فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۳۰ مورد از کل ۱۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
فقدان پیش بینی ساختارمند درخصوص محصول پرکاربرد پلی اتیلن ترفتالات شرکت صنایع پتروشیمی را بر آن داشته است که پیش بینی های قیمت را از شرکت های خارجی خریداری کند. جلوگیری از خروج ارز و تحمل عوامل سیاسی مانند تحریم ها در این حوزه نیازمند پیش بینی علمی قیمت ها در داخل است. به دلیل ماهیت زنجیره وار و نیز عدم اطلاع از میزان تأثیر عوامل متعدد موثر بر قیمت، محققان ناچار هستند به منظور پیش بینی، مسائلی با پیچیدگی زیاد و معادلاتی با درجه بالا حل کنند. انتخاب تعداد و نوع متغیرهای ورودی شبکه عصبی، تأثیر بسزایی در کارایی سیستم دارد، ازاین رو از روش تحلیل بنیادین با تکیه بر تئوری عرضه-تقاضا و نگرش کلان اقتصادی، و روش آماری دلفی جهت انتخاب عواملی با اثرگذاری بیشتر بر قیمت استفاده شده است. ابتدا با استفاده از متغیرهای کنترل شده، توپولوژی کلی شبکه عصبی طراحی شده است. سپس با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل، مانند تعداد لایه های پنهان و تعداد نرون ها و بررسی تأثیر آن ها بر کارایی عملکرد شبکه عصبی، شبکه بهینه انتخاب گردید. از معیارهای میانگین مربعات خطا و ضریب تعیین به عنوان متغیرهای وابسته استفاده شده است. بعد از ایجاد رابط کاربری، ارتباط سیستم با شبکه عصبی بهینه برقرارشد. به منظور بررسی عملکرد سیستم، قیمت واقعی محصول مدنظر، در سال مرجع با قیمت پیش بینی شده توسط سیستم پیشنهادی و قیمت خریداری شده از شرکت CMAI مورد مقایسه قرارگرفت و نتایج، کارایی قابل قبول سیستم پیشنهادی را با میانگین خطای کمتراز 3% در پیش بینی قیمت زنجیره مدنظر، اثبات نمود. این سیستم می تواند صنایع پتروشیمی را از خرید اطلاعات پیش-بینی قیمت از شرکت های خارجی بی نیاز سازد.
روش جدیدی برای رتبه بندی قواعد حاصل از داده کاوی با استفاده از تحلیل پوششی داده ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تکنیک های داده کاوی، یعنی استخراج الگوها از پایگاه های داده ای بزرگ، در تجارت به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند. با استفاده از این تکنیک ها ممکن است قواعد زیادی حاصل شوند و فقط تعداد کمی از آنها به دلیل محدودیت بودجه و منابع برای پیاده سازی در نظر گرفته شوند. ارزیابی و رتبه بندی جالب بودن و مفید بودن قواعد انجمنی در داده کاوی اهمیت زیادی دارد. در مطالعات قبلی که در مورد شناسایی قواعد انجمنی جالب از نظر ذهنی انجام شده است، اکثر روش ها مستلزم وارد کردن دستی یا پرسیدن از کاربر برای افتراق صریح قواعد جالب از ناجالب بوده است. این روش ها نیازمند محاسبات بسیار زیادی هستند و حتی ممکن است به نتیجه گیری های ناسازگار منتهی شوند. برای غلبه بر این مشکلات، این مقاله پیشنهاد می کند که از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA) با مرز دوگانه برای انتخاب کارآترین قاعده ی انجمنی استفاده شود. در این رویکرد علاوه بر بهترین کارآیی نسبی هر قاعده ی انجمنی، بدترین کارآیی نسبی آن نیز در نظر گرفته می شود. در مقایسه با DEAی سنتی، رویکرد DEA با مرز دوگانه می تواند کارآترین قاعده ی انجمنی را به درستی و به آسانی شناسایی کند. به عنوان یک مزیت، رویکرد پیشنهادی از نظر محاسباتی کارآمدتر از کارهای قبلی در این زمینه است. با استفاده از مثالی از تحلیل سبد بازار، قابلیت کاربرد روش مبتنی بر DEAی ما برای اندازه گیری کارآیی قواعد انجمنی با معیارهای چندگانه نشان داده خواهد شد.
ارزیابی عملکردهای پژوهشی و آموزشی سازمان های بازرگانی استان ها با استفاده از روش تصمیم گیری چند عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکرد هر سازمان، اطلاعات لازم را از طریق یک بازخوردی کارآمد فراهم می آورد و ضعف های اجرایی آن را آشکار می سازد. به این ترتیب ارزیابی عملکرد نه تنها مدیریت را یک مدیریت پویا، به روز و پاسخگو می سازد بلکه چالش های جدیدی پیش روی مدیریت مطرح می سازد و آن را برای مدیریت تغییر که کارآمدی و توانمندی و ثمربخشی از نتایج آن است، راهنما می گردد.
از این رو در این مقاله به منظور تخصیص هرچه بهینه تر منابع اقتصادی کشور، عملکرد پژوهشی و آموزشی سازمان های بازرگانی استان های کشور با استفاده از روش تصمیم گیری چند عاملی مورد ارزیابی واقع گردید. نتایج حاصله از به کارگیری روش مذکور حاکی از آن است که سازمان های بازرگانی استان های آذربایجان شرقی، خوزستان، فارس، خراسان رضوی و قم به ترتیب از بالاترین رتبه بندی و سازمان های بازرگانی استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کردستان، لرستان و مرکزی به ترتیب از پایین ترین رتبه بندی برخوردار می باشند و سازمان های بازرگانی سایر استان های کشور نیز در حدفاصل میان استان مذکور قرار گرفته اند از این رو تخصیص بهینه منابع (به ویژه بودجه های پژوهشی و آموزشی) به منظور انجام امور پژوهشی و آموزشی، در راستای دستیابی به اهداف توسعه و رفع نیازهای اساسی وزارت بازرگانی، باید با توجه به اولویت بندی سازمانهای موردنظر صورت گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه با استفاده از مدل توبیت: آزمون تجربی نظریه های سلسه مراتبی، توازی ایستا و نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه از دیدگاه نظریه های سلسه مراتبی، توازی ایستا و نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است. در راستای دستیابی به هدف مذکور، تعداد 114 شرکت از بین جامعه آماری که اطلاعات مورد نیاز برای دوره 11 ساله پژوهش(1390- 1380) در خصوص آنها قابل دسترسی بود، انتخاب شدند. آزمون فرضیه های این مطالعه با استفاده از الگوی رگرسیون توبیت انجام شده که در علوم رفتاری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، برای انجام تحلیل های نهایی، از نسخه 11 نرم افزار Stata استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین فرصت رشد، اندازه شرکت و دارایی های مشهود، سودآوری و نقدینگی با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین، بین ریسک تجاری با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود ندارد.
طراحی الگوی امنیت آموزشی و بررسی میزان تحقق آن در دانشگاه علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
هدف اولیه پژوهش حاضر، طراحی الگوی پیشنهادی امنیت آموزشی است. بنابراین با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ، به واکاوی و تبیین مفهوم امنیت آموزشی و مؤلفه های آن از زوایه مطالعات امنیت پژوهی و تجارب نهادهای تربیتی در این زمینه پرداخته شده است. مطالعه موردی این پژوهش، بررسی میزان تحقق امنیت آموزشی در دانشگاه علامه طباطبائی و تعیین اولویت های عملی آن با استفاده از الگوی پیشنهادی امنیت آموزشی بوده است. تحقق این مهم با استفاده از روش پیمایشی و اجرای پرسشنامه در دو گروه اساتید و دانشجویان مشغول به تدریس و تحصیل در دانشگاه علامه طباطبائی در سال های تحصیلی 93-1392 و 94-93 صورت گرفته است. پرسشنامه ی محقق ساخته اساتید و دانشجویان مبتنی بر رویکرد انسان محور در امنیت و با نگاه سرمایه-بازده طراحی و در نمونه ای از دانشجویان و اساتید که به صورت طبقه ای در دسترس انتخاب شد، اجرا گردید. مطابق تحلیل های بدست آمده از داده ها، برایند امنیت آموزشی در دانشگاه علامه طباطبائی، متوسط بوده است. میانگین کل داده ها برابر 95/2، میانگین داده های مربوط به دانشجویان برابر 05/3 و میانگین داده های مربوط به اساتید82/2 است. در تحلیل داده ها علاوه بر تبیین شاخص های فراوانی و گرایش مرکزی، از تحلیل های مقایسه ای بین طبقات و نیز ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن استفاده شده است.
رویکرد فازی رتبه بندی اثرگذاری اجزای سرمایه فکری بر عملکرد یک دانشگاه
حوزه های تخصصی:
داراییهای نامشهود بیانگر تمام داراییهایی هستند که در ترازنامه منعکس نمی شوند، اما منبعی برای خلق ارزش محسوب شده که منجر به مزیت رقابتی پایدار می شوند.در اقتصاد نوین، سرمایه فکری تحت عنوان دارایی های نامشهود توصیف شده است که می توان آن را به عنوان منبعی برای مزیت رقابتی پایدار به کار گرفت تا جایی که سازمانهای پیشرو در اقتصاد مدرن آنهایی هستند که با اتکاء به سرمایه فکری به خلق ارزش می پردازند. از طرف دیگر دانشگاه ها نیز این قاعده مستثنی نیستند و افزایش عملکرد دانشگاهها یکی از اصلی ترین اهداف هر کشور در جهت نیل به رشد و توسعه ی پایدار می باشد. در این مطالعه سعی بر آن است که با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی به رتبه بندی اثرگذاری هریک از اجزای سرمایه فکری بر عملکرد دانشگاه پرداخته شود. در گام اول پرسشنامه ای مشتمل بر 7 جدول توسط 9 نفر از مدیران موفق و پژوهشگران برتر دانشگاه تنظیم شد و بر اساس روش چانگ تحلیل سلسله مراتبی فازی صورت گرفت. نتایج رتبه بندی فازی بیانگر آن است که درجه اثرگذاری اجزای سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی به ترتیب از کانال اعضای هیات علمی(تعداد و رتبه اساتید)، ارتباط با بازار و صنعت، زیرساختهای IT، ارتباط با دولت، کارکنان و زیر ساختهای فیزیکی می باشد.
ارزیابی الگوی سازمان یادگیرنده برای شرکت توزیع نیروی برق آذربایجان غربی
حوزه های تخصصی:
تغییرات بیش از پیش و مداوم و عدم اطمینان در محیطی که سازمانها باید در آن عمل کنند نیاز به اعمال واکنش مناسب از طرف آنها به نیازهای بازار و بهبود کیفیت کالا یا خدمات را افزایش می دهد. در یک جامعه دانشی که تغییر در اطلاعات و نوآوریهای تکنولوژیکی به طرز باورنکردنی سریع بوده و جایی که سرعت توسعه محیط و جامعه دائماًً افزایش می یابد، سازمانها و مؤسسات انتفاعی برای موفق شدن نیاز دارند که بیاموزند و بطور مستمر بهبود یابند. هدف این پژوهش نشان دادن چگونگی ارائه مفهومی از سازمان یادگیرنده، بحث در مورد ضرورت تثبیت و ایجاد چنین سازمانی، ملزومات و مشخصه های آن می باشد. مشخصه ای که سازمانهای یادگیرنده را از سازمانهای سنتی متمایز می کند تسلط بر اصول پایه ای معین می باشد. اصول پنجگانه ای که سنگه[1] شناسایی کرده عبارتنداز: 1) نگرش سیستمی،2) قابلیت شخصی،3) مدلهای ذهنی،4) آرمان مشترک و 5) یادگیری جمعی[2] می باشند. در پژوهش حاضر، برای شناسایی سازمان یادگیرنده در نمونه تحت مطالعه، به ارزیابی فرایند یادگیری بر مبنای پنج اصل سنگه پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران(میانی و عملیاتی) و کارکنان (اداری و فنی) شرکت توزیع نیروی برق آذربایجان غربی با مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس تشکیل می دهند. برای ارزیابی پنج اصل از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده شده است. بعد از توزیع و جمع آوری پرسشنامه های مربوطه، برای تحلیل یافته ها از آماره های توصیفی و استنباطی متناسب استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که شرکت مورد نظر یادگیرنده نمی باشد و موانعی پیش روی این شرکت می باشند بر این اساس برای تبدیل شرکت تحت مطالعه به سازمان یادگیرنده، راهکارهای اثربخشی ارائه شده اند.
ارائه یک روش جدید به منظور محاسبه نرخ بازگشت سرمایه داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های متعددی برای تعیین اقتصادی بودن و رتبه بندی پروژه های رقابتی وجود دارد. روش نرخ بازگشت سرمایه داخلی یکی از پر کاربرد ترین روش هایی است که به منظور تعیین مطلوبیت پروژه ها می شود. اما علی رغم محبوبیت، این روش دارای مشکلات و محدودیت های جدی است. بعد از سال ها تلاش به منظور بهبود روش و غلبه بر مشکلاتش، مگنی در سال 2010، رویکرد جدید و متمایزی را ارائه نمود که توانست اغلب مشکلات روش نرخ بازگشت سرمایه داخلی را حل نماید و گام بزرگی را در موضوع بردارد. این مقاله به ارائه یک روش جدید می پردازد به طوری که از رویکرد مگنی نشات گرفته ولی دارای محاسباتی به مراتب ساده تر از روش او بوده و در عین حال تمامی مشکلات روش نرخ بازگشت سرمایه داخلی را پوشش می دهد.
ارزیابی چابکی زنجیره تأمین با رویکرد تصمیم گیری تلفیقی دلفی- فازی(مطالعه میدانی: شرکت های شهرک صنعتی اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چابکی زنجیره تأمین از جمله موضوعاتی است که در تحقیقات سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته و فعالیت های تحقیقاتی متنوعی بروی آن انجام شده است. یکی از دلایل این مساله توجه صنعت به این چابکی به عنوان عاملی برای ورود سریع به بازار و جذب رضایت مشتریان از زنجیره است. ارزیابی موثر و کارای چابکی زنجیره تأمین شرکتها امری ضروری و چالش برانگیز برای شرکتها میباشد و هدف این پژوهش ارزیابی چابکی زنجیره تأمین شرکتهای تولیدی شهرک صنعتی اهواز با رویکرد تلفیقی دلفی فازی و تصمیم گیری با معیارهای چندگانه میباشد. در این تحقیق ضمن شناسایی شاخصها و طراحی مدل مفهومی با استفاده از تکنیک دلفی فازی، ارزیابی چابکی زنجیره تأمین شرکتها را با رویکرد تلفیقی دیماتل تجدید نظر شده، FANP و ویکور بررسی می نماییم. از نتایج این تحقیق به نقش با اولویت رضایت مشتری در بین ابعاد مختلف و پس از آن بهبود کیفیت و معرفی محصول جدید می توان اشاره نمود. لازم به ذکر است که نتایج حاصله با اسناد موجود و نظرات مدیران ارشد همخوانی داشته و این مطلب گویای کارایی بالای رویکرد پیشنهادی پژوهش در رتبه بندی عملکرد میباشد.