آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

اساس مذهب تشیع بر دو حدیث پایه گذارى شده است: یکى حدیث‏ثقلین (1) ، که پیامبراکرم(ص) در کمتر از نود روز در چهار مکان‏آن را به مردم گوشزد کرد; دیگرى حدیث غدیر. مى‏توان گفت‏حدیث‏دوم مکمل حدیث اول است.
سفارش بیش از حد پیامبر(ص) در باره‏قرآن و عترت و نیز اصرار آن حضرت بر امامت و جانشینى‏امیرمومنان(ع) نشان دهنده این حقیقت است که حضرت نگران آشوبى‏بود که امت اسلامى بعد از وى با آن رو به رو مى‏شود.
اهمیت دادن‏به غدیر، اهمیت دادن به رسالت پیامبرگرامى اسلام(ص) است. مادراین مقاله واقعه غدیر را از زبان عارفان واقعى غدیر یعنى‏پیامبر(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام) مورد مطالعه قرارمى‏دهیم.
رسول خدا و غدیر
شیخ صدوق در کتاب «امالى‏» از امام باقر(ع) و آن حضرت از جدش‏چنین نقل مى‏کند: روزى رسول گرامى اسلام(ص) به امیرمومنان(ع)فرمود: اى على، خداوند آیه «یاایهاالرسول بلغ ما انزل الیک‏من ربک‏» (2) را در باره ولایت تو بر من نازل کرد. اگر آنچه به‏من امر شده تبلیغ نکنم، عملم باطل است و کسى که خدا را بدون‏ولایت تو ملاقات کند، کردارش باطل است. اى على، من جز سخن‏خدانمى‏گویم. (3)
امام على و غدیر
سلیم بن قیس هلالى به بیعت امیرمومنان(ع) باابوبکر اشاره کرده،مى‏گوید: «ثم اقبل علیهم على‏فقال: یا معشرالمسلمین والمهاجرین و الانصار انشد کم الله اسمعتم رسول الله یقول یوم‏غدیرخم کذا و کذا فلم یدع شیئا قال عنه رسول الله الا ذکرهم‏ایاه قالوا نعم‏» (4)
پس على(ع) به مردم فرمود: اى مسلمانان ومهاجران و انصار، آیا نشنیدید که رسول خدا(ص) روز غدیرخم چنین‏و چنان فرمود. سپس تمام چیزهایى را که پیامبر(ص) در آن روزفرموده بود به مردم یاد آورى کرد. همگى گفتند: آرى.
در این زمینه مى‏توان به استدلالهاى امیرمومنان على(ع) اشاره‏کرد. از جمله استدلال آن حضرت براى ابوبکر که فرمود: بر اساس‏حدیث پیامبر(ص) در روز غدیر، آیا من مولاى تو و هر مسلمانى‏هستم یا تو؟ ابوبکر گفت: شما. (5)
ابى الطفیل مى‏گوید: در روزشورا در خانه بودم و شنیدم که على(ع) گفت: آیا غیر از من کسى‏در میان شما هست که پیامبر(ص) به او گفته باشد: «من کنت مولاه‏فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.» همگى گفتند:نه. (6)
حضرت زهرا(س) و غدیر
ابن عقده در کتاب معروفش «الولایه‏» از محمد بن اسید چنین‏روایت کرده است: از فاطمه زهرا پرسیدند: آیا پیامبر(ص) پیش ازرحلتش در باره امامت امیرمومنان چیزى فرمود؟
آن حضرت جواب داد: «و اعجباانسیتم یوم غدیرخم;» (7) شگفتا! آیا روز غدیرخم را فراموش کردید؟!
فاطمه بنت الرضا از فاطمه‏بنت الکاظم(ع) و او از فاطمه بنت الصادق(ع) چنین نقل کرد: ام‏کلثوم، دختر فاطمه زهرا(س) نقل کرد که پیامبر در روز غدیرفرمود: «من کنت مولاه فعلى مولاه‏» (8)
امام حسن مجتبى(ع) و غدیر
ازامام جعفر صادق(ع) چنین روایت‏شده است: امام حسن(ع) هنگامى‏که مى‏خواست‏با معاویه آتش بس اعلام کند، به او فرمود: امت مسلمان از پیامبر(ص) شنیدند که در باره پدرم فرمود: «انه‏منى بمنزله هارون من موسى‏»; همچنین دیدند که پیامبر(ص) وى رادر غدیرخم به عنوان امام نصب فرمود. (9)
امام حسین(ع) و غدیر
سلیم بن قیس مى‏نویسد: امام حسین(ع) قبل از مرگ معاویه خانه‏خدا را زیارت کرد. سپس بنى‏هاشم را جمع کرده فرمود: آیامى‏دانید پیامبر اکرم(ص) على(ع) را در روز غدیر خم نصب کرد؟
همگى گفتند: آرى. (10)
امام زین العابدین(ع) و غدیر
ابن اسحاق، تاریخ نویس معروف، مى‏گوید: به على بن حسین گفتم:«من کنت مولاه فعلى مولاه‏» یعنى چه؟ حضرت فرمود: «اخبرهم انه‏الامام بعده‏»; به آنها خبر داد که اوست امام بعد از خودش. (11)
امام محمد باقر(ع) و غدیر
ابان بن تغلب مى‏گوید: از امام باقر(ع) در باره گفته پیامبر:«من کنت مولاه فعلى مولاه‏» پرسیدم: حضرت فرمود: اى اباسعید،پیامبر فرمود: امیرمومنان در میان مردم جانشین من خواهدبود. (12)
امام جعفرصادق(ع) و غدیر
زید شحام مى‏گوید: نزد امام صادق بودم، مردى معتزلى از وى درباره سنت پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: هر چیزى که فرزند آدم به‏آن نیاز دارد (حکم آن) در سنت‏خدا و پیامبر(ص) وجود دارد وچنانچه سنت نبود، خداوند هرگز بر بندگان احتجاج نمى‏کرد.
