بررسی متغیرهای پیشبینی کنندة دانش واژگانی در سطوح مختلف توانش زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر شاهد نوزایی تحقیقات علمی در زمینه آزمون دانش واژگانیم (باکمن، 2000). اما توجه بیشتر محققان به بعدگستردگی واژگانی معطوف بوده است و دیگر جوانب این دانش مانند ژرفا، توان پذیرشی- فعال کمتر مورد توجه واقع شده است (رید،2007؛ نیشن، 2001؛ وشه و پریبخت، 1996) پژوهش حاضر به بررسی متغیرهای پیش بینی دانش واژگان بااستفاده از چارچوب سه بعدی هنریکسن (1999) یعنی: گستردگی، ژرفا و پذیرشی- فعال در دو سطح توانش زبانی ضعیف و قوی در بین فراگیران زبان انگلیسی می پردازد. 73 زبان آموز که در دانشگاه و مؤسسات آموزش زبان انگلیسی به تحصیل مشغول بودند، در این پژوهش شرکت کردند. با توجه به میانگین و انحراف معیار در آزمون تافل، آزمودنی ها به دو گروه ضعیف و قوی تقسیم شدند. بعد وسعت دانش واژگانی آزمودنی ها با سنجش اندازه واژگان (نیشن و بگلار 2007) و آزمون واژگان از بسامدهای مختلف (زروا 2005) و بعد پذیرشی– فعال به وسیله ابزاری نوین که برای این منظور طراحی شده بوده، اندازه گیری شد. بعد ژرفای دانش واژگان آزمودنی ها با آزمون سنجش ژرفای واژگان کایان (2002) اندازه گرفته شد. بررسی نتایج آزمون رگرسیون گام به گام، حاکی از آن است که بهترین مدل برای پیش بینی دانش کلی واژگان برای گروه ضعیف مدل تک پش بین اندازه واژگان و برای گروه قوی مدل تک پیش بین دانش افراد از واژه ها با از دسته های بسامدی مختلف است. پژوهش حاضر با بحث درباره یافته ها و پیشنهادهایی برای طراحی آزمون های واژگان خاتمه می یابد