فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۱۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
آوازه و بزرگی بیدل تنها به شیوه بیان و پیچ و خم های زبانی او ختم نمی شود، بلکه برخی از شکوه و جلال و جذابیت شعر او به اندیشه اش مربوط است که به مثابه زبانش پر رمز و راز است. اگر بپذیریم که در حوزه معنا و اندیشه بیدل نیز برجستگی و خصوصیت های سبکی هست، می توان پرسید که این دگرگونی ها در قالب غزل چگونه خود را نشان داده است؟ اگر غزل، آیینه تغزل و سخنان غنایی است، عشق و اندیشه در آن چگونه با هم گره خورده است؟ آیا از نظر اندیشه می توان غزل بیدل را نوعی غزل خاص نامید؟ در این مقاله با طرح یکی از غزل های پرآوازه بیدل، به نقد اندیشه های مندرج در این غزل پرداخته ایم. حاصل این پردازش نیز این است که چنان که شعر سبک هندی در قالب گفتار و فرم متحول و دگرگون شده است، از جهت اندیشه و فکر نیز این تحول در نمونه های بارز شعر سبک هندی که سروده های بیدل یکی از نمایندگان پرآوازه آن است، دیده می شود.
مقایسه سبک شناختی غزلی از سعدی و بیدل دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های نسبتا درست و بایسته در شناخت سبک و سیاق آثار ادبی، بررسی و مقایسه سبک شناسانه آن آثار است.در این مقایسه می توان دو اثر ادبی را در یک سبک دوره (Period style) با هم مقایسه کرد، مانند غزلیات خواجوی کرمانی و حافظ که هر دو در مکتب تلفیق (زیر مجموعه سبک عراقی) قرار دارند و گاهی می توان دو اثر ادبی را که به دو دوره سبکی جداگانه تعلق دارند با هم مقایسه و ارزیابی کرد.در مقاله حاضر غزلی از سعدی به عنوان نماینده سبک عراقی (شعر ایرانی) و غزلی از بیدل دهلوی (نماینده شعر فارسی بیرون از ایران) که شباهتی کامل از نظر وزن و قافیه و ردیف دارند، مورد مقایسه قرار گرفته اند.در این مقاله نشان داده ایم که بیدل هنرمندانه کوشش کرده است مصداقی از «رستاخیز ادبی» را در استقبال هایش از شعر شاعران ایرانی نشان دهد. بنابراین با وجود شباهت های بلاغی و هنری میان شعر او و سعدی برخی تفاوت ها در نوع اندیشه و نگرش و نیز نوع تصویرسازی ها به چشم می آید.نتیجه این ارزیابی و مقایسه، درون مایه های اصیل هر دو سبک و رمز و راز جایگاه ارزشمند دو سبک و دوره مستقل از هم را نشان می دهد.
نگاهی به مساله تضمین کلمات در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضمین مبحثی است که بعضی از علمای صرف و نحو در کتب خود به صورت استطرادی و در ضمن مبحث لزوم و تعدی فعل بدان پرداخته اند، ابن هشام انصاری در کتاب مغنی، باب هشتم، تحت عنوان « إشراب» با این عبارت : « قد یشرِبُون لفظاً مَعنَی لفظٍ فیعطونه حکمه و یسَمَی ذلک تضمیناً» بدان پرداخته است و از آنجایی که ابن هشام نحوی است، از دریچه نحو به این مطلب عنایت نموده است و از طرف دیگر، این اصطلاح در علم بدیع با رویکردی متفاوت با نحو، جایگاه مهمی را نیز به خود اختصاص داده است و علمای بلاغت نیز به صورت مبسوط به آن تحت عنوان (تضمین بیانی) پرداخته اند. در این مقاله بر آن شدیم که به جهت عدم فایده در تکرار تضمین بیانی، گریزی به آن نداشته باشیم و در مقابل، ضرورت بررسی این مطلب (تضمین نحوی) که سخت می توان آن را در کتب نحوی یافت و به جهت اهمیت آن، بیش از هر وقت دیگر ما را بر آن داشت که نگاهی به مساله تضمین در علم نحو همراه با نیم نگاهی به آن در زبان فارسی داشته باشیم تا چه باشد و چه در نظر آید. مساله ای که در تدریس صرف و نحو عربی در دانشگاه ها و همچنین در حوزه های علمیه بدان پرداخته نمی شود، یا در صورت پرداخت سهم کمی را به خود اختصاص داده است که رویکرد عناوین آمده در کتاب ها و مقاله های چاپ شده تاکنون گواهی بر این مدعا است.
