غدیر از نگاه چهارده خورشید
منبع:
فرهنگ کوثر 1378 شماره 25
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی وحی و نبوت و امامت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر زمانها و مکان های مقدس در احادیث
آرشیو
چکیده
متن
اساس مذهب تشیع بر دو حدیث پایه گذارى شده است: یکى حدیثثقلین (1) ، که پیامبراکرم(ص) در کمتر از نود روز در چهار مکانآن را به مردم گوشزد کرد; دیگرى حدیث غدیر. مىتوان گفتحدیثدوم مکمل حدیث اول است.
سفارش بیش از حد پیامبر(ص) در بارهقرآن و عترت و نیز اصرار آن حضرت بر امامت و جانشینىامیرمومنان(ع) نشان دهنده این حقیقت است که حضرت نگران آشوبىبود که امت اسلامى بعد از وى با آن رو به رو مىشود.
اهمیت دادنبه غدیر، اهمیت دادن به رسالت پیامبرگرامى اسلام(ص) است. مادراین مقاله واقعه غدیر را از زبان عارفان واقعى غدیر یعنىپیامبر(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام) مورد مطالعه قرارمىدهیم.
رسول خدا و غدیر
شیخ صدوق در کتاب «امالى» از امام باقر(ع) و آن حضرت از جدشچنین نقل مىکند: روزى رسول گرامى اسلام(ص) به امیرمومنان(ع)فرمود: اى على، خداوند آیه «یاایهاالرسول بلغ ما انزل الیکمن ربک» (2) را در باره ولایت تو بر من نازل کرد. اگر آنچه بهمن امر شده تبلیغ نکنم، عملم باطل است و کسى که خدا را بدونولایت تو ملاقات کند، کردارش باطل است. اى على، من جز سخنخدانمىگویم. (3)
امام على و غدیر
سلیم بن قیس هلالى به بیعت امیرمومنان(ع) باابوبکر اشاره کرده،مىگوید: «ثم اقبل علیهم علىفقال: یا معشرالمسلمین والمهاجرین و الانصار انشد کم الله اسمعتم رسول الله یقول یومغدیرخم کذا و کذا فلم یدع شیئا قال عنه رسول الله الا ذکرهمایاه قالوا نعم» (4)
پس على(ع) به مردم فرمود: اى مسلمانان ومهاجران و انصار، آیا نشنیدید که رسول خدا(ص) روز غدیرخم چنینو چنان فرمود. سپس تمام چیزهایى را که پیامبر(ص) در آن روزفرموده بود به مردم یاد آورى کرد. همگى گفتند: آرى.
در این زمینه مىتوان به استدلالهاى امیرمومنان على(ع) اشارهکرد. از جمله استدلال آن حضرت براى ابوبکر که فرمود: بر اساسحدیث پیامبر(ص) در روز غدیر، آیا من مولاى تو و هر مسلمانىهستم یا تو؟ ابوبکر گفت: شما. (5)
ابى الطفیل مىگوید: در روزشورا در خانه بودم و شنیدم که على(ع) گفت: آیا غیر از من کسىدر میان شما هست که پیامبر(ص) به او گفته باشد: «من کنت مولاهفعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.» همگى گفتند:نه. (6)
حضرت زهرا(س) و غدیر
ابن عقده در کتاب معروفش «الولایه» از محمد بن اسید چنینروایت کرده است: از فاطمه زهرا پرسیدند: آیا پیامبر(ص) پیش ازرحلتش در باره امامت امیرمومنان چیزى فرمود؟
آن حضرت جواب داد: «و اعجباانسیتم یوم غدیرخم;» (7) شگفتا! آیا روز غدیرخم را فراموش کردید؟!
فاطمه بنت الرضا از فاطمهبنت الکاظم(ع) و او از فاطمه بنت الصادق(ع) چنین نقل کرد: امکلثوم، دختر فاطمه زهرا(س) نقل کرد که پیامبر در روز غدیرفرمود: «من کنت مولاه فعلى مولاه» (8)
امام حسن مجتبى(ع) و غدیر
ازامام جعفر صادق(ع) چنین روایتشده است: امام حسن(ع) هنگامىکه مىخواستبا معاویه آتش بس اعلام کند، به او فرمود: امت مسلمان از پیامبر(ص) شنیدند که در باره پدرم فرمود: «انهمنى بمنزله هارون من موسى»; همچنین دیدند که پیامبر(ص) وى رادر غدیرخم به عنوان امام نصب فرمود. (9)
امام حسین(ع) و غدیر
سلیم بن قیس مىنویسد: امام حسین(ع) قبل از مرگ معاویه خانهخدا را زیارت کرد. سپس بنىهاشم را جمع کرده فرمود: آیامىدانید پیامبر اکرم(ص) على(ع) را در روز غدیر خم نصب کرد؟
همگى گفتند: آرى. (10)
امام زین العابدین(ع) و غدیر
ابن اسحاق، تاریخ نویس معروف، مىگوید: به على بن حسین گفتم:«من کنت مولاه فعلى مولاه» یعنى چه؟ حضرت فرمود: «اخبرهم انهالامام بعده»; به آنها خبر داد که اوست امام بعد از خودش. (11)
امام محمد باقر(ع) و غدیر
ابان بن تغلب مىگوید: از امام باقر(ع) در باره گفته پیامبر:«من کنت مولاه فعلى مولاه» پرسیدم: حضرت فرمود: اى اباسعید،پیامبر فرمود: امیرمومنان در میان مردم جانشین من خواهدبود. (12)
امام جعفرصادق(ع) و غدیر
زید شحام مىگوید: نزد امام صادق بودم، مردى معتزلى از وى درباره سنت پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: هر چیزى که فرزند آدم بهآن نیاز دارد (حکم آن) در سنتخدا و پیامبر(ص) وجود دارد وچنانچه سنت نبود، خداوند هرگز بر بندگان احتجاج نمىکرد.
مرد پرسید: خداوند با چه چیزى بر ما احتجاج مىکند؟
حضرت فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى ورضیت لکم الاسلام دینا»; بدین وسیله ولایت را تمام گردانید واگر سنتیا فریضه تمام نبود، خدا به آن احتجاج نمىکرد.(13)
امام موسى کاظم(ع) و غدیر
عبدالرحمن بن حجاج از حضرت موسى بن جعفر(ع) در باره نماز درمسجد غدیرخم (14) پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: «صل فیه فان فیهفضلا و قد کان ابى یامربذلک» (15) ; نماز بخوان، بدرستى که درآن فضل فراوان وجود دارد و پدرم به آن امر مىکرد
امام رضا(ع) و غدیر
محمد بن ابى نصر بزنطى مىگوید: خدمت امام رضا(ع) بودم، درحالى که مجلس پر از جمعیتبود و با یکدیگر درباره غدیر گفتگومىکردند، برخى از مردم این واقعه را منکر شدند; امام فرمود:پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمانمشهورتر است تا میان اهل زمین. سپس فرمود: اى ابى نصر، «اینماکنت فاحضر یوم الغدیر»; هرکجا که هستى در این روز نزدامیرمومنان(ع) باش. بدرستى که در این روز خداوند گناه شصتسالاز مردان و زنان مومن و مسلم را مىآمرزد و دو برابر آنچه درماه رمضان از آتش دوزخ مىرهاند; در این روز آزاد مىکند... سپسفرمود: «والله لوعرف الناس فضل هذا الیوم بحقیقه لصافحتهمالملائکه کل یوم عشر مرات» (16) اگر مردم ارزش این روز رامىدانستند، بىتردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحهمىکردند.
امام محمد جواد(ع) و غدیر
ابن ابى عمیر از ابو جعفرثانى(ع) در ذیل آیه «یا ایهاالذینآمنوا اوفوا بالعقود» (17) چنین روایت کرد: پیامبر گرامى(ص)در ده مکان به خلافت اشاره(ص)رده است; سپس آیه «یا ایهاالذینآمنوا اوفوا بالعقود» نازل شد. (18)
در توضیح این روایتبایدگفت: آیه یاد شده در اول سوره مائده است. این سوره، آخرینسورهاى است که بر قلب نبىاکرم(ص) نازل شد. در این سوره، «آیهاکمال» و «آیه تبلیغ، که ناظر به واقعه غدیر است، وجوددارد.
امام هادى(ع) و غدیر
شیخ مفید، در کتاب شریف ارشاد، زیارت امیرمومنان على(ع) را ازامام حسنعسکرى(ع) و آن امام از پدرش نقل مىکند و مىگوید: امامجواد(ع) در روز عید غدیر، حضرت على(ع) را زیارت کرد و فرمود:«اشهد انک المخصوص بمدحهالله المخلص لطاعهالله ...»; شهادتمىدهم که مدح خدا به تو اختصاص دارد و در طاعت او مخلصى.
سپس مىفرماید: خداوند حکم فرمود: «یا ایهاالرسول بلغ ما انزلالیک من ربک و ان لم تفعل فمابلغت رسالته و الله یعصمک منالناس.»
آنگاه ادامه مىدهد: پیامبر(ص) خطاب به مردم کرد و ازآنها پرسید: آیا آنچه برعهده داشتم، ابلاغ کردم؟
همگى گفتند:آرى.
سپس فرمود: خدایا گواه باش! بعد از آن فرمود: «الست اولىبالمومنین من انفسهم؟ فقالوا بلى فاخذ بیدک و قال من کنت مولاهفهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر مننصره و اخذل من خذله;» آیا من به مومنان از خود آنهاسزاوارتر نیستم؟ گفتند: بله. پس از آن دست على(ع) را گرفت وفرمود: هرکس من مولاى اویم، این على مولاى اوست... (19)
امام حسن عسکرى(ع) و غدیر
حسن بن ظریف به امام حسن عسکرى(ع) نامه نوشت و پرسید: گفتهپیامبر «من کنت مولاه فعلى مولاه» یعنى چه؟ حضرت در پاسخفرمود: «اراد بذلک ان جعله علما یعرف به حزب الله عندالفرقه»; خداوند اراده فرمود که این جمله، نشان و پرچمى باشدتا حزب خدا هنگام اختلافها با آن شناخته شود.
اسحاق بن اسماعیل نیشابورى مىگوید: حضرت حسنبن على(ع) بهابراهیم چنین نوشت: خداوند متعال با منت و رحمتخویش واجباترا بر شما مقرر کرد. این کار به سبب نیاز او نبود، بلکه رحمتاو بود که متوجه شما شد. هیچ معبودى جز او وجود ندارد; اوچنان کرد تا ناپاک را از پاک جدا سازد و اندرون شما رابیازماید تا به سوى رحمت او پیش بگیرد و منازل شما در بهشتمعین شود.از اینرو، حج و عمره، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه و ولایترا بر شما واگذار کرد و درى را فرا راهتان قرار داد تا درهاىدیگر واجبات را باز کنید; کلیدى را براى یافتن راه خود قرارداد. اگر محمد و جانشینان او از فرزندش نبود، شما مانندحیوانات سرگردان مىماندید و هیچ واجبى از واجبات را فرانمىگرفتید. مگر مىتوان از غیر در، وارد مکانى شد؟ وقتى خداوندبه سبب تعیین اولیا پس از پیامبر(ص)، نعمتخود را بر شما تمامکرد، فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى ورضیت لکم الاسلام دینا» (20) امروز دینتان را کامل و نعمتخودرا بر شما تمام کردم و راضى شدم که اسلام دین شما باشد.سپس براى اولیاى خود برگردن شما حقوقى قرار داد و به شمافرمان داد حقوق آنها را ادا کنید تا زنان و اموال و خوراک وآشامیدنیها بر شما حلال باشد و به واسطه آن برکت و رشد و ثروترا به شما بشناساند و اطاعت کنندگان شما را به واسطه غیبتبشناساند... (21)
امام زمان(ع) و غدیر
در دعاى ندبه که ظاهرا منسوب به آن حضرت است چنین مىخوانیم:
«... فلما انقضت ایامه اقام ولیه علىبن ابى طالب صلواتکعلیهما و آلهما هادیا اذکان هوالمنذر و لکل قوم هاد فقال والملاء امامه من کنت مولاه فعلى مولاه.. .»
