در دیوان شاعران بزرگ بعضی واژه های کلیدی هست که در گشودن قفل بسته مفاهیم و معانی مورد نظر گوینده و راه یافتن به دنیای ذهن او نقش اساسی دارند و در شکل گیری ساختار شعر او کاملا موثرند. یکی از اصلی ترین این واژه ها در دیوان خاقانی کلمه صبح و واژه های کیهانی است. در این نوشتار کوشش شده که صبح و وابسته های آن، آن گونه که در ذهن و چشم شاعر جلوه داشته با استناد به شعر وی به صورت تفصیلی و آماری مورد بررسی قرار گیرد.
چنانچه پژوهشگری با حوصله دیوان خاقانی را بررسی کند دیری نپاید که متوجه این مسائل در شعر وی شود: الف- بهره گیری از اصطلاحات علمی در زمینه های مختلف در سطح گسترده. ب- اشتیاق به صورت گریها و نقاشیهای غریب و تازه، وتلاش در شکار آنها. ج- حرص و ولع به موسیقی کلام، و فریفتگی بدان در ترکیبات، کلمات وحروف. د- استفاده از برخی واژه های مشکوک. ه- خودستایی و خود محوری، و موارد دیگر. گفتاری که اکنون در پیش رو است به نقد و بررسی این مسائل می پردازد، و جنبه های ضعف و قوت آنها را می نمایاند.