فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۲٬۱۳۵ مورد.
تبیین وجودشناختی «حمل» از نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
ملاصدرا چگونگی «حمل» در عالم واقع را بر اساس نظریه شمول و انبساط وجودی توضیح می دهد. مطابق با این نظریه، وجود منبسط واحدْ جهت اتحاد، و مراتب این وجودْ جهت تغایر موضوع و محمول را فراهم می کنند و میان موضوع و محمول نوعی رابطه علیت برقرار است. اما از آن جا که این نظریه در ساختار فلسفی علامه طباطبایی پذیرفته نیست، چگونگی «حمل» نزد ایشان بر مبنای نظریه حدود و قیود وجودی تبیین می شود. بر این اساس، این مقاله از یک سو در تلاش است تا به این مسئله پاسخ گوید که دیدگاه علامه طباطبایی درباره واقعیت «حمل» چه تفاوتی با دیدگاه ملاصدرا دارد؛ و از سوی دیگر سعی دارد که با بررسی مبانی وجود شناسی ملاصدرا و علامه طباطبایی منشأ اختلاف این دو دیدگاه را واکاوی کند.
سهروردی و اصول فقه
«معرفت النفس» از رهگذر پیوند میان عقل و فطرت و دین از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأملات در باره نفس ناطقه بشری از دیرباز کانون توجه فیلسوفان و متفکران و متألهان بوده و هست؛ در میان فیلسوفان یونان به ویژه ارسطو و کتاب مستقل او (در باره نفس)، تا سایر فیلسوفانِ مشاء و اشراق و حکمت متعالیه میتوان تطور و سیر تکاملی اندیشه در باره نفس را مشاهده نمود. و اینک، در حکمت متعالیه صدرا عوامل مؤثر بر شناخت حقیقی نفس، افزون بر منابع عقلی و شهودی، تعالیم و آموزه های دینی نیز مورد تأکید قرار گرفته است، تا جایی که به باور صدرا عقل و اندیشه آدمی بدون استمداد از وحی و آموزه های دینی، هم چنین بدون ریاضت و تهذیب نفس و تلاش های عملی در فهم و شناخت صحیح از ذات خویش، قاصر، بلکه عاجز و ناتوان است. و این موضوع، رهیافت جدیدی در حوزهٴ معرفت النفس است که مدعی است آموزه های دینی که از سرچشمه وحی میجوشد به یاری دست آوردهای عقل بشری میشتابد تا حقیقت وجودی خویش را به او بنمایاند. و این مطلب عنصر مهمی است که اندیشمندان پیشین کمتر به آن پرداخته اند.
لذا، در این تحقیق کوشش برآن است تا به روش توصیفی – تحلیلی نقش سه عامل فوق در شناخت و تهذیب نفس را بر مبنای آراء صدرالمتألهین شیرازی تبیین شود. و لزوم و اجتناب ناپذیر بودن تمسک به دین را برای سالکان طریق معرفت النفس آشکار سازد. براهین عقلی وی در باب تجرد نفس به وجه ایجاز، روش کشفی او و مستندات قرآنی و روایی این متفکر بزرگ اسلامی _به خواست خدا_هدف اصلی پژوهش حاضر خواهد بود.
نقد و بررسی نظریه ی اتحاد مفهومی ومصداقی ذات و صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه ی ذات و صفات الهی از اساسی ترین و اولین مباحث کلامی در دنیای اسلام است، که معرکه ی آراء میان اندیشمندان مسلمان قرارگرفته است. گروهی جانب افراط را پیش گرفته و معتقد به صفات انسان گونه برای واجب تعالی شده اند، که به جسم انگاری خداوند بازگشت نموده است، از سوی دیگر برخی به تفریط گرایش پیدا کرده و هر گونه صفت ثبوتی و وجودی را از حق تعالی نفی نموده اند، نظریه ی متعادل و مستدل در میان فلاسفه و متکلمان امامیه، اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات می باشد. اما برخی از عبارات ابن سینا ظهور در اتحاد مفهومی و مصداقی دارد. نوشتار حاضر تلاشی است جهت نقد و بررسی دیدگاه اتحاد مفهومی و مصداقی صفات واجب تعالی، بدین معنا که صفات حق تعالی علاوه بر اینکه از نظر مصداق و واقعیت خارجی عین ذات او هستند. از نظر مفاهیم نیز درمورد خدای سبحان به یک معنا می باشد. ولی با توجه به عدم ارائه استدلال قابل قبول، و مبهم بودن کلمات و لوازم نادرستی که بدنبال دارد، درستی آن دشوار می نماید. از این رو سعی شده است این دیدگاه مورد بازنگری مجدد قرار گیرد. و دلائل عدم پذیرش آن از سوی حکمای مسلمان تبیین گردد.
ادراکات اعتباری و نسبیت اخلاق در اندیشه علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
مفاهیمی همچون خوب و باید، که نماد مفاهیم ارزشی و لزومی اخلاق هستند، مفاهیمی اعتباری می باشند. از خصوصیات بارز ادراکات اعتباری این است که این گونه ادراکات، به یک معنا نسبی هستند. در پاسخ به این سؤال که آیا این گونه نسبیت، تعارضی با اطلاق و ثبات اخلاقی ندارد؟ باید گفت: کمال موجود مبدأ نهایی فعل اختیاری انسان است و لذا اصول عام اخلاقی، از اعتباریات عمومی هستند که لازمه نوعیت نوع می باشند. از این رو، کمال نوعی انسان، مبدأ اصلی اعتبارخوب و وجوب اخلاقی است. ازآنجا که کمال نوعی انسان به تبع ثبات در نوعیت نوع، ثابت است، اعتبارات اخلاقی که ناظر به کمال ثابت نوع انسانی هستند، تغییر نمی پذیرند.
اختیار و ضرورت از دیدگاه حکمت متعالیه، مکتب نائینی و محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
یکی از مسائل مهم در بحث جبر و اختیار رابطه اختیار با ضرورت است، چرا که طبق قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد، هیچ پدیده ای تا به سر حد ضرورت نرسد تحقق پیدا نخواهد کرد. این که این قاعده در مورد همه پدیده ها صادق است یا این که فقط بر امور غیراختیاری حاکم است از دیرباز مورد بحث متکلمان و فلاسفه و اصولیون بوده است. حکیمان صدرایی این قاعده را بر افعال اختیاری انسان نیز حاکم می دانند، اما طرفداران نائینی به مخالفت با آن برخاسته و آن را در تنافی با پذیرش اختیار انسان می دانند. در این مقاله، در ابتدا به دیدگاه حکما و اصولیون در باب مراحل فعل اختیاری پرداخته می شود و سپس این مسئله مطرح خواهد شد که آیا با جبری تلقی کردن مراحل فعل اختیاری می توان اختیار انسان را پذیرفت، یا نه؟ و آیا نقدهای مکتب نائینی بر فلاسفه وارد است، یا نه؟ در ادامه بحث، به نوآوری های علامه جعفری، هم در مورد مراحل فعل اختیاری و هم در مورد نحوه حاکمیت قانون علیت بر افعال اختیاری انسان، خواهیم پرداخت. آرای وی، بر خلاف آنچه تصور می شود، هماهنگ با نائینی نیست و در عین حال خلأهای فلاسفه را نیز برطرف می سازد.
ویژگی های متمایز عنصر مرگ از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
حقیقت مرگ و معاد از مسائل بنیادین فلسفه صدرالمتألهین است. مرگ از نگاه او دارای سه ویژگی اصلی است: اولین ویژگی مرگ، عدمی نبودن آن است. این ویژگی با نگرش های مادی که بر اساس آن مرگ پایان حیات، اتمام زحمات آدمی و در نتیجه سبب پوچ بودن زندگی تلقی می شود، متفاوت است. با توجه به مشرب فلسفی صدرالمتألهین می توان فهمید که این ویژگی هیچگاه از روی مصلحت جویی مطرح نشده؛ بلکه نوعی تبیین واقعیت به شمار می آید. ویژگی دیگر مرگ از نگاه صدرایی امکان آفرینی آن برای زندگی دنیوی است که با لحاظ غایت در آن سوی نشئه دنیوی تحقق می یابد. از این رو دنیا از نظر وی و برخلاف نگاه های الحادی، هیچگاه ارزش غایت بودن را ندارد و تنها محلی برای دست یابی به غایتی برتر است. همچنین مرگ از نظر صدرالمتألهین حتی سبب سکون و توقف نیست، بلکه ارمغان آور تکاملی است که از ارتقاء معرفتی و وجودی شروع و تا وصول به کمال مطلق حق، استمرار می یابد. این سه عنصر نمای مرگ را نه تنها از صورتی دهشت زا و رعب آور خارج می کند، بلکه ارمغان آور معنا و ارزش برای زندگی است.
تأثیر ابن سینا بر وجودشناسی دنس اسکوتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تبیین تأثیر آراء ابن سینا بر افکار اسکوتوس و مقایسه دیدگاه های این دو متفکر در زمینه مباحث وجودشناسی از بایسته های بازخوانی فلسفه مَدرسی اسکوتوس و از لوازم شناخت جایگاه تفکر فلسفی ابن سیناست. به رغم این که هر دو متفکر در گستره افکار فلسفی خود به نحوی تحت تأثیر ارسطو و سنت مشاء بوده اند و بالطبع شباهت های فراوانی در آراء این دو متفکر وجود دارد، ولی تفاوت هایی نیز میان آن دو قابل طرح و بررسی است. از این جهت زمینه منطقی برای مقایسه آراء این دو اندیشمند وجود دارد، البته باید توجه داشت که به هر حال اسکوتوس در فضای فکری مسیحیت می اندیشیده، در حالی که شالوده فکری ابن سینا مبانی اسلامی است و این تفاوت فضا و فرهنگ را ضمن هر مقایسه ای همواره باید مدّنظر داشت، چنانچه گاهی برخی دواعی و انگیزه های دینی و کلامی در مباحث وجودشناختی اسکوتوس تأثیر خود را نشان می دهد. اسکوتوس در مباحث وجودشناختی، مانند لحاظ «موجود» به مثابه موضوع اصلی مابعدالطبیعه و بهره گیری از دلایلی همانند، در اثبات این مدعا، توجه به مفاهیم اولیه و ثانویه، صفات موجود، عدم لحاظ موجود به مثابه «جنس» موجودات، اشتراک معنوی مفهوم موجود و لحاظ تشکیک یا درجات شدت و ضعف در حقیقت موجود، و سرانجام تمایز وجود و ماهیت، کاملاً تحت تأثیر ابن سینا قرار دارد.
تحقیق و تصحیح انتقادی رسالة نُکَت المنطق اثر ابن سینا
حوزه های تخصصی:
رسالة نکت المنطق یکی از آثار منطقی کوتاه و نکته دار ابن سینا است که تاکنون به چاپ نرسیده و تنها در حدود نیمی از آن ــ که بیغلط هم نیست ــ در حاشیة کتاب شرح الهدایة الأثیریّة نوشتة ملاّصدرا به صورت چاپ سنگی منتشر شده است. تصحیح تحقیقی این رساله برپایة سه نسخة موجود در کتابخانه های استانبول، یک نسخه از کتابخانة مجلس سنا و نیمة یادشده در چاپ سنگی انجام گرفته است.
برخی از ویژگیهای این رساله در سنجش با دیگر آثار مهمّ منطقی شیخ بدین قرار است: اولویّت و تقدّم بخشیدن به مباحث «تصدیقات» بر مباحث «تصوّرات»؛ دسته بندی جامع احکام قوای چهارگانة آدمی در عین ایجاز؛ تعریف متفاوت برای «قضیّه» و دسته بندی قضایا از آغاز به سه دستة «حملی»، «متّصل» و «منفصل»، بدون کاربرد واژة «شرطی»؛ و مختص دانستن قضایای «شخصی» به قضایای حملی.
جایگاه نقل و آموزه های وحیانی از نظر ابن سینا و صدرالمتألهین
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران تا زمان صفویه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
عالم مثال
معنا شناسی کلام الهی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین و قدیمی ترین مباحث فلسفی عرفانی مطرح در عالم اسلام، بحث معناشناسی کلام خدا است. از ابتدای تاریخ تفکر اسلامی پیوسته در بین اندیشمندان مکاتب مختلف فکری و عقیدتی، این بحث مطرح بوده که با توجه به وضع الفاظ برای امور امکانی و مادی، وقتی لفظ «کلام» خدا بر چیزی اطلاق می گردد، به چه معناست؟ در پاسخ به این سؤال، نظریات متفاوتی مثل کلام لفظی از طرف برخی از عدلیه، کلام نفسی از سوی اشاعره، و صفات ذاتی دلالت کننده بر ذات خدا، از جانب برخی از فلاسفه مطرح شده است. نگارنده در نوشتار حاضر با تکیه بر سه اصل بنیادین حکمت صدرایی یعنی اصالت وجود، اشتراک معنوی در مفهوم وجود، و تشکیک در حقیقت وجود، به بررسی ماهیت کلام الهی از منظر مرحوم علامه طباطبایی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که کلام خدا عبارت از هر امری است که کاشف از مقاصد الهی است خواه آن امر کاشف، از سنخ الفاظ و اصوات باشد یا از سنخ وجودات خارجی، و خواه از وجودی مادی برخوردار باشد یا از وجودی مجرد.
چگونگی پیدایش کثیر از واحد ( نظام فیض ) از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکتب اشراقی ما با تنوع واژگان درباره صادر اول مواجه هستیم سهروردی در برخی از نوشته های خود مثل التلویحات و الواح عمادی و پرتو نامه و رساله فی اعتقاد الحکما و یزدان شناخت و اللمحات و کلمه التصوف و نظام فیض را به شکل فیلسوفان مشایی و به شکل ثلاثی که ابتکار ابن سینا است تقریر می کند غیر از این جهت اشتراک از حیث روش شناختی میان این آثار تفاوت وجود دارد اما در الواح عمادی بعد از تقریر آن به شکل مشایی تلاش می کند تا حدی از نظام مشایی فاصله بگیرد این روند در المشارع و المطارحات تعمیق می یابد سرانجام در هیاکل النور و بالاخص حکمه الاشراق شیخ نظریه نهایی و ابتکاری خویش را بیان می کند ومیان نظریه نهایی سهروردی و فارابی تفاوت ها و مشابهت هایی وجود دارد و اشکال مشترکی بر هر دو نظریه وارد است در نظریه نهایی سهروردی درباره نظام فیض قهر و محبت و اشراق و مشاهده نقش های اصلی را ایفا می کنند و نکات قابل تاملی در این موارد وجود دارد مهم ترین وجوه ممیزه نظریه شیخ اشراق ابتنای نظریه او بر اصالت نور و ارائه نظریه عقول عرضی است
تبیین آیات عتاب با توجه به آموزه ی عصمت پیامبر اکرم(ص) از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی عصمت و معانی آن
عصمت پیامبر اکرم(ص) بارها در قرآن کریم مورد تصریح و تأکید قرار گرفته است. با این حال، برخی آیاتْ ایشان را مورد عتاب و توبیخ قرار داده اند. پر واضح است که این دو سلسله آیات عصمت و عتاب به پیامبر ناسازگار می نماید. در باب محدوده ی عصمت آن حضرت متکلمان، حکیمان و عارفان اسلامی نظرات متفاوتی ارائه کرده اند. ملاصدرا، به منزله ی حکیمی متأله، با تطبیق نظریه ی انسان کامل بر پیامبراکرم(ص)، گستره ی عصمت ایشان را فراتر از تلقی متکلمان لحاظ کرده است. او با محور قرار دادن ذومراتب بودن فهم قرآن و با روی کردی تأویلی به آیات، عصمت نبی را با آیات عتاب به گونه ای متفاوت جمع نموده است.
ملاصدرا خطاب آیات یادشده را، که در ظاهر به پیامبر اکرم(ص) می باشد، عتابی لطیف دانسته، به ترک اولی تفسیر می نماید. از نظر او، فلسفه ی آیات عتاب وصول حضرت ختمی مرتبت به مقام عبودیت تام و تربیت امت است.