سید مهدی رحیمی

سید مهدی رحیمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۶ مورد از کل ۳۶ مورد.
۲۱.

بررسی سبک شناسانه حروف اضافه و معانی آن ها در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصاید خاقانی حروف اضافه سبک شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۷۹
هدف این مقاله، بررسی سبک شناسانه حروف اضافه در قصاید خاقانی است. حروف اضافه با توسّع معنایی گسترده ای که دارند به عنوان یکی از سازه های تأثیرگذار زبان، نقش تعیین کننده ای در هویت بخشیدن به سایر عناصر زبانی از جمله اسم ها، فعل ها، صفت ها و قیدها دارند. پرداختن به معانی گوناگون حروف اضافه در ساخت های مختلف که نوعی ساختارشکنی نحوی و ویژگی سبکی به شمار می رود نیز از اهداف این پژوهش است. بدین منظور با مطالعه قصاید خاقانی، مواردی که از حیث نوع کاربرد دارای اهمیت و سازگار با موضوع بحث ما بود، استخراج شد و براساس لایه نحوی سبک شناسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که خاقانی برای حروف اضافه همچون سایر عناصر زبان اهمیت خاصی قائل است و تنوع معنایی آن ها را پیوسته مدنظر دارد؛ کاربرد حروف را از حوزه دستور زبان تا حوزه بلاغت و بدیع ارتقا داده و آن ها را از عناصری تقریباً خنثی به سازه هایی کلیدی و بی جایگزین تبدیل کرده است. همچنین در استفاده از حروف اضافه، آزادی عمل خاص و منحصربه فردی دارد که از جمله این موارد می توان به کاربرد «به» در معنی «از»، «در» به جای «بر» و «به» به جای کسره اضافه اشاره کرد. نهایتاً نمونه های نادری از کاربرد حروف اضافه در دیوان خاقانی وجود دارد که امروزه تنها در گویش مناطق خاصی از ایران دیده می شود و در زبان معیار نشانی از آن ها نیست؛ مثل کاربرد «از» به جای «به».
۲۲.

بینامتنیت در ادبیات تعلیمی(با تمرکز بر قابوس نامه و تعالیم پتاح حوتپ؛ کهن ترین فرزندنامه جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینامتنیت فرزندنامه تعالیم پتاح حوتپ قابوس نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۸
بینامتنیت یکی از مباحث حوزه بررسیِ متون است که به روابط گوناگون متون ازنظر صورت و معنا اشاره دارد. بینامتنیت متن را حلقه ای در یک زنجیره بینامتنی می داند و بر آن است که هر متنی با متون پیش از خود و هم زمان و پس از خود در ارتباط است. به بیان دیگر، هر متن به صورت پنهان یا آشکار با ژانر خود، ارتباط صوری و معنایی دارد. اندرز به فرزند، از زیرگونه های ادبیات تعلیمی است که پیشینه کهنی در تمدّن های بشری دارد. این سنّت اندرزی، بنابر سه اصل پیشینه کهن، جهانی بودن، تداوم و تکرارشوندگی، نیازمند بررسیِ بینامتنی و تطبیقی است. بنابر مستندات تاریخی، آموزه های پتاح حوتپ، کهن ترین کتاب در ادبیات تعلیمی جهان است. این آموزه ها مربوط به 2880 سال پیش از میلاد در مصر باستان است. در زبان و ادبیات فارسی، قابوس نامه نمونه مشهور و موفّقی است که اندکی پس از تألیف تا پایان قاجاریه، نویسندگان متون اندرزی در ایران به آن توجه داشتند و از آن تقلید می کردند. جایگاه بسیار کهن تعالیم پتاح و شهرت قابوس نامه ، دلیل اصلیِ گزینش این دو اثر است. در این پژوهش با رویکرد تحلیلی   تطبیقی، ویژگی های برون متنی، پیرامتنی و درون متنیِ این آثار بررسی شد. این آثار در گزینش مخاطب (پسران نویسنده)، جایگاه اجتماعیِ نویسنده (وزیر دربار ایسِسی و شاهزاده آل زیار)، تفاخر به اصل و نسب، داشتن مقدمه عاطفی و مؤخره تأکیدی، تأکید در به کاربستن تعالیم، بیان اندرزهایی درباره حوزه رفتاری در اجتماع و خانواده، همانندگی دارند. این دست آورد نشان دهنده این است که در نوشتن اندرز برای فرزند، سنّتی مشترک وجود داشته است که البته بسته به نوع آن اندکی متفاوت است.      
۲۳.

