قرآن به عنوان کتاب دینی و کلام خداوندی و منبعی فکری و رفتاری، همواره برای عموم مسلمانان حجت و ملاک اندیشه و عمل بوده و معیار و مبنای تعلیم و تربیت است. از سوی دیگر ایثار، جهاد در راه آرمانها و اصول دینی و شهادت و بذل جان در این مسیر، از افتخارات پیروان اسلام به شمار می رود. در زمان صدر اسلام که مصادف بود با وقوع جنگهای مسلمانان با کفار، تعداد زیادی از مسلمانان به شهادت رسیدند و کلمات شهید و شهادت در معنای جدید و اصطلاحی (یعنی: قتیل فی سبیل الله) در میان مردم شایع شد و پیامبر اکرم(ص) نیز این واژه ها را برای کشته شدگان در راه خدا به کار برد، تا جایی که امروزه از شنیدن این کلمات ذهن انسان به همین معنای جدید متبادر می شود. مقوله شهادت، تنها کشته شدن و از بین رفتن جسم یک انسان دین دار نیست، بلکه یک روند هدف دار و عقلانی است که در ورای آن مبانی تربیتی عمیقی نهفته است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته شده، جستاری در مبانی تربیتی شهادت از خلال بررسی آیات قرآن است، به گونه ای که از دو منظر می توان به مبانی تربیتی شهادت در قرآن نگریست: منظر اول؛ بیان خصوصیاتی که در قرآن برای شهیدان ذکر گردیده است و می تواند نقش مؤثری در ایجاد فرهنگ شهادت در جامعه داشته باشد. منظر دوم؛ بیان مصادیق شهیدان در قرآن و نقش تربیتی آنها. در این نوشتار این دو مقوله مورد مداقه قرار می گیرد.
از روش های ویژة قرآن به منظور هدایت، داورى قاطع نسبت به اقوال و آرایى است که از دیگران نقل مى کند؛ یعنی سخن حق را تأیید و سخن کذب را ابطال می نماید. این پژوهش با تکیه برآرای آیت الله جوادی آملی به بررسی داوری قرآن نسبت به اقوال منافقان پرداخته است. سخنانی که از منافقان در قرآن ذکر شده، دو دسته است: اوّل سخنان آنان در باب خود (ادّعاهای باطل) و دوم سخنان آنها مبنی بر تخریب چهرة اسلام و مسلمانان. ایجاد تردید در پذیرش آیات قرآن، واکنش دوگانه به هنگام جهاد، سخنان طعن گونه نسبت به رسول خدا(ص) و تحقیر مؤمنان از این قبیل است. قرآن ادّعاهای باطل منافقان را نفی می کند و به افشای اهداف آنان می پردازد و در پاسخ به دستة دوم و اقوال آنان، با لحنی کوبنده به روشنگری می پردازد و تهدید به عذاب می نماید. همچنین آثار متفاوت قرآن را بیان می کند و از رسول(ص) و مؤمنان دفاع می نماید و در موضوع جهاد، در پی بهانه جویی منافقان برای شرکت نکردن در نبرد، علّت اصلی فرار آنها را ذکر می فرماید و پس از سخن آنها مبنی بر منع مؤمنان از جهاد، به روشنگری دربارة حقیقت شهادت می پردازد.