مدعای محوری آن بخش از مناظرة مرو، که میان امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و بزرگان دو دین مسیحیت و یهودیت رخ داد، انگارة «الوهیت حضرت عیسی علیه السلام» است. در این مناظره، امام علیه این مدعا سه دسته استدلال اقامه فرمودند: استدلال های مستقیمی در نفی الوهیت حضرت عیسی علیه السلام، استدلال هایی در اثباتِ نبوت ایشان و استدلال هایی در اثباتِ نبوت حضرت محمد صلی الله علیه السلام. هریک از این سه دسته، به مثابه پشتوانة دیگری در نقضِ «وضع» مناظره عمل می کند. مدعای جاثَلیق، به عنوان طرفِ نخست مناظره الوهیت حضرت عیسی علیه السلام است. امام علیه السلام «وضع» را تشخیص داده و با فراست، پس از طرح چند پرسش و پاسخ، ضمن نفی این انگاره، «وضع» را به «عیسی علیه السلام و محمد صلی الله علیه السلام پیامبر هستند» تغییر می دهند. این پژوهش به شیوة تحلیل محتوا، متکفل تحلیل استدلال های امام در این محورهاست. در این مناظره، به مقتضای بحث و درخواست طرفِ مناظره، ظرف استدلال های امام علیه السلام را استناد به «عقل» و «کتاب مقدس» تشکیل می دهد. ایشان با اقامة دو استدلال قیاسی، به نفی الوهیت مسیح علیه السلام می پردازند، آن گاه با استناد به چهار فراز از کتاب مقدس و یک استدلال عقلی، سه محور بعدی را اثبات می کنند. استنادهای امام علیه السلام با رجوع به ویرایش های مختلف کتاب مقدس بررسی شده و ضمن مشخص نمودن مواضعِ نقل قول ها، اختلاف های احتمالی تحلیل شده است.
تبعیّت و اطاعت بی چون و چرا از پیامبر اکرم(ص)، امری شرعی و عقلی می باشد، چون اگر بنا باشد که هر کس طبق سلیقة خویش عمل نماید و هر جا که سخنان پیامبر(ص) موافق امیال نفسانی و دنیایی وی بود، طبق آن عمل کند و اگر در مواردی که کلام رسول اکرم(ص)، وفق مرادش نبود، بدان توجّه ننماید و در پی مخالفت برآید، بی شک چنین کسی پیرو شریعت مقدّس اسلام نباشد، گرچه به ظاهر خود را مؤمن قلمداد نماید. در واقع، چنین انسانی منافق یا جاهل به حقیقت دین می باشد که در هر دو صورت، خارج از زمرة مؤمنان است. جاهل را باید متنبّه نمود و از فتنه گری منافق باید دوری جست و در صورت امکان، باید او را به مؤمنان معرّفی کرد و آگاهی داد. این جستار در پی آنست که به اختصار و با استناد به آیات و روایات، وجوب اطاعت پیامبر اکرم(ص) و دیگر معصومان، علیهم السّلام، و حرمت مخالفت با اقوال و اعمال آن حضرات را در حدود یک مقاله بیان نماید و آثار و عواقب آزار و مخالفت با آنان را به رشتة تحریر کشد.
همان گونه که اندیشمندان بزرگ اسلامی، اعم از دانشمندان امامیه و عالمان اهل سنت، بر این حقیقت اذعان کرده اند، امیرمؤمنان(ع) در تمامی علوم اسلامی ازجمله صرف و نحو، بلاغت، فقه، علوم قرآن و حدیث، اخلاق و دانش کلام و حکمت الهی و عرفان اسلامی،... سرآمد همگان درطول تاریخ بوده است.
دانش اخلاق را علم و فنی تعریف کرده اند که در آن از شناخت خیر و شر بحث می شود تا انسان به انتخاب خیر ملزم شود. این دانش سرنوشت ساز دربین سایر دانش های دیگر اهمیت والایی دارد و بر این اساس، بررسی آن، حساسیت و اهمیت ویژه ای می یابد.
در این مقاله کوشش شده است ضمن معرفی این دانش، پاره ای از فضایل و رذایل اخلاقی بیان و از دو جنبه اخلاق فردی و اجتماعی بررسی شود؛ همچنین، بعضی از زیرشاخه های اخلاق فردی مانند تقوا، صدق و راستی و عُجب و نیز برخی از زیرشاخه های اخلاق اجتماعی مانند ادای امانت، تواضع و عدالت مطرح و دیدگاه های امیرالمؤمنین(ع) و عملکرد آن حضرت(ع) در این زمینه از هر دو بُعد نظری و عملی بیان و وجود ملکات و حالات ارزنده نفسانی در وجود حضرت(ع) توصیف و درنهایت به این مطلب دست یافته شود که اندیشه های ناب محمدی(ص) در وجود امیرالمؤمنین(ع) بارور شده و آن حضرت(ع) با عمل به آنچه که به آن علم یافته و اندیشه های نورانی که در وجودش شکوفا شده بود، درپی اثرگذاری آن اندیشه در افکار مردم جامعه زمان خود و پس از آن بوده است.
ارتباط خدا با رسول اکرم ص از موضوعاتی است که چند و چون آن همیشه مورد بحث و گفت وگوی دین داران بوده است. واژه وحی در ادبیات روایی اهمیت به سزایی دارد و آنچه در منابع حدیثی فریقین در این رابطه از پیامبرص، امامان : و یا صحابه و تابعان نقل شده همچنان بهترین آبشخور برای دستیابی به گزاره وحی بر پیامبرص در متون دینی است و نیز روشن گر معنا و بیان گر انواع آن است. بنا بر این با بررسی متون حدیثی به عنوان منبع مهم معرفتی، می توان به شناخت کاربردهای وحی دست یافت. ازاین رو، در نوشتار حاضر، که بر اساس روش توصیفی و شیوه کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل و تبیین داده هاست، به تعریف وحی و مهم ترین کاربردهای وحی بر پیامبر ص دراحادیث پرداخته می شود که عبارتند از: چگونگی اولین وحی، نقش فرشته در وحی، اقسام وحى، انواع برخورد با فرشته، علائم حدوث وحی، مواقع فرود وحی.
برای شناخت شخصیت امام مهدی به مقتضای شیوه تطبیقی، میتوان بر نقاط مشترک شیعه و اهل تسنن تکیه کرد و در پی آن، با تحلیل اوصاف امام در مدارک فریقین و نیز تبیین رسالت امام، از برخی ابعاد وجودی ایشان آگاه شد. از جمله نقاط مشترک فریقین در این باره این آموزه هاست: امام مهدی از «اهل بیت» رسول خداست و رسالت ایشان «احیاگری» دین حق است.
این مقاله با تحلیل و تبیین این دو آموزه، کوشیده است شخصیت امام را بازشناساند و بر عنوان موعود موجود تاکید ورزد.