فرزندنامه؛ به مثابه یک ژانر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انواع ادبی ادبیات تعلیمی اندرزنامه فرزندنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۳۴
یکی از نمونه های جهانی، پربسامد و تکرارشونده کلان ژانر ِ ادبیات تعلیمی، اندرز و تعلیم والدین به فرزندان است که در مباحث نوع شناسی در پژوهش های ادبیات فارسی- شاید در ادبیات جهان- به صورت آکادمیک به آن توجّه نشده است. در این جستار تلاش شده است به روش کمّی و توصیفی، پس از بررسیِ نمونه های پرتکرار و کهن فرزندنامه ، شاخصه های برون متنی(عنوان، انگیزه تألیف، تقدیمیه، باب بندی و پیشینهاثر) و درون مایه ایِ آن (مقدمهعاطفی، نگرش ویژه به پسران، نگران از به کارنبستن اندرزها، تأکید در به کاربستن اندرزها، تجربه های والدین، تفاخر به خود و اجداد، بیان خاطرات دوران کودکیِ نویسنده، بیان سنّت اندرزگویی، سادگی و اختصار) ترسیم شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که فرزندنامه نویسان ، در کل، با هدف تعلیم مباحثی چون؛ پزشکی، موسیقی، علوم غریبه، علوم ادبی، دین، مباحث اعتقادی، حکمت عملی(برنامه ای برای تهذیب اخلاق فردی، خانوادگی و سیاست یا همان شیوه درست زندگی) برای فرزندان خود(چه حقیقی و چه خیالی) کتاب یا رساله می نوشتند. از طرفی، با توجّه به بسامد بالای مباحث اندرزی و شیوه خاص بلاغی که صرفاً متوجّه متون اندرزی است، می توان فرزندنامه را ژانری سیّال در گونه اندرزنامه ها نیز به شمارآورد که ساختار و محتوایی مشخص دارد و متناسب با فرهنگ و مقتضیات زمان و انتظارات مخاطبان، دچار تغییرات می شود. آنچه در تشخیص فرزندنامه از سایر اندرزنامه ها اهمیت دارد این است که آفریننده اثر، به صراحت بیان کند که نامه یا کتاب را برای فرزند می نویسد و در سراسر متن، نشانه هایی از حضور فرزند و خطاب به او وجود داشته باشد.
۲۴.

اَژدَهااوژنی زال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زال رودابه مهراب رستم اژدهااوژنی مهرایزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۹۱
در میان یلان سیستان، زال برخلاف سام و رستم، یکسره از کردارهای رزمی در نبردگاه به دور است. او در میانه آن دو جهان پهلوان، نه در نبردگاه که در پیکره داستانی نو و دیگرسان، اژدهایی را می اوژند و فراوانی را به ایران شهر ارزانی می-دارد. در این جستار با خوانشی تازه از داستان زال در چهارچوب نقد اسطوره ای و به شیوه توصیف و بازکاوی و با هدف فرادید نهادن انگاره ای دیگر درباره بن مایه اسطوره ای پیوند زال با رودابه، تنک مایگی دَستان در رزم و جهان پهلوانی بررسی شده است. آنچه از این بررسی چونان انگاره ای به دست آمده این است که زال در روند دگرگونی اسطوره به حماسه، کردار اَژدَهااوژنی ژرف ساخت یا کهن الگوی نخستینه خود را در ستیز با اژدهای مادینه اوبار، به گونه پیوند با رودابه، دختر مهرابِ اژدهانژاد، به ارث برده است. پهلوان با شکست مهراب اژدهانژاد که نمادینه ای از باروری را در چنبره فرمان خود دارد، مایه رهایی رودابه و پدیدآمدن نیرویی فراوانی بخش همچون رستم می شود تا با واگذارشدن جهان-پهلوانی به تهمتن، یکسره پاسدار ایران شهر در برابر تازش های افراسیاب اژدهانژاد شود. بر بنیاد انگاره ای، چنین می نماید که نشانه هایی از اسطوره ایزد مهر در شخصیت مهراب بازتافته است.
۲۵.