پىنوشتها:
1- حدیث ثقلین در بیشتر منابع اهل سنت وارد شده است. ما بهپارهاى از آنها اشاره مىکنیم:
السنه شیبانى، ص337 و629 ح 1551; صحیح ترمذى، ج 5، ص663;سنن کبرى بیهقى، ج 10، ص 114; المستدرک، حاکم نیشابورى، ج3،ص 110; فضائل الصحابه، احمد بن حنبل، ج 1، ص 171 و ج 2، ص588; سنن ابىداود، ج 2، ص 185; طبقات کبرى، ابن سعد، ج 2، ص194;صحیح مسلم، ج 4، ص1873.
2- سوره مائده، آیه 71.
3- امالى شیخ صدوق، مجلس، 74، ص 400.
4- کتاب سلیم بن قیس هلالى، نشر موسسه بعثت، ص 41.
5- خصال شیخ صدوق، ص 505، باب اربعین، ج 30.
6- امالى شیخ صدوق، ج 1، ص 342.
7- اثبات الهداه، حرعاملى، ج 2، ص 112، ح473; مناقب ابن شهرآشوب، ج3، ص 2625.
8- اثبات الهداه، ج 2، ص 112; احقاق الحق، ج16، ص 282.
9- امالى شیخ صدوق، ج 2، ص 171.
10- سلیم بن قیس، ص 168.
11- معانى الاخبار، ص 65; بحارالانوار، ج37، ص223.
12- معانى الاخبار، ص66.
13- تفسیر برهان، ج 1، ص446.
14- در باره اهمیت این مسجد به مجله میقات حجشماره 12مراجعه شود.
15- اصول کافى، ج 4، ص566.
16- تهذیب الاحکام، شیخ طوسى، ج6، ص 24، ح 52; مناقب ابنشهرآشوب، ج3، ص 41.
17- سوره مائده، آیه 1.
18- تفسیرقمى، ج 1، ص 160.
19- بحارالانوار، ج 100، ص363.
20- همان، ج37، ص223.
21- علل الشرائع، ج 1، ص249، باب 182، ح66.
سفارش بیش از حد پیامبر(ص) در بارهقرآن و عترت و نیز اصرار آن حضرت بر امامت و جانشینىامیرمومنان(ع) نشان دهنده این حقیقت است که حضرت نگران آشوبىبود که امت اسلامى بعد از وى با آن رو به رو مىشود.
اهمیت دادنبه غدیر، اهمیت دادن به رسالت پیامبرگرامى اسلام(ص) است. مادراین مقاله واقعه غدیر را از زبان عارفان واقعى غدیر یعنىپیامبر(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام) مورد مطالعه قرارمىدهیم.
رسول خدا و غدیر
شیخ صدوق در کتاب «امالى» از امام باقر(ع) و آن حضرت از جدشچنین نقل مىکند: روزى رسول گرامى اسلام(ص) به امیرمومنان(ع)فرمود: اى على، خداوند آیه «یاایهاالرسول بلغ ما انزل الیکمن ربک» (2) را در باره ولایت تو بر من نازل کرد. اگر آنچه بهمن امر شده تبلیغ نکنم، عملم باطل است و کسى که خدا را بدونولایت تو ملاقات کند، کردارش باطل است. اى على، من جز سخنخدانمىگویم. (3)
امام على و غدیر
سلیم بن قیس هلالى به بیعت امیرمومنان(ع) باابوبکر اشاره کرده،مىگوید: «ثم اقبل علیهم علىفقال: یا معشرالمسلمین والمهاجرین و الانصار انشد کم الله اسمعتم رسول الله یقول یومغدیرخم کذا و کذا فلم یدع شیئا قال عنه رسول الله الا ذکرهمایاه قالوا نعم» (4)
پس على(ع) به مردم فرمود: اى مسلمانان ومهاجران و انصار، آیا نشنیدید که رسول خدا(ص) روز غدیرخم چنینو چنان فرمود. سپس تمام چیزهایى را که پیامبر(ص) در آن روزفرموده بود به مردم یاد آورى کرد. همگى گفتند: آرى.
در این زمینه مىتوان به استدلالهاى امیرمومنان على(ع) اشارهکرد. از جمله استدلال آن حضرت براى ابوبکر که فرمود: بر اساسحدیث پیامبر(ص) در روز غدیر، آیا من مولاى تو و هر مسلمانىهستم یا تو؟ ابوبکر گفت: شما. (5)
ابى الطفیل مىگوید: در روزشورا در خانه بودم و شنیدم که على(ع) گفت: آیا غیر از من کسىدر میان شما هست که پیامبر(ص) به او گفته باشد: «من کنت مولاهفعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.» همگى گفتند:نه. (6)
حضرت زهرا(س) و غدیر
ابن عقده در کتاب معروفش «الولایه» از محمد بن اسید چنینروایت کرده است: از فاطمه زهرا پرسیدند: آیا پیامبر(ص) پیش ازرحلتش در باره امامت امیرمومنان چیزى فرمود؟
آن حضرت جواب داد: «و اعجباانسیتم یوم غدیرخم;» (7) شگفتا! آیا روز غدیرخم را فراموش کردید؟!
فاطمه بنت الرضا از فاطمهبنت الکاظم(ع) و او از فاطمه بنت الصادق(ع) چنین نقل کرد: امکلثوم، دختر فاطمه زهرا(س) نقل کرد که پیامبر در روز غدیرفرمود: «من کنت مولاه فعلى مولاه» (8)
امام حسن مجتبى(ع) و غدیر
ازامام جعفر صادق(ع) چنین روایتشده است: امام حسن(ع) هنگامىکه مىخواستبا معاویه آتش بس اعلام کند، به او فرمود: امت مسلمان از پیامبر(ص) شنیدند که در باره پدرم فرمود: «انهمنى بمنزله هارون من موسى»; همچنین دیدند که پیامبر(ص) وى رادر غدیرخم به عنوان امام نصب فرمود. (9)
امام حسین(ع) و غدیر
سلیم بن قیس مىنویسد: امام حسین(ع) قبل از مرگ معاویه خانهخدا را زیارت کرد. سپس بنىهاشم را جمع کرده فرمود: آیامىدانید پیامبر اکرم(ص) على(ع) را در روز غدیر خم نصب کرد؟
همگى گفتند: آرى. (10)
امام زین العابدین(ع) و غدیر
ابن اسحاق، تاریخ نویس معروف، مىگوید: به على بن حسین گفتم:«من کنت مولاه فعلى مولاه» یعنى چه؟ حضرت فرمود: «اخبرهم انهالامام بعده»; به آنها خبر داد که اوست امام بعد از خودش. (11)
امام محمد باقر(ع) و غدیر
ابان بن تغلب مىگوید: از امام باقر(ع) در باره گفته پیامبر:«من کنت مولاه فعلى مولاه» پرسیدم: حضرت فرمود: اى اباسعید،پیامبر فرمود: امیرمومنان در میان مردم جانشین من خواهدبود. (12)
امام جعفرصادق(ع) و غدیر
زید شحام مىگوید: نزد امام صادق بودم، مردى معتزلى از وى درباره سنت پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: هر چیزى که فرزند آدم بهآن نیاز دارد (حکم آن) در سنتخدا و پیامبر(ص) وجود دارد وچنانچه سنت نبود، خداوند هرگز بر بندگان احتجاج نمىکرد.
مرد پرسید: خداوند با چه چیزى بر ما احتجاج مىکند؟
حضرت فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى ورضیت لکم الاسلام دینا»; بدین وسیله ولایت را تمام گردانید واگر سنتیا فریضه تمام نبود، خدا به آن احتجاج نمىکرد.(13)
امام موسى کاظم(ع) و غدیر
عبدالرحمن بن حجاج از حضرت موسى بن جعفر(ع) در باره نماز درمسجد غدیرخم (14) پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: «صل فیه فان فیهفضلا و قد کان ابى یامربذلک» (15) ; نماز بخوان، بدرستى که درآن فضل فراوان وجود دارد و پدرم به آن امر مىکرد
امام رضا(ع) و غدیر
محمد بن ابى نصر بزنطى مىگوید: خدمت امام رضا(ع) بودم، درحالى که مجلس پر از جمعیتبود و با یکدیگر درباره غدیر گفتگومىکردند، برخى از مردم این واقعه را منکر شدند; امام فرمود:پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمانمشهورتر است تا میان اهل زمین. سپس فرمود: اى ابى نصر، «اینماکنت فاحضر یوم الغدیر»; هرکجا که هستى در این روز نزدامیرمومنان(ع) باش. بدرستى که در این روز خداوند گناه شصتسالاز مردان و زنان مومن و مسلم را مىآمرزد و دو برابر آنچه درماه رمضان از آتش دوزخ مىرهاند; در این روز آزاد مىکند... سپسفرمود: «والله لوعرف الناس فضل هذا الیوم بحقیقه لصافحتهمالملائکه کل یوم عشر مرات» (16) اگر مردم ارزش این روز رامىدانستند، بىتردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحهمىکردند.
امام محمد جواد(ع) و غدیر
ابن ابى عمیر از ابو جعفرثانى(ع) در ذیل آیه «یا ایهاالذینآمنوا اوفوا بالعقود» (17) چنین روایت کرد: پیامبر گرامى(ص)در ده مکان به خلافت اشاره(ص)رده است; سپس آیه «یا ایهاالذینآمنوا اوفوا بالعقود» نازل شد. (18)
در توضیح این روایتبایدگفت: آیه یاد شده در اول سوره مائده است. این سوره، آخرینسورهاى است که بر قلب نبىاکرم(ص) نازل شد. در این سوره، «آیهاکمال» و «آیه تبلیغ، که ناظر به واقعه غدیر است، وجوددارد.
امام هادى(ع) و غدیر
شیخ مفید، در کتاب شریف ارشاد، زیارت امیرمومنان على(ع) را ازامام حسنعسکرى(ع) و آن امام از پدرش نقل مىکند و مىگوید: امامجواد(ع) در روز عید غدیر، حضرت على(ع) را زیارت کرد و فرمود:«اشهد انک المخصوص بمدحهالله المخلص لطاعهالله ...»; شهادتمىدهم که مدح خدا به تو اختصاص دارد و در طاعت او مخلصى.
سپس مىفرماید: خداوند حکم فرمود: «یا ایهاالرسول بلغ ما انزلالیک من ربک و ان لم تفعل فمابلغت رسالته و الله یعصمک منالناس.»
آنگاه ادامه مىدهد: پیامبر(ص) خطاب به مردم کرد و ازآنها پرسید: آیا آنچه برعهده داشتم، ابلاغ کردم؟
همگى گفتند:آرى.
سپس فرمود: خدایا گواه باش! بعد از آن فرمود: «الست اولىبالمومنین من انفسهم؟ فقالوا بلى فاخذ بیدک و قال من کنت مولاهفهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر مننصره و اخذل من خذله;» آیا من به مومنان از خود آنهاسزاوارتر نیستم؟ گفتند: بله. پس از آن دست على(ع) را گرفت وفرمود: هرکس من مولاى اویم، این على مولاى اوست... (19)
امام حسن عسکرى(ع) و غدیر
حسن بن ظریف به امام حسن عسکرى(ع) نامه نوشت و پرسید: گفتهپیامبر «من کنت مولاه فعلى مولاه» یعنى چه؟ حضرت در پاسخفرمود: «اراد بذلک ان جعله علما یعرف به حزب الله عندالفرقه»; خداوند اراده فرمود که این جمله، نشان و پرچمى باشدتا حزب خدا هنگام اختلافها با آن شناخته شود.
