فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱٬۶۹۵ مورد.
درآمدی بر ارتباط نظام معرفت شناختی و هستی شناختی عزیز نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عزیزالدین نسفی از بزرگترین حکمای عارف مشرب ایران زمین است که همانند بسیاری از بزرگان حکمت و فلسفه ایرانی گمنام مانده است. مباحثی که نسفی در معرفت شناسی و هستی شناسی خود مطرح می کند چنان از انسجام منطقی و قوت نظری برخوردار است که هر خواننده بی غرضی را می تواند قانع کند. در واقع در کلام عزیز نسفی مبحث منازعه برانگیز و تاریخی معرفت شناسی، به مفهوم هستی شناسی و وجود گره می خورد و در قالب مفاهیم عرفانی مقام و حجاب، غامض ترین مسایل فلسفی را تشریح می کند. آموزه های وی به حق دستمایه مناسبی برای مفهوم حرکت جوهری در نزد صدرالدین شیرازی بود که او نیز همانند نسفی در ادغام عقل و شهود کوشید.
ادراکات باطنی سینوی در رسانه های رمزی سهروردی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
بررسی و نقد دیدگاه ابن رشد در چگونگی ضرورت نبوت و شناخت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ظاهر برخی عبارت های ابن رشد چنین استفاده می شود که وی حکمت را برای تحصیل سعادت عقلی خواص(فیلسوفان) کافی می داند و شریعت را از این جهت ضروری نمی داند. هرچند فیلسوفان را از جهات دیگری نیازمند شریعت می داند. مثلاً از این جهت که تنها با سعادت عامه مردم است که می توان از امکان تحقق سعادت خواص سخن گفت و چون سعادت عوام از طریق شریعت ممکن است، پس شریعت برای فیلسوفان هم ضروری است. این مقاله ضمن ارائه شواهدی درباره این ادعا، می کوشد تا آن را در ارتباط با دیدگاه ابن رشد در مورد چگونگی شناخت پیامبران و نقش معجزه در شناسایی آنها مورد بررسی قرار دهد.
زندگی من
حوزه های تخصصی:
فیلسوف یهودی بغدادی
فلسفه؛ امید به زندگی
دلیل افتراض: گزارش و سنجش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلیل افتراض یکی از پرکاربردترین روش های منطق سنتی است که منطق دانان مسلمان درباره ی ساختار و چیستی آن هم رای نیستند. از یک سوی، سهروردی و فخر رازی آن را گونه ای از قیاس شکل سوم به شمار آورده اند، و از سوی دیگر، خواجه نصیر، نه تنها آن را قیاس شکل سوم نمی داند، بلکه یک سره آن را از قلمرو قیاس بیرون کرده است. نگارنده در این جستار، پس از گزارش دیدگاه این سه منطق دان، به سنجش رای خواجه نصیر پرداخته است.