تحلیل بلاغی و منظورشناختی در جمله های انشایی (نمونه بررسی: داستان واره های موسی در مثنوی مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جمله های انشایی تحلیل بلاغی منظورشناختی مثنوی مولوی داستان واره های موسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۷۰
یکی از مباحث مهم در علم معانی، جمله های انشایی است که به طلبی و غیرطلبی تقسیم می شود. انشای طلبی شامل گزاره های امری و نهی، پرسشی، تمنّی و ندا و دعا می باشد. بنا بر اصل سه گانه؛ مقتضای حال مخاطب و مقام او و هدف نویسنده، گاهی گزاره های انشایی از ظاهر دستوری خود عدول کرده و معنیِ معنی آنها -کارکرد بلاغی- چشمگیر شود. با بررسی منظورشناختی این گزاره ها، می توان لایه های پنهانی زبان را کشف کرد. ازآنجایی که گفتگو، عنصر اصلی در برقراری ارتباط است، در این پژوهش، گزاره های انشایی درگفتگوها و داستان واره های موسی در مثنوی مولوی تحلیل و بررسی می-شود. در این پژوهش، به این نتیجه رسیدیم که مولوی ازکارکردهای ترغیبی و همدلی زبان بسیار بهره می برد تا به وسیله شیوه خطابی و منبری، به هدف خود که اقناع و برانگیختگی و ترغیب مخاطب است، دست یابد. بیشترین نمونه های این ترغیب و برانگیختگی نیز در گزاره های امری و ندایی و نیز پرسشی نمود یافته است.
۲۶.

رخش؛ اسبِ واگذارشدۀ گرشاسپ به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رستم گرشاسپ رخش پیوند شخصیتی و ادبیات حماسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۸۸
در این نوشتار، به روش بازکاوی متن و با شیوه تطبیقی، همسانی رستم و گرشاسپ از دید ویژگی تنانه و کالبدینه اسبان آن دو پهلوان بررسی و تحلیل می شود. رستم پس از ستاندن جهان پهلوانی، در برابر افراسیاب که سپاهی انبوه برای تازش به ایران شهر گسیل داشته، درمی ایستد؛ اما برای ایستادگی در برابر تورانیان و پای گذاری به نبردگاه، دو چیز از زال می خواهد: یکی گرز و دیگری اسب. زال نیز نخست گرز نیای خود، گرشاسپ پهلوان را که به سام رسیده بود، به تهمتن می دهد و سپس با گردآوردن گله های بسیار از اسبان، زمینه را برای گزینش اسبی درخور و فراسویی برای تهمتن فراهم می آورد. رستم از میان اسبان گوناگون، اسبی میان لاغر برمی گزیند. درنگ در معنی نام گرشاسپ و فرادید نهادن همانندی های بسیار میان او و رستم، همچون زاده شدن از پهلوی مادر، همسانی در برخورد با آتش، فروافتادن در جایی گود، نبرد همسان با اکوان و گندرَو و... این انگاره را سامان می دهد که گرشاسپ که به معنی دارنده اسب لاغر است، در گذر اسطوره به حماسه، افزون بر گرز خویش، اسبِ میان لاغر خود را در حماسه ملی به تهمتن وا می گذارد و بدین گونه رخش، یادگاری می تواند بود از بخش «کِرِس» یا «کرش» در نام «گرش اسپ» که به معنی اسب نزار است.
۲۷.