اسحاق بن اسماعیل نیشابورى مىگوید: حضرت حسنبن على(ع) بهابراهیم چنین نوشت: خداوند متعال با منت و رحمتخویش واجباترا بر شما مقرر کرد. این کار به سبب نیاز او نبود، بلکه رحمتاو بود که متوجه شما شد. هیچ معبودى جز او وجود ندارد; اوچنان کرد تا ناپاک را از پاک جدا سازد و اندرون شما رابیازماید تا به سوى رحمت او پیش بگیرد و منازل شما در بهشتمعین شود.از اینرو، حج و عمره، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه و ولایترا بر شما واگذار کرد و درى را فرا راهتان قرار داد تا درهاىدیگر واجبات را باز کنید; کلیدى را براى یافتن راه خود قرارداد. اگر محمد و جانشینان او از فرزندش نبود، شما مانندحیوانات سرگردان مىماندید و هیچ واجبى از واجبات را فرانمىگرفتید. مگر مىتوان از غیر در، وارد مکانى شد؟ وقتى خداوندبه سبب تعیین اولیا پس از پیامبر(ص)، نعمتخود را بر شما تمامکرد، فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى ورضیت لکم الاسلام دینا» (20) امروز دینتان را کامل و نعمتخودرا بر شما تمام کردم و راضى شدم که اسلام دین شما باشد.سپس براى اولیاى خود برگردن شما حقوقى قرار داد و به شمافرمان داد حقوق آنها را ادا کنید تا زنان و اموال و خوراک وآشامیدنیها بر شما حلال باشد و به واسطه آن برکت و رشد و ثروترا به شما بشناساند و اطاعت کنندگان شما را به واسطه غیبتبشناساند... (21)
امام زمان(ع) و غدیر
در دعاى ندبه که ظاهرا منسوب به آن حضرت است چنین مىخوانیم:
«... فلما انقضت ایامه اقام ولیه علىبن ابى طالب صلواتکعلیهما و آلهما هادیا اذکان هوالمنذر و لکل قوم هاد فقال والملاء امامه من کنت مولاه فعلى مولاه.. .»
پىنوشتها:
1- حدیث ثقلین در بیشتر منابع اهل سنت وارد شده است. ما بهپارهاى از آنها اشاره مىکنیم:
السنه شیبانى، ص337 و629 ح 1551; صحیح ترمذى، ج 5، ص663;سنن کبرى بیهقى، ج 10، ص 114; المستدرک، حاکم نیشابورى، ج3،ص 110; فضائل الصحابه، احمد بن حنبل، ج 1، ص 171 و ج 2، ص588; سنن ابىداود، ج 2، ص 185; طبقات کبرى، ابن سعد، ج 2، ص194;صحیح مسلم، ج 4، ص1873.
2- سوره مائده، آیه 71.
3- امالى شیخ صدوق، مجلس، 74، ص 400.
4- کتاب سلیم بن قیس هلالى، نشر موسسه بعثت، ص 41.
5- خصال شیخ صدوق، ص 505، باب اربعین، ج 30.
6- امالى شیخ صدوق، ج 1، ص 342.
7- اثبات الهداه، حرعاملى، ج 2، ص 112، ح473; مناقب ابن شهرآشوب، ج3، ص 2625.
8- اثبات الهداه، ج 2، ص 112; احقاق الحق، ج16، ص 282.
9- امالى شیخ صدوق، ج 2، ص 171.
10- سلیم بن قیس، ص 168.
11- معانى الاخبار، ص 65; بحارالانوار، ج37، ص223.
12- معانى الاخبار، ص66.
13- تفسیر برهان، ج 1، ص446.
14- در باره اهمیت این مسجد به مجله میقات حجشماره 12مراجعه شود.
15- اصول کافى، ج 4، ص566.
16- تهذیب الاحکام، شیخ طوسى، ج6، ص 24، ح 52; مناقب ابنشهرآشوب، ج3، ص 41.
17- سوره مائده، آیه 1.
18- تفسیرقمى، ج 1، ص 160.
19- بحارالانوار، ج 100، ص363.
20- همان، ج37، ص223.
21- علل الشرائع، ج 1، ص249، باب 182، ح66.