تساهل و تسامح در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از بررسی مختصر اصطلاح تساهل و تسامح و پیشینه ی آن در غرب و فرهنگ اسلامی، با توجه به ارتباط و تاثیر مسایل سیاسی، تاریخی و اجتماعی بر ذهن هنرمند و اثر او، به اختصار دوره ی سیاسی، تاریخی و اجتماعی حافظ توصیف شده است. نگارنده کوشیده است، تساهل و تسامح را از دیدگاه شاعر بر پایه ی سه محور بیان کند؛ محور نخست اندیشه ی حافظ درباره ی گناه است. در این بخش، گناه به عنوان تقدیر الهی، گناه نخستین آدم و حوا، گناه و بخشش آن که محل ظهور رحمت الهی است، بی اثری زهد یا فسق در نظام هستی و نیز نامعلومی پایان کار انسان واعمال او، بررسی می شود. در محور دوُم؛ روح تساهل آمیزحافظ و موضوع هایی؛ چون اغتنام وقت، جواز گناه، تمایل به شادخواری و باده زداینده ی گناه، بررسی می شود. در محور سوم؛ نگاه حافظ به زندگی فردی و اجتماعی و ارایه ی الگوی رفتاری برپایه ی سازواری و تساهل (مدارا با دشمنان، نفی خودخواهی، نفی دنیا اندوزی، نفی مطلق بدکاری، کرم پیشگی و مهرجویی و وحدت ادیان) بررسی می شود.
پیوند زبان و اندیشه در شعر رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر، آمیزه ای از اندیشه و صور خیال است. اندیشه های شاعر، زبان اوست که در قالب شعر بیان شده، به ذهن مخاطب متبادر می شود. زبان و اندیشه، رابطه ای مستقیم و تعاملی دارند. دیدگاههای شاعر و کیفیت تبیین امور، بر زبان او نیز تاثیر می گذارد؛ هر چه اندیشه های او ساده تر و صریحتر باشند، زبان او نیز شفافتر و دور از تعابیر و مفاهیم پیچیده خواهد بود. بنابراین، در زبان شاعر می توان اندیشه های او را نیز جست و از این رو باید گفت که زبان، همان اندیشه است. شعر رودکی هم بازتاب دهنده اندیشه های اوست. دیدگاههای ساده و صریح او، زبانش را نیز ساده و صریح کرده است. در این مقاله پیوند اندیشه ها و زبان رودکی در چهار حوزه پند و وصف و عشق و مدح و نیز علل سادگی شعر و روانی اندیشه او کاویده شده است. مهمترین عوامل سادگی زبان در شعر رودکی عبارتند از: بیان تجارب عمومی، رابطه نزدیک امیر سامانی و رفتار متعادل وی با مردم، نگاه انسانی به ممدوح، تعلیمی بودن اشعار او، افکار صریح و روشن شاعر و برخورد واقع بینانه با امور زندگی.
