فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۸۶۸ مورد.
۳۰۱.

کدام نوع معرفت، موضوع تحلیل فلسفی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صدق معرفت شناسی باور توجیه نظریه توجیه معرفت گزاره ای نظریه های صدق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۷ تعداد دانلود : ۵۲۱
معرفت شناسان معمولاً سه معنا را در مورد معرفت به کار می برند. آشنایی، مهارت و معرفت گزاره ای، سه معنای معرفت را تشکیل می دهند. با وجود این، اکثر معرفت شناسان، معرفت گزاره ای را موضوع فلسفه قلمداد می کنند. این مقاله که به روش اسنادی و کیفی نگاشته شده است، می کوشد ضمن تبیین هریک از معانی معرفت، به بررسی معرفت گزاره ای به طور خاص بپردازد و بر اساس تعریف سنتیِ معرفت به باور صادق موجه، شروط سه گانه این تعریف و نظرات در باب آنها را مورد کندوکاو قرار دهد. یافته های این پژوهش نشانگر این نکته است که شروط سه گانه با اشکالاتی از منظر برخی معرفت شناسان روبه روست و با وجود اجماع نسبی در باب تعریف معرفت با شروط سه گانه، از زمان گتیه به بعد این تعریف دچار چالش گردید و شروط سه گانه برای تعریف معرفت ناقص پنداشته شد.
۳۰۲.

چیستی ادراکات فطری در نگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علم حضوری علم حصولی بدیهی آیت الله جوادی آملی ادراکات فطری اولی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۵۹۶ تعداد دانلود : ۷۴۳
هر سازه یا هر نظامی چنانچه بر اصول و مواد اوّلیة محکم، متقّن و نفوذناپذیر استوار شده باشد از هر گونه تهدید به ویرانی محفوظ خواهد ماند. نظام عظیم معرفت شناسی بشر نیز که از مهم ترین و اساسی ترین نظام های بشری است، به اندازة اهمیت و جایگاهی که در زندگی انسان دارد، زمانی از آفت شک و سفسطه و هر گونه تحدید مصون است که بر اصولی متقن و تردیدناپذیر بنا شده باشد. بر این اساس، فلاسفة اسلامی برای ایصال به این هدف به وجود اصول اوّلیه ای برای تفکر بشر معتقدند که نه تنها ادراکات بلکه گرایشات او نیز مبتنی بر آنهاست. ویژگی این اصول آن است که هر چند اندک اند ولی در بداهت و موجه بودن آنها هیچ شک و تردیدی راه ندارد و از آنها به ادراکات فطری تعبیر می کنند. استاد جوادی آملی، با صبغة فلسفی- کلامی خویش، مبانی عقلی موجود در این زمینه را با استناد به آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت: مُهر تأیید زده است.در این اثر، بعد از مفهوم شناسی فطرت و استعمالات آن، ارتباط بین فطرت و اصول اوّلیة تفکر و، سپس، مصادیق و کارکردهای این علم در ساختمان معرفت بشر و نقشی که در رد شبهات و نقد مخالفان دارد مورد بررسی قرار گرفته است.
۳۰۳.

وجوه اشتراک و شباهت در دیدگاه های معرفت شناختی ملاصدرا و هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حضوری بدیهیات پدیدارشناسی اتحاد عقل و عاقل و معقول فاعل و متعلق شناسا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۶۵ تعداد دانلود : ۷۲۲
فلسفه به عنوان دانشی که متکفّل مسائل زیر بنایی است؛ نیازمند اتصاف به صفت تیقّن و یقینی بودن است. در غیر این صورت به عنوان دانش پایه ای نمی تواند مسائل زیر بنایی سایر علوم را در قلمرو خود مورد بحث قرار داده و به وضوح تبیین کند. هوسرل و ملاصدرا دو فیلسوفی هستند که با وجود تفاوت در نظام فکری شان به مسئله تیقن و ماهیت یقین پرداخته اند. هوسرل با طرح فروکاهش ها «reduce» و اپوخه «epoche» و ملاصدرا با طرح مسئله « اتحاد عقل و عاقل و معقول» راه رسیدن به یقین و کیفیت یقین را شرح داده اند. ما در این نوشتار به وجه اشتراک میان دو فیلسوف از این جنبه معرفت شناسی خواهیم پرداخت. ملاصدرا با طرح نظریه اتحاد عقل ، عاقل و معقول و نیز پر اهمیت جلوه دادن فاعل انسانی در مسئله شناخت ؛ علم و نفس را از گونه مجردات دانستن و عدم غیبت مجردات از یکدیگر ؛ معنای ویژه ای از یقین را ارائه داده است که مسبوق به سابقه نیست. البته در این معنای یقین نباید جایگاه علم حضوری و ابتنای علم حصولی بر علم حضوری را فراموش کرد. همین معنای یقین در هوسرل نیز مشاهده می شود . وی آگاهی را ساحت سه جانبه – فعل آگاهی ،اگو، متعلق آگاهی- می داند که با عقل ، عاقل و معقول متناظر هست. و باز این سه امر در اندیشه هوسرل در اتصاف با یکدیگر قرار دارند.هوسرل چونان صدرالمتالهین نقش فاعل شنا سا به عنوان نقطه مرکزی می پذیرد؛ و از آن به عنوان (( اگوی استعلایی )) یاد می کند.
۳۰۴.

بنیان های فلسفی و بررسی ارتباط بین هستی شناسی و معرفت شناسی پارادایم های تفسیری، انتقادی و علمی با روش شناسی و روش های مورد استفاده در این پارادایم ها

کلید واژه ها: تفسیر معرفت هستی شناسی پارادایم علمی اثبات گرایی انتقادی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۶۴۱۳ تعداد دانلود : ۴۴۲۵
این مقاله به بررسی ارتباط بین بنیان های فلسفی سه پارادایم اصلی تحقیق، یعنی تفسیری، علمی و انتقادی می پردازد. هدف اصلی این است که رابطة متقابل معرفت شناسی، هستی شناسی و روش شناسی این سه پارادایم مورد بررسی قرار گیرد. همچنین برخی از فرضیات اساسی تحقیق بررسی شود. چیستی دانش و راه های کشف آن، امری ذهنی است. با توجه به مباحث مطرح شده، پارادایم علمی به دنبال تعمیم پارادایم تفسیری به دنبال درک، و پارادایم انتقادی به دنبال آزادی بخشی است. درک فرضیات فلسفی، که زیربنای هریک از این پارادایم هاست و نحوة ظهور این فرضیات در روش شناسی و روش های مورد استفاده در تحقیق، به فهم، واکاوی و کاربرد بهتر تحقیق موردنظر کمک می کند.
۳۰۵.

معناشناسی علم در قرآن کریم و مکاتب بشری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: علم و دانش در قرآن واژه علم در نگاه قرآن علوم و قرآن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۲۲۵۳ تعداد دانلود : ۷۴۹
در این نوشته کوشش شده است نخست معنای لغوی و عرفی این واژه بررسی و بیان، و سپس معنای اصطلاحی آن در میان مکاتب گوناگون علمی به ویژه مکاتب فلسفی مطرح شود و در نهایت معنای آن که اصالتاً لغتی عربی و قرآنی است از دیدگاه قرآن کریم و نگرش این کتاب الهی تبیین گردد. در تبیین نگاه قرآن به این نتیجه می رسیم که نه تنها معانی گوناگون علم با این کتاب الهی ناسازگاری ندارد، بلکه عالیترین ارزشها در آن برای علم و اهل علم لحاظ شده و به شکلهای گوناگون، بشر در آن به فراگیری و تحقیق در علوم مختلف دعوت و ترغیب شده است. در نگاه قرآن، علم واقعی، آدمی را از ظاهر پدیده ها عبور می دهد و به علل و اسباب باطنیِ آنها یعنی عالم غیب و خدای تعالی رهنمون می سازد.»
۳۰۶.

انقلاب صدرایی در ذهن شناسی و طرح نوینی در معرفت شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علم انطباق ماهیت وجود ذهنی مراتب وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۹۲۳ تعداد دانلود : ۵۳۵
مسأله وجود ذهنی تا زمان ملّاصدرا یکی از پیچیده ترین مباحث فسلفه اسلامی بوده است که اکثر فلاسفه و متکلمان اسلامی درباره آن اظهار نظر کرده اند؛ اما نتوانستند بر بر این مشکل فائق آیند. صدرالمتألهین با طرح حمل اولی و شایع و تمایز آن دو، توانست این مسأله را حل کند. وی با خروج علم از سنخ ماهیت و ورود آن به سنخ وجود، توانست رویکردی ابتکاری نسبت به این مسأله داشته باشد و دقیق ترین اشکالات آن را برطرف کند. ملّاصدرا بر خلاف حکمای پیشین، علم را از تحت مقولات خارج می کند و آن را از سنخ وجود می شمارد. در نتیجه، این توانایی را پیدا می کند که بین علم و وجود ذهنی تمایز قائل شود و وجود ذهنی را ظلّ علم قلمداد کند. وی با طبقه بندی هستی در نظام تشکیکی وجود و با طرح حمل حقیقه و رقیقه، در تطابق ماهوی ذهن و عین، انطباق آن دو را ناشی از انطباق عینی وجود برتر ماهیت معلوم بر وجود خاص دانست.
۳۰۷.

نظام معنا و معرفت از دیدگاه سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود حقیقت معرفت وحی شریعت طریقت الهام کشف

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۳۱ تعداد دانلود : ۵۳۱
سید حیدر آملی دیدگاه خود در باب معرفت شناسی را بر وجودشناسی تثلیثی قرار داده و با طرح مباحث تثلیث در معرفت شناسی، به یک نوآوری دراین باره دست زده است. از مهم ترین نکاتی که علامه سید حیدر در معرفت شناسی بر آن تکیه کرده اینکه، ایشان همواره معرفت را یک حقیقت واحد می داند که دارای سه مرتبه اصلی است که این مراتب نیز به صورت تشکیک است. وی از این نکات کمک می گیرد تا نزاع ظاهری فهم های متفاوت در حوزه عرفان، ازجمله نزاع بین صوفی و شیعه را برطرف نماید. علامه سید حیدر تثلیث هایی را در باب معرفت شناسی با عناوین خاصی چون «شریعت، طریقت و حقیقت»، «رسالت، نبوت و ولایت»، «اسلام، ایمان و ایقان» و «وحی، الهام و کشف» مطرح می کند و با بسط کلام و دقت کافی و اندیشه ناب، درباره آن به سخن می پردازد. بدیهی است تثلیث در باب معرفت، مبتنی بر تثلیث در وجودشناسی اوست. در این نوشتار به تحلیل و بررسی نگاه تثلیث گونه او در باب معرفت شناسی پرداخته و به کلید حل تفاوت در فهم ها و معرفت ها اشاره خواهیم کرد.
۳۰۹.

تأملاتی نوصدرایی در نظریه معنا(مقاله پژوهشی حوزه)

۳۱۱.

معنا شناسی بدیهیات از منظر سه فیلسوف مسلمان (ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: بدیهی نظری ابن سینا ملاصدرا سهروردی فطری اولی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۸۳ تعداد دانلود : ۷۳۵
تبیین جایگاه بدیهیات در نظام فکری فلاسفه اسلامی، یکی از اساسی ترین مسائل فلسفی است که با وجود اهمیت فراوان و نقش بی بدیلش در نظام معرفتی فیلسوفان، از جنبه های مختلف، بررسی نشده است؛ به گونه ای که ابهام های موجود در معناشناسی بدیهیات و عدم تمایز بین ادراکات بدیهی و نظری، موجب استفاده نادرست از قضایای نظری و بدیهی و در نتیجه، حصول معارف مبهم در نظام معرفتی می گردد. بررسی معنای دقیق مفاهیم بدیهی، شمار بدیهیات و منشأ حصول بدیهیات، از جمله مسائلی است که این مقاله به عهده گرفته است. با اشاره اجمالی به دیدگاه های این سه فیلسوف، درمی یابیم که تحلیل ایشان در تبیین منطقی مفهوم بدیهیات با وجود اختلاف تعابیر گوناگون مشابه یکدیگر است؛ اما ابن سینا و ملاصدرا به تبیین فلسفی مفهوم بدیهیات نیز نظر داشته اند، به گونه ای که بدون بدیهیات، هیچ استدلال و بیانی امکان پذیر نیست. با توجه به این نکته، بدیهیات از نظر فلسفی نه قابل اثبات است و نه قابل انکار. چنین نکته ای در آرای سهروردی مشهود نیست. نظر ابن سینا و ملاصدرا در شمار بدیهیات یکسان است و سهروردی تعداد آن ها را به سه قسم فرو کاسته و صریحاً به تضییق دایره بدیهیات پرداخته است. درباره منشأ حصول بدیهیات، ابن سینا استمداد از عقل فعال و سهروردی، شهود و ملاصدرا حس را مطرح می کند.
۳۱۴.

ادراک فطری از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی فطرت ادراکات فطری آثار فطرت وجود مقید

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات حکمت نوصدرایی
تعداد بازدید : ۲۴۵۱ تعداد دانلود : ۲۴۷۵
فطرت از مسائل مطرح در هستی شناسی فلسفی و مبنای جهت گیری انسان در ادراک و گرایش اوست که اثبات یا انکار آن آثار و لوازم وجودی و معرفتی زیادی در پی دارد. در تبیین ادراکات فطری، گستره و آثار آن، دیدگاههای مختلفی ارائه شده است، عده ای ادراکات و گرایشات فطری را بطور کلی انکار کرده و عده ای آنرا پذیرفته اند. در میان معتقدان نیز تبیین یکسانی از فطرت موجود نیست، در این مقاله دیدگاه خاص علامه طباطبایی در وجود شناسی ادراک فطری، مبانی فلسفی و آثار آن را از دیدگاه ایشان تبیین کرده و نشان داده ایم که علامه بر اساس مبانی و نگرش خاص فلسفی خود، دیدگاهی نو در این مساله ارائه کرده و ادراک فطری را به نحو وجودی محض، متفاوت با سایر سیستم های رایج فلسفی، و بدون نیاز به مبانی آنها، تبیین می کند، در جانب سلبی معنای فطرت نه عقلگرایی مطلق به معنای ادارکات ذاتی فطری (که در فلسفه امثال دکارت آمده) و نه اومانیسم مطلق به معنای خالی بودن ذات انسان از هر گونه جهت گیری گرایشی و ادراکی می باشد. و از حیث اثباتی ادراک وجود مقید خود است که عین تعلق و ربط و وابستگی به وجود مطلق است و انسان به محض ادراک وجود مقید خود، به تقدم وجود مطلق در دار هستی و آثار گسترده و البته دارای مراتب این ادراک اذعان و اعتراف می نماید.
۳۱۵.

بررسی جایگاه «نفس الأمر» در تئوری مطابقت و چالش آن در رویکرد مبناگرایی علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

۳۱۶.

امکان معرفت عینی به عالم خارج در فلسفة ابنسینا و صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: انطباق فاعل شناسا معرفت عینی عقل فعال کلی طبیعی متعلَق شناخت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۴۸۵
مکتب های فلسفیِ مشاء و متعالیه، هر چند به طور مستقل و خاص به مباحث معرفت شناختی آن گونه که در فلسفة غربی در دورة جدید مطرح شده نپرداخته اند، هر کدام ضمنِ مباحث هستی شناسانة خود به آن نظر دارند و برای تبیین چگونگیِ حصول معرفت به عالم خارج می کوشند. نمایندگان بزرگ این دو مکتب بزرگ یعنی ابن سینا و صدرالمتألهین، به فراخور هستی شناسیِ خویش، دیدگاه های بدیعی در باب متعلَق شناخت، فاعل شناسا و نیز چیستیِ علم ارائه کرده اند. ابن سینا علم به عالم خارج را از سنخ انتزاع می داند و، بر این اساس، با قایل شدن به وجود کلی طبیعی در عالم خارج و نیز با اعتقاد به قوای بیرونی و درونی برای نفس آدمی، که در نهایت از عقل فعال مستفیض می شود، به تبیین درک عینی عالم خارج می پردازد. اما صدرالمتألهین با نگاه اصالت وجودی خویش راه دیگری برای این تبیین می پیماید. در این دیدگاه، آنچه عالم خارج را تشکیل داده امری غیرماهوی و از جنس وجود است و وجودِ کلی طبیعی را برنمی تابد؛ نفس نیز از جنس وجود می باشد و قوای آن مراتب و شئون آن هستند؛ علمِ به واقعیات خارجی نیز نه از جنس انتزاع بلکه وجودِ برترِ آنها در مراتب مختلف است. این وجود برتر راهگشای عینیت معرفت به عالم خارج در دیدگاه صدرایی است. در این نوشتار در پیِ آنیم که چگونگیِ امکان کسب معرفت عینی به عالم خارج را در فلسفة ابن سینا و صدرالمتألهین تبیین کرده، پایه های تشکیل دهندة این عینیت را با یکدیگر مقایسه کنیم.
۳۱۷.

اعتباریات اجتماعی و نتایج معرفتی آن؛ بازخوانی دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادراکات اعتباری ملک حقیقی نظام معرفتی علامه طباطبائی علومانسانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۰۵۸ تعداد دانلود : ۸۲۳
نظریة «اعتباریات»، یک ابداع نظری و ابتکاری معرفت شناسانه است که با رویکرد روانشناسی - معرفت شناختی تدوین شده است. علامه طباطبائی اعتباریات را افکار عملی و اجتماعی انسان بر می شمارد که آدمی به کمک عوامل احساسی می کوشد تا میان دو جهان حقیقی، وساطت بر قرار سازد. علامه طباطبائی به مثابه طرحی بدیع، نظریة اعتبارات را تدوین کرد. ادراکات اعتباری در افتراقی از ادراکات حقیقی، بخشی از نظام معرفتی است که تا پیش از علامه در فلسفةاسلامی پیشینه ای ندارد. گرچه فیلسوفان اسلامی از اعتباریات بالمعنی الاعم (معقولات ثانیه) سخن گفته اند، اما اعتباریات بالمعنی الاخص (یا اعتباریات اجتماعی) از ابتکارات بدیع علامه طباطبائی محسوب می شود. اعتباریات که در آثار مختلف علامه به ویژه در المیزان، اصول فلسفه، برهان، رسالة اعتباریات مطرح شد، عمدتا ناظر به ساحات اجتماعی و عملی است، اما در عین حال بخش مهمی از معرفت شناسی است. علامه در مقاله های سوم تا پنجم اصول فلسفه از ادراکات حقیقی و در مقالة ششم از ادراکات اعتباری سخن به میان آورده است. اعتباریات نه همچون ادراکات حقیقی رابطه توالدی و استنتاجی دارند و نه برهانی اند. اساس طرح اعتباریات، نظریه «انسان شناسی» علامه طباطیایی است. این نظریه هم می تواند به شناخت صحیح از انسان، نیازها و پرسش ها و نیز غایات و اهداف او کمک کند و هم اسباب شکل گیری نظامات جمعی و زندگی اجتماعی، بنیان های حقوق و اخلاق جمعی را شرح دهد. نتایج معرفتی اعتباریات را هم می توان در مسألة ملک و حکومت اجتماعی ملاحظه کرد که قدرت سیاسی را امری انسانی بر می شمارد و هم در کشمکش های امروزین علوم انسانی دید. اعتباریات، قلمروی روشن از درک مناسبات و روابط اجتماعی انسان، نیازهای اساسی آدمی، اهداف و اغراض او در حرکت استکمالی و بالأخره چارچوبی نیرومند از نظریه پردازی در علوم انسانی، اخلاق و قدرت سیاسی عرضه می کند. در نوشتار حاضر در صددیم تا وجوه ابداعات علامه در اعتباریات را بررسی کرده و نتایج و پیامدهای معرفتی آن را مورد توجه قرار دهیم.
۳۱۸.

نگاه وجودی ملاصدرا به علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس علم اتحاد عاقل و معقول تحول مراتب وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۳۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۵۷
ملاصدرا با نوع نگاه به هستی مطلق و هستی انسان و نوع نسبت این دو با یکدیگر نگرشی نوین و متفاوت با نظریة فلاسفة ارسطویی- اسلامی در باب علم عرضه می دارد. این پژوهش به نحوة تکوین وجود انسان یا نفس و نسبت آن با معلوم می پردازد و با تکیه بر مبانی ابداعی ملاصدرا در این رابطه، مدعی است که نفس انسانی اگرچه به عنوان مدرک کلیات، در همه انسان ها مشترک است و تحت نوع واحد قرار می گیرد، اما به تدریج و با توجه به نحوة عملکرد ذهن و فعالیت آن، از نفوس دیگر متشخص و متمایز می گردد؛ و حتی در هر لحظه ادراکاتش برای خود او هم با لحظه قبل، متفاوت و متمایز است؛ به نحوی که در این تحول، وحدت و ثبات و تشخص نفس محفوظ است.
۳۱۹.

مبناشناسی معرفت دینی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی فطرت معرفت دینی مبانی معرفت دینی منابع معرفت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۶ تعداد دانلود : ۷۰۱
معرفت دینی شامل یافته هایی است که با فهم روشمند و پژوهش در منابع دینی حاصل می شود. این نوع معرفت مسبوق به مبانی ای است که بر پایة آنها سیر علمی در فهم دین آغاز و تا حصول نتیجه دنبال می شود. علامه فقید طباطبایی براساس مبانی خاصی برای فهم صحیح و ضابطه مند دین، تلاش خویش را در این زمینه متمرکز می کند و برای ورود به عرصه فهم دین، پیش فرض هایی را مطرح می کند که فهم معارف دینی با گذر از آنها ممکن خواهد شد. امکان و سنجش معرفت دینی از پیش فرض های معرفت شناختی و خداباوری، دین باوری، انسان باوری و جهان باوری از پیش فرض های هستی شناختی محسوب شده اند. این عالم دینی با گذر از این پیش فرض ها و با استفاده از منابع معرفت دینی فهم دین را ممکن می داند.
۳۲۰.

تعریف قضایای تحلیلی از منظر محمدتقی مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قضایای تحلیلی مصباح یزدی گزاره های شرطی گزاره های حملی اندراج مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۳ تعداد دانلود : ۷۷۹
در میان فلاسفة اسلامی معاصر، محمد تقی مصباح یزدی در باب تعریف قضایای تحلیلی نظریه پردازی کرده است. مقالة حاضر که پژوهشی است پیرامون نظریة وی در باب تعریف قضایای تحلیلی، از دو بخش تشکیل می شود؛ در بخش اول ابتدا «تعریف اولیه» قضیة تحلیلی را که برگرفته از آثار مکتوب محمدتقی مصباح یزدی است ارائه می کنیم، سپس مثال هایی را که وی قضیة تحلیلی می داند به بحث می گذاریم و استدلال می کنیم که نمی توان این قضایا را طبق «تعریف اولیه» تحلیلی دانست. در بخش دوم، در ابتدا، به عنوان راه حلی برای نقدها، «تعریف ثانویه» قضایای تحلیلی را که برگرفته از آثار غیر مکتوب وی، سخن رانی ها، است ارائه می کنیم. حتی با فرض این اصلاح در تعریف، استدلال خواهد شد که تئوری وی به دو دلیل قابل قبول نخواهد بود؛ اول این که تئوری وی تعریفی معین از قضایای تحلیلی ارائه نمی کند، و دوم این که قضایایی وجود دارند که توافق بر این است که این قضایا تحلیلی هستند اما تئوری وی، آن قضایا را تحلیلی به حساب نمی آورد. نتیجة این مقاله این خواهد بود که تعریف مصباح یزدی از قضایای تحلیلی اولاً تعریفی جامع نیست و ثانیاً این تعریف مبهم است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان