کواین یکی از بزرگ ترین فیلسوفان معاصر آمریکاست. پارادوکس جالب تفکر کواین در این نکته خود را می نمایاند: او فیلسوفی تحلیلی است که بنیادی ترین باور فلسفه تحلیلی یعنی تمایز میان گزاره تحلیلی و گزاره ترکیبی را انکار می کند. این مقاله در برگیرنده شرحی از استدلال های کواین برای رد این تمایز و شماری از نقدهایی است که متوجه او شده است. در این مقاله سعی شده است که ارتباط وثیق میان مفاهیم تمایز تحلیلی/ترکیبی، اصل تحقیق پذیری، مساله بازسازی منطقی جهان، مساله زبان های ساختگی، کل گرایی، تعیین ناقص نظریه و تز دوئم - کواین توضیح داده شود. به عبارتی دیگر همه این مفاهیم همچون یک کل واحد ارائه شده است. بدیهی است این نگرش، همگام با دیدگاه کل گرایانه خود کواین است.
تجربه در جایگاه موضوع تفکر و حکم کردن، محتاج استفاده از مفاهیم منطقی و اطلاق آنها درباره پدیدارهاست. قوه حکم مسؤول اطلاق این مفاهیم محض بر پدیدارها و به تعبیر دیگر اندراج جزئیات تحت مفاهیم است. اما مفاهیم محض و شهودات هیچ تجانس و مشابهتی با یکدیگر ندارند و برای فراهم آمدن امکان اطلاق این مفاهیم کلی بر شهودات جزئی، تصورات واسطه ای لازم است که کانت آنها را شاکله می نامد. شاکلهها تعینات استعلایی زمان اند. این مقاله به برررسی ماهیت و ضرورت شاکله ها در فرایند شناخت از نظر کانت می پردازد.
کانت در مبحث جدل استعلایی توضیح می دهد که فاهمه با تکیه بر مقولات محض، خود گرچه احکام ترکیبی پیشین را پدید می آورد؛ ولی قادر نیست میان این احکام پیوند و وحدت ایجاد نماید. از اینرو، عقل به مدد فاهمه می آید تا از یک سو با تشکیل سه سلسله قیاس حملی، شرطی و انفصالی میان احکام پراکنده فاهمه وحدت ایجاد نماید و از سوی دیگر با قرار دادن سه صورت عقلی نفس، جهان و خدا در انتهای این سه سلسله قیاس، بیشترین وحدت و وسعت دامنه را به احکام و شناخت مشروط فاهمه اعطا کند. خدا یا ایده آل عقل محض یکی از صورت های پیشین عقل محض است که به عنوان مفهومی استعلایی و شرط نهایی نامشروط در انتهای سلسله قیاس های انفصالی عقل قرار می گیرد. کانت با این روش نشان می دهد که اشیاء چگونه به لحاظ منطقی در ذهن تقوم می یابند. او بر این اعتقاد است که ایده آل عقل محض بهمثابه «مجموع کلی همه واقعیت ها» یا «مجموع کلی همه امکان ها» ماده استعلایی و شرط پیشین تعین همه اشیاء است. در واقع، ذهن آدمی به گونه ای ساخته شده است که برای ایجاد هر شئ، ابتدا مفهوم استعلایی ایده آل عقل محض یعنی «مجموع کلی همه واقعیت ها یا امکان ها» را به عنوان ماده تقوم مفهومی در نظر می گیرد و سپس با افزودن قیود عدمی و نفی ها، سهم هر مفهوم را از این ماده نامتعین جدا می سازد. مقاله پیشرو بر آن است تا چگونگی سروسامان یافتن اشیاء در ذهن با استفاده از مفهوم پیشین ایده آل عقل محض را تشریح نماید.