فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲٬۵۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم دستورالعمل زندگی بشر تا روز رستاخیز است و لذا باید همواره پاسخگوی نیازهای وی باشد. لازمة این غرض، جامعیت و جاودانگی این کتاب است که هر دو لازمة خاتمیتِ نبوت می باشند. یکی از انواع ارتباط با قرآن که اهل بیت(ع) بر آن تأکید داشته و بر لزوم آن تصریح نموده اند، استنطاق است. «به نطق آوردن کلام الهی» یعنی حضور جدی این متن صامت در جوامع بشری، و حلّ معضلات و دغدغه ها، و ایفای نقش. استنطاق به معنای «عرضة سؤالات به قرآن و دریافت پاسخ» امری فراتر از تفسیر ترتیبی، تفسیر قرآن به قرآن، و تأویل قرآن است و با آن ها تفاوت ماهوی دارد. چه، این تعامل ها از متن قرآن آغاز می شود ولی شروع استنطاق، از متن جامعه و مشکلات آن است.
با این وجود، تفسیر به رأی نیز نیست، زیرا مستنطق با سؤال به سراغ قرآن می رود، نه با جواب. از سوی دیگر، اگرچه سطح اعلای استنطاق خاصّ اهل بیت(ع) است، ولی به دلائل متعدد، منحصر در ایشان نمی باشد. این پژوهش ضمن پرداختن به میزان کاربرد روائیِ واژة استنطاق به طور کلی و نیز استنطاق قرآن، با اشاره به نظریة شهید صدر در تفسیر موضوعی، مسائل مرتبط را با روش تحلیلی-توصیفی مورد دقّت قرار می دهد.
تفسیر آیات نماز شب در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
در آیاتی از قرآن کریم، به مسئله نماز شب پرداخته شده است که عبارتند از: آیات 1-8 و 20 سوره مزمل و آیات 17و18 سوره ذاریات. این نوشتار به تفسیر این آیات می پردازد. از بررسی این آیات، این نتیجه حاصل می شود که نماز شب مستحب مؤکد است؛ زمان دقیق آن در آیات مشخص نشده است، اما روایات به آن اشاره کرده اند؛ تعداد رکعات نماز شب در قرآن ذکر نشده است، ولی روایات آن را 11رکعت دانسته اند؛ عظمت نماز شب به اندازه ای است که پیامبراکرم(ص) به وسیله آن آمادگی برای دریافت قول ثقیل (قرآن) را پیدا می کند؛ خداوند در آیات برای نماز شب تخفیفی قائل شده است، از این رو هرکس هرچقدر که توان داشته باشد می تواند به این فضیلت بپردازد.
کارکردها و ویژگی های صنعت بلاغی تشبیه تمثیلی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم دربرگیرنده نثری موزون، مسجع و مملو از مؤثرترین امثال و محکم ترین تشبیهات است. بهترین زبانی که می تواند معارف عقلی و مفاهیم معنوی را برای توده مردم تبیین کند، است. تمثیل از لحاظ ابراز مکنونات و پرده برداری از حقایق، متخیل را در شکل حقیقت، « تمثیل » و پنداشته شده را بسان یقین عرضه می کند. تمثیل در دل ها چنان اثری دارد که وصف شیء به تنهایی آن اثر را ندارد، از همین رو یکی از شیوه های بیانی قرآن کریم، تمثیل است . پیام های اعتقادی و اخلاقی که در ورای تمثیل های قرآنی، گنجانده شده می تواند آدمی را به سوی زندگی سعادتمند رهنمون سازد. بیشتر تمثیل های قرآنی از نوع معقول به محسوس هستند، چراکه این نوع تشبیه با ایجاد مشابهت میان معنایی معقول با امری محسوس به خوبی واقعیات دور از ذهن را برای انسان مجسم کرده و به تصویر می کشد، و با این روش، راه ادراک بسیاری از مفاهیم دینی و عقلی را برای انسان آسان می کند و بیشترین میزان تأثیر را در نهاد او به جای می گذارد. در این مقاله تلاش شده تا پس از تعریف تشبیه و تمثیل و بیان کارکردهای آن، به مطالعه موردی برخی تمثیلات قرآنی پرداخته شده و ویژگی های تشبیهی آنها که عموماً نسبت بدان غفلت ورزیده می شود، با هدف فهم و درک بخشی از اعجاز بیانی قرآن کریم، مورد بررسی قرار دهیم.
امامت از دیدگاه شیعه دوازده امامی با تکیه بر براهین عقلی و آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسألة امامت از دیرباز مطمح نظر متکلّمان و مفسّران نامدار اسلامی بوده است. فرقه های اسلامی در هیچ یک از مسائل دینی به سان مسألة امامت اختلاف نظر نداشته اند. علمای نام آور اسلامی، اوّلاً به دو فرقه بزرگ شیعه و اهل سنّت تقسیم شدند که جمیع فرقه های شیعه در تعیین امام، قائل به نصّ شدند، لیکن همه فرقه های اهل سنّت قائل به بیعت و اجماع اهل حلّ و عقد در این باب گشتند. فرقه های شیعه نیز در امر تعیین امام، از برخی جهات متشتّت گشتند. برخی قائل به نصّ خفیّ و برخی دیگر به عدم عصمت امام نظر دادند. در این میان، شیعه اثناعشری بر این باور است که وجود امام با قاعده عقلی لطف اثبات می شود، چون امامت از ملحقات نبوّت است. به دنبال اثبات امام با این قاعده عقلی، عصمت و منصوص بودن امام از جانب خدا و رسول را نیز با استناد به عقل و نقل اثبات می کنند. نویسنده مقاله در این جستار، برجسته ترین براهین عقلی شیعه دوازده امامی را ذکر نموده، سپس با استناد به آیات و روایات، عصمت و منصوص بودن امام را به اثبات رسانیده است. نکته قابل توجّه در باب امامت، آوردن براهین عقلی نو با نگاهی دیگر می باشد و نیز تکیه به کتاب الحجّة اصول کافی است، که دیگر نویسندگان به این دو نکته کم توجّه بوده اند.
چیستی و ماهیت علم در قرآن و روایات و آموزههای اسلامی
حوزه های تخصصی:
به طور کلی در بررسی مکاتب، هیچ مکتبی مانند اسلام برای علم و معرفت و آگاهی ارزش قایل نیست و هیچ دینی مانند اسلام مردم را از خطر جهل تحذیر نکرده است. از نظر اسلام علم اساس همه ارزشها و جهل ریشه همه معایب و مفاسد فردی و اجتماعی است. همچنین از نظر اسلام انسان در هر حرکتی نیاز به شناخت و آگاهی دارد: عقاید، اخلاق و اعمال انسان باید مبنای علمی داشته باشد. روش تحقیق این مقاله کتابخانهای و با بهرهگیری از دستاوردهای پژوهشی بوده است. سؤال اصلی تحقیق، چیستی حقیقت علم در قرآن و روایات و آموزههای دینی است. هدف اصلی تحقیق بررسی و نشان دادن جایگاه و چیستی علم در قرآن و روایات و آموزههای اسلامی جهت بهرهگیری عملی از آن در زندگانی میباشد. در این نوشتار تحلیلی تلاش شده است تا جایگاه علم در متون اسلامی مورد ارزیابی قرار بگیرد.
کاربرد روش تقسیم منطقی در شناخت مقصود مفردات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت مفردات قرآن در دستیابی به مقاصد الهی نقش اساسی در فهم آیات دارد . مشکل این مسئله آنجاست که گاهی برخی از واژه های قرآنی به سادگی قابل فهم نیستند تا داوری نمود که است. ازاین رو، « وحی » مقصود الهی را از آن به دست آورده ایم. یکی از این واژه های قرآنی، واژه حتی تعریف های متعدد اندیشمندان چیستی واژه وحی را روشن نکرده است، زیرا تعریف های آنان اولاً، جامع و مانع نیستند؛ ثانیاً، ابهام چیستی وحی در قرآن را مرتفع نساخته اند؛ ثالثآً، گاه متعارض یکدیگرند؛ رابعاً، قرآن این واژه را حدود 79 بار در مورد وحی پیامبران، الهام و امداد انسان های عادی، راه یابی حیوانات و تقدیر جمادات به کار برده است و چیستی وحی در مورد هرکدام آنها به طور کامل، وضوح ندارد و اندیشمندان به همه این موارد نپرداخته اند. بنابراین، جای تحقیق در این زمینه، خالی مانده است و باید این خلأ علمی مرتفع شود . تحقیق حاضر در صدد است این مشکل را با روش تقسیم منطقی حل نماید. این روش در یافتن مقصود الهی از بسیاری از واژه های قرآنی به ویژه واژه وحی می تواند به کار رود و تعریف جامع و مانع و نیز معنای منطبق با قرآن را از آن واژه ارائه نماید. ما توانمندی این روش را در معنایابی واژه های قرآنی با مطالعه واژه وحی نشان خواهیم داد و این مهم ترین یافته تحقیق محسوب می شود.
المرأة المثالیة فی القرآن الکریم؛ دراسة مقارنة مع الشعر الجاهلی (بررسی تطبیقی تصاویر زن آرمانی (حور عین) در قرآن کریم و شعر جاهلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وظیفه شعر در ابتدا بیان زیبایی است. بسیاری از اغراض شعری نظیر وصف،مدح و غزل پیوندی ناگسستنی با مفاهیم زیبا دارند. همانطور که حکمت نیز به زیبایی معنوی گرایش دارد. با نگاهی در غزل دوره جاهلی در می یابیم که این فن شعری زیبای های حسی و معنوی نسبت به زنان را به تصویر کشیده است، به طوری که آن را به غزل بی پرده و عفیف تقسیم نموده اند. قران کریم نیز ضمن توصیف زنان به معیارهایی اهتمام ورزیده است که با دیدگاه های شعر جاهلی بسیار متفاوت است.به طوری که به آن معانی والایی بخشیده است که با حیاء و کرامت زن در ارتباط است.
این مقاله در نظر دارد بر اساس روش توصیفی - تحلیلی از طریق تطبیق تصاویر زن آرمانی «حور عین» در قرآن کریم و شعر جاهلی به بررسی این ویژگیها بپردازد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که با آن که شباهتهای بسیاری در توصیف حسی بین آن دو وجود دارد، ولی توصیف قرآنی همیشه با آنچه که دلالت بر زیبایی معنوی دارد، همراه است. مساله ای که به ندرت آن را در شعر جاهلی می بینیم. تصاویر قرآن صرفا یکسری تصویرهای حسی محض جهت تشویق مردم برای واردن شدن به بهشت نیستند، بلکه در ورای آنها معانی والایی نهفته است که تداوم زندگی اجتماعی و خانوادگی را در تمام عصرها بخصوص عصر کنونی تضمین می کند.
معناشناسی و استعمال واژگان عقل، فهم، علم و فکر در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
معناشناسی که در زبان انگلیسی با نام Semanticis و در زبان عربی علم الدَّلاله یا علم المعنی نامیده می شود، شاخه ای از زبان شناسی است که به بررسی معنا می پردازد و مقصود و فحوای کلام را از ساختار و سیاق متن درمی یابد. نخستین گام ها در این زمینه در اواسط قرن نوزدهم توسط ماکس مولر Max Muller و میشل بریل Michel Breal برداشته شد.
واژگان در کلام الهی هریک بار معنایی خاص خود را دارند و نخستین نکته ای که با نگرشی اجمالی به آیات، به چشم می خورد، گزینش مناسب و چینش دقیق این واژگان است. چهار واژه عقل، فهم، علم و فکر نیز از واژگانی هستند که در قرآن کریم هر یک در القای معنای ویژه شان نقش خود را به خوبی ایفا می کنند و در مناسب ترین جایگاه خود قرار گرفته اند. این مقاله معنا و مفهوم عقل، فهم، علم و فکر و جایگاه این واژگان در قرآن کریم را بررسی می کند. همچنین به تفاوت های معنایی و جایگاه آنها در آیات شریفه قرآن کریم می پردازد.
نقد رویکردهای معنا شناسی واژه «مس» در آیه «لایَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در معنا شناسی ""مس"" در آیه ""لایَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ"" سه رویکرد میان عالمان امامیه از آغاز تا کنون رایج است؛ مس ظاهری، مس باطنی، مس فراگیر. در رویکرد نخست واژه ""مس"" به تماس ظاهری معنا شده و حکم فقهی حرمت تماس بدن بدون طهارت با الفاظ قرآن از آیه استنباط شده است؛ ادله پنجگانه این رویکرد عبارت اند از: استعمال واژه ""مس""در برخورد جسمی دو چیز با یکدیگر، رجوع ضمیر در"" لا یمسه"" به قرآن، استشهاد معصوم (ع)، روایت نبوی و مخالفت با وجدان. رویکرد دوم ""مس"" را به درک حقائق قرآنی تبیین کرده و به ادله ای همچون سیاق آیه، فضای نزول آیه، روایات تفسیری، دلالت معنایی مطهرون بر طهارت معنوی و رجوع ضمیر در"" لا یمسه"" به""کتاب مکنون"" استدلال شده است. مطابق رویکرد سوم مس به معنای مطلق تماس است، اعم از تماس ظاهری و معنوی، این رویکرد به اطلاق واژه ""مس"" و ""المطهرون"" تمسک جسته است. رویکرد های سه گانه, نگاه انتقادی به همدیگر داشته و ضمن اقامه دلیل به نقد و رد ادله رویکرد رقیب نیز پرداخته اند. در این مقاله رویکرد های سه گانه بازشناسی، ارزیابی و ضمن نقد ادله، رویکرد منتخب ارائه شده است.
شناخت علل انحراف و گروه های منحرف در پنج سوره نخست قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به توصیف علل انحراف و گروه های منحرف از دیدگاه قرآن کریم با رویکرد جامعه شناختی می پردازد تا از این طریق، راهکارهای کاربردی را در پیشگیری از رفتارهای منحرف بیابد. روش پژوهش توصیفی و نوع آن کاربردی است. نمونه پنج سوره نخست قرآن است و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای است. نتایج نشان داد در سوره های بررسی شده، 78/27% آیات به منحرفان اختصاص یافته است و قرآن کریم اعتقادات غیرتوحیدی و گزینش راه های زندگی غیرالهی را عامل انحرافات برمی شمارد. شناخت و کسب آگاهی از علل ریشه ای انحرافات و تلاش برای داخل کردن دین در همه ابعاد زندگی اجتماعی در سطوح خرد و متوسط و کلان، می تواند از کج رفتاری ها جلوگیری کند، زیرا پیامدهای رفتار منحرفان از منظر قرآن، شباهت بسیاری به پیامدهای رفتار منحرفان در عصر مدرن دارد که ضرورت رجوع به قرآن را توجیه می نماید.
معیارهای نقد علامه طباطبایی بر آرای دیگر مفسران در ایجاز حذف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«ایجاز حذف» در قرآن فراوان به کار رفته و از شیوه های مهم بلاغی قرآن است که دانشمندان علوم قرآنی و مفسران به آن اهتمام ویژه ای داشته اند. ازآنجاکه مفسران گاه در برخی آیات برای حذف و تعیین محذوف هم عقیده نیستند، این پژوهش به بررسی معیارهای علامه طباطبایی در نقد آرای دیگر مفسران می پردازد.
از رهگذر این جستار برمی آید علامه طباطبایی با معیارهای درون متنی همچون توجه نکردن به مراد صحیح آیه و نقش نحوی کلمه، معنای حروف معانی، سیاق، فن بلاغی و نیز معیارهای برون متنی چون اختلافات فقهی و استناد به روایات ناصحیح، آرای دیگر مفسران را نقد کرده و معتقد است که این موارد موجب بروز تقدیرهای مختلف یا تقدیرهای نابه جا می شود؛ به طوری که مراد صحیح آیات از آنها استخراج نمی گردد.