فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۳۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پرسش به دو دسته تقسیم می شوند؛ گروهی به سازگاری این دو باور دارند و دسته ای دیگر مختاربودن خدا را با وجوب اراده و فعل وی ناسازگار می دانند. سازگارگرایان با دو رویکرد کلی به دفاع از موضع خود می پردازند: در رویکرد نخست، پنج توجیه ارائه می دهند تا نشان دهند که واجب الاراده و واجب الفعل بودن خداوند، منافاتی با اختیار وی ندارد؛ در رویکرد دوم مدعی اند که قائل شدن به دیدگاه طرف مقابل، نتیجة نادرست راه یابی امکان به ذات واجب تعالی را به بار می آورد و رهایی از این نتیجة نادرست، ممکن نیست؛ مگر این که تفسیر سازگارگرایانه از اختیار باری پذیرفته شود. این دو رویکرد سازگارگرایانه از سوی برخی ناسازگارگرایان معاصر نقد شده است. در این مقاله پس از تبیین دیدگاه های سازگارگرایانه، به بررسی نقدهای وارد بر آن پرداخته ایم
ذهنی بودن زمان در فلسفة ملاصدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عمدة پژوهش هایی که در خصوص زمان در فلسفة اسلامی و تفکر مشایی و صدرایی صورت پذیرفته است عمدتاً به مقوله زمان از دریچة بحث حرکت نگریسته شده و معمولاً این پژوهش ها درصدد رمزگشایی از نسبت حرکت و زمان با یک دیگر در تفکرات و فلسفه های یاد شده بوده اند. اما در این تحقیق مسئلة رابطة زمان با ذهن و این که زمان امری عینی است یا ذهنی دغدغة اصلی است. از همین رو، ابتدا به دو مفهوم متفاوتی که از زمان می توان داشت و معمولاً از آن به سلسله زمانی پویا و سلسلة زمانی ایستا یاد می شود اشاره شده است و سپس نشانه داده شده که مفهوم زمانی در تفکر ارسطویی و مشایی و در تفکر متکلمان یک امتداد متصل و متصرم است و لذا باید پذیرفت نگاه ایشان به زمان به صورت یک سلسلة زمانی ایستا است.
در گام نهایی این تحقیق، نشان داده می شود زمان به معنای سلسلة زمانی ایستا و به صورت یک امتداد متصل در فلسفة ملاصدرا امری ذهنی است و هیچ منشأ انتزاع عینی ندارد. لذا این مقاله انگارة معقول ثانی فلسفی بودن زمان در تفکر ملاصدرا را مردود می داند
تأمّلاتى در باب بداهت اصالت وجود
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد فیلسوفان مسلمان در مسیر حل برخى مسائل فلسفى، گاه در باب بعضی مقدمات و گاه بر سر برخى قواعد فلسفى ادعای بداهت مى کنند. از جمله این مسائل، نزاع بر سر تحقّق خارجی وجود یا ماهیّت اشیاء است که گروهى از اندیشمندان، دیدگاه خاص خود را در این باب بدیهى انگاشته اند. در همین راستا برخى فیلسوفان صدرایی نیز تحت تأثیر قطعاتى از کلمات ملاصدرا، دیدگاه او را در قاعده اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، قولى بدیهى خوانده اند. اما ازآنجاکه در آثار فیلسوف شیرازى، دست کم سه معنا براى اصالت وجود و اعتباریت ماهیت یافت مى شود، برخى معاصران بر این باورند که فقط تفسیر خاصى از قاعده مزبور، که مفید تحقق تبعى ماهیت به عین وجود خارجى است، از بداهت لازم برخوردار است و حتى سخنان اصحاب مکاتب دیگر فلسفى را در باب بداهت اصالت وجود، به سود تفسیر مورد نظر خود از کلمات صدرا کرده اند. نوشتار حاضر نشان مى دهد که هر یک از اندیشمندان معتقد به اصالت وجود، دیدگاه مورد نظر خود را، که گاه با ایده صدرا، تفاوت چشمگیر و مشتمل بر ترکیب انضمامى وجود و ماهیت در ظرف خارج بوده است، بدیهى دانسته اند، نه آنکه مرادشان از اصالت وجود متضمن اعتباریت ماهیات نیز باشد. همچنین مقصود سایر فیلسوفان صدرایی از بداهت اصالت وجود، پذیرش ماهیات به عین وجودات خارجى نبوده است، بلکه آنان ماهیات را ظهورات حصه هاى وجودى در اذهان یا کرانه هاى این حصه ها مى انگاشتند که در این صورت بنابر مؤیداتى نمى توان قول ایشان را به مثابه نظریه اى بدیهى پذیرفت.
تقدم فرآیندهای شناختی بر زبان، در فلسفه زبان ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قلمرو بحث «زبان و شناخت» ملاصدرا در خصوص چگونگی کسب علم و حصول شناخت، قائل به یک فرآیند و جریان است، که نفس انسانی در این فرآیند فاعلِ فعال و خلاق است. زبان یا کلام، اظهار و اعلانِ باطن متکلم است. قیام کلام به متکلم قیام صدوری است و نه قیام حلولی. فرآیند معرفتی زبان، در یک قوس نزولی، توسط نفس ناطقه انجام می شود. در جهت گسترش نظریه زبانی ملاصدرا، از تحلیل تقریر او نسبت به فرآیند زبان غیر دینی انسان به دست می آید: اگر چه او قائل است به این که شناخت پیش از زبان اتفاق می افتد، اما معنای آن چنین نیست که این شناخت چارچوب و ساختاری معین و ثابت باشد که به متکلم از پیش تزریق و القاء شود، یا این که زبان فرآیندی درونی با قطع نظر از جهان خارج و اجتماع بشری باشد. افزون بر این، تفسیر صدرالمتألهین از ادراک عقلی به گونه ای نیست که عقل به عنوان پدیده ای متعالی حاکم بر زبان تلقی شود، و این که انسان را منفعل تصور نماید.
اراده انسان از دیدگاه غزالى و نقد آن با تکیه بر آثار صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده، در این پژوهش بر آن است که نظریات غزالى و نقد آن را بر اساس آراى صدرالمتألهین بررسى و تبیین کند. در این پژوهش، این مطالب بیان شده است: غزالى تبیین درستى از اراده انسان نداشته و فقط به ظواهر مستندات روایى و قرآنى تمسّک جسته است؛ وى اراده انسان را منافى توحید خداوند و علم و قدرت الهى مى داند و فقط درصدد اثبات اراده الهى است؛ از این حیث حتى اگر براى انسان سهمى از اراده قائل شود از توحید در خالقیت سؤال مى شود؛ به همین سبب مسئله جبر مطرح مى شود. صدرالمتألهین، اراده انسان را یک عامل انسانى و یکى از شئون نفس مى داند؛ همچنین او انسان را درباره افعال درونى خود فاعل بالتجلّى مى داند و اثبات مى کند که اراده انسان هیچ گونه منافاتى با علم پیشین الهى و توحید افعالى ندارد. در فلسفه صدرالمتألهین ضرورت علّى و معلولى هرگز منافى اراده انسان نیست. او فاعلیت و مرید بودن انسان را مى پذیرد؛ در عین حال خداوند را فاعل قریب افعال او معرفى مى کند.
بازخوانی مفاهیم فلسفی در پرتو نظریه ی وحدت شخصی وجود صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بهره برداری از دستگاه عرفانی ملاصدرا که مبانی نهایی وی نیز هست، می توان به بازبینی و بازتعریف مفاهیم فلسفی و تلطیف آن ها پرداخت. بر اساس این دیدگاه که همان نظریة وحدت شخصی وجود است، تشکیک در وجود جای خود را به تشکیک در مظاهر می دهد و به جای جعل، تجلی مطرح می شود. همچنین، تمایز دوطرفه جای خود را به تمایز احاطی می دهد و با نگاه جدیدی به ماده و صورت، حرکت جوهری در وجود جای خود را به حرکت جوهری در مظاهر می سپارد. بر اساس تشکیک در مظاهر، مرتبة عقلی ظهور مرتبة الهی، مرتبة مثالی ظهور مرتبة عقلی و مرتبة مادی ظهور مرتبة مثالی قلمداد می شود. در این دیدگاه، هر مظهر مادونی نسبت به مظهر مافوق خود یک حیثیت وجدان و یک حیثیت فقدان دارد. هر مظهر مادونی از آن جهت که فاقد مرتبة فوق است و می تواند آن را دارا باشد ماده و از آن جهت که حقیقت مرتبة مافوق در این مرتبه حاضر است و خواص و آثار بالفعلی را دربر می گیرد صورت است. حرکت که همان خروج تدریجی از قوه به فعل است، بر اساس تبیین ماده و صورت، عبارت است از خروج تدریجی هر امر ظاهری به سوی باطن خود. در این صورت، مرتبة مادی شیء نیز که مادون مرتبة مثالی شیء است ظهورات پی درپی مرتبة مثالی و نسبت به آن مرتبه، عین الربط و سیال بالذات است. از آن جا که مرتبة مثالی شیء باطن شیء است، هر چه ظهورات شیء به مرتبة مثالی خود بازگردند، شیء شدیدتر خواهد شد و این همان حرکت جوهری اشتدادی است.
حدوث و بقای نفس ناطقه و نفس استعلایی از دیدگاه ملاصدرا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
ملاصدرا و کانت، به عنوان دو فیلسوف مهم اسلامی و غربی، تأکید و تمرکز ویژه ای بر مسئله «خود» یا «نفس» داشته اند. نفس از دیدگاه ملاصدرا معانی و مراتب گوناگونی دارد که در برخی از آن ها، منفصل از بدن وجود داشته و در برخی مراتب، عین بدن می شود و پس از طی مراحل نباتی و حیوانی، عنوانِ نفس ناطقه بر آن قابل اطلاق است. این نوشتار درصدد تبیین این امر است که حدوث نفس ناطقه با پذیرش عقل نظری ممکن می شود اما بقای آن، در فرایند رشد عقل نظری و عملی صورت می پذیرد. این مسئله با دیدگاه کانت به عنوان فیلسوفی معرفت شناس که پیدایش نفس استعلایی را در کارکرد عقل نظری یا معرفت یقینی، و بقای آن را صرفاً در کارکرد عقل عملی میسر می داند، قابل مقایسه است
نقش قوه خیال در پدیده وحی از دیدگاه فارابی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی فیلسوفان اسلامی ازجمله فارابی و ملاصدرا با اعتقاد به وحی قدسی و الهی، به تبیین فلسفی وحی پرداخته اند. در تبیین فلسفی وحی، حقایق وحیانی به دو دسته حقایق کلی و حقایق جزئی قابل تقسیم است. حقایق کلی وحی توسط قوه ناطقه نبی و حقایق جزئی توسط قوه خیال وی دریافت می شود. هر دو فیلسوف در تبیین وحی بر نقش مهم قوه خیال در دریافت حقایق وحیانی تأکید کرده اند. همچنین از نظر آنها قوه خیال قادر است حقایق کلی وحی را نیز از طریق تبدیل به صور حسی و خیالی ادراک کند. همچنین هردو منشأ حقایق کلی وحی را عقل فعال می دانند، اما در مورد منشأ حقایق جزئی وحی با هم اختلاف دارند. از نظر فارابی، منشأ حقایق جزئی وحی همانند حقایق کلی وحی، عقل فعال است؛ اما از نظر ملاصدرا منشأ حقایق جزئی وحی عالم خیال است. بنابراین با نظر به اهمیت قوه خیال در پدیده وحی، نگارنده در پی مقایسه دیدگاه دو فیلسوف مسلمان در این خصوص می باشد.
بررسی تطبیقی آرای تربیتی ملامحسن فیض کاشانی و جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
این پژوهش به بررسی تطبیقی آرا و اندیشه های تربیتی فیض کاشانی و جان دیویی در زمینه-های مبانی، اصول و اهداف تربیت به منظور بهره گیری در تعلیم و تربیت می پردازد. این تحقیق از نوع تحلیل اسنادی است که با هدف مقایسه و تطبیق، و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. در این راستا یافته های پژوهش دلالت دارد که دیدگاه فیض کاشانی در مقایسه با دیویی تفاوت و تشابهاتی دارد. مبنای اختلاف نظر این دو اندیشمند در نگاه ایشان به انسان است. فیض انسان را موجودی مرکب از روح و جسم و دیویی آن را مادی محض می داند. در زمینه هدف تربیت، فیض هدف غایی را قرب الهی و دیویی آن را رسیدن به جامعه دموکراتیک می داند و در زمینه اصول تربیت، هر دو متفکر، اصل فعالیت و همراهی علم و عمل را جز اصول خود می دانند.
توحید افعالی در نظام فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به گستردگی ابعاد موضوع (توفیق میان عقل و نقل)، محوریت مقاله حاضر تنها توحید افعالی خواهد بود. مسئله اصلی تحقیق جایگاه توحید افعالی در حکمت متعالیه صدرا و براهین عقلی و نقلی وی در این زمینه می باشد. لذا در این جستار، پس از تبیین توحید افعالی، به انحصار هستی بخشی و تأثیر استقلالی در فاعلیت الهی، و نظریه فاعلیت بالتجلی و مجرای فیض بودن عقول و ژرف اندیشی صدرا در باب اختیار آدمی از منظر عقل و نقل به عنوان مبانی توحید افعالی، بیان خواهیم کرد که صدرا با دو برهان ارجاع علیت به تشأن و قاعده بسیط الحقیقه به اثبات آرای خود می پردازد. همچنین، در این تحقیق که به روش توصیفی-استنباطی صورت پذیرفته، شبهات فکری برآمده از برخی اندیشه های کلامی پاسخ درخوری می یابد. ثانیاً به دلیل هم افق شدن مرز های حکمت صدرایی با عرفان نظری، صدرا در حل و فصل مسایل توحید از حکمت سینوی پیشی می گیرد. ثالثاً لوازم توحید افعالی، همچون نظریه وحدت وجود و ارجاع علیت به تشأن، اراده و علم پیشین الهی، مسئله جبر و اختیار در افعال بشر، در پرتو دو حجت عقل و دین تبیین می گردد.
مناسبات انسان کامل و خلافت اللهی در اندیشه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا از فیلسوفان اسلامی است که دارای نظام فکری نسبتا منسجم انسان شناختی است. او از زوایای فلسفی، عرفانی، دینی و سیاسی ابعاد گوناگون خلافت اللهی انسان را نشان می دهد ضمن اینکه بین آنها پیوند ذاتی وجود دارد. در نظر او حقیقت دو بعدی انسان، با تاکید بر بعد روحانی با گرایش تکاملی و معنوی ارتباط می یابد و اندیشه حرکت جوهری نفس را تداعی می کند که حدوث جسمانی او درنهایت به بقای روحانی ختم می گردد. علاوم براین خصوصیت کمال طلبی انسان، درنهایت ترسیم کننده جایگاه انسان کامل و صدرنشینی او در سلسله مخلوقات الهی است که بواسطه داشتن کمالات وجودی، معرفتی و اخلاقی از سوی خداوند، مامور هدایت و رهبری دیگر انسان ها در قالب نبوت، امامت و ولایت می باشد. این اندیشه قابلیت ترسیم تصویر دقیق تری از انسان را دارد که می تواند در نظریه پردازی های انسان شناختی و علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرد.
مراتب علم از دیدگاه ملاصدرا و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
مراتب علم در اندیشه عمده متفکران شرقی و غربی از جایگاه مهمی برخوردار است و متفکران بزرگ به بحث های دقیقی در این حوزه پرداخته اند. پژوهش حاضر این مسأله را از دیدگاه دو اندیشمند برجسته اسلامی و غربی، ملاصدرا و اسپینوزا مورد مداقه قرار داده است. و مدعی است که گر چه این دو اندیشمند به جریان های فکری متفاوتی تعلق دارند از جمله اینکه اساساً ملا صدرا بر خلاف اسپینوزا علم را از سنخ وجود بر می شمارد و نیز در بحث کلیات، ملاصدرا قائل به اصالت واقع (رئالیزم) و اسپینوزا از اصحاب تسمیه است، اما به رغم این اختلافات، در زمینه های خاصی نظریاتی اظهار داشته اند که می توان آن ها را مورد مقایسه قرار داد. از جمله در تقسیم مراتب علم که هر دو فیلسوف بر سه قسم دانسته اند، و نیز اینکه در هر یک از این سه مرتبه، مرتبه پیشین و فرو تر، خود مقدمه و وسیله تحقق مرتبه پسین و فرا تر می شود، و نهایتاً سعادت انسان از نظر هر دو متفکر با شهود عقلانی که بالا ترین مرتبه علم است، محقق می شود. در این جستار، تفصیل این موارد و نیز موارد دیگر از مشابهت ها و اختلاف نظرات این دو اندیشمند مورد کنکاش قرار گرفته است.
امکان انتزاع مفاهیم کثیر از حیثیّت واحد در مسئله توحید صفات از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عینیت و توحید صفات الهی در کلمات صدرالمتألهین، برپایه انتزاع مفاهیم متعدد از حیثیّت واحد بنا نهاده شده است. این انگاره با مسئله اتحاد مفهوم با مصداق و همچنین حیثیِت حکایتگری آن به راحتی سازگار نمی افتد. در این نوشتار، توحید صفات و ذات، اصلی مفروض در برابر پرسش از امکان انتزاع مفاهیم متعدد از حیثیّت واحد قرار داده شده و معیار صدرالمتألهین شیرازی در پاسخِ بدان تبیین می گردد. از این روی، در این جستار ابتدا دیدگاه او درباره ارجاع صفات الهی به معنا و حیثیت واحد بیان گردیده و سپس به تشریح مناقشه انتزاع کثیر از واحد و تناقضی که صدرا نیز بدان ملتفت است، پرداخته می شود. در ادامه با مداقّه در حیثیات اطلاقی و تعلیلی و تقییدی و انواع آن ها از منظر حکیم ملاصدرا، امکان انتزاع مفاهیم کثیر از واحد بما هو واحد در بحث صفات باری تعالی، به شیوه ای تحلیلی توصیفی اثبات گردیده و کثرتِ صفات در خارج، به کثرتی مجازی با حیثیتی واحد در خارج، ارجاع داده شده است.
بساطت وجود در حکمت متعالیه و مشاء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
امور عامه نقش مهمی در قبول یا رد نظریات مطرح در فلسفه ایفا می کند. از جمله مسائلی که ملاصدرا برخلاف حکمای مشاء، در امور عامه مطرح کرده «بساطت وجود» است. تفاوت نگرش به وجود در حکمت متعالیه و مشاء در چه بوده که یکی آن را به عنوان مقدمه مشترک ورود به فلسفه پذیرفته و دیگری آن را کنار نهاده است؟ هدف از طرح و پاسخ به این سؤال، یافتن نگرش حکمت متعالیه به بنیادی ترین مسأله فلسفه و تفاوت این نگاه با نگرش حکمت های پیش از آن است.
نوشتار حاضر به روش تحلیلی مقایسه ای سعی دارد، به منظور پرداختن به تفاوت دو نگاه مشاء و متعالیه به مسأله بساطت وجود، ضمن تفکیک بساطت مفهوم و حقیقت وجود، به برخی مبانی مورد نیاز برای طرح مسأله بسیط بودن وجود و همچنین آثار و نتایج آن در فلسفه را اشاره نماید.
مشائین حقیقت وجود را صرفا واقعیتی انتزاعی معرفی می کنند که عقل در تحلیل خود از اشیای جهان هستی بدان نائل می شود؛ در مقابل حکمت متعالیه برای حقیقت وجود، عینیت خارجی و واقعیتی برتر از انتزاعیِ صرف قائل است و با نگرش تشکیکی، عامل کثرات را در خود وجود و عامل وحدت بخش آن می یابد. لذا مشاء، بایستی مسأله بساطت وجود را صرفا مربوط به عالَم ذهن بداند، در حالی که حکمت متعالیه آن را به عالَم عین هم سرایت می دهد. در تبیین نگاه متعالیه می توان از قاعده بسیط الحقیقه کمک گرفت.
عوامل مساعدت کننده عمل در جهت استکمال نفس از دیدگاه ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
استکمال انسان در نوشتار حاضر بدین معنا است که به صورت تدریجی، با دو ابزار «علم» و «عمل» قوا و استعدادهای ویژه خویش را به فعلیت رساند ونفس او، که حقیقت اوست،در مراتب عالی وجود سیر نماید. در این میانْ شناخت عوامل زمینه ساز عمل اهمیت خاصّی دارد، چرا که مساعدت کنده عمل اند و از این روآگاهی ازآنها، جهت تقویتشان ضرورت دارد. در این مقاله پس از استقصا و دست یافتن به عوامل مساعدت کننده عمل که عبارتند از خواطر خیر،علم و معرفت، عشق به خدا،ایمان، ذکر و ... به تحلیل این عوامل و نحوه ی تأثیرگذاری آنها پرداخته خواهد شد. ملاصدرا، عمل، استکمال
حرکت جوهری انسان و خودبرون افکنی دازاین در فلسفه ملاصدرا و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
از مهم ترین مباحث فلسفه دین، مباحث انسان شناختی است، چون انسان هم گیرنده دین و هم مخاطب آن است. از رهگذر نگاه ما به انسان، نگاه ما به دین نیز شاید تغییر کند. مقاله حاضر نگاه دو فیلسوف، یکی از شرق و دیگری از
غرب را در مورد انسان مقایسه می کند. ملاصدرا با طرح حرکت جوهری در مرکز فلسفه خود، به تبیین انسان و جهان و نسبت میان آنها پرداخته است. این طرح که بر اصالت وجود مبتنی است، حرکت اشتدادی انسان در مراتب هستی را بنیان نهاده است و پیدایش انسان در طبیعت، زندگی دنیوی و در نهایت مرگ او را به تفصیل تبیین می کند. برخلاف ملاصدرا که به زبان فلسفه کلاسیک سخن می گوید، هایدگر در تلاش برای خلق زبان فلسفی جدیدی است، چراکه زبان فلسفی کلاسیک را برای تفسیر هستی شناسی جدید ناکافی می داند. فلسفه او نیز بر اصالت وجود مبتنی است و شباهت های بسیاری میان اندیشه های او با صدرا وجود دارد. هایدگر نیز انسان- دازاین - را پیوسته در حال شدن و صیرورت می داند که همواره در حال برون شدن از خود است و رو به آینده دارد. این جستار بر آن است تا با تبیین حرکت جوهری ملاصدرا در انسان و سیر اشتدادی انسان در مراتب هستی و همچنین بررسی خودبرون افکنی دازاین و نسبت دازاین با عالم در فلسفه هایدگر، شباهت ها و مفارقت های اندیشه دو فیلسوف را واکاوی کند.
صدور کثرت از وحدت از دیدگاه حکمت متعالیه (بر اساس وحدت تشکیکی و شخصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین کثرت عالم و نحوه پیدایش آن از مبدأ هستی یکی از دغدغه های فیلسوفان و از جمله ملاصدرا بوده است. مبحث صدور کثرت از وحدت با توجه به ظاهر سخنان صدرا که قائل به وحدت تشکیکی وجود و نظریه خاص او که قائل به وحدت شخصی وجود و تشکیک در مظاهر است، کاملاً متفاوت خواهد بود. بر اساس وحدت شخصی وجود، کثرت واقعی وجود ندارد و آنچه که تحت عنوان کثرت درک می کنیم کثرت در ظهور است نه کثرت در وجود. بر این اساس اولین ظهور و تجلی حق تعالی «فیض منبسط» است که این فیض همه مراتب آفرینش را در بر می گیرد و در هر مرتبه با تعینی خاص همراهی می کند.
نقد و بررسی معیارها و مبانی فهم زبان دین از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله زبان دین و فهم دلالت های آن همواره مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. ملاصدرا از جمله اندیشمندانی است که معیارها و مبانی خاصی را در فهم دلالت های زبان دین مطرح کرده است. مجموعه این معیارها و مبانی، بیانگر نظریه خاص وی در فهم زبان دین است. در این پژوهش معیارها و مبانی فهم زبان دین در سه محور اساسی نقد و بررسی شده است. این محورها عبارت از «ویژگی های خاص زبان دین»، «مبانی هستی شناختی زبان دین» و «مبانی زبان شناختی زبان دین» است که ملاصدرا در پرتو توجه به آنها به فهم دلالت های زبان دین پرداخته است. علاوه بر این در برخی موارد مقایسه ای تطبیقی بین شیوه فهم ملاصدرا از دلالت های زبان دین با سایر شیوه ها و در پرتو معیارهای یاد شده صورت گرفته است. در پایان نیز سعی شده است تا تبیین جدیدی از فهم زبان دین بر مبنای نظریه گسترش دلالی الفاظ مطرح شود.
دستاوردهاى نظریه حرکت جوهرى نفس در حل برخى مشکلات عقلى و نقلى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پذیرش حرکت در جوهر و ذات نفس مى توان براى بسیارى از مشکلات عقلى و نقلى راه حل هاى دقیق تر یا آسان ترى یافت. نحوه حدوث نفس مجرد، کثرت نفوس مجرد، بقاى نفس پس از ترک بدن، و مرگ طبیعى تنها برخى از مواردى هستند که با این نگاه ویژه به نفس، تحلیل و تبیین بهترى مى یابند. در این مقاله کوشیده ایم برخى از نقاط ابهام در موارد مزبور را با بهره گیرى از تصریحات و تلویحات صدرالمتألهین برطرف سازیم و به این ترتیب بخشى از دستاوردهاى آموزه حرکت جوهرى نفس را در حوزه هاى عقلى و نقلى برجسته کنیم.
مفاهیم اعتباری در حکمت اشراقی و حکمت صدرایی: پژوهشی تطبیقی دربارة معقول ثانی از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
بحث مفاهیم اعتباری یا معقول ثانی از مباحث محوری در فلسفة اسلامی است که تمرکز و تأکید شیخ اشراق بر آن، یک نقطة عطف محسوب می شود. علامه طباطبایی نیز به عنوان نمایندة بارز حکمت صدرایی در دوران معاصر، به تبیین این بحث در چارچوب حکمت متعالیه پرداخته است. آرای دو حکیم، در ملاک تشخیص مفهوم اعتباری، تعریف و تقسیم مفاهیم اعتباری، نحوة وجود مفاهیم و معقولات ثانیه، ملاک صدق این مفاهیم و مصادیق آن ها قابل مقایسه اند. ادعا در نوشتار حاضر بر آن است که اختلاف دو فیلسوف دربارة نحوة وجود معقولات ثانیة فلسفی، بیش از آن که مربوط به دیدگاه آنان راجع به اصالت وجود یا ماهیت باشد، به اذعان یا عدم اذعان آنان به تمایز مفاهیم فلسفی از مفاهیم منطقی دارد. دیدگاه های علامه طباطبایی در مجموع بیانی دیگر از یافته هایی است که ملاصدرا در باب معقولات ثانیه بدان دست یافته بود. از این رو، صرف نظر از ابتکارات خود علامه، این پژوهش تطبیقی، به نوعی مقایسة میان فلسفة اشراقی و فلسفة صدرایی نیز محسوب می شود.