فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
خبر واحد دارای کاربرد فراوانی در حوزه علوم اسلامی است. این مقاله با هدف تبیین حجیت خبر واحد و سازوکار به کارگیری آن در حوزه اخلاق، ابتدا به تعریف خبر واحد و اقسام آن پرداخته و در ادامه، به موارد کاربرد خبر واحد در فقه، با توجه به مبانی مختلف پرداخته است. سپس حدود کاربرد حجیت خبر واحد در حوزه علوم اخلاقی و تربیتی تحلیل شده است. بر این اساس، اگر خبر واحد را بر مبنای موثوق الصدور بودن معتبر بدانیم، در مقام استنباط گزاره های اخلاقی و تربیتی، دامنه کاربرد وسیعی دارد، و در گزاره های توصیفی و دستوری هم، کاربرد خواهد داشت.
تحلیل و نقد رویکردهای تربیت معنوی نوپدید (بررسی الگوی معنویت باوری فارغ از دین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای «تربیت معنوی» را می توان از دو منظر دینی و فارغ از دین مورد توجه قرار داد. هدف مقاله حاضر بررسی و نقد رویکردهای تربیت معنوی در اردوگاه معنویت باوران فارغ از دین است. بنابراین نخست سه رویکرد تربیت معنوی نوپدید؛ تحویل دین به اخلاق، انتگرال و تک بُعدی نگر؛ مورد بررسی قرار گرفت و سپس اهداف و پیش فرض های «تربیت معنوی» در این رویکردها مورد تحلیل قرار گرفت و بالاخره ضمن نقد رویکردهای مورد نظر، از دو زاویه ساختاری (عدم تضمین ثبات، محدودنگری، تلاش برای رسمیت یافتن در عین مخالفت با آن و عدم انطباق با واقعیت های وجودی انسان) و روشی (مبتنی بر روش های استفاده شده در هر یک از سه رویکرد) نشان داده شد که معنویت های نوپدید، به رغم اثرگذاری های مقطعی و موضعی، به دلیل عدم برخورداری از ساختار متناسب با شرایط وجودی انسان و همچنین ضعف در روش های پیشنهادی برای تحقق اهداف خود، در دراز مدت با دشواری مواجه هستند.
ادیان بزرگ، قاعده زرّین و «دیگری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، تحلیلی محتوایی از نگاه هفت دین زنده جهان (یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودا، هندو، کنفسیوس و زرتشت) به قاعده زرّین است. این قاعده در نگاه ادیان، شامل مؤلفه هایی چون «خود»، «دیگری» و «پسندیدن» است که با نگاه به روابط بین شخصی، از متدینان به هر یک از ادیان، عمل به آن مطالبه شده است. نگرش مطلوب ادیان، خود را در وضعیت وجودیِ دیگری دیدن یا از منظر دیگری به رفتار خود نگریستن بوده است. توجه به مؤلفه های مختلف این قاعده در گزارش ادیان، به ویژه مؤلفه «دیگری»، نشان می دهد که از منظر ادیان، مراعات قاعده زرّین صرفاً در برابر هم کیشان نیست و این قاعده در تراز یک قاعده همگانی و جهان شمول و صرف نظر از کیش و آئین خاصی، از سوی ادیان توصیه شده است.
سبک برخورد اهل بیت: با اندیشه ها و رفتارهای مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
با توجه به اینکه یکی از شاخص های مهم در سیره اهل بیت (ع) ستیز با آشفتگی های تفرقه و فراگیر ساختن روح همدلی در عرصه های مختلف فکری و سلوک اجتماعی و سیاسی است، تا از اندیشه ها و رفتارهای متفاوت، برآیندی مثبت در مسیر تکامل جامعه پدید آید، هدف این مقاله، پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا مقتضای چنین سیره ای، با در نظر گرفتن اندیشه ها و آرای متغایرِ افراد که بستر تنوع و حتی اختلافِ توقع ها، سلیقه ها و مواضع می شود و می تواند منشأ از هم پاشیدگی انسجام جامعه اسلامی گردد، در پی ریزی همدلی اجتماعی چیست؟ این تحقیق، با روش اسنادی تحلیلی و در راستای ترسیم مختصات جامعه سازوار و متکامل، به این نتیجه رسید که سبک زندگی معصومین(ع)، در قبال آرا و رفتارهای مخالف، بر مبنای تنوع گرایی همراه با انسداد بی راهه های گمراهی و انحراف فکری و نمایاندن حق ناب از طریق تضارب اندیشه ها و دیدگاه های متقن و انتظام یافته بر پایه اصول عقلانی و حریم اراده الهی است.
اهداف و روش های تربیت سینوی مبتنی بر فرایند ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، که با رویکرد کیفی و با روش توصیفی استنتاجی صورت گرفته است، این است که مبانی ادراک و اقسام آن از منظر ابن سینا و پیامدهای تربیتی آن را بازشناسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در فلسفة ابن سینا نفس جایگاه والایی دارد و مبنای ادراک شناخته می شود. همچنین، بعد از بحث در باب ادراک و تعریف و معرفی انواع و مراتب آن، به دلالت های تربیتی به ویژه در بعد اهداف و روش با توجه به مبانی ادراک می پردازیم و خواهیم دیدکه طبق پژوهش حاضر، هدف نهایی در نظام تعلیم و تربیت سینوی رسیدن به سعادت «نزدیکی به خداوند» است ولی دست یافتن به چنین هدفی، نیازمند رسیدن به اهداف فرعی ای چون رشد و تکامل قوای حسی، تخیلی، عقلی و در نهایت ادراکات شهودی است؛ لذا پژوهش حاضر به کارگیری فعال حواس، حفظ و به خاطر سپردن، جهت دهی تخیل و خلاقیت، سیر عقلانی، آموزش های جست وجوگرایانه و تقویت فکر و اندیشه، شهود یا مشاهدة حضوری و باطنی (حدس) و روش های تلفیقی را به عنوان روش تربیت معرفی می کند.
فلسفه مسئولیت در اسلام و نقش تعلیم وتربیت در تحقق آن
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف تبیین چیستی، چرایی و چگونگی مسئولیت انسان و همچنین نقش تعلیم و تربیت در تحقق آن با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. مسئله مسئولیت در حوزه های مختلف؛ اخلاقی، حقوقی، اجتماعی، تربیتی و ...بر اساس مبانی گوناگون موردتوجه محققان قرارگرفته است. در این پژوهش مبنای مسئولیت ایمان به خداوند است. خداوند انسان را برخوردار از؛ فطرت، خودآگاهی، توانایی تشخیص خیر از شر، توانایی کسب علم و تسخیر طبیعت، هدایت پیامبران، آزادی و ... نمود که در جهت کمال خود، تلاش نماید. چنین وضعیتی بیانگر اصالت و استقلال نوعی از خویشتن برای انسان در عین اتکای به خداوند است که آگاهی از آن باعث می شود خود را در مقابل خداوند ببیند و درنتیجه نسبت به خود و دنیای پیرامون احساس مسئولیت کند. لذا تعلیم و تربیت با محوریت خودآگاهی و آزادی در طراحی و تدوین برنامه درسی باعث رشد احساس مسئولیت در متعلمان می گردد. ازاین رو محتوی متناسب با میزان رشد متعلمان از طریق روش های پرسشگری، الگو مداری، تزکیه، تبشیر، تنذیر و... در جهت تقویت خودآگاهی و هدایت آزادی آنان ارائه می گردد.
نقد و بررسی دلالت های تربیتی انسان شناسی برتراند راسل بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
بازخوانی و توجه به آراء صاحب نظران و دانشمندانی که در حوزه های گوناگون، از جمله انسان شناسی مطالعات عمیقی داشته و در زمینة تعلیم و تربیت نیز آراء قابل تأملی ارائه داده اند امری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش کیفی که به روش «توصیفی تحلیلی» انجام گرفته، نکات مهمی در زمینة انسان شناسی برتراند راسل ذکر و سپس دلالت های تربیتی انسان شناسانة او بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری نقد و بررسی شده است. مطابق دیدگاه علامه جعفری، حیات انسان تنها به دو قلمرو فردی (لذت و الم شخصی) و فرافردی محدود نمی شود، بلکه از قلمرو سومی به نام «کمال و تعالی» نیز برخوردار است؛ قلمروی مهمی که در دیدگاه راسل جایگاهی ندارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود این تفاوت و دیگر تفاوت های اساسی در جهت گیری های کلی انسان شناسانة این دو فیلسوف، برخی از اهداف واسطی و اصول و روش های تربیت از دیدگاه راسل به سبب آنکه سعادت فردی و اجتماعی بشر در دنیا را هدف گرفته، بر اساس دیدگاه علامه جعفری، که حیات طیبة طبیعی و دنیوی را مقدمة حیات معقول می داند، تأیید شده، اما ناکافی است. اصل «لزوم تربیت»، اصل «تطبیق تربیت بر غرایز»، و اصل «نافع بودن تربیت» از جملة این اصول است. نکات غیرقابل تأییدی نیز در آراء تربیتی راسل وجود دارد؛ از جمله نقش هنر در تربیت، اصل «شک گرایی صرف» و اصل «تفوق مشارکت بر رقابت». همچنین مشخص گردید بیشتر نقد های وارد شده بر دیدگاه راسل مربوط به آن بعد از حیات انسان و تربیت اوست که به سبب انکار خدا و معنویت یا تردید در آن از سوی راسل، در آراء تربیتی وی مغفول مانده است.
آیا واقعاً بخشش(دادن) بهتر از گرفتن است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این گفته مشهور که «دادن بهتر از گرفتن است» چنان رایج و گسترده است که اغلب درست بودن آن را مفروض می گیرند. اما آیا این فرمان اخلاقی در برابر تحلیل فلسفی دقیق تاب می آورد؟ مفاهیم مربوطه («دادن»، «گرفتن»، و «بهتر») چنان تفسیرهای متنوعی دارند که در یک مقاله نمی توان به همه آنها پرداخت. به جای این کار، در مقاله حاضر تفسیرهای مختلف از تمایز بین دادن و گرفتن را طبقه بندی خواهیم کرد، سپس به صورت عمقی یکی از گزینه ها را، بر مبنای تمایزی محوری بین دادن و گرفتنِ فعالانه ومنفعلانه، بررسی خواهیم کرد. من از این مدعای مجادله انگیز دفاع خواهم کرد که دست کم یک معنای مهم وجود دارد (در واقع مهم ترین معنا، با توجه به اهداف اخلاقی) که در آن دادن بهتر از گرفتن نیست، بلکه بدین معنا دقیقاً برعکس آن درست است. در واقع، بقای نوع بشر وابسته به میل ما به گرفتن است.
بررسی دلایل موافق و مخالف ایثارگری مالی براساس آموزه های اخلاقی قرآن و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
در میان آموزه های اخلاقی قرآن و احادیث در گستره بخشش و انفاق، برخی بیان گر پسندیده بودن ایثار و تمجید از ایثارگران است و در مقابل، مفاد ظاهری برخی دیگر، ناپسند بودن این کار، بلکه نهی از آن می باشد. البته دلالت پاره ای از این دلایل، محل اشکال و قابل درنگ است؛ ولی از آنجا که در میان هر دو دسته، به دلایلی متقن و قابل اتکا برمی خوریم. باید برای رفع تنافی میان آنها کوشید و به گونه ای میان آنها جمع نمود. با درنگ در عبارت ها و مضامین این آموزه ها روشن می شود که هر دسته از آنها، ناظر به موردی خاص می باشند و بنابراین تنافی میان آنها منتفی است و می توان به هر دسته، در مورد خاص خود عمل کرد.
نظریه رشد ایمانی فاولر به عنوان چارچوبی برای تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روان شناسان مدل های خوبی را برای درک رشد شناختی، رفتاری و روان شناختی مطرح کرده اند، اما دکتر جیمز فاولر متخصص الهیات، بر این باور بود که مدلی ویژه برای رشد ایمانی تدوین نشده است. وی نظریه رشد ایمانی خود را براساس نظریه های رشدی پیاژه، اریکسون و کلبرگ و مباحثه های دینی در زمینه ایمان که تیلیش[1]، نی بوهر[2] و اسمیت[3] بیان کرده بودند، بنا نهاد و آن را مراحل رشد ایمانی[4] نامید. نظریه فاولر از طریق گوش دادن به زندگی سیصدوپنجاه وهفت مصاحبه شونده بین سال های 1972 تا 1981 پدید آمده است. فاولر پس از مصاحبه های متعدد با آزمودنی ها، به این نتیجه رسید که رشد ایمان که همان رشد ایجاد معنا است، پدیده ای جهانی و انسانی بوده و تا حدی ذاتی و غریزی است. او همچنین نشان داد که رشد ایمانی، مسیری رشدی، فکری، شناختی و پیش بینی پذیر را دنبال می کند. با اینکه دامنه گسترده ای از محققان خارجی به این نظریه توجه نشان داده اند، پیچیدگی های آن سبب شده چالش های نظری، اخلاقی و عملی زیادی به همراه داشته باشد. با توجه به اینکه در ایران این نظریه بسیار مهجور مانده است، در این مقاله کوشش شده درک بهتری از آن فراهم آید. ازاین رو ابتدا تعریف ایمان، و سپس مراحل رشد ایمانی از نگاه فاولر به تفصیل بررسی شده و درنهایت انتقادهای وارد بر این نظریه بیان می شود. به نظر می رسد این نظریه که شامل یک پیش مرحله و شش مرحله است، به عنوان ساختاری برای تدوین نظریه رشد دینی- ایمانی مطابق با آموزه های اسلامی- شیعی راهگشا باشد.
راهبرد تربیتی آزمایش الهی در آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی فلسفه وجودی آزمایش الهی و نقش آن به عنوان یک راهبرد تربیتی در آیات قرآن است. برای تحقق هدف، باید انسان شناختی، هستی شناختی و رابطه مفهومی آنها در آیات قرآن بررسی شود تا بر اساس تحلیل محتوا و استنتاج به تعریف تربیت و اصول آن دست یافت و از ملاک ها و معیار های رسیدن به این هدف به عنوان راهبرد تربیتی استفاده کرد. بر اساس این تحلیل رابطه انسان و خداوند رابطه ربوبی است، خداوند انسان را آفریده و هدفی را برای او تعیین نموده است که از طریق رابطه ربوبی انجام می پذیرد؛ یعنی بر اساس شناختی که از ربوبیت خدا و مربوبیت انسان حاصل می گردد که همان تربیت، باید ها و نباید هایی است که در قالب تکلیف و هدایت تشریعی قرار می گیرد و بر اساس این تکلیف و هدایت، استعداد های نهفته انسان به فعلیت می رسد و قابلیت ثواب و عقاب پیدا می کند. آزمایش الهی سنتی حتمی، قطعی، همگانی و دارای مراتب است و استعداد های نهفته و بالقوه، معیار لیاقت و شایستگی نیستند بلکه باید بر اساس آزمایش الهی به فعلیت برسند. با این توصیف هدف و فلسفه آزمایش الهی رساندن انسان به قرب الهی؛ یعنی مربوبیت و عبودیت عبد بر اساس راهبرد تربیتی است.
تحلیل و بررسى مسئله دوستى در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاش دارد با روش تحلیل عقلى و استنباط منطقى، دیدگاه اسلام در مسئله دوستى را از طریق بررسى روایات معصومان علیهم السلام تبیین نماید. در خصوص فلسفه دوستى، متناسب و همسو با روایات، دو الگوى «مدنى» و «هستى شناختى» مطرح گردیده است که بر اساس آن رابطه دوستى، یک ضرورت براى تحقق حیات مطلوب اجتماعى و حرکت انسان به سوى کمال و سعادت نهایى، بر مدار توحید تلقى شده است. این دو الگو، به کارکرد حمایتگر دوستى در تأمین نیازهاى جسمى، مادى، روانى و اجتماعى، و کارکرد هدایتگر آن در مسیر توحید و بندگى اشاره دارند. روایات با تأکید بر اهمیت تحقیق و آزمون در انتخاب دوست، روش ها و معیارهایى را براى این اقدام برشمرده اند و راه کارهایى براى تداوم و تقویت پیوند دوستى ذکر کرده اند. همچنین در روایات، سلسله مراتبى از روابط دوستى ترسیم شده است که در بالاترین مراتب آن، دوستى با انبیا و معصومان علیهم السلام و اولیاى الهى قرار دارد.
تأثیر ایمان و عمل صالح در هدایت علمى بشر با تکیه بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدایت علمى، از اقسام هدایت الهى بوده و از عوامل متعدد افزایشگر و کاهشگر برخوردار است.علّامه طباطبائى در تفسیر المیزان، به مناسبت آیات فراوان، به ذکر ابعاد این بحث و بخصوص،بررسى عوامل تأثیرگذار در هدایت علمى پرداخته است. در نوشتار حاضر، که برگرفته از این منبعتفسیرى گرانقدر مى باشد، با روش تحلیلى توصیفى به بررسى اقسام هدایت الهى و نقش ایمان وعمل صالح در هدایت علمى، همراه با تنظیم منطقى، و تبیین لازم پرداخته است.
در قرآن کریم هدایت الهى، داراى دو قسم تکوینى و تشریعى است. هدایت تکوینى نیز، خود،به هدایت علمى و عملى تقسیم مى شود. هدایت علمى، همان توفیق درک و فهم معارف حق، وهدایت عملى، توفیق پیروى و التزام عملى نسبت به این معارف است. هدایت علمى نیز دو گونهاست: عام و خاص. هدایت علمى عام، از راه عقل، فطرت و امثال آن، و هدایت علمى خاص، ازطریق ایمان و عمل صالح، قابل تحصیل است.
گونه شناسی و روش شناسی روایات تفسیری امام باقر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
ائمّة اطهار(ع) مفسّران راستین قرآن کریم هستند. آنچه امام معصوم دربارة قرآن تفسیر می نماید، همان سخن قرآن است؛ چراکه آنان قرآن ناطق اَند وعلم تفسیر آن را از رسول خدا(ص) اخذ کرده اند. از آنجا که آن بزرگواران داناترین این افراد به معارف قرآن بعد از آن حضرت(ص) می باشند، در این تحقیق بر آن شدیم تا به روایات امام باقر(ع) در باب این علوم بپردازیم. مقالة حاضر گونه ها و روش های تفسیری امام باقر(ع) را بررسی کرده است و نتیجه می گیرد که امام(ع) در سخنان خود، بسته به ظرفیّت و فضای حاکم، به روش های گوناگون، از جمله علوم قرآنی، تفسیر قرآن با قرآن، تفسیر قرآن با سنّت، جری و تطبیق، بیان تمثیل های قرآنی، بیان باطن و ظاهر قرآن، زدودن شبهات، بیان مصداقی آیات و بُعد تربیتی و... از معارف قرآن را تبیین فرموده است.
بررسى ویژگى هاى مشترک انسان از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
بررسى ویژگى هاى مشترک انسان از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن
چرا باید اخلاقی زیست؟ تبیین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه برای بقای خود به نهاد اخلاق نیازمند است، اما چرا باید «من» اخلاقی باشم؟ چه اشکالی دارد که همه اخلاقی رفتار کنند و من تظاهر به اخلاقی بودن کنم، بی آنکه به واقع پایبند به اخلاق باشم. این پرسش از سوی گلاوکن فراروی سقراط نهاده شد و تا امروز کسانی کوشیده اند به آن پاسخی درخور دهند. افزون بر پاسخ سقراطی به این مسئله، ما شاهد پاسخ اگزیستانسیالیستی و پاسخ دوراندیشانه که نوعی خودگروی پیچیده است، هستیم. در کنار این پاسخ ها که هر یک قوت و ضعفی دارد، می توان پاسخی دینی به این مسئله داد. پاسخ دینی به چرایی اخلاقی زیستن در معرض برخی نقدها و اشکالات قرار گرفته است که زاده تقریرهای خاص آن است. در این مقاله، نگارنده با مرور تاریخی این مسئله و تفکیک دو پرسش اساسی از هم، چهار پاسخ را طرح و بررسی می کند و سرانجام از پاسخ اسلامی به دلیل قوت تبیینی بالای آن دفاع می کند و تقریری از مسئله پاداش و کیفر به دست می دهد که پاسخ گوی انتقادات رایج باشد.
رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خدا در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مفهوم «رابطه» یک صد و پنجاه سال پیش هرگز به معنای امروزی به کار نمی رفت. با این وجود، مفاهیم جانشین آن از قبیل «انس» در نهج البلاغه به کرّات آمده است که هریک از آنها بیان کننده اصناف و مراتب رابطه اعم از رابطه انسان و خدا و سایر رابطه هایند. در زمینه روابط انسان، در مجموع با چهار رابطه مواجهیم: رابطه انسان با خدا، خودش، انسان های دیگر و طبیعت. هریک از این روابط هم در پنج ساحت وجودی انسان تحقق می یابند که در مجموع بیست نوع رابطه را دربر می گیرد که یکی از آنها، رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خداست. این رابطه شامل روابط بندگی، خلیفگی، عاشقانه و همکاری است که روابط اول و سوم و دوم به ترتیب از بسامد بالایی در نهج البلاغه برخوردارند. اما رابطه همکاری به آن شکلی که در ادیان خاور دور نظیر دائویی (Taoism) مطرح است، در نهج البلاغه طرح نشده است؛ اما در عین حال، خدا و بنده همکاری می کنند تا رفتارهای انسان بهتر و به کمال خود نزدیک شود.
عواطف مثبت، آثار و راهکارهای تقویت آن در سوره یوسف(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
عواطف و احساسات مثبت، اصلی ترین رهبرانی هستند که نوع بشر، ادامه حیات خود را تا حدود زیادی، وامدار قدرت این عوامل در تعاملات انسانی است. نیروهایی همچون ایمان و تقوای الهی، امید به خداوند، عفو و گذشت، همدلی و همراهی، رابطة صمیمانه با دیگران از نمونه های این عواطف هستند. داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم به خاطر نمود زیبای این عواطف در برخوردهای یک انسان کامل، به «احسن القصص»، معرّفی شده است و به دلیل اینکه نکات تربیتی فوق العاده ای دارد، تأثیر بسیار ژرفی در فکر و ذهن انسان گذاشته است و می گذارد و برای تثبیت آن، باید از راهکارهای تقویت کننده کمک گرفت. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، انواع عواطف مثبت در سورة یوسف و آثار عواطف مثبت بر رشد و تعالی انسان در زندگی فردی و اجتماعی و نیز راهکارهایی برای تقویت این عواطف، با محوریّت سوره یوسف مورد بحث قرار گرفته است. این عواطف به سه بخش عواطف فردی، خانوادگی و اجتماعی تقسیم می شوند که هر یک به سهم خود نقش بسزایی در رشد و تعالی انسان دارد.
معرفت شناسى «الزام اخلاقى» در دیدگاه علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکى از مباحث مهم معرفت شناسى اخلاقى، معرفت شناسى «الزام اخلاقى» است که در آن به مباحثى مانند امکان شناختِ «الزام اخلاقى»، اِخبارى انگارى و انشایى انگارى جمله هاى حاوى «الزام اخلاقى»، اطلاق و نسبیت این جمله ها و راه شناخت آنها پرداخته مى شود. علامه طباطبائى، از فیلسوفان مطرح مسلمان، درباره مباحث معرفت شناسى «الزام اخلاقى»، عبارت هاى صریحى ندارد. به همین دلیل مفسران ایشان، اختلاف هاى فراوان دارند؛ ولى بیشتر مفسران در مسئله مورد بحث، ایشان را انشایى انگار و ناشناخت گرا دانسته اند و برخى ایشان را نسبى گرا معرفى کرده اند. این تحقیق بر آن است تا با روش تحلیلى فلسفى به تعریفِ اِخبارى انگارى و انشایى انگارى در معرفت شناسى اخلاقى بپردازد و اِخبارى انگارى علامه را در جمله هاى حاوى «الزام اخلاقى» اثبات کند. همچنین این مقاله با تعریفِ شناخت گرایى و ناشناخت گرایى در معرفت شناسى اخلاقى، نظریه علامه را در جمله هاى «الزام اخلاقى»، شناخت گرایى و مطلق انگارى قلمداد مى کند. توجه به سه راهِ شناختِ جمله هاى اخلاقى در نظریه علامه، یکى از ادله شناخت گرا بودن ایشان است.