فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۳٬۹۵۱ مورد.
دو واسطه تفکر قرون وسطی
تفاوت تأویلی آیة مبارکة نور از منظر ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
آیة مبارکة نور از جمله آیاتی است که اندیشمندان مختلف، از جمله ابن سینا و ملاصدرا، دست به تفسیر و تأویل آن زده اند. ابن سینا در تفسیر خود، با نگاه فلسفی صرف، تمثیل های موجود در آیة نور را به مراتب عقل نظری تأویل می برد. در مقابل، ملاصدرا با بهره گیری از مبنای اصالت وجود و تشکیک وجود سعی در تبیین نظامی برای نزول فیض و رحمت الهی دارد و تمثیل های آیة نور را با این نظام تطبیق می دهد. آنچه در تفسیر ملاصدرا از آیة نور اهمیت دارد آن است که در عین وجود صورتبندی های مشائی در براهین منطقی صدرا برای اثبات وجود خدا به مثابة نور، باز هم جنبة فلسفی عرفانی وجه غالب و بارز تفسیر او بر آیة نور است. دغدغة فکری و تفاوت رویکرد ابن سینا و ملاصدرا، تفاوت روش شناختی تفسیری ابن سینا و ملاصدرا و توجه ملاصدرا به ظاهر و عبور از ظاهر به باطن از جمله عوامل مبنایی تفاوت تأویلی ابن سینا و ملاصدرا از آیة شریفة نور است.
امکان انتزاع مفاهیم کثیر از حیثیّت واحد در مسئله توحید صفات از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عینیت و توحید صفات الهی در کلمات صدرالمتألهین، برپایه انتزاع مفاهیم متعدد از حیثیّت واحد بنا نهاده شده است. این انگاره با مسئله اتحاد مفهوم با مصداق و همچنین حیثیِت حکایتگری آن به راحتی سازگار نمی افتد. در این نوشتار، توحید صفات و ذات، اصلی مفروض در برابر پرسش از امکان انتزاع مفاهیم متعدد از حیثیّت واحد قرار داده شده و معیار صدرالمتألهین شیرازی در پاسخِ بدان تبیین می گردد. از این روی، در این جستار ابتدا دیدگاه او درباره ارجاع صفات الهی به معنا و حیثیت واحد بیان گردیده و سپس به تشریح مناقشه انتزاع کثیر از واحد و تناقضی که صدرا نیز بدان ملتفت است، پرداخته می شود. در ادامه با مداقّه در حیثیات اطلاقی و تعلیلی و تقییدی و انواع آن ها از منظر حکیم ملاصدرا، امکان انتزاع مفاهیم کثیر از واحد بما هو واحد در بحث صفات باری تعالی، به شیوه ای تحلیلی توصیفی اثبات گردیده و کثرتِ صفات در خارج، به کثرتی مجازی با حیثیتی واحد در خارج، ارجاع داده شده است.
آشنایی با شرح عیون الحکمة امام رازی
منبع:
معارف ۱۳۶۵ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
طرح آشتی ترادف سینوی و عینیت صدرایی در باب صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار و افکار حکیم سبزواری
حوزه های تخصصی:
درباره شرح العباره یا گزارش نامه فارابی
منبع:
معارف ۱۳۶۳ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
مقاصد الفلاسفه
سرمقاله: نظر اجمالی به سیر فلسفه در عالم اسلامی و در ایران
حوزه های تخصصی:
تجربه زیسته و علم حضوری، دو رویکرد در نظام معرفتی دیلتای و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تجربه زیسته و علم حضوری دو مفهوم بنیادی در نظام های فکری دیلتای و ملاصدرا هستند. این دو متفکر با تأکید بر بی واسطگی و خطاناپذیری علم حضوری و تجربه زیسته، سعی کرده اند کل بنای معرفت بشر را بر این دو مبتنی کنند. به علاوه، هم دیلتای و هم ملاصدرا، ادراک و فهمی را که بدین شیوه حاصل می شود، نه پذیرش صرفِ واقعیات بیرونی یا عملی منفعلانه، بلکه عملی فعالانه قلمداد می کنند. نکته دیگر این است که دیلتای قلمرو تجربه زیسته و فهم حاصل از آن را هم حالات درونی مدرِک و هم حالات درونی دیگران، به علاوه ظهورات و بروزات این حالات می داند، در حالی که علم حضوری نزد ملاصدرا گستره محدودتری دارد و فقط نفس و قوا و حالات آن را در بر می گیرد. اما مشکلی که هم تجربه زیسته و هم علم حضوری با آن مواجهند، شخصی بودن و در نتیجه نسبی بودن آنهاست. دیلتای می کوشد تا با توسلبه فرض اثبات نشده «اشتراک انسان ها در آگاهی» بر این مشکل غلبه کند، در حالی که ملاصدرا سعی می کند با توسل به تقسیم کار میان علم حصولی و حضوری از یک سو، و آفرینش انسان بر سرشت واحد و در نتیجه داشتن ابزار معرفتی یکسان، بر این مسئله فائق آید.