بررسی تطبیقی افکار و عقاید ابوالعلاء و خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالعلاء معری، شاعر اندیشمند عرب و خیام نیشابوری، شاعر و فیلسوف و متفکر مشهور ایرانی، از بزرگان علم و ادب جهان به شمار می آیند که با داشتن شخصیت رمزآلود، آوازه ی دانش و معارفشان از مرزهای جغرافیای خود فراتر رفته است. می توان گفت بسیاری از دانشمندان شرق و غرب تحت تاثیر اندیشه های این دو متفکر قرار گرفته و از آن دو متاثر شده اند و درباره ی افکار و جهت گیری های هریک سخن گفته و کتاب ها و مقالاتی عرضه داشته اند.
در این مقاله پس از اشاره ای تطبیقی به زندگی هر دو شاعر، به عقاید و جهت گیری های آنان خواهیم پرداخت و افکار و بعضی از جهت گیری های عقیدتی و اجتماعی آن ها را مورد تطبیق، نقد و بررسی و تحلیل قرار خواهیم داد. باشد که با نمودن افکار و آرای شاعران و ادیبان نامی و بررسی و تحلیل آن، راه به سوی حقایق هموارتر گردد.
قاعده افزایی در شعر حمید مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند قاعده افزایی چیزی نیست جز توازن در وسیعترین مفهوم خود و این توازن از طریق «تکرار کلامی» حاصل می آید. در این شگرد، قواعدی بر قواعد زبان معیار افزوده می شود که موجب برجسته سازی در متن ادبی می گردد. قاعده افزایی موجب ایجاد موسیقی در زبان شعر می گردد و استفاده از آن بر توانایی شاعر در بهره گیری از ظرفیتهای زبانی به منظور ناآشنا ساختن و برجستگی زبان دلالت می کند. از این رو صورتگرایان روس، آن را عامل شکل گیری اثر ادبی می دانند.در این پژوهش، پس از بحث درباره قاعده افزایی، شگردهای آن در شعر حمید مصدق بررسی می شود تا مشخص گردد که این شگرد ادبی تا چه اندازه توانسته است در شعر او موجب برجسته سازی شود. روش این تحقیق، تحلیلی است که اشعار نیمایی حمید مصدق را از طریق قاعده افزایی در سطوح تحلیلی آوایی و واژگانی مورد بررسی و مداقه قرار داده است تا چگونگی استفاده وی از شگردهایی قاعده افزایی آشکار شود. بعد از کندوکاو در اشعار حمید مصدق مشخص شد وی با تسلطی که بر امکانات زبان فارسی دارد بخوبی توانسته از ذخایر این زبان به منظور تشخص زبانش بهره گیرد و با به کارگیری مطلوب توازن آوایی و واژگانی در حیطه قاعده افزایی به عادت زدایی دست زند و از این رهگذر موجب برجسته سازی و آهنگین تر شدن کلام خود گردد.
عشق به انسان، وطن و مقاومت در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درحوزه شعر انقلاب اسلامی، شاعران بسیاری بالیده و نام آورشده اند که بی گمان «قیصر امین پور» یکی از برجستگان ادبیات انقلاب اسلامی است. در میان شاعران معاصر فارسی، قیصر امین پور هم به لحاظ ((مضامین عرفانی، انسانی)) و هم به لحاظ ((مضامین اجتماعی)) شاعر موفقی است. او را می توان نماینده و پایه گذار ادبیات عاشورایی و ادبیات آیینی غزل نو دانست. غزل نو از تاثیر شعر نو بر غزل سنتی شکل گرفت. این نوع غزل در قلمرو زبان و تعبیرات، تفاوت های آشکاری با غزل گذشته دارد. غزل سرایان معاصر به جای مضامین تکراری و ترکیبات ملال آور از ترکیبات دلنشین و نو سود جسته اند. از جانب دیگر امین پور با کاربرد قالب سپید و نیمایی در شعرش به موفقیتی نوین دست یافته است. هدف از این پژوهش بنیادی که به روش کتابخانه ای انجام شده است، شناسایی و نمایاندن برجستگی های ذهنی و فکری امین پور بر پایه اخلاق و عرفان با زیربنای حماسی است که منجر به شناساندن سبک خاص شاعر می شود. در مقاله حاضر به معرفی ذهن خلاق و تخیل قوی این شاعر عرفان، اخلاق و حماسه پرداخته شده است و مولفه هایی از مضامین شعر قیصر امین پور مانند عشق، وطن، مقاومت، پاسداشت ارزش های دفاع مقدس و بزرگداشت نهضت های آزادی بخش مورد بررسی قرار گرفته است.
انواع خواب و رویا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواب و رؤیا از دیرباز مورد توجه انسان بوده و در برخی از دانشها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. علوم ادیان، اساطیر، روانشناسی، عرفان و تصوف و ادبیات از جمله دانشهایی هستند که به خواب و رؤیا کم و بیش علاقه نشان داده اند.پژوهش حاضر به بررسی خواب و رؤیا در مثنوی مولوی می پردازد و هدف آن پاسخ به این پرسشها است که: مولوی در مثنوی چگونه با رؤیا برخورد کرده و آنها را چگونه در این اثر شگرف خود به کار گرفته است. روش پژوهش کتابخانه ای و منبع مورد نظر دفاتر شش گانه مثنوی معنوی تصحیح محمد استعلامی است.در پژوهش حاضر ابتدا رؤیا از دید قرآن، حدیث، روانشناسی، عرفان و تصوف به اختصار بررسی شده، سپس به چگونگی برخورد مولوی با تمثیلات مربوط به رؤ یا در مثنوی پرداخته شده و دلایل دیدن خواب، رؤیای صادقه، تفاوت خواب اولیای حق با دنیاپرستان و مواردی از این دست در26 خواب حکایت گونه از دیدگاه مولوی مورد بررسی واقع شده است.
بررسی تطبیقی نوع ادبی چکیده انگلیسی پایان نامه های دکترا و کارشناسی ارشد، تنوع در رشته ها و فرهنگ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی مقابله ای چکیده انگلیسی پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکترا توسط گروه های انگلیسی زبان و خارجی زبان در هفت رشته دانشگاهی از نظر نوع ادبی (genre) می پردازد و نشان می دهد تا چه میزان آموزش مستقیم ریز ساختار و و درشت ساختارهای متن می تواند در ایجاد چکیده جامع تاثیر داشته باشد. بدین منظور 552 چکیده پایان نامه انتخاب شد و ویژگیهای متنی آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از تفاوتهای درون رشته ای و برون رشته ای بود.
در مرحله بعد ویژگیهای متنی گروه انگلیسی زبان به عنوان معیار برای نوشتن چکیده به تعدادی+از پژوهشگران ایرانی آموزش داده شد. نتایج نشان داد که دانش ساختارهای متنی به میزان زیادی کیفیت چکیده انگلیسی را افزایش داد. انتظار می رود نتایج نتایج این تحقیق جنبه های نظری و عملی الگوهای تجزیه و تحلیل متن را بهبود بخشد
جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در مقدمه به این موضوع می پردازد که مهمترین ابزار بشر برای رسیدن به حقیقت و زیبایی، زبان و اندیشه است و زبان علاوه بر اینکه وسیله ارتباطی است، ابزار تفکر منطقی نیز هست. اما زبان ادبی که در نزد رودکی به کمال وجود دارد، مهمترین ظرفیت بروز و عینی کردن مفاهیم ذهنی با استفاده از اصول زیبایی شناختی است. سوال اصلی این مقاله آن است که رودکی چگونه و از چه راههایی زبان و اندیشه را به هم پیوند زده است و خلاقیت هنری او در چیست؟ به همین دلیل، نویسنده پس از ارایه شواهد و تحلیل و بررسی آنها اثبات می کند که رودکی از تمام امکانات زبان و اصول شناخته شده هنر خلاق برای تلفیق اندیشه و زبان ادبی بهره جسته است. مواردی همچون قرار دادن مناسبترین واژگان در محور همنشینی زبان، کشف روابط هستی شناسانه و علت و معلولی از طریق زبان ادبی، ابراز حقیقت هنری، استفاده از اصل تداعی معانی و تخیل، و وارد کردن تجربه شاعرانه در قلمرو زبان، برجسته ترین مواد جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی است.
نگاهی به دو زبانگی در واژه های مرکب خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی در شعرهایش با کاربرد قواعد واژه سازی زبان فارسی، واژه های مرکبی را ساخته است. بسیاری از این واژه ها، پیش از خاقانی به کار نرفته و پس از او نیز در آثار شاعران و نویسندگان ایرانی نیامده است.
این مقاله به علل پیدایش چنین پدیده ای از دیدگاه زبان و ادبیات می پردازد.
سبک شناسی ادبی (سرشت سخن ادبی، برجستگی و شخصی سازی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشترین پژوهش ها در سبک شناسی به بازشناساییِ سبک های ادبی، زبان شخصی و فردیتِ خلاقِ مؤلف اختصاص دارد. به همین دلیل، در مطالعات سبکی کاربرد زبان در ادبیات بسیار مورد توجه قرار می گیرد. این مقاله، نخست با اشاره به اهمیت سبک در ادبیات و کارکردهای سبک شناسی در مطالعات ادبی، تمایز فرمالیستی میان زبان و ادبیات را مورد تردید قرار می دهد. و باور به امری مستقل و ذاتی به نام «زبان ادبی» را رد می کند و نشان می دهد که تفاوت کاربرد زبان در سخن ادبی و غیرادبی ناشی از نقش هایی است که زبان برعهده دارد؛ همین نقش ها در سخن ادبی به برجستگی و شخصی سازی زبان و شکل گیری سبک شخصی می انجامد. آنگاه سبک شخصی و سبک ادبی ونسبت آن ها با سنت و تقلید را به بحث می گذارد و رابطه میان تنوع سبک های شخصی و غلبه گفتمان های سنت گرا را بررسی می کند.
خاستگاه اطوار و سرشت انسان در مثنوی
حوزه های تخصصی:
انسان از موضوعات کلیدی در آثار مولوی به ویژه مثنوی است. مولوی انسان را عبارت از دیده ای می داند که آفریده شده تا به خدا نظر کند و از آن حظ وافر ببرد. گوهر وجودی او در اندیشه خلاصه می شود؛ اندیشه ای که تنها موضوع آن خداوند است. بی شک درباره انسان این سوال را می توان طرح کرد که خاستگاه اولیه او چه بوده است؟ منظور از خاستگاه اولین، منشا انسان است. در ادیان وحیانی و مکاتب عرفانی متاثر از آنها خاستگاه چنین انسانی از گل و نخستین مصداق او آدم است. پس از طی این مرحله این سوال طرح می شود که انسان برای رسیدن به وضعیت کنونی چه مراحلی را طی کرده است؟ جواب این سوال با عنوان تبار مورد بررسی قرار گرفته است. مولوی در میان تبار انسان مراحل گوناگونی طرح می کند. طی این مراحل انسان را وارد دوره جدید زندگی اش کرده و او را با این سوال مواجه کرده است که وضع کنونی انسان چگونه است؟ پاسخ این سوال را در سرشت آدمی باید جست که مولوی سرشت آدمی را دوگانه می داند. خلاصه آن که تمام این مسائل در مثنوی منعکس شده است.
آفریده شدن انسان از خاک های مختلف نماد وجود استعدادها و خوهای مختلف در اوست. اما در عین حال در وجود این انسان کاخی نهاده شده که نشیمنگاه خدا و روح دمیده شده در او نشانه حضور خدا در این کاخ است. این روح مراتبی دارد که نباتی، حیوانی و قدسی از جمله آنها است.
از نظر مولوی انسان علت غایی هستی است هر چند که در ظاهر پس از همه موجودات آفریده شده است. اگر او بتواند به خودشکوفایی برسد استعداد تعالی پیدا خواهد کرد و این تعالی او را در کنار خدا خواهد نهاد و خدا نمایی و خداگونه شدن نتیجه محتوم چنین سیری خواهد شد. در سایه چنین دگردیسی است که انسان از گیاه، حیوان و فرشته فراتر رفته، جایگاه بالاتری پیدا می کند؛ زیرا سه مرتبه وجودی یاد شده را طی کرده است در حالی که آنها هر کدام در وضعیت ثابتی باقی مانده اند.
فواید لغوی اشعار بدر شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بهره های پژوهش در دیوان شاعران گذشته، غنی تر شدن دایره لغات و واژگان است. بدون بررسی و مطالعه تمام آثار ادبی، حتی آثار ادبی غیر مشهور، تهیه فرهنگ لغتی کامل و جامع غیر ممکن است. لذا نویسنده، که به کار تحقیق در دیوان بدر شروانی شاعر قرن هشتم و نهم در منطقه قفقاز مشغول است در این نوشته به بررسی واژگانی از دیوان این شاعر می پردازد که در فرهنگهای فارسی نیست و یا در فرهنگها از جمله لغتنامه دهخدا معنی آن ذکر شده است، بدون اینکه شاهدی از شعر یا نثر برای آن آمده باشد. تلاش بر این بوده است که برای لغاتی که شاهد ندارد، شواهدی از دیوان بدر بیاید و واژه هایی را که در فرهنگهای فارسی نبوده است در منابع دیگر از جمله فرهنگهای عربی و ترکی موجود یا دیوان شاعران دیگر یافته شود. با وجود این، بعضی از واژه ها پیدا نشد و به همین دلیل این لغات با توجه به شعر خود شاعر معنی شده است.
معانی ویژه حروف در شعر سعدی
حوزه های تخصصی:
حرفها واژه ها یا گروههایی هستند که معنی مستقلی ندارند و فقط برای پیوند دادن گروهها، کلمهها یا جملهها به یکدیگر، نسبت دادن کلمهای به کلمه دیگر یا کلمهای به جملهای یا نمودن نقش کلمه در جمله به کار میروند. موجودیت و ماهیت این حروف تنها وابسته به جملهای است که در آن به کار میروند و خارج از ساخت جمله، گروه یا ترکیب، هیچ معنییی نمیتوان برای آنها به دست آورد. نویسنده این مقاله با بررسی اشعاری از سعدی درمییابد که: سعدی چون بازیگردانی است که نقشهای متفاوتی به حروف میدهد و حتی به این هم قانع نیست بلکه آنها را در بهترین مکان برای ظاهر شدن و اجرای هرچه بهتر نقش نیز قرار میدهد. وی نه تنها به معانی آنها فکر میکند بلکه نحوه ظاهر شدن آنها هم برای او اهمیت دارد و آنها را به حال خود رها نمیکند، بلکه برای آنها برنامهای دقیق و حساب شده طرح میکند. سعدی از آن گویندگانی است که قوت زبان آنها در کیفیت ترتیب جملههاست نه در توسل به استعاره، تشبیه و سایر صنایع بدیعیه.
منشور متن و تلون معنا
حوزه های تخصصی:
واژه های چاهخویی
واین گلستان همیشه خوش باشد
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی گلستان سعدی و سبک سعدی در سرودن آن و اهمیت این اثر سعدی میپردازد و آثاری را که به تقلید از این اثر گرانقدر سروده شدهاند را معرفی مینماید. نویسنده در ادامه به معرفی اولین تصحیحها و چاپهای گلستان سعدی میپردازد و اشارهای به جایگاه گلستان در دورههای تاریخی ایران از جمله پس از انقلاب مشروطه دارد که با مخالفتهایی روبهرو شده بود.