نقیضه گویی در سنّت فرزندنامه نویسی با تأکید بر نصیحت نامه شیخ المقامرین به فرزندش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرزندنامه قابوس نامه نصیحت نامه شیخ المقامرین نقیضه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
فرزندنامه از گونه های مهم و کهن ادب تعلیمی است که والدین باهدف آموزش علوم و تربیت دینی و اخلاقی فرزندان نوشته اند. فرزندنامه نویسان، همیشه با محدودیت های رتوریکی روبرو هستند؛ بنابراین، در پی یافتن شگردهای بلاغی برای رفع این مشکل هستند. نقیضه گویی، شگردی بلاغی است که با هنجارشکنی ِ سنّت های اندرزی، باورهای نهادینه شده در مخاطبان را درهم می شکند و با اصل غافل گیری، می تواند موجب تأثیر بیشتر در مخاطب شود. نصایح شیخ المقامرین، نقیضه ای است بر قابوس نامه که ابراهیم خراسانی برای فرزندش نوشته است. در این مقاله، با رویکرد تطبیقی و تحلیلی، کارکردهای نقیضه گویی در این اثر بررسی شد. شیخ المقامرین از دو سنّت همیشگیِ موجود در فرزندنامه ها که «توجه به سودشخصیِ فضایل اخلاقی» و «قضاوت مردمان زمانه» است، انتقاد می کند و از نقیضه بهره می برد تا نخست، نابسامانی ها و مفاسد روزگار خود را برای فرزندش تشریح کند تا با وارونه سازی، از رذایل اخلاقی دور شود و هم چنین، با نقیضه بر قابوس نامه، موجب ماندگاریِ اثر خود شود.
۲۸.

تشبیه در شعر غلامرضا بروسان

کلید واژه ها: بلاغت بیان تشبیه صور خیال غلامرضا بروسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۳
تشبیه در شعر غلامرضا بروسان (۱۳۹۰ - ۱۳۵۲ ه.ش) یکی از مهم ترین و کاربردی ترین ابزارهای بیانی است. در این پژوهش، تشبیهات این شاعر معاصر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. محدوده کار تحقیق، سه دفتر از اشعار آزاد او و روش کار، توصیفی _ تحلیلی بر مبنای داده های آماری است. تشبیهات یافت شده بر پایه انواع تشبیه به اعتبار طرفین (حسی یا عقلی بودن، مفرد، مقید یا مرکب بودن و تعدد طرفین)، به اعتبار وجه شبه (مفصل یا مجمل، قریب یا بعید، مفرد، متعدد یا مرکب و تحقیقی یا تخییلی بودن)، به اعتبار ادات تشبیه (مرسل و مؤکد) و در نهایت به اعتبار تعداد تشبیه (مفروق و ملفوف) تقسیم بندی و برای هر مورد نمونه هایی ذکر گردیده و در انتهای هر بحث هم بسامد هر یک از تشبیهات، در جدول هایی ارائه شده است. در انتها نیز بسامد عناصر تشبیهات وی آمده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که وی شاعری تشبیه گراست و در انتخاب و پردازش این تشبیهات روند خلاقانه و بکری را دنبال کرده است. به طوری که بیشتر این تشبیهات از نوع غریب با وجه شبه هایی تخییلی هستند. تشبیهات وی اکثراً از نوع حسی اند که انسان و متعلقاتش، طبیعت و مظاهرش، و اشیا و وسایل حضور پررنگی در آن ها دارند.
۲۹.

«دیگری» در آستانه تحلیل گفتمانی «آستانه های» رمان و فیلم «شوهر آهو خانم» برپایه دیدگاه لاکلاو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۵۶
در جستار پیش رو، ساختار آستانه ها و پیش گویه رمان شوهر آهوخانم، نگاشته علی محمد افغانی، و اقتباس سینمایی آن به کارگردانی داوود ملاپور بررسی شده است. آنچه در هردو اثر درخور توجه است، وجود لایه ها و اجزای مختلف معناساز در آستانه رمان و فیلم است که چگونگی ارتباط زن و مرد را در گفتمان سنّتی و شبه مدرن آشکار می کند. نویسنده و کارگردان می کوشند با برجسته کردن جدال دو گفتمان سنّت و مدرنیته، به صورت نامرئی و ناملموس، تصویری از زن ستمدیده و هویت باخته به مخاطب ارائه کنند که همواره گفتمان مردسالار از تفاوت های طبیعی او با مرد، زنجیری برای به انقیادکشیدن زن ساخته است و او را به مثابه دیگری و فرودست انگاشته و به حاشیه رانده است. ازاین رو، در پژوهش حاضر، ساختار آستانه های دو رسانه با رویکرد تطبیقی بین رشته ای و برپایه تحلیل انتقادی گفتمان لاکلاو و موفه بررسی می شود. نخست، خرده متن های آستانه ای رمان و فیلم شناسایی شده، و سپس با تحلیل دال های موجود در ساختار آنها، به چگونگی پیوند آستانه ها با متن مرکزی و جهان بیرون آن و شیوه های خلق معنا در لایه های مختلف خرده متن ها پرداخته شده است. با بررسی ساختار آستانه های رمان و فیلم «شوهر آهوخانم» دو نکته آشکار می شود: 1. تمام دال های موجود در آستانه های دو اثر برمبنای کلان تقابل زن و مرد شکل گرفته اند. 2. نشانه های موجود گفتمان برساخته مردسالار را برملا می کنند که همواره مرد را دال مرکزی می داند و ازطریق زنجیره های هم ارزی مرد را با دال های مرکز، فرادست، فعال، مستقل و آزاد هم ارز می داند و در مقابل زن را با مفاهیم حاشیه، فرودست، منفعل، وابسته و محدود معرفی می کند و با بهره گیری از منطق تفاوت میان زن و مرد رقیب را نفی و طرد می کند.
۳۰.

بررسی اژدهاگونگی اسفندیار با رویکردی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۶
در این نوشتار به شیوه نقد اسطوره شناختی و با رویکرد تطبیقی میان حماسه ایرانی و هندی، شخصیت اسفندیار در شاهنامه با شخصیت ورترا در حماسه هندی سنجیده شده و انگاره ای دیگر درباره ژرف ساخت نبرد او با رستم، پیشنهاد شده و برای نخستین بار نشان داده شده است که اسفندیار در نبرد با رستم، بسیاری از ویژگی های اژدهای ورترا را بازتاب می دهد و از این دید با اژدها بسیار همانند است. بر پایه این بررسی، داستان نبرد اسفندیار با رستم، گونه ای نو و دیگرگون شده از داستان نبرد ورترا، اژدهای خشکسالی، با ایندرا در اسطوره هندی است. پیوند اسفندیار با بنیان های دینی برآمده از دستکاری های هنرورزانه داستان پردازان یا دین پرستان در دوره های سپسین است که زمینه دور شدن شخصیت اسفندیار را از تبار اژدهایی خود و نزدیک شدن به چهره ای دینی و پهلوانی فراهم می کند. اسفندیار در رویین تنی، کشته شدن با تیر، زخم پذیری از یک نقطه ویژه و برخی دیگر از ویژگی ها، یکسره به اژدهای خشکسالی اسطوره هندی می ماند. آنچه انگیزه پای فشاری اسفندیار را بر بستن دستان تهمتن پدید می آورد، برآمده از آرمانی اهریمنی است که بخشی بنیادین از ساختار داستان نبرد ورترا را با ایندرا بازتاب می دهد.
۳۱.

انگیزه های بازتاب عشق در دیوان عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عارف قزوینی عشق انگیزه و علت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
از میان انواع ادبی بی تردید ژانر غنایی گسترده ترین ژانر است. عده ای از پژوهشگران معاصر آن را قدیمی ترین ژانر ادبی دانسته اند و به شاخه های متعددی تقسیم کرده اند. یکی از مهم ترین مباحث در حوزه انواع ادبی و چه بسا مهم ترین مبحث در حوزه این نوع ژانر، عشق است. هدف از پژوهش پیش رو آن است تا به شیوه توصیفی تحلیلی، انگیزه های مؤلّفه عشق در دیوان عارف قزوینی، بررسی و جلوه های گوناگون آن از منظر عارف بیان شود. از مجموع 229 عنوان شعری که در دیوان عارف قزوینی در قالب های گوناگون قصیده، غزل، مثنوی، دوبیتی، تک بیت و تصنیف ذکر شده است، قریب به 106 مورد به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به مؤلّفه عشق اختصاص دارد؛ یعنی حدود 28/46 درصد از حجم کل دیوان عارف. قطعاً انگیزه های متعددی بر کاربرد این مؤلّفه در دیوان عارف مؤثر بوده است. بر اساس بررسی های صورت گرفته مهم ترین انگیزه های عارف قزوینی از کاربرد این مؤلّفه، وطن خواهی و عشق به وطن و سرزمین، تصنیف سازی و تجارب عشقی، عشق و محبت به دوستان و مردم، استقبال از اشعار عاشقانه دیگر شعرا، زندگی پرتب و تاب و فشارهای سیاسی بوده است.
۳۲.

تحلیل تطبیقی نظریه «عدم خشونت» در اندیشه گاندی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۹۰
مولوی و گاندی، دو مصلح بزرگ جهانی متعلق به دو دوره، قوم و فرهنگ جداگانه هستند که در اندیشه و عمل، مشابهت های زیادی دارند. جستار پیشِ رو، تلاشی است درجهت پاسخگویی به این پرسش ها که آیا پیوندی بین اندیشه عدم خشونت گاندی و اندیشه های مولوی در مثنوی وجود دارد؟ وجوه اشتراک و بعضاً افتراق اندیشه های خشونت پرهیزانه این دو و دلایل آن کدامند؟ این پژوهش که از دیدگاه مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی و به شیوه توصیفی و با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است، مشخص می کند که عدم خشونت (مهم ترین اندیشه گاندی) جزو مبانی فکری مولانا نیز محسوب می شود؛ زیرا علاوه بر شواهد صریحی که در مثنوی به خشونت پرهیزی اشاره دارد، محتوای عدم خشونت در آثار مولانا نیز گسترده و متنوع است و بخش وسیعی از اندیشه هایش به نحوی غیرصریح به اندیشه عدم خشونت گاندی پیوند می خورد؛ به عبارتی دیگر، تمام باورهای مولانا چون؛ تساهل ، دگرپذیری، شهرت گریزی، شمول گرایی و... در راستای توسعه و تعالی معنوی انسان است و برونداد و ماحصل آن چیزی نیست جز انسان خودساخته و کمال یافته ای که با خود و تمامی اجزای کاینات بر سر صلح و مهرورزی است و مهم تر ازهمه این ها اندیشه «عشق» در باور مولاناست که به تنهایی نفی صددرصد خشونت گرایی است؛ البته عدم خشونت در نگاه مولانا، صبغه عرفانی دارد، اما در نظرگاه گاندی، بیشتر وجهه سیاسی می گیرد.
۳۳.

تحلیل محتوایی، زیبایی شناختی و زبانی شعر پایداری نوجوان ایران با تکیه بر مجموعه شعر «مثل ظهر عاشورا» از حمید هنرجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات پایداری شعر پایداری شعر نوجوان ایران مثل ظهر عاشورا حمید هنرجو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۹
شعر فارسی از مهم ترین ابزارها برای بیداری مردم نسبت به سرنوشت خویش و تشویق آنان به پایداری به خصوص در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی است. میزان تأثیرگذاری شعر بر دنیای نوجوان، که در دوره حساس رشد و بلوغ قرار دارد، غیرقابل انکار است. یکی از انواع ادبی که در شکل دهی شخصیت و هویت نوجوان نقش قابل توجهی دارد، شعر پایداری است. شعر پایداری نوجوان ایران علاوه بر توصیف جنگ، مضامین و مؤلفه های مرتبط با آن چون اتحاد و عزم ملی برای مقابله با دشمن، ایثار، بیداری، تشویق به مقاومت، بیان رشادت های رزمندگان و ستایش شهیدان و بعد از جنگ، مضامین دیگری چون انتظارِ بازگشت اسرا، زندگی صبورانه جانبازان و اسیران و خانواده های آن ها و به ویژه صلح گرایی را در خود منعکس می سازد.  این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل محتوایی، زیبایی شناختی و زبانی دفتر شعر «مثل ظهر عاشورا» از حمید هنرجو می پردازد. نتایج این جستار نشان می دهد ازآنجایی که این مجموعه به بعد از جنگ مربوط است، شاعر به بیان مضامینی چون شهید و شهادت، توصیف بمباران شهرها و شهادت مادران و کودکان و هنچنین یادکرد شهدا، رزمندگان و جانبازان می پردازد. در بخش زیبایی شناختی نیز شاعر شعر نوجوان با استفاده از علم بیان و بدیع، اغلب با تصویرسازی هایی ملموس و حسی، برای تفهیم مؤلفه های پایداری در شعر نوجوان گام برداشته است. در تحلیل زبانی، واژگان و ترکیبات در شعر نوجوان بررسی که بیشتر از ترکیبات استفاده شده است، چون برای نوجوان بسیار راحت تر است در یک جمله بار معنایی خود را برساند.
۳۴.

جاندارانگاری "دل" در ترکیبات و تعبیرات کنایی گویش هزارگی بامیان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۶
با توجه به اهمیت گویش هزارگی که از مهم ترین و قدیمی ترین گویش های خراسان بزرگ است و با عنایت به کاربرد کنایات در گویش ها که از جنبه های زبان شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی حائز اهمیت است، در این جستار کوشیده ایم به این پرسش ها پاسخ دهیم که نقش جاندارانگاری واژه "دل" در ترکیبات و تعبیرات کنایی گویش هزارگی، در چه حد است و آیا می شود جاندارانگاری "دل" را در ترکیبات و تعبیرات کنایی طبقه بندی کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها، جاندار انگاری واژه دل را که از واژه های محوری در این گویش است، در کنایات گویش هزارگی بررسی و تحلیل کرده ایم. این پژوهش با روش توصیفی و با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ترکیبات و تعبیرات کنایی "دل" در گویش هزارگی، دارای "انسان انگاری"، "حیوان انگاری" و "انسان/ حیوان انگاری" است و از این میان، انسان انگاری دل، بسامد و اهمیت بیشتری دارد؛ حتی در انواع دیگر جاندارانگاری نیز رد پای انسان خیلی برجسته است که بیانگر قدرت تخیل گویشوران این گویش است که برای پدیده های بی روح، روح قائل می شوند و دل را مانند انسان، حیوان و موجودات زنده قلمداد می کنند.
۳۵.

شعله واری بیان دو عارف بزرگ خراسان (سنایی و مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۷
شعله واری بیان، یکی از مؤلفه هایی است که در مکتب سوررئالیسم و بویژه از سوی آندره برتون مورد توجه بوده است. منظور از شعله واری بیان، استفاده از استعارات و تصاویر درخشان و نورانی برای بیان تعابیر آتشین و شعله وار است. این نورانیت که "نور ایماژ" نامیده می شود، برآمده از الحاق دو بخش متفاوت تصویر است. در کلام برخی از شاعران فارسی زبان نیز نوعی شعله واری بیان وجود دارد که شبیه به شعله واری بیان سوررئالیست هاست. در تحقیق حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، شعله واری بیان در غزلیات سنایی و مولانا (دو شاعر بزرگ خراسان) مورد بررسی قرار گرفته و پس از استخراج نمونه ها، به مقایسه این مؤلفه در غزلیات سنایی و مولانا پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شعله واری بیان در غزلیات سنایی و مولانا وجود دارد و هر دو شاعر برای بیان تعابیر شعله وار، از عناصری همچون خورشید، ماه، آتش، شمع، شعله، چراغ و نور استفاده کرده اند. شباهت های لفظی و محتوایی در اشعار دو شاعر، نشان دهنده تأثر بی چون وچرای مولانا از سنایی در سرایش این گونه اشعار است. با وجود این شباهت ها، تفاوت هایی نیز در شعله واری بیان این دو شاعر وجود دارد؛ بسامد بالاتر شعله واری بیان و درخشندگی بیشتر تصاویر در غزلیات مولانا، ازجمله این تفاوت هاست که نشان می دهد مولانا در عین تأثر از شاعرانی چون سنایی، کلام آن ها را به اوج رسانده و ابداعات بی بدیلی داشته است. تفاوت هایی نیز در شعله واری بیان مولانا و سنایی با سوررئالیست ها وجود دارد که ازجمله آن ها می توان به باورپذیری خواننده در مواجهه با تعبیرهای شعله وار سنایی و مولانا و شعله واری بیشتر و درخشان تر کلام این دو شاعر نسبت به سوررئالیست ها اشاره کرد.
۳۶.

ابوبکر قهستانی؛ دولتمرد و ادیب دربار غزنه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۶
خراسان بزرگ همواره از جمله پایگاه های مهم علمی و فرهنگی جهان اسلام قلمداد شده است؛ پایگاهی که دانشی مردانی از نیشابور، بخارا، سمرقند، هرات، قهستان و غیره پشتوانه ی آن بودند. مقاله ی حاضر می کوشد به معرفی شاعر و دولتمردی از منطقه ی قهستان در سده ی چهارم و پنجم هجری، ابوبکر قهستانی، بپردازد و احوال و آثار وی را با تکیه بر منابع گوناگون عربی و فارسی، گردآوری و تحلیل کند و سلوک و شