"مبانی" به معنای اصول و اساس هر چیزی است. در علوم نیز به اصول، بنیان¬ها و اجزای اصلی تشکیل¬دهنده هر علم گویند، که آن علم بدون آن ناقص خواهد بود. این مبانی از آن جهت که در هر علم متعددند، عموماً درباره علوم به صورت جمع آن کاربرد دارد، مثل "مبانی تفسیر" یا "مبانی علم الحدیث" و ...؛ "فقه الحدیث" نیز دارای اصول و مبانی متعددی است که "فهم حدیث" بدون آن شکل نمی¬گیرد. این مبانی، همان "پیش دانسته¬ها" ـ و نه پیش¬فرض¬ها ـ یی است که غالباً ریشه در سایر علوم دارد. "فقه الحدیث" دارای سه دسته مبانی است: "مبانی مشترک" فهم متن، که برای فهم هر متنی از جمله حدیث لازم و مؤثر است؛ "مبانی اختصاصی متون وحیانی" از جمله حدیث صحیح یا "سنت مقطوعه"؛ و "مبانی اعتقادی" فهم حدیث. این مبانی می¬تواند با "مبانی شخصیه" متفاوت باشد.
درصد قابل توجهی از روایات معصومان(ع) در تبیین و توضیح واژگان وارد شده است. با بررسی این روایات روشن می¬شود که توضیحات معصومان از واژگان، چه واژگان قرآن یا واژه¬های دیگر روایات، از یک نوع نبوده، بلکه از تنوع خاصی برخوردار است. پاره¬ای از توضیحات از سنخ معناشناسی لغوی، پاره¬ای از مقوله تبیین و تفسیر، در مواردی نیز از نوع بیان تأویلی و گونه¬های دیگر است. این مقاله درصدد شناسایی گونه¬های مختلف تبیین واژگان در روایات معصومان و در کنار آن، توجه به توسعه معانی کلمات در این روایات است.
تامل در «بیان »های توضیحی علامه محمدباقر مجلسی ذیل پاره ای از روایات بحارالانوار، حاکی از نص گرایی و پایبندی او به متون احادیث و دوری جستن از تاویلات مخالف ظاهر است. وی مبتنی بر مفاد دسته ای از روایات، بر ضرورت تمسک به نصوص روایی و تسلیم در برابر اخبار، تاکید کرده است و با همین نگرش، در مواضعی از بحار الانوار، در قبال بعضی از تاویل های عالمان پیشین حساسیت نشان داده و از این رو، گاه به نقد آنها پرداخته است؛ بر این اساس، در مواردی، برای پرهیز از نسبت دادن روایتی معتبر به ضعف و سستی ـ علی رغم ملاحظه مشکلی مفهومی در آن ـ به مخفی بودن جهت صدور روایت تصریح کرده و خود به بیان احتمالاتی در این باره پرداخته و در حقیقت از این رهگذر، از ورود به حوزه طرد و انکار روایات اجتناب ورزیده است؛ جالب اینکه مؤلف بحار الانوار، به ذو وجوه بودن و بطن داشتن و عدم امکان فهم همه سخنان معصومان(ع) معتقد است و التزام به این باورهای خطیر را منافی اعتقاد به لزوم احتراز از تاویلات مخالف ظاهر نمی شناسد. مجلسی در عین حال، در حوزه ای تنگ و کم دامنه، طبعاً منطبق با دیدگاه های کلامی مورد قبول خود یا مُلْهَم از پاره ای دیگر از روایات، عملاً به تاویل و توجیه روایات روی آورده و از این طریق، ضمناً پرده ای از نگرش اجتهادی خویش را در شرح، قبول یا رد روایات بحار الانوار آشکار ساخته است.
"اعتقاد به عدم تغییر و تحریفناپذیری قرآن، از جمله باورهای دیرینه مسلمانان بویژه شیعه است که علیرغم وضوح و صراحت آن، از اتهام مخالفان نیز مصون نمانده است. مقاله حاضر، مجموعه عللی را که در پیدایش و گسترش روایات موسوم به روایات تحریف نقش داشتهاند، بازکاوی میکند و به نوعی آسیبشناسی در این حوزه میپردازد. و از این رهگذر میکوشد تا بر همراهی دیرینه شیعه با سایر فرق اسلامی بر سر عقیده تحریفناپذیری قرآن، پای فشرده و قدمی در مسیر انسجام مذاهب اسلامی بردارد. غالیگری، سطحینگری، اخباریگری، روایات منتقله، دشمنی با تشیع، تفسیر به رأی، شرایط زمانی، و تصحیف و تکرار روایت، از جمله عللی است که در این آسیب شناسی، مورد توجه و دقت قرار میگیرد.
"