مرد پرسید: خداوند با چه چیزى بر ما احتجاج مى‏کند؟
حضرت فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى ورضیت لکم الاسلام دینا»; بدین وسیله ولایت را تمام گردانید واگر سنت‏یا فریضه تمام نبود، خدا به آن احتجاج نمى‏کرد.(13)
امام موسى کاظم(ع) و غدیر
عبدالرحمن بن حجاج از حضرت موسى بن جعفر(ع) در باره نماز درمسجد غدیرخم (14) پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: «صل فیه فان فیه‏فضلا و قد کان ابى یامربذلک‏» (15) ; نماز بخوان، بدرستى که درآن فضل فراوان وجود دارد و پدرم به آن امر مى‏کرد
امام رضا(ع) و غدیر
محمد بن ابى نصر بزنطى مى‏گوید: خدمت امام رضا(ع) بودم، درحالى که مجلس پر از جمعیت‏بود و با یکدیگر درباره غدیر گفتگومى‏کردند، برخى از مردم این واقعه را منکر شدند; امام فرمود:پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان‏مشهورتر است تا میان اهل زمین. سپس فرمود: اى ابى نصر، «این‏ماکنت فاحضر یوم الغدیر»; هرکجا که هستى در این روز نزدامیرمومنان(ع) باش. بدرستى که در این روز خداوند گناه شصت‏سال‏از مردان و زنان مومن و مسلم را مى‏آمرزد و دو برابر آنچه درماه رمضان از آتش دوزخ مى‏رهاند; در این روز آزاد مى‏کند... سپس‏فرمود: «والله لوعرف الناس فضل هذا الیوم بحقیقه لصافحتهم‏الملائکه کل یوم عشر مرات‏» (16) اگر مردم ارزش این روز رامى‏دانستند، بى‏تردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه‏مى‏کردند.
امام محمد جواد(ع) و غدیر
ابن ابى عمیر از ابو جعفرثانى(ع) در ذیل آیه «یا ایهاالذین‏آمنوا اوفوا بالعقود» (17) چنین روایت کرد: پیامبر گرامى(ص)در ده مکان به خلافت اشاره(ص)رده است; سپس آیه «یا ایهاالذین‏آمنوا اوفوا بالعقود» نازل شد. (18)
در توضیح این روایت‏بایدگفت: آیه یاد شده در اول سوره مائده است. این سوره، آخرین‏سوره‏اى است که بر قلب نبى‏اکرم(ص) نازل شد. در این سوره، «آیه‏اکمال‏» و «آیه تبلیغ، که ناظر به واقعه غدیر است، وجوددارد.
امام هادى(ع) و غدیر
شیخ مفید، در کتاب شریف ارشاد، زیارت امیرمومنان على(ع) را ازامام حسن‏عسکرى(ع) و آن امام از پدرش نقل مى‏کند و مى‏گوید: امام‏جواد(ع) در روز عید غدیر، حضرت على(ع) را زیارت کرد و فرمود:«اشهد انک المخصوص بمدحه‏الله المخلص لطاعه‏الله ...»; شهادت‏مى‏دهم که مدح خدا به تو اختصاص دارد و در طاعت او مخلصى.
سپس مى‏فرماید: خداوند حکم فرمود: «یا ایهاالرسول بلغ ما انزل‏الیک من ربک و ان لم تفعل فمابلغت رسالته و الله یعصمک من‏الناس.»
آنگاه ادامه مى‏دهد: پیامبر(ص) خطاب به مردم کرد و ازآنها پرسید: آیا آنچه برعهده داشتم، ابلاغ کردم؟
همگى گفتند:آرى.
سپس فرمود: خدایا گواه باش! بعد از آن فرمود: «الست اولى‏بالمومنین من انفسهم؟ فقالوا بلى فاخذ بیدک و قال من کنت مولاه‏فهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من‏نصره و اخذل من خذله;» آیا من به مومنان از خود آنهاسزاوارتر نیستم؟ گفتند: بله. پس از آن دست على(ع) را گرفت وفرمود: هرکس من مولاى اویم، این على مولاى اوست... (19)
امام حسن عسکرى(ع) و غدیر
حسن بن ظریف به امام حسن عسکرى(ع) نامه نوشت و پرسید: گفته‏پیامبر «من کنت مولاه فعلى مولاه‏» یعنى چه؟ حضرت در پاسخ‏فرمود: «اراد بذلک ان جعله علما یعرف به حزب الله عندالفرقه‏»; خداوند اراده فرمود که این جمله، نشان و پرچمى باشدتا حزب خدا هنگام اختلافها با آن شناخته شود.
اسحاق بن اسماعیل نیشابورى مى‏گوید: حضرت حسن‏بن على(ع) به‏ابراهیم چنین نوشت: خداوند متعال با منت و رحمت‏خویش واجبات‏را بر شما مقرر کرد. این کار به سبب نیاز او نبود، بلکه رحمت‏او بود که متوجه شما شد. هیچ معبودى جز او وجود ندارد; اوچنان کرد تا ناپاک را از پاک جدا سازد و اندرون شما رابیازماید تا به سوى رحمت او پیش بگیرد و منازل شما در بهشت‏معین شود.از اینرو، حج و عمره، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه و ولایت‏را بر شما واگذار کرد و درى را فرا راهتان قرار داد تا درهاى‏دیگر واجبات را باز کنید; کلیدى را براى یافتن راه خود قرارداد. اگر محمد و جانشینان او از فرزندش نبود، شما مانندحیوانات سرگردان مى‏ماندید و هیچ واجبى از واجبات را فرانمى‏گرفتید. مگر مى‏توان از غیر در، وارد مکانى شد؟ وقتى خداوندبه سبب تعیین اولیا پس از پیامبر(ص)، نعمت‏خود را بر شما تمام‏کرد، فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى ورضیت لکم الاسلام دینا» (20) امروز دینتان را کامل و نعمت‏خودرا بر شما تمام کردم و راضى شدم که اسلام دین شما باشد.سپس براى اولیاى خود برگردن شما حقوقى قرار داد و به شمافرمان داد حقوق آنها را ادا کنید تا زنان و اموال و خوراک وآشامیدنیها بر شما حلال باشد و به واسطه آن برکت و رشد و ثروت‏را به شما بشناساند و اطاعت کنندگان شما را به واسطه غیبت‏بشناساند... (21)
امام زمان(ع) و غدیر
در دعاى ندبه که ظاهرا منسوب به آن حضرت است چنین مى‏خوانیم:
«... فلما انقضت ایامه اقام ولیه على‏بن ابى طالب صلواتک‏علیهما و آلهما هادیا اذکان هوالمنذر و لکل قوم هاد فقال والملاء امامه من کنت مولاه فعلى مولاه.. .»
پى‏نوشتها:
1- حدیث ثقلین در بیشتر منابع اهل سنت وارد شده است. ما به‏پاره‏اى از آنها اشاره مى‏کنیم:
السنه شیبانى، ص‏337 و629 ح 1551; صحیح ترمذى، ج 5، ص‏663;سنن کبرى بیهقى، ج 10، ص 114; المستدرک، حاکم نیشابورى، ج‏3،ص 110; فضائل الصحابه، احمد بن حنبل، ج 1، ص 171 و ج 2، ص‏588; سنن ابى‏داود، ج 2، ص 185; طبقات کبرى، ابن سعد، ج 2، ص‏194;صحیح مسلم، ج 4، ص‏1873.
2- سوره مائده، آیه 71.
3- امالى شیخ صدوق، مجلس، 74، ص 400.
4- کتاب سلیم بن قیس هلالى، نشر موسسه بعثت، ص 41.
5- خصال شیخ صدوق، ص 505، باب اربعین، ج 30.
6- امالى شیخ صدوق، ج 1، ص 342.
7- اثبات الهداه، حرعاملى، ج 2، ص 112، ح‏473; مناقب ابن شهرآشوب، ج‏3، ص 2625.
8- اثبات الهداه، ج 2، ص 112; احقاق الحق، ج‏16، ص 282.
9- امالى شیخ صدوق، ج 2، ص 171.
10- سلیم بن قیس، ص 168.
11- معانى الاخبار، ص 65; بحارالانوار، ج‏37، ص‏223.
12- معانى الاخبار، ص‏66.
13- تفسیر برهان، ج 1، ص‏446.
14- در باره اهمیت این مسجد به مجله میقات حج‏شماره 12مراجعه شود.
15- اصول کافى، ج 4، ص‏566.
16- تهذیب الاحکام، شیخ طوسى، ج‏6، ص 24، ح 52; مناقب ابن‏شهرآشوب، ج‏3، ص 41.
17- سوره مائده، آیه 1.
18- تفسیرقمى، ج 1، ص 160.
19- بحارالانوار، ج 100، ص‏363.
20- همان، ج‏37، ص‏223.
21- علل الشرائع، ج 1، ص‏249، باب 182، ح‏66.

تبلیغات