فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۵۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از بررسی مختصر اصطلاح تساهل و تسامح و پیشینه ی آن در غرب و فرهنگ اسلامی، با توجه به ارتباط و تاثیر مسایل سیاسی، تاریخی و اجتماعی بر ذهن هنرمند و اثر او، به اختصار دوره ی سیاسی، تاریخی و اجتماعی حافظ توصیف شده است. نگارنده کوشیده است، تساهل و تسامح را از دیدگاه شاعر بر پایه ی سه محور بیان کند؛ محور نخست اندیشه ی حافظ درباره ی گناه است. در این بخش، گناه به عنوان تقدیر الهی، گناه نخستین آدم و حوا، گناه و بخشش آن که محل ظهور رحمت الهی است، بی اثری زهد یا فسق در نظام هستی و نیز نامعلومی پایان کار انسان واعمال او، بررسی می شود. در محور دوُم؛ روح تساهل آمیزحافظ و موضوع هایی؛ چون اغتنام وقت، جواز گناه، تمایل به شادخواری و باده زداینده ی گناه، بررسی می شود. در محور سوم؛ نگاه حافظ به زندگی فردی و اجتماعی و ارایه ی الگوی رفتاری برپایه ی سازواری و تساهل (مدارا با دشمنان، نفی خودخواهی، نفی دنیا اندوزی، نفی مطلق بدکاری، کرم پیشگی و مهرجویی و وحدت ادیان) بررسی می شود.
آثار منثور مولانا
حوزه های تخصصی:
تحلیل محوری و منظومه ای دفتر دوم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پیشینة مثنوی پژوهی، شرح مبسوط ابیات مثنوی و به تازگی نیز پژوهش های موضوعی، مرسوم و مورد توجه بوده است. اما کمتر به بررسی کلان فکرهای مثنوی در هر دفتر و سپس مقایسه و تطبیق آن با سایر دفاتر پرداخته شده است. خواننده این کتاب گاه در پیچ و خم ابیات ژرف و دقیق و در لابه لای حکایت های تودرتوی مثنوی و به تعبیری در جریان موّاج و سیال ذهن مولانا گم میشود و کمتر مجال این را مییابد که نگاهی از افقی بالاتر ـ نگاهی کل نگر ـ به هر دفتر مثنوی داشته باشد. در این پژوهش با استعانت از تجربه چند سال تدریس مثنوی در مقطع کارشناسی ارشد به شیوه تحلیل محتوا، تلاش شده است تا درون مایه های مندرج در دفتر دوم مثنوی از نظر بسامدی ارزیابی شود تا از رهگذر آن بتوان کلان فکرهای مندرج در این دفتر را معرفی کرد.
بررسی روشمند ترجمة ابوالمعالی نصرالله منشی از کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ و تحلیل زمینه های تأویل رمزی آن در هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ یکی از نشانه های مهم روایتگری نظامی برای بیان وجه تمثیلی نگرش هستی شناسانه اوست، به این دلیل رنگ ساحتی رمزگرایانه و تأویل پذیر دارد، فهم معنی رمزی آن مستلزم شناخت زمینه های تأویلی آن است. شناخت این زمینه ها، سبب فهم پیوند رمزی رنگ و منشأ آن، نور، می شود. ارتباط نور و رنگ در روایت پردازی نظامی کانون جذب عناصری دیگر، از قبیل هفت ستاره، هفت گنبد، هفت اقلیم، هفت بانو، هفت فلز، بهرام، زمان و... شده که با رنگ ارتباط صوری و محتوایی یافته اند. این ارتباط در تأویل رمزی آن سبب شده که «آفریننده» مرموزٌالیه نور و «انسان مثالی» با اطوار وجودش مرموزٌالیه رنگ گردد و نور و رنگ جلوه ای از «وحدت و کثرت» باشد. در این مقاله کوشش شده تا دیدگاه نظامی در این باره توضیح داده شود و پیوندهای آشکار و پنهان میان رنگ و صورت و محتوای حکایتی که در هر یک از گنبدهای هفتگانه روایت می شود و زمینه های تأویلی آنها بیان گردد.
غزل دختر انفاس سعدی: نگرشی مختصر در غزل سعدی و بررسی نسبت میان عقل و عشق
حوزه های تخصصی:
غزل فارسی گسترة عظیمی را در عرصة شعر و ادب فارسی به خود اختصاص داده است. در این گستره، مضامین برخاسته از احساسات و عواطف درونی آدمی بیش از سایر مفاهیم جلوه گری کرده است. علاوه بر این، راز و رمزهای عارفانه نیز در این عرصه جلوه گری ها داشته و مفاهیم نمادینی را بر جای نهاده است. غزل سعدی صرف نظر از عاشقانه یا عارفانه بودنش به جهت هنر و زبان آوری، لطافت و فصاحت همواره مورد توجّه همگان بوده و قرن ها بی بدیل و تقلیدناپذیر بوده است. در این مقاله ضمن نگرشی مختصر بر غزل سعدی، از بین مضامین بی شمار سخن سعدی دو مضمون بنیادین عقل و عشق و نسبت میان این دو در غزلیات وی مورد بررسی قرار گرفته و شواهدی نیز از غزلیات و هم از سایر آثار وی ارایه می گردد.
نقد و بررسی زیبا شناختی «نفثه المصدور»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نفثه المصدور» را «شهاب الدین محمد خرندزی نسوی» پس از تازش مغولان به ایران و کشته شدن «جلال الدین خوارزم شاه» با نثری شاعرانه می نویسد و در آن به شرح دردها و در به دریهای خود می پردازد.
این کتاب دارای سبکی سه گانه: ساده، فنی و مصنوع و سرشار از آرایه های درهم پیچیده و چند لایه شعری است. آرایه ها و ابزارهای آفرینش شعر را در این کتاب بر اساس کاربرد و بسامد - می توان به سه گروه تقسیم کرد:
الف: بدیع لفظی: اوج آرایی، جناس، سجع، موازنه
ب: بدیع معنوی، ایهام، تناسب (مراعات النظیر) استخدام، تضاد، پارادوکس، تلمیح، ارسال المثل
پ: بیان: مجاز، تشبیه، استعاره، کنایه
در این مقاله به اجمال برای هر یک از آرایه ها، نمونه هایی از هر دست آمده است.
تحلیل شخصیت مجنون
بررس شرح بزرگ دیوان ناصرخسرو نوشته دکتر مهدی محقق
حوزه های تخصصی:
نقد و تحلیل تطبیقی دیدگاه های تفسیری سنایی در حدیقه الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی در آثار خویش به اقتضای سخن آیاتی از کلام اله مجید را تفسیر کرده است. در این تفاسیر او نیز مانند عارفان دیگر بیش پیش از اینکه در پی تفسیر آیه باشد در صدد بیان دیدگاه خویش است و در عین حال در برخی موارد تفسیر او با تفاسیر دیگران تفاوت دارد و از نکته سنجیهای دقیق و تصویرسازیهای بدیع برخوردار است که ارزش عرفانی و ادبی خاص به آن می بخشد.
در این مقاله ابتدا دیدگاه های تفسیری سنایی بر اساس نوع آنها طبقه بندی، و سپس به نقد و تحلیل آنها پرداخته شده است به گونه ای که نخست، نظر سنایی درباره آیات توحیدی و موارد مرتبط با آن بیان شده، و سپس تفسیر آیات مربوط به پیامبران و بویژه پیامبر اکرم (ص)، تحلیل گردیده است. بعد از آن تفسیر آیات مربوط به مسایل دیگری از قبیل آفرینش انسان، کرامت، امانت، توبه، قضا و قدر، بررسی گردیده و در همه موارد، نظر وی با نظر عارفان دیگر، مقایسه و تحلیل شده است.
اشعار خوب: حبسیه مجیرالدین بیلقانی
حوزه های تخصصی:
بررسی جایگاه و شخصیت زنان در گرشاسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه گرشاسب نامه اسدی طوسی کتابی حماسی است که شخصیت های اصلی آن را مردان مبارز تشکیل می دهند، حضور برجسته زنان را در آن نمی توان نادیده گرفت.
در این پژوهش، تلاش بر این بوده است تا هویت زنان و نقش آنان در شکل گیری جریانات جامعه و مسایل مربوط به آن ها با تکیه بر گرشاسب نامه بررسی شود. بخش اول، تحلیل شخصیت هایِ زن گرشاسب نامه را شامل می شود و در بخش دوم، مسایل مربوط به زنان، ازدواج و خانواده پیگیری شده است.
نتیجه ای که از این تحقیق متصور بوده است، پاسخ گویی به برخی از شبهه های ایجاد شده در زمینه کم رنگ بودن نقش زنان در جامعه ایران آن زمان بوده است که مستندات متن، این شبهه ها را باطل می کند. نکته ای که نباید دور از چشم قرار گیرد، این است که گرشاسب نامه، کتابی حماسی است که موضوع آن، جنگها و هنرنمایی های پهلوانی است، بنابراین، بسامد بالای مسایل زنان در این کتاب، پویایی جامعه زنان را در آن عصر نشان می دهد.
نقد و بررسی قصه گنبد سفید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هفت پیکر حکیم نظامی گنجوی درباره سفر بهرام گور به تاریکی های درون و جستجوی آب حیات در تاریکی ظلمات است. این سفر با گنبد سیاه آغاز می شود و پس از عبور قهرمان از گنبدهای پنج گانه، به گنبد سفید منتهی می شود؛ هفت گنبد برابر با هفت اختر و هفت رنگ است که در آن هفت شاهزاده بانو که از هفت سرزمین جهان هستند، لباسی به رنگ هفت گنبد می پوشند و شباهنگام برای قهرمان قصه( بهرام گور) می گویند. در واقع این قصه ها، ترسیم خواب های هفت گانه وی است و همگی قابل تاویل و تفسیر هستند.
در مقاله حاضر، ابتدا شکل قصه هفتم منظومه هفت پیکر(قصه گنبد سفید) و سازه های قصه ای آن بر اساس کتاب ریخت شناسی قصه پریان بررسی شده است. سپس با دو رویکرد بررسی عناصر روساختی و عناصر زبرروایی به تشریح متن پرداخته شده است. آنگاه، پس از تشریح سازه های اسطوره ای و آیینی متن بر اساس ریشه شناسی قصه، عناصر و سازه های نمادین متن بر اساس نمادشناسی روانشناختی منطبق با الگوهای عرفانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نگارنده بر آن است تا با ارائه تحلیل و نقد روانکاوانه و ریشه شناسانه، جلوه های ناخودآگاه فردی شاعر و کهن الگوهای ناخودآگاه جمعی موجود در متن را از لابه لای عناصر و سازه های فراواقعی آن استخراج نماید تا علاوه بر روشن شدن پیام متن و زوایای پنهان آن، راهی جهت نقد و بررسی های بیشتر فراهم گردد.
خانواده در قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، موضوع «خانواده در قابوس نامه» مورد بررسی قرار گرفته است. نخست تعریفی از خانواده بیان شده، سپس انواع آن ذکر گردیده است. برای ورود به بحث درباره ی موضوع مورد پژوهش، در ابتدا مطرح کردن پدیده ی «ازدواج» - که نخستین گام در تشکیل خانواده است - و صحبت درباره ی مسایل مربوط به آن چون سن ازدواج، گزینش همسر، ویژگی های همسر ایده آل و ... ضروری بوده است.
در بخشی دیگر، درباره ی اعضای خانواده (پدر و مادر و فرزندان) و جایگاه و حقوق هر یک، به تفصیل سخن رفته است. بحث درباره ی زنان و سه رده ی سنی کودک، جوان و پیر، قسمت هایی دیگر از این نوشتار را تشکیل می دهد. در پایان، پس از اشاره به اقتصاد خانواده در قابوس نامه، ساختار خانواده در این کتاب معرفی شده که عبارت است از خانواده ی هسته ای، تک همسر، پدرتبار، پدرسالار، برون همسر و نومکان.
بررسی محتوایی و تصویری شعر سلمان هراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر دهه شصت ایران، اگر چه به لحاظ فرم، ادامه دوره های پیش از خود به شمار می رود، در حوزه محتوا و مضمون و اندیشه، مستقل و متمایز است، به صوری که تصاویر حاصل از برخورد شاعر با مسائل پیش آمده در ایران آن زمان که عمده ترین آنها انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی است، دوره جدیدی از شعر را در تاریخ ادبیات معاصر ایران به ارمغان آورده است. سلمان هراتی (65- 1338) به رغم زندگی کوتاه و حضور پنج شش ساله اش در عرصه شعر معاصر، در زمره شاعران قابل تامل و مطرح این دوره قرار می گیرد که سادگی زبان و طراوت بیانش به خلق تصاویری ملموس انجامیده است. از میان انواع فرمها و قالبهایی که سلمان بدانها نظر داشته است، شعر سپید جایگاه ویژه ای دارد که حجم زیادی از مجموعه آسمان سبز او را به خود اختصاص داده است. به عرصه آوردن این قالب در شعر انقلاب و جنگ از یادگارهای این شاعر است.
مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر شعر سپید در مجموعه «آسمان سبز»، به بررسی محتوا و تصویر در شعر سلمان هراتی بپردازد.
بررسی دو شخصیت اصلی منظومه ویس و رامین براساس الگوی «سفر قهرمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دستاوردهای مهم استفاده از نظریات اسطوره شناسی، فراهم آمدن زمینه های مناسب در تطبیق و مقایسه مبانی آنها با شخصیت های اساطیری و غیراساطیری گوناگون است. الگوی «سفر قهرمان» جوزف کمپبل، از روش هایی است که می توان آن را با شخصیت ها و قهرمانان مختلف در داستان ها، فیلم ها و حتی افراد معروف دنیای کنونی تطبیق داد. در این پژوهش، با بهره گیری از این امکان، سعی کرده ایم دو شخصیت اصلی منظومه ویس و رامین را تحلیل کنیم. هدف از این پژوهش، از یک سو، آشنایی بیشتر خواننده با الگوی جوزف کمپبل و نشان دادن کارکرد این الگو در داستان ها و قصه های قدیم ایران، و از سوی دیگر، ارائه دیدگاهی تازه دربارة ویس و رامین و برجسته کردن قهرمان اصلی داستان براساس آن است. در بخش اصلی مقاله، با درنظرگرفتن سفر بیرونی (سرنوشت) و درونی (عشق) برای هر قهرمان، به نتایجی چون کارکرد بیشتر این الگو بر سفر درونی دو قهرمان و حضور ویس به-عنوان شخصیت اصلی داستان رسیده ایم.
شخصیت بخشی به مفاهیم انتزاعی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام و موضوع این مقاله شخصیّت بخشی به مفاهیم انتزاعی در غزلیات شمس است . در حقیقت کثرت و فراوانی مفاهیم معنوی ای که در غزلیات مولانا جان و شعور یافته است آن قدر بود که آن را درخور کنجکاوی و بررسی ِجداگانه قرار دهد . پژوهنده در این مقاله کوشیده است پس از تعریف کوتاهی از شخصیت بخشی و استعاره ، مفاهیم و معانی شخصیت پذیرفته را در دیوان کبیر اندکی بازشناسد و از پیوند آنها با احوال روحانی و عواطف و تجربه های عرفانی شاعر سخن بگوید.آنچه از مفاهیم ِمعنوی در غزلیاتِ شمس سر می زند یا صفت و اعضایی که به آنها باز خوانده می شود به گونه ای در خدمت تبیین مفاهیم آنها مطابق ِمشرب عرفانی مولانای بلخ و روم و روشنگر نگرش صوفیانه درباره برخی از آنهاست. از این رو می توان آفرین یا نفرین ِ خداوندگار شاعر را در حقّ این معانی یا اصطلاحات دریافت و از باورهای او اندکی پرده برگرفت ؛ البته این جدای از بهره گیری ِ زیبایی شناختی و هنری از صنعت ِ شخصیت بخشی است که از معانی منظور شاعر بخش ناپذیر می نماید و بالای بلند و رقصان ِ سروده های عارفانه او را سزاوارانه می آراید .