نظام اخلاقى در اسلام از جهاتى با ساىر نظام هاى اخلاقى متماىز است که ىکى از مهم ترىن آنها از حىث مبدأ فاعلى است. نظام هاى دىگر عقل، اجتماع، فطرت، طبىعت و عوامل دىگرى را در پىداىش گزاره هاى اخلاقى دخىل دانسته اند؛ اما به اجماع علماى دىنى، فن اخلاق اسلامى از منبعى وحىانى سرچشمه مى گىرد. مواد فن اخلاق از مبانى خاصى به دست مى آىد که آن مبانى از منبعى وحىانى برگرفته مى شود. اىن سه عنصر (مواد، مبنا و منبع) طورى با هم عجىن شده اند که اگر ماده اى از مواد اخلاق به مبناىى بازگردد که به منبع وحى استناد نداشته باشد، آن اخلاق را «اخلاق اسلامى» نمى گوىند. مقاله حاضر درصدد تبىىن محتواىى اخلاق اسلامى و بازشناسى آن از ساىر مکاتب اخلاقى است.
الکلامُ یدورُحول العیون من وجهة نـظرالقرآن الکریم والادباء الماضین منهم والحاضرین،والذین بلغ عددهم فی هذه المقالة أکثر من خمسة وأربعین شاعراً، وما ترشح منهم من معانی الجمال لاوصاف العیون العظیمة، علی لسان الظرفاء من الادباء، من سعة العیون، و سوادها وبیاضها ،وسهامها ونبالها وسیوفها و ... التی قدمتها الشعراء فی هذا المضمار والتی بلغت المئات، فجئنا بشواهد مختلفة حیث بلغ أکثر من مئة وخمسین بیتاً من الفنون الشعریة مع ذکر أصحابها، ثم أشرنا الی الفنون المختلفة التی صدرت عن أفواه الشعراء، والنظرة الایجابیة والسلبیة للعیون.
این مقاله با رویکرد تحلیلی و توصیفی به بررسی راهکارهای نهادینه سازی اخلاق در رسانه می پردازد.
رسانه ها در هر نظام سیاسی مهم ترین ابزار اشاعه فرهنگ، ارزش ها و هنجارهای حاکم و پذیرفته است که موجبات ثبات سیاسی در جامعه را فراهم می سازد. رسانه ها در یک جامعه برای اینکه در رقابت با رسانه های رقیبب بتوانند به حیات خود ادامه دهند، و رضایت مخاطبان را کسب نمایند، چاره ای جز بهره گیری از شگردها و شیوه های گوناگون هنری و جذابیت های شکلی، تبلیغی، روان شناختی، برای نفوذ در میان مخاطبان خود ندارند. متأسفانه رسانه ها در نظام اسلامی، علی رغم برخورداری از محتواهای غنی، به دلیل ضعف ساختاری و فقدان جذابیت های لازمِ مخاطب پسند، نسبت به رسانه های رقیب، اقبال چندانی از برنامه های آن نمی شود. از این رو، این مقاله، در تلاش است تا راهکارهایی را برای نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در رسانه بیان کند.
رویداد کربلا و عاشورا محصور به تاریخ و جغرافیا نیست و از جهات مختلف فرا تاریخی و فرا جغرافیایی قابل بررسی است . یکی از وجوه برجسته این رویداد راه های گوناگونی است که در برابر شخصیت ها و گروه های اجتماعی قرار گرفته و انتخاب هایی است که این شخصیت ها و گروه ها کرده اند . انسان موجودی انتخابگر است و پیوسته در برابر راه های گوناگون قرار می گیرد و دست به انتخاب می زند . این انتخاب ها سرنوشت انسان را در چارچوب مشیت الهی و قوانین حاکم بر هستی و نظامات عالم رقم می زند . اننخاب های انسان محصول چهار گروه عامل است : ادراکات ، تعلقات ، تمنیات و تربیت . از برجسته ترین انتخاب ها در ماجرای کربلا و عاشورا ، اننخاب مسلم بن عقیل در بحرانی ترین شرایط است ، انتخابی سرنوشت ساز . او در شرایطی که می توانست عبید الله بن زیاد را در خانه هانی بن عروه ترور کند ، به دلیل ممنوعیت ترور در آموزهای نبوی ، از چنین اقدامی امتناع ورزید و مسیر تاریخ با این عمل او به گونه دیگری رقم خورد . انتخاب شگفت مسلم بن عقیل که بر درکی عمیق از دین ، تعلق خاطر به ارزش های دینی ، جهت گیری و خواست حق طلبنانه و عدالت خواهانه ، و تربیت نبوی و علوی و آموزه های مدرسه حسینی استوار بود . مقاله حاضر به تبیین انتخابگری انسان و این نمونه برجسته انتخابگری در تاریخ بشر پرداخته و با رویکرد تحلیل تاریخی – روایی به بررسی این امر پرداخته است .