طیبه عزت اللهی نژاد
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
زن در فرهنگ ترکمنی
نویسنده:
طیبه عزت اللهی نژاد
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
111-135
حوزه های تخصصی:
نیاکان ترکمنها بیش از شش هزار سال پیش در منطقه شمالی سواحل دریاچه « اشیق / ایسیق گل» کنار سیر دریا و رود جیحون استقرار یافتند، تاریخ ترکمن ها پر از فراز و نشیب است و بیشک زنان در این تحولات، نقشی موثر ایفا کرده اند. مطالعاتی در زمینه فرهنگ، تاریخ و زنان ترکمن انجام شده، اما سیر تحولات، نقش و جایگاه آنان در تاریخ پرماجرای شان کمتر مورد توجه قرار گرفته است، از همین روی پرسش اصلی مقاله بدینگونه مطرح شده که چه تحولاتی در نقش و جایگاه زنان در جامعه ترکمنی در طول تاریخ رخ داده است؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده ها از منابع کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده اند. یافته ها نشان می دهد که زنان و به ویژه مادران در دوران افسانه ای، جایگاهی قدسی داشته و از سوی دیگر، زیست قهرمانانه آنان به همراه مردان در دفاع از حریم ایل و دیار خود به تصویر کشیده شده؛ اما در دوره تاریخی نیز همانطور که در دوره افسانه ای نیز محوریت اصلی بر عنصر مرد بوده، به همین منوال ادامه یافته است. علاوه بر مردان، زنان مسن نیز نقشی موثر ایفا کرده اند. در این دوران برخی محدودیتها برای دختران و زنان جوان از جمله تابعیت از مردان اهمیت می یابد. یکی از راههای ابراز مخالفت از شرایط، نغمه و آواز زنانه است. از مهم ترین علل اعتراض زنانه، شیوۂ ازدواج است. در فرهنگ ترکمنی، زیبایی زنانه از دو بعد مادی و معنوی تشکیل می شود. بعد مادی در برگیرنده مؤلفه های ظاهر بدن زنانه، و بعد معنوی حاوی مؤلفه های خلقی و میزان پایبندی به ارزش های جمعی است. اغلب بعد معنوی در زیبایی، نقشی موثر نسبت به بعد مادی دارد. بی شک سیر تحول جایگاه و نقش زنان در فرهنگ ترکمنی، تحت تاثیر تحولات و ساختار جامعه است.
آوای هالی: عاملیت قالی در روستای دویدوخ(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
طیبه عزت اللهی نژاد
کلید واژه ها: انسان شناسی هنر هالی روستای دویدوخ عاملیت قالی
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی هنر، رویکردی مردم شناختی است که هنر را در زمینه جامعه تولیدکننده آن مطالعه می کند و بر آن است که بررسی هنر جامعه ای خاص، بیشتر در ارتباط با جایگاه آن در همان جامعه امکان پذیر باشد و فهم آن نیز در جایی که تولید شده است، با درک و فهم اعضای جوامع دیگر تفاوت دارد. در این پژوهش، با مطالعه ای مردم نگارانه، بعد عاملیت قالی که در زبان ترکمنی بدان «هالی» می گویند، در روستای دویدوخ بررسی و تحلیل های کیفی انجام شد. داده های تحقیق، با انجام مصاحبه، مشاهده و بررسی کتابخانه ای و الکترونیکی جمع آوری شدند. پرسش اصلی پژوهش آن است که هنر به ویژه قالی (دوروی ابریشمی) چه نقشی در تعاملات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستای دویدوخ ایفا می کند و هنرمند در این راستا چه نقشی دارد. نتایج نشان می دهد قالی در عین رقابت، سبب انسجام و اتحاد افراد جامعه بوده و به نوعی یکی از حلقه های اتصال آنان با یکدیگر است. هنر و هنرمند در این جامعه معادل کار (آیش) و کارگر (ایشلی/ایشچی) است. هنرمند جایگاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد. مهارت در نوع بافت، کیفیت بافت و مواد اولیه موجب متمایزشدن این محصول در ایران و جهان شده است و همین امر هنرمند را ترغیب کرده است تا در حفظ این تمایز کوشش کند. علاوه بر اینکه قالی منبع اصلی درآمد اهالی روستا است، یکی از مهم ترین عوامل حفظ و انتقال هویت قومی و تاریخی نیز هست. البته در سال های اخیر تغییرات و تحولات در نوع نقوش قالی ها روی داده و اغلب سلیقه خریداران بر آن تأثیر گذاشته است. با این وجود ، هنرمند روستای دویدوخ با خلق شی ء هنری خاص موجب رونق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می شود.
جنگ نگاری (زیبایی شناسی و معنا شناسی نامه های رزمندگان ایرانی جنگ ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
طیبه عزت اللهی نژاد
کلید واژه ها: انسان شناسی هنر زیبایی شناسی معناشناسی جنگ ایران و عراق نامه رزمندگان
حوزه های تخصصی:
جنگ ایران و عراق در 31 شهریور 1359آغاز شد. این جنگ ب ه اذعان مفسرین و محققان، جدی ترین و س خت ترین جنگ از زمان جنگ جهانی بود و از همین منظر یک ی از ترس ناک ترین جنگ های فرسایش ی در دوران معاص ر و طولانی تری ن آن ه ا در تاریخ کش ورهای جهان س وم به شمار می آمد. نامه های رزمندگان در مقاطع مختلف جنگ، یکی از مهم ترین اسناد به جامانده است. علی رغم ویژگی ها و ساختار منحصربه فرد این جنگ، در ایران در این زمینه مطالعاتی گسترده انجام نشده، به ویژه آنکه در حوزه انسان شناسی هنر، مطالعه ای بر نامه های رزمندگان صورت نگرفته است. از همین روی در این مقاله، ابعاد زیبایی شناسی و معناشناسی نامه های رزمندگان از منظر انسان شناسی هنر مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. پرسش اصلی: نامه ها و پاکت نامه های رزمندگان در دوران جنگ چه ابعاد زیبایی شناسی و معناشناختی ای دارند؟ بیش از50 نامه از رزمندگان، متعلق به آرشیو نگارنده در مقاطع مختلف جنگ مطالعه شدند. یافته ها نشان می دهد که بعد زیبایی شناسی تصاویر و نوشتارهای چاپی نامه ها در راستای تولید و بازتولید گفتمان غالب جنگ است که اغلب نمایشی از هویت های مکانی، دینی، سیاسی و ملی اند. معناشناسی تصاویر و نوشتارها نشان می دهد که گفتمان غالب جنگ، توجه خاصی به هویت دینی دارد و همچنین تلاش برای ایجاد همذات پنداری با وقایع صدر اسلام به ویژه جنگ های آن دوران با جنگ ایران و عراق در ابعاد زیبایی شناسی و معناشناسی نامه ها مشهود است. گفتمان غالب من و دیگری در معناشناسی متن و نوشتار نامه های رزمندگان به دو قطب مخالف من مسلمان و دیگری، دشمن کافر، در حال تولید و بازتولید است.
از فلسفه زیبایی تا انسان شناسی زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
طیبه عزت اللهی نژاد
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
139 - 165
کلید واژه ها: زیبایی زیبایی شناسی فلسفه انسان شناسی انسان شناسی زیبایی شناسی
حوزه های تخصصی:
هدف: زیبایی و زیبایی شناسی سیر تحول و تطور تامل برانگیزی در تاریخ جهان دارد، بطوری که فرهنگ های شناخته شده پیش از تاریخ مکتوب مانند چین، مصر، ایران، آفریقا و اروپا مصادیق آن را منش ها، رفتارها و فضیلت های انسانی می دانستند و از سویی دیگر زیبایی را با ساخته ها، عملکردها، مهارت ها، مخلوقات و اشیاء طبیعی؛ جانوران، درختان و شکل های صخره ها توصیف می کردند. اما تاریخ زیبایی در غرب پر از فراز و نشیب است و از یونانیان باستان که زیبایی را محصول تفکر و اندیشه هنرمند می دانست تا آگوستین فیلسوف غربی در قرون وسطی که در توصیف زیبایی از آموزه ابتکاری «افاضه» از هستی مطلق شکل می گیرد، نظریه زیبایی در زیبایی شناسی قرون وسطی، به شکلی نسبتا تصنعی به منزله جانشینی برای علائق زیبایی شناختی مفید و منشا اثر بود. سال1790م کتاب مهم امانوئل کانت[1] فیلسوف آلمانی و چهره شاخص در فلسفه مدرن قرن هیجدهم به نام نقد قوه حکم منتشر شد که امروزه یکی از مهم ترین منابع زیبایی شناسی شناخته می شود. وی در دوره ماقبل انتقادی تفکر خود رساله کوچکی با عنوان ملاحظات در باب امر زیبا و امر والا[2] (1764)نوشت که در آن عمدتا به تاملات اجتماعی و انسان شناختی می پرداخت. کانت منکر اصول ذوق بود و اعتقاد داشت، احکامی که در مورد زیبایی صادر می کنیم، فقط متکی بر لذت بوده و تماما ذهنی است و صرفا برای مطالعات تجربی (انسان شناسی یا تاریخ) کارکرد دارد، کانت در مبحث استتیک تغییرات گسترده ای را بوجودآورد و آن را به یک نظریه مرتبط با هنر و زیبایی تبدیل کرد.( ماسیکا،2011: 3) در نقد کانت، حس پایین تر از شناخت و درک قرار می گیرد و ذوق مبتنی بر پایه اخلاقی نیست و حکم به زیبایی چیزی، حکم ذوقی است و وی ذوق قوه داوری را درباره زیبایی می داند. تا اواخر قرن نوزدهم بر اثر نظریات کانتی در فرهنگ و مطالعات غربی هنر و آثار هنری مصداق زیبایی شناسی بود و همچنین درک زیبایی نیز به ارزش ها با تجربه حسی از اشیا یا حوادث بستگی داشت. در اواخر قرن با رواج مطالعه انسان شناسی هنر مباحث زیبایی شناسی نیز همزمان مطرح شد و افق دیدگاه جدیدی در مباحث زیبایی شناسی پدید آمد. نظریه زیباشناختی کانت نظامند و جامع بود، وی تجربه و احکام را در مورد زیبایی طبیعی و هنر را به مفاهیم اساسی معرفت شناسی، ما بعدالطبیعه و اخلاق ربط می داد. تداوم این میراث در زیبایی شناسی بعد از او کاملا به چشم می خورد، هدف این پزوهش واکاوی سیر تحول فلسفه زیبایی تا انسان شناسی زیبایی شناسی است و پرسش آن بر این مبناست که چه تحولات تاریخی در اندیشه و فلسفه زیبایی از دوره باستان تا انسان شناسی زیبایی شناسی روی داده است؟
روش شناسی: روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی- توصیفی با رویکردی کیفی با محوریت تحولات تاریخی براساس منابع مکتوب است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مهم ترین تحولات پدیدآمده در قرن نوزدهم انسان شناسی با دو نگرش تطورگرایانه و اشاعه گری (گسترش) در سال های1880-1930توام است، بطوری که نگرش تطور گرایی بر رشد قدرت(ذاتی) زیبایی شناسی در انسان متمرکز است و رشد یا عدم آن را منوط به اصول سلسله مراتبی و مرحله ای است و اشاعه گرایی بر گسترش مولفه های زیبایی در جوامع مختلف تاکید دارد تا اینکه با ظهور انسان شناسی زیبایی شناسی در دوران معاصر به مولفه های زیبایی بومی و جامعه خالق در پژوهش ها بیشتر توجه شد و زیبایی از منظر جامعه خالق مورد نقد و بررسی قرار گرفت
زیبایی و زشتی در خود تزیینی پوشش زنان عشایر عرب کُتی روستای حصار بالای ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
طیبه عزت اللهی نژاد
کلید واژه ها: خودتزیینی روستای حصار بالای ورامین زنان زیبایی و زشتی عشایر عرب کتی
حوزه های تخصصی:
هدف:خودتزیینی نمادی از باور و ارزش های یک جامعه است که امروزه با تغییر حکومت سنتی به مدرن در ایران تغییرات گسترده ای را تجربه کرده است، اگرچه امروزه مد گرایی یکی از مهم ترین پدیده های اجتماعی به شمار می آید و پوشش به مثابه بدن دوم در تولید و بازتولید هویت نقش دارد اما از دیرباز افراد برای اعلان تعلق یا گسست خود نسبت به ارزش های جمعی، سنت، تاریخ و دین از آن بهره می بردن.روش شناسی-از همین روی در این پژوهش تلاش شد تا با روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و رویکردی کیفی و با مطالعه میدانی مردم نگارانه ( مصاحبه و مشاهده مشارکتی) و همچنین با بهره مندی از ادبیات نظری انسان شناسی زیبایی شناسی بومی، به واکاوی مولفه های زیبایی در خودتزیینی زنان و رابطه آن با ارزش های جمعی عشایر عرب کتی به عنوان بزرگترین عشایر عرب تهران ساکن در روستای حصار بالای ورامین پرداخته شود. پرسش اصلی مطروحه: زیبایی و زشتی در خودتزیینی زنان عشایر عرب کتی روستای حصاربالای ورامین تابع چه مولفه هایی است؟یافته ها-یافته ها نشان می دهد که ارزش های جمعی و باورهای دینی دو مولفه اصلی در شکل گیری زیبایی و زشتی پوشش زنانه است، بطوری که زیبایی و زشتی دو بعد مادی و معنوی دارد که زیبایی معنوی بر زیبایی مادی ارجح است و زشتی«مِجیبِر» زمانی پدید می آید که فرد در خودتزیینی از ملاک ها و ارزش های مادی و معنوی جمعی پیروی نکند و متقابلا زیبایی «زِین» زمانی پدید می آید که تابع ارزش های جمعی و باورهای دینی است و در خودتزیینی زنانه، مولفه هایی همچون سن افراد، جایگاه اجتماعی (تاهل یا تجرد)، اقتصادی، ایدئولوژی، ارزش و ضد ارزش در دین (گناه، ثواب، محرم و نامحرم) لحاظ شده و بر رنگ، شکل و جنس پوشش تاثیر می گذارد بطور مثال فراخی«واسِعَه» پوشیدگی اندام «سِتر» (تنگ و بدن نما نبودن)، بلندی«طَویل»، رنگ خنثی در اجتماع، رنگ مناسب سن افراد« حَسَب الحَیاه» و جنس طبیعی (غیر طبیعی) است که در نهایت مولفه های زیبایی در پوشش زنانه همسو با ارزش های جمعی و دینی است که به دو دسته اصلی سنگین« ثَقیل» و سبک «خَفیف» تقسیم می شود و اغلب زنان این روستا تلاش می کنند تا خودتزیینی شان در حیطه خودتزیینی ثقیل قرار گیرد و آنان را«زن زیبای مقبول» بدانند.
زیبایی شناسی بومی خودتزئینی کودکان در عکس های دوره قاجار (مورد مطالعه؛ کتاب کودکی نوشته مهرداد اسکویی)
نویسنده:
طیبه عزت اللهی نژاد
وقایع فرهنگی دوره تاریخی قاجار در ایران با هنر عکاسی درهم آمیخته است. عکس های برجای مانده از این دوران قاجار، روایتی از زندگی ایرانیان در آن زمان است، در این عکس ها بیشتر بزرگسالان به تصویر کشیده شده اند؛ اما گاهی تصویر کودکان به عنوان سوژه عکاسی نیز به ثبت رسیده است. پرسش اصلی در این عکس های برجای مانده، این است که چه مؤلفه هایی در زیبایی خودتزئینی کودکان در عکس های دوران قاجار تأثیرگذار بود؟ در این مطالعه با رویکردی کیفی و با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و با بهره مندی از نظریه های زیبایی شناسی بومی، بیش از 154 قطعه عکس از مجموعه عکس های کتاب کودکی موردبررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند که زیبایی شناسی بومی خودتزئینی کودکان در عکس ها تحت تأثیر تحولات ساختار جامعه ایرانی در دوران قاجار است و «فرم بدن مطلوب دوران» با دو مؤلفه زیبایی سنتی و مدرن در ارتباط است، کودکان بندرت در نمایش حالات واقعی خود به معنی «من آزاد» هستند. طبقه قدرت و ثروت در به نمایش گذاشتن تمایزات توأم با تفاخر خود نسبت به سایر جامعه تلاش می کنند و خود را با آرمان گرایی پیشرفته یعنی «دیگری غربی» تطبیق می دهند، اما نگاه و فرم بدن کودکان طبقه عام در مقابل دوربین به عنوان ابزار حکومتی یا بیگانه حاکی از نگران قضاوت آنان است و کودکان به مثابه بزرگسالان کوچک از منظر خودتزئینی و شیوه زیست در این دوران به تصویر کشیده می شوند.