام یزید کناسی با ابوخالد قمّاط و ابوخالد کابلی و بریدبنمعاویه، نکات پژوهشی متعددی دربارۀ راههای اثبات اتّحاد و تعدد بیان شده است. برای اثبات وثاقت کناسی به هفت دلیلِ اتّحاد مانند وقوع در روایات مورد فتوا، کثرت نقل أجلّا از او و قاعدۀ مشاهیر استناد شده است. ضمیمۀ این دلایل به یکدیگر، وثاقت یزید کناسی را اثبات میکند.
اعتبار سنجی توثیقات و تضعیفات رجالیان
منبع:
پژوهش های رجالی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
31-54
حوزه های تخصصی:
شناسایی أحوال راویان از حیث وثاقت و ضعف، وابسته به اقوال رجالیان است. مقاله حاضر به بررسی ارزش قول رجالی در توثیقات و تضعیفات می پردازد و به اشکالات بحث، به خصوص دو اشکال عدم حجّیّت قول ثقه در موضوعات و حدسی بودن این اِخبار، پاسخ داده و در اثبات این نظر که خبر واحد در موضوعات حجّت است، می کوشد. نیز مدعی است در صورت پذیرش اشکالات، قول رجالی را از باب حجّیّت قول خبره می توان مدلل کرد و حجیت آن را از باب ظنّ خاص (علمی) اثبات کرد و در این صورت، دیگر نوبت به انسداد صغیر نمی رسد.
بازخوانی وثاقت عبدالأعلی
منبع:
پژوهش های رجالی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
55-91
حوزه های تخصصی:
مختلف بودن عناوین یک راوی (توحید مختلفات) سبب پاره ای معضلات در علم رجال و علم الحدیث شده است. حل این معضل، به شناخت ما از راویان یاری می-رساند و در امر توثیق و تضعیف آنان نقش اساسی دارد. نویسنده این مقاله، طی دو فصل، با هدف بررسی و تحلیل اختلاف چند عنوان در نام عبدالاعلی، موارد مربوط به این نام را بررسی کرده و بعد از اثبات یکی بودن این عنوان، وثاقت عبدالاعلی را أرزیابی کرده است. او در فصل نخست در باره اتحاد عناوین عبدالاعلی مولی آل سام و عبد الأعلی بن أعین و عبدالأعلی به نحو مطلق، بحث کرده و قرائن متعددی در خصوص اتحاد این عناوین اقامه نموده است و در فصل دوم، هشت شاهد بر اثبات وثاقت عبدالأعلی بن اعین مولی آل سام آورده است.
اسماعیل بن ابی زیاد سکونی در منابع عامه عناوین، مشایخ و روایات موازی
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
105-164
حوزه های تخصصی:
اسماعیل بن ابی زیاد سکونی، یکی از راویانِ پرکارِ امام صادق در قرن دوم است. با وجود حجم نسبتاً بالای احادیث سکونی، شناخت ما از وی ناچیز بوده است. علی رغم عامی بودن سکونی، منابع حدیثی دست اول عامه، تقریباً خالی از روایات او هستند. آشنایی محققان معاصر با شخصیت سکونی، بیشتر از دریچه کتب رجال متأخر اهل سنت بوده، که ناکافی، و با اشکالاتی مواجه است. در این مقاله با بررسی منابع جدیدی از میراث عامه، احادیث متعددی از سکونی به دست آمده است، که به شناخت بیشتر و دقیق تر از او کمک می کند. در گام اول، کشف عناوین سکونی در اسانید اهل سنت و تمییز عناوین مشترک بررسی می شود. در گام دوم، به شناسایی عناوین متحد با یکدیگر در اسانید اهل سنت می پردازیم. در این مسیر، به روایات موازی سکونی در شیعه و اهل سنت نیز توجه می شود. در گام آخر، با مرور تاریخی تمامی داده های رجالیِ مرتبط با سکونی در عامه، تلاش می شود تا شناخت بهتری از وی به دست آید و در این مسیر اتحاد عناوینی مثل «إسماعیل بن أبی زیاد» و «إسماعیل بن مسلم» با سکونی نیز معین گردد. در نهایت این مقاله، فهرستی تفصیلی از عناوین مختلف سکونی و مشایخ او در عامه به دست می دهد که راه را برای پژوهش های بعدی هموار می سازد.
دلالت منصب وکالت از معصوم بر وثاقت
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
41-76
حوزه های تخصصی:
یکی از عناوینی که در توصیف برخی از راویان به کار رفته، وکیل بودن از سوی ائمه است. در مباحث رجالی دلالت چنین وکالتی بر وثاقت راوی ارزیابی شده است. برخی مانند آقای خویی این دلالت را به دلیل امکان توکیل شخص فاسق در امور مالی انکار می کنند؛ ولی با توجه به مجموع مطالب موجود در منابع اصیل، به نظر می رسد که وکالت در زمان ائمه متاخر-به خلاف عناوینی مثل خادم- از معنای لغوی خارج و تبدیل به یک اصطلاح تشکیلاتی شده است. وکالت در واقع منصبی است که دارای شئون مهمی از جمله جانشینی معصوم، وساطت بین مردم و معصوم و لازم الاطاعه بودن را داشته اند و انجام معجزات توسط آنها بسیار عادی بوده است؛ با توجه به این نکات وکالت از سوی ائمه بسیار بالاتر از توثیق بوده است و حتی اگر چنین شئونی را نیز برای وکلا قائل نباشیم و آن را محدود به امور مالی کنیم، نیز دلالت بر توثیق راوی خواهد داشت.
بررسی نسبت اسماعیل بن ابی زیاد شامی صاحب تفسیر و اسماعیل بن مسلم سکونی راویِ امام صادق (ع)
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
165-200
حوزه های تخصصی:
اسماعیل بن ابی زیاد مسلم سکونی از راویانِ پرکارِ احادیث منسوب به امام صادق است که اطلاعات چندانی از او برجای نمانده است. با توجه به شهرتِ او به عامی بودن، انتظار می رود که در منابع عامه، اطلاعات قابل توجهی درباره وی وجود داشته باشد. در منابعِ رجالی عامه، چند عنوانِ نزدیک به هم یاد شده که یکی از آنها «اسماعیل بن ابی زیاد الشامی» صاحبِ تفسیر است. در این مقاله، قرائن و موانعِ متحد شمردن «اسماعیل بن ابی زیاد الشامی» و «اسماعیل بن مسلم السکونی» بررسی شده است. شواهدی همچون تصریحِ رجالیان، اشتراک مشایخ و مشابهتِ احادیث بر یگانگی آن دو دلالت دارد. مهم ترین مانعِ اتحاد، کوفی بودن سکونی است که قرائنی بر قابل جمع بودن آن با نسبتِ شامی ارائه شده است. اثباتِ اتحادِ اسماعیل بن ابی زیاد شامی و اسماعیل بن مسلم سکونی می تواند زمینه را برای شناخت دقیق تر و صحیح تر سکونی از طریق میراث او در منابعِ عامه فراهم کند.
از «ابن مسرور لَحام» تا «ابن قولویه فقیه» رمز گشایی از هویت یک راوی
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
51-106
حوزه های تخصصی:
یکی از استادانی که شیخ صدوق از وی روایات فراوانی را گزارش نموده است دانشوری است به نام «جعفربنمحمّدبنمسرور» که از وی هیچ شرح حالی در دست نیست. برخی دانشمندان ادعا کردهاند که وی همان «جعفربنمحمّد بنقولویه» محدّث معروف شیعه است. این نوشتار به نقد این دیدگاه میپردازد. نگارنده چند دلیل برای ردّ این ادعا فرادید مینهد که از آن جمله است: درگذشت «ابنمسرور» پیش از «ابنقولویه»، تفاوت آشکار میان مشایخ «ابنمسرور» و «ابنقولویه»، اختلاف طبقۀ شاگردان ابنقولویه با شاگردان ابنمسرور و قرائن پیرامونی آن، ناهمگونی روشن میان اسناد ابنمسرور و ابنقولویه و سرانجام تفاوتهای گسترده میان اسناد شیخ صدوق و ابنقولویه.
تفسیر عباره العُدّه فی أحادیث العامّه
منبع:
پژوهش های رجالی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
129-144
حوزه های تخصصی:
خضع موضوع شروط وثاقه الرواه لبحث و دراسه معمقتین. أحد الفروع المنبثقه عن هذا المبحث، اعتبار ووثاقه رواه العامه (أهل السنّه). و فی هذا السیاق تضاربت الآراء واختلفت حول إحدى فقرات كتاب العدّه فی الأصول للشیخ الطوسی٬ یقول مطلع هذه الفقره: «امّا العداله المراعاه فی ترجیح أحد الخبرین علی الآخر فهی أن یکون الراوی معتقداً للحقّ مستبصراً، ثقه فی دینه، متحرّجاً من الکذب، غیر متّهم فیما یرویه...». وفی ضوء تحلیل هذه الفقره تم الاستدلال لوثاقه رواه العامه مثل حفص بن غیاث، غیاث بن کلوب، نوح بن دراج و السکونی. یقوم المقال الحالی بتفكیك عبارات هذه الفقره ثم یحلّل الآراء بشأنها و یقیّم مختلف أبعاد الموضوع.
وثاقت مشایخ ابن ابی عمیر، صفوان و بزنطی بر پایه توثیق عام طوسی در عدّه
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
5-40
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در علم رجال توثیق مشایخ ابن ابی عمیر، صفوان و بزنطی است که از شهادت طوسی به دست آمده است. ایشان شهادت داده است که برخی راویان از جمله این سه راوی از غیر ثقه نقل نمی کنند. به این توثیق عام، اشکالاتی وارد شده است که به تمامی آنها در این مقاله پاسخ داده شده است. مهم ترین اشکال، مواردی است که این راویان از غیر ثقه نقل کرده اند. با احصای تمامی آنها مجموع این نقض ها به 83 مورد رسیده است که به تمامی آنها -به جز نقض به نقل راویان سه گانه از عبدالله بن بکیر- پاسخ داده شده است. این پاسخ ها شامل: عدم ثبوت نقل، عدم ثبوت تضعیف، عدم حجیت تضعیف، عدم دلالت تعبیر رجالی بر تضعیف، نقل در حال استقامت و... هستند. با جواب از این اشکالات اثبات می شود که نقل این سه راوی از شخصی نشان از توثیق اوست، هر چند که تنها یک روایت از او داشته باشند.
پژوهشی تطبیقی میان حجیت موقوفات و مضمرات
منبع:
پژوهش های رجالی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
145-160
حوزه های تخصصی:
«موقوفات» و «مضمرات» دو گونه از روایات هستند که در عدم تصریح به نام امام یا معصوم اشتراک دارند و از این روی اسناد این دو گونه روایت به معصومین مورد تردید و بحث و نظر قرار گرفته است. این مقاله به واکاوی این موضوع پرداخته است و با دلایل مختلف ثابت نموده است که این اسناد در مضمرات صحیح است، اما در موقوفات این طور نیست و ادله موجود توان اثبات این استناد را ندارد.
اعتبار نسخ مصادر جوامع حدیثی
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
127-146
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش محوری مکتوبات پیشین در شکلگیری جوامع حدیثی، احراز اصالت نسخههایی که مورد استفادۀ مؤلفان جوامع قرار گرفته، اهمیت بهسزایی دارد. موضوعاتی چون انتساب نادرست نسخه، تصحیفات تأثیرگذار در معنا و دسّ و تحریف در نسخه، احراز اصالت نسخه را با مشکل مواجه میکند. با این حال، بر اساس شواهدی چون دقت محدّثان در انتساب نسخه و توجه آنها به مسألۀ اختلاف نسخ و اهتمام به تحمّل احادیث به طرق معتبر، میتوان ادعای اطمینان به اصالت نسخههای منابع جوامع حدیثی متقدم را مطرح نمود. در صورت تمامیت این شواهد، اطمینان حاصل، در نوع موارد و در صورتی است که قرینهای بر خلاف آن نباشد. در صورت عدم تمامیت نیز میتوان این شواهد را به عنوان قرینۀ عامهای که در کنار قرینه یا قرائن دیگر، موجب اطمینان میشود، تلقی کرد. ضمن بررسی این شواهد، به اموری چون منشأ اختلاف متقدمان در مسألۀ انتساب و منشأ اختلاف نسخ کتب حدیثی پرداخته میشود.
نگرشی نو به واقفه اصحاب امام کاظم (ع) در رجال طوسی
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
77-104
حوزه های تخصصی:
طوسی در کتاب رجال خویش در ذیل اصحاب امام کاظم افرادی را به عنوان واقفی معرفی کرده است؛ اما نسبت به این افراد در کتب سایر رجالیان و از جمله خود شیخ در فهرست اختلاف نظرهایی وجود دارد. پرسشی که مطرح می شود این است که گزارش های ایشان درباره واقفه تا چه میزان صحیح است؟ همچنین با توجه به مبانی مختلف حجیت قول رجالی آیا می توان به این گزارش ها اعتماد کرد یا خیر؟ از آنجا که طبق برخی مبانی در حجیت خبر واحد، مذهب راوی در حجیت خبر او تأثیرگذار است و همچنین در بحث تعارض، امامی بودن به عنوان یکی از مرحجات مطرح است، مشخص بودن مذهب راوی اهمیت فراوانی دارد. نسبت به پرسش نخست با مراجعه به سایر گزارش های رجالی و مقایسه آنها با گزارش طوسی، نادرستی گزارش ایشان در برخی موارد اختلافی، آشکار می شود و در برخی موارد صحت آن مورد تردید جدی است. نسبت به پرسش دوم نیز باید گفت اعتماد به قول شیخ به تنهایی بنابر هیچ یک از اقوال در حجیت آرای رجالی قابل اثبات نیست.
واکاوی سبک کلینی در روایت از بصائر الدرجات و نقش آن در تعیین مؤلف کتاب و تصحیح روایات مشترک
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
201-244
حوزه های تخصصی:
کتاب کافی کلینی و کتاب بصائرالدرجات صفار دو اثر مهم در روایات امامیه در زمینه جایگاه امامت هستند. بیش از 400 حدیث مشترک در دو کتاب فوق به چشم می خورد؛ اما در سند بیش از 90% این احادیث در کافی نام صفار نیامده است و تفاوت هایی در اوایل اسناد و گاه متون روایات مشترک وجود دارد. مطالعه پیش رو به این پرسش می پردازد که آیا شواهدی از توجه کلینی به کتاب بصائر، بیش از موارد یادکردش از صفار وجود دارد؟ این نوشتار با تطبیق و مقایسه اخبار دو کتاب نشان داده که کلینی ضمن استفاده از بصائر، محتملاً با مراجعه به منابع بصائر یا با اتکا به سماع های خود از دیگر مشایخ، اسنادی متفاوت آورده است. در نهایت آماری تفصیلی در وضعیت اخبار مشترک دو کتاب ارائه شده که بنابر آن، قرائن مؤید استفاده کافی از بصائر در بیش از 60% از اخبار مشترک است. از جمله فوائد مهم این پژوهش کمک به تصحیح اسناد و متون و نیز نقد برخی دیدگاه های جدید در نادرستی نسبت بصائر به صفار است.
نگاهی دوباره به نظریه دلالت اکثار بر وثاقت
منبع:
پژوهش های رجالی سال چهارم ۱۴۰۰ شماره ۴
113-134
حوزه های تخصصی:
مکتب اعتبارسنجی متأخرین که میراثدار مکتب حله در چگونگی رویارویی با احادیث است، با چالشهایی روبرو است. از مهم ترین آن می توان به فقدان توصیف بسیاری از روایان نقش آفرین در انتقال احادیث شیعه، در منابع نخستین رجالی اشاره کرد. توثیقات عام از جمله راهکارها برای رهایی از این چالش است. از میان توثیقات عام، نظریه اکثار، بستر مناسبی برای توثیق بسیاری از راویان مجهول یا تضعیف شده به شمار میرود. در کلمات بزرگان سه بیان برای این نظریه به چشم میخورد که گسترده ترین آن منسوب به سیدموسی شبیری زنجانی است؛ بنابر این بیان اگر یک راوی ثقه جلیل القدر که عادت به نقل از ضعفاء ندارد، به فراوانی از یک راوی ناشناخته نقل روایت کند، فراوانی نقل وی کاشف از وثاقت استاد در نزد راوی مکثِر است. دو دلیلِ اعتبار و حساسیت دانشمندان رجالی در اطلاع رسانی، پشتوانه بنیادین بیان مزبور است. به نظر میرسد مجموعه تقریرات سهگانه با سه ابهام عام و تقریر ویژه سیدموسی شبیری نیز با شش ابهام خاص روبرو است؛ بنابراین پیش از برطرف شدن این ابهامات، نمیتوان نظریه اکثار را به عنوان ضابطهای کلی از توثیقات عام پذیرفت.
شخصیت حدیثی رجالی سکونی در منابع فریقین با تأکید بر میراث حدیثی او
منبع:
پژوهش های رجالی سال پنجم ۱۴۰۱ شماره ۵
111-154
حوزه های تخصصی:
اسماعیل بن ابی زیاد سکونی، از اصحاب امام صادق است که تعداد فراوان روایات او، سبب شده شناخت شخصیتش برای فقیهان شیعه بسیار مهم تلقی شود؛ اما کمبود اطلاعات از او، وضعیت را دشوار کرده است. تعیین عناوین سکونی در منابع شیعه و عامه و بررسی مشایخ، روایان و روایات مشترک، روشن کرد که سکونی در موصل عهده دار منصب قضاوت بوده است. از نظر وثاقت، روایات سکونی بدون اشکال، قابل اعتماد است و متقدمان شیعه در این زمینه اختلافی ندارند؛ اگرچه بین عامه اتفاق وجود دارد که سکونی ضعیف است. اما در مورد مذهب او بین رجالیان شیعه اختلاف بیشتری دیده می شود. این اختلاف در تعیین باور متقدمان، به ویژه شیخ طوسی نیز پیش آمده است؛ بررسی ها نشان داد شرایط سیاسی دوره سکونی و اختلاف او با هارون الرشید، سبب مخفی ماندن گزارش های تاریخی در مورد او شده است؛ بنابراین بهترین راه برای آگاهی از شخصیت رجالی-حدیثی او بازخوانی میراث حدیثی اش شناخته شد. تفسیری که به او منتسب است و روایات وی در منابع شیعی، مهم ترین آثار او محسوب می شوند؛ بررسی این دو اثر و سایر شواهد، نشان داد با توجه به مسئله تقیه، قرائن شیعه بودن او قوی تر از قرائن عامی بودنش است.
بازخوانی انتقادات متأخران بر ابن غضائری در جرح غالیان
منبع:
پژوهش های رجالی سال پنجم ۱۴۰۱ شماره ۵
33-68
حوزه های تخصصی:
تا سده یازدهم، استناد به تضعیفات رجالیان قدیم، میان عالمان امامی رایج بود. اما از زمان محمدتقی مجلسی، نگاهی منفی به تضعیفات و شخص ابن غضائری شکل گرفت. بیش از همه، نوه مجلسی، وحید بهبهانی تخطئه تضعیفات مرتبط با غلو را رواج داد. آنان بیشترِ تضعیفات، و حتی بسیاری از تضعیفات غیراختلافی متقدمان را نتیجه سستیِ باورهای خودِ تضعیف گران و کم تحملی شان نسبت به معارف امامان دانسته اند. پرسش مقاله این است که آیا منتقدان تضعیفات، شواهد مقبولی بر این نسبت عقیدتی به متقدمان و تأثیر آن در تضعیفات دارند؟ در این راستا دلایل منتقدان، و کلمات ابن غضائری تحلیل، و با اطلاعات منابع شیعه و غالیان، درباره متهمانی که متقدمان درباره شان اختلاف نکرده اند، مقایسه شده است. بنا بر کلام رجالیان قدیم، تضعیفات، دلایل تاریخی، جریان شناسی و کلامی دیگری داشته اند. متأخران از ادله گسترده غلو پیشوایان غالی، مانند ابن مهران، اسحاق بصری و خصیبی آگاه نبوده، و بی توجه به منابع غلو و پیچیدگی های آن، بر ابن غضائری تاخته اند. همچنین، ابن غضائری با دسترسی به منابع سری خطابیه، به ناشناختگی برخی راویان مختص به منابع غالی اشاره کرده که کتب نویافته نصیریه نیز غالیانه ترین مضامین را از الوهیت و بابیت تا تکفیر امامیان، از همین راویان نقل می کنند. اما در مکتب وحید بهبهانی، این ناشناختگان را با تکلف، بر راویان برخی اسانید نادر در منابع امامی تطبیق داده اند. بر پایه این شواهد، قضاوت ابن غضائری واقع بینانه و حتی محتاطانه است.
واکاوی مبانی و رویکردهای رجالی آیت الله میرزا جواد تبریزی
منبع:
پژوهش های رجالی سال پنجم ۱۴۰۱ شماره ۵
179-200
حوزه های تخصصی:
از جمله پیش نیازهای لازم برای فهم روش علمی یک فقیه، دستیابی به مبانی وی در علوم مختلف، از جمله علم رجال است. در این میان بازیابی مبانی و رویکرد رجالی میرزا جواد تبریزی، از آن جهت که ایشان میراث دار محقق خویی در قم، و از استادان صاحب سبک در دانش های فقه، اصول و رجال به شمار می آمد، مهم می نماید. مقاله پیش رو، با بهره گیری از تقریرات، آثار فقهی، اصولی و رجالی ایشان، روشن می سازد که ایشان در پذیرش خبر واحد، به وثاقت سندی باور داشته، و تضعیف یک راوی را در سند روایت، موجب تضعیف روایت می داند. همچنین حجیت قول رجالی را از باب شهادت و اخبار می پذیرد و بر این باور است که مخبرِ به وثاقت، باید ثقه و شهادتش حسی باشد. ایشان در مبانی رجالی خود به میزان چشمگیری متأثر از محقق خویی است. همچنین برخی توثیقات عام را همچون قاعده توثیق مشایخ نجاشی پذیرفته، و برخی را مانند توثیق مشایخ اصحاب اجماع قابل پذیرش نمی داند. نیز نسبت به برخی کتب حدیث و رجال، ملاحظاتی ویژه داشته و در بعضی موارد، انتساب آنها را به مؤلف مورد تردید قرار می دهد. در این مقاله همچنین به برخی فوائد رجالی در نوشته های ایشان اشاره شده است.