حمیدرضا قلیچ خانی

حمیدرضا قلیچ خانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱۰.

مطالعۀ تطبیقی شیوۀ خوشنویسی چلیپایی مشابه از میرزا غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوشنویسی نستعلیق میرزا غلامرضا اصفهانی غلامحسین امیرخانی چلیپا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۴۲
میرزا غلامرضا اصفهانی (1246 ه.ق.) خوشنویس دوره قاجار، شخصیتی جامع با شیوه خاص در تاریخ خوشنویسی ایران است که از نوادر خوشنویسان دوره قاجار محسوب می شود. میرزا غلامرضا به تمامی دانگ ها و قالب های رایج در خوشنویسی تسلط داشته و خصوصاً در قالب سیاه مشق شیوه نو ایجاد کرده است. غلامحسین امیرخانی (1318 ه.ش.) از خوشنویسانِ معروف دوره معاصر و ازجمله هنرمندانی است که در دوره های متفاوت حیات هنری خود شیوه تلفیقی را گزیده و ردپای آثار بزرگانی چون میرعماد، خوشنویس مشهور دوره صفویه و به ویژه محمدرضا کلهر خوشنویس دوره قاجار، در آثار وی دیده می شود. در بررسی آثار میرزا غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی به تفاوت هایی آشکار در اجرای چلیپا برمی خوریم؛ ازاین رو در این مقاله دو چلیپا که متن یکسان دارند را موردبررسی قرار داده ایم. هدف این مقاله مطالعه تطبیقی و شیو ه شناسانه چلیپایی از غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی است تا از این طریق به سؤال اصلی پژوهش یعنی مزیت های زیبایی شناسی آثار میرزا غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی پاسخ داده شود. در این مقاله سعی بر آن است تا قواعد به کاررفته در نگارش این دو اثر با توجه به شباهت ظاهری استخراج شود تا ازاین جهت وجوه اشتراک و افتراق ساختاری آنها مشخص شود. این مقایسه بر طبق آنچه در سنّت خوشنویسی وجود دارد ترتیب یافته، بدین صورت که ابتدا مفردات، سپس کلمات و در پایان، ترکیبِ واژه ها و سبک کرسی بندی دو اثر موردبررسی قرار گرفته است. نکات به دست آمده در مرحله نتیجه گیری، می تواند برای هنرمندان خوشنویس راهگشا و سودمند باشد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی انجام پذیرفته است. یافته اندوزی به شیوه کتابخانه ای و تجزیه وتحلیل آن کیفی و غیر نقلی است.
۱۱.

بررسی شکل گیری حروف منفصل در خط نستعلیق براساس بیاض تاج الدین احمد وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نستعلیق آغازین حروف منفصل میرعلی تبریزی بیاض تاج الدین احمد وزیر شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
بیان مسئله : از نیمه نخست سده هشتم ه. ق. جنبش ابداع قلم های خاصِ ایرانیان آغاز شد و نتیجه، پیدایش سه خط تعلیق، نستعلیق و در سده های بعد، شکسته نستعلیق بود. نیک می دانیم که وضع اقلام به یک باره صورت نگرفته بلکه به تدریج تکامل یافته، از این رو هدف اصلی این پژوهش بررسی سیر تغییرات به کاررفته در حروف منفصل نستعلیق است. هدف دیگر این پژوهش، بررسی میزان تأثیرگذاری خط نسخ و تعلیق بر پیدایش نستعلیق است. هدف پژوهش : با توجه به اشارات قبل و همچنین با استناد به این نظر که میرعلی تبریزی خط نستعلیق را به کمال رسانده و پیش از آن، این خط در شیراز به ظهور رسیده و وجود نسخه ارزشمند بیاض تاج الدین احمد وزیر در کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان، که یکی از نسخه های خطی نفیسی است که به سال 782 ه. ق. در شیراز برای تاج الدین احمد وزیر، که در زمان سلطنت شاه شجاع (760- 786 ه. ق.) وزارت فارس را بر عهده داشته، فراهم شده است، در این پژوهش، به بررسی پیدایش و شکل گیری حروف منفصل خط نستعلیق در سده هشتم ه. ق. در ایران و با تأکید بر این بیاض، پرداخته شده است. روش پژوهش : به منظور مقایسه ، نسخه خطی «شاهنامه باینسقری» به عنوان شاخص خط نستعلیق پس از میرعلی تبریزی در نظر گرفته شده و پس از شناسایی خطوط نستعلیق آغازین در بیاض تاج الدین احمد و گروه بندی آنان، بررسی بر روی خطوط بیاض و مقایسه میان آن ها و خطوط شاخص صورت گرفته است. نتیجه گیری : نتایج حاصل نشان می دهد که میرعلی تبریزی یگانه واضع خط نستعلیق نیست بلکه سامان دهنده آن است، همچنین براساس مستندات، همزمان با میرعلی تبریزی، خط نستعلیق آغازین در شیراز نیز دیده شده است. از سوی دیگر می توان اذعان داشت که نستعلیق، برخلاف نظر عده ای که آن را نسخ کننده تعلیق می دانند، از ترکیب قواعد دو خط نسخ و تعلیق شکل گرفته است.
۱۲.

طبقه بندی مضمونی کتیبه های نستعلیق در آرایه های چوبی وابسته به معماری دوره صفوی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نستعلیق مضامین کتیبه های چوبی تزئینات معماری در عصر صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۹۳
خوشنویسی همواره به دلیل کتابت کلام خدا نزد جامعه مسلمانان شایسته احترام بوده است. از این رو به​راحتی می توان تأثیر خوشنویسی را در سایر جنبه های هنری جهان اسلام، مانند تزئینات معماری مشاهده کرد. بی شک یکی از مهم ترین ویژگی های کتیبه ها، انتقال و القای مضامین به کالبد ابنیه بوده است. مطالعه مضامین به کاررفته در این آثار نشان از تنوع چشمگیر خوشنویسی - با توجه به تفکیک قلم های آن - دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی مضامین کتیبه های چوبی نستعلیق است که در تزئینات معماری آثار صفویه از آنها بهره گرفته​اند. جامعه آماری پژوهش حاضر مجموعه بناهایی است که در جغرافیای امروز ایران قرار دارد و دارای تزئیناتی چوبی​ با قلم نستعلیق است. از آنجا که قلم نستعلیق در کتیبه​نگاری دوره صفوی به جایگاه نسبتاً ثابتی دست یافت و در راستای مطالعه این نکته که آیا به کارگیری و رواج این قلم به​منظور بیان مضامین خاص بوده یا خیر؛ بازه زمانی این پژوهش، دوره صفوی (906-1135 ه.ق.) انتخاب شده است. پس از انجام مطالعات مقدماتی کتابخانه ای و میدانی​، به دلیل محدود بودن نمونه ها، تمام شماری صورت گرفته است. پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از: استفاده​کردن از قلم نستعلیق در تزیینات چوبی وابسته به معماری ایران از چه دوره ای آغاز شده و در عصر صفوی، کتیبه های چوبی نستعلیق برای انتقال چه مضامینی بیشتر استفاده می​شده​اند؟ نتایج به​دست آمده نشان می​دهد که مضامین کلی به​کاررفته در 17 کتیبه​ -که بیشتر بر روی درهای ورودی بنا ها قرارگرفته اند- اطلاعات تاریخی ارزشمندی است که باعث شده این کتیبه​ها در زمره اسناد معتبر و دست اول قرار بگیرند. مضامین نوشته شده در این کتیبه ها، آیات قرآنی و ادعیه اسلامی نیستند و غالباً اشعار مناسبتی​ای هستند که دارای مضامینی چون: ماده​تاریخ، توصیف بنا یا اثر، اسامی افراد مختلف (پادشاه، بانی، خوشنویس، سازنده و شاعر) و مدیحه​سرایی و نعت اشخاص است.
۱۳.

مطالعه روان خوانی خط نسخ ایرانی در قرآن نویسی دوره صفوی و معاصر (مطالعه موردی قرآن به خط احمد نیریزی و قرآن رسمی جمهوری اسلامی به خط سید رضا بنی رضی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کتابت قرآن روان خوانی نسخ ایرانی میرزا احمد نیریزی سید رضا بنی رضی قرآن آریامهر قرآن رسمی جمهوری اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۷۸
کتابت قرآن دقت فراوان می طلبد زیرا باید به سهولت و بدون اشتباه خوانده شود و از لحاظ بصری زیبا باشد. قرآن معروف به آریامهر معروف ترین قرآن به خط نسخ ایرانی است که استاد بنی رضی با الهام ازآن، مشق بسیار نموده است و حاصل تلاش های وی کتابت قرآن رسمی جمهوری اسلامی است. اما درمورد روان خوانی این دو قرآن بحث های متفاوت، بصورت غیر مکتوب وجود دارد. سؤال اصلی پژوهش، سنجش روان خوانی خط نسخ در قرآن نیریزی و بنی رضی است و فرض براین است، امروزه خوانایی قرآن نسبت به گذشته، اهمیت بیشتری دارد. روش توصیفی تطبیقی درصدد یافتن پاسخ برآمده و طبق یافته ها، قرآن بنی رضی به دلیل توجه به جایگاه نقطه و اعراب، نحوه استقرار کلمات روی کرسی، رعایت فواصل مابین کلمات و حروف، اغلب از لحاظ خوانایی بر قرآن نیریزی پیشی گرفته است، اما قرآن نیریزی به دلیل توجه بیشتر به وجه زیبای کلمات، عدم استفاده از الف مقصوره و پرداختن به تزیینات، زیباتر از قرآن بنی رضی کتابت شده است.
۱۴.

بررسی تطبیقی «حُسن وضع» در قطعات نستعلیق میرعماد حسنی سیفی قزوینی و علی رضا عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره صفوی نستعلیق حسن وضع میرعماد حسنی سیفی قزوینی علیرضا عباسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۸۷
میرعماد حسنی سیفی قزوینی و علی رضا عباسی از خوشنویسان مطرح دوره صفوی بوده اند. میرعماد در نستعلیق  تبحر داشت و علی رضا عباسی در سه قلم نسخ، ثلث و نستعلیق.  در پژوهش حاضر به بررسی تفاوت های ترکیب بندی در قطعات نستعلیق این دو خوشنویس، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش پیمایشی با رویکرد توصیفی- تطبیقی پرداخته شده و هدف اصلی، شناسایی و مقایسه قاعده حسن وضع، از طریق بررسی قواعد ترکیب و کرسی است. به همین سبب، 10 قطعه از آثار نستعلیق در قالب های چلیپا و سطرنویسی، تطبیق داده شده اند. بنابر مهم ترین یافته های این پژوهش، میرعماد در مقایسه با علی رضا عباسی، به قاعده «حُسن وضع» پای بندی بیشتری داشته است. وجوه تمایز در تحریر این قطعات، ناشی از اختلافات جزئی در رعایت کرسی بندی ها ، نحوه اجرای مدّات، حروف و کلمات، زاویه نقطه گذاری، شیوه ترکیب بندی و پراکندگی مدّات و نیز نحوه رقم زنی دو خوشنویس است.
۱۵.

اصول شناخت شیوه خوشنویسی میرعلی هروی با تکیه بر مطالعه زاویه قلم گذاری و کرسی نقطه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوشنویسی خط نستعلیق نقطه زاویه قلم گذاری میرعلی هروی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۲۴۱
وظیفه مهم نقطه در خطِّ نستعلیق، تعیین اندازه ها، زاویه قلم خوشنویس و نیز ترکیب بندی سطر و قطعه است که در آثار هر خوشنویس، متمایز از دیگری است. هدف اصلی این مقاله شناخت اصول حاکم بر چلیپاهای منتخب میرعلی هروی بر اساس بررسی زاویه قلم گذاری، کرسی و پراکندگی نقطه ها از منظر اصول و مبانی هنر های تجسمی در آثار منتخب وی است. مولفه های حاکم بر این مطالعه شامل1- زاویه نقطه گذاری 2- قطر افقی نقطه نسبت به کرسی3- کرسی و موقعیت نقطه ها و پراکندگی بوده و در پی پاسخ به این سوالات است: زاویه قلم گذاری نقطه و قطر افقی نقطه نسبت به کرسی در آثار میرعلی هروی چیست؟ وضعیت کرسی نقطه ها و پراکندگی آنها در آثار میر علی هروی چگونه است؟ اصول شناخت اصل و جعل آثار میرعلی هروی با تکیه برسنجش نقطه چیست؟ گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای با بررسی کیفی نقطه در چلیپاهای منتخب انجام و به شیوه توصیفی تحلیلی ارائه شده که ماحصل آن شناخت سبک نقطه گذاری میرعلی است. اگرچه زاویه نقطه گذاری در نستعلیق 62 تا  5/63 درجه شناخته شده، اما تحلیل آثار میرعلی هروی نشان می دهد که زاویه دست هر هنرمند در آثار گوناگون و نیز نسبت به آثار دیگران متفاوت بوده و اختلاف زیاد در آن می تواند گمانه غیرِاصل بودن اثر را تقویت کند.
۱۶.

بررسی اصالت رساله مداد الخطوط منسوب به میرعلی هروی در مقایسه با رساله خط و سواد از مجنون رفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رساله مدادالخطوط میرعلی هروی رساله خط و سواد مجنون رفیقی هروی جعل و تحریف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
میرعلی هروی (ف. 951 ق.) از بزرگ ترین استادان خط نستعلیق است که حتی در زمان حیات خود نزد پادشاهان و حاکمان ازبک، شبه قاره هند و عثمانی به شهرت بسیار رسیده بود. مجنون رفیقی نیز از خوشنویسان و شاعران هم دوره با او است که مؤلف سه رساله در آموزش خوشنویسی است. او در زمان خود صاحب نام بوده، اما به خاطر نداشتن آثار شناخته شده و چه بسا شاگردان و پیروان برجسته، به مرور شهرت وی کاهش یافته است. منسوب کردن رساله های کهن آموزش خوشنویسی به مشاهیر خوشنویسی، دارای سابقه است. یکی از آنها، انتساب رساله آداب المشق باباشاه اصفهانی به میرعماد قزوینی است. به جهت شهرت عالم گیر میرعلی، رساله "خط و سواد" مجنون رفیقی هروی، پس از دوره صفوی به میرعلی منسوب شده است. این انتساب سبب شده تا پژوهشگران معاصر یقین کنند که رساله ای با نام مدادالخطوط از میرعلی هروی وجود دارد و این خطا باعث شده تا بارها بازنشر شده و مورد استفاده و استناد دانشجویان و پژوهشگران حوزه هنرهای اسلامی قرار گیرد. در این مقاله، فرض بر این است که شخصی با دست کاری جزئی در رساله خط و سواد از مجنون رفیقی، آن را با عنوان مدادالخطوط به نام میرعلی هروی کرده است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و مبتنی بر شیوه توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع چاپی و دست نوشته های خطی صورت گرفته است. پس از معرفی دو خوشنویس و دو رساله یادشده، با روش مطالعه تاریخی، منابع دست اول در اواخر دوره تیموری و عصر صفوی بررسی شده و سپس متن دو رساله با هم تطبیق داده شده است. در نتیجه، ساختگی بودن این رساله در سده سیزدهم هجری و عدم انتساب آن به میرعلی هروی به اثبات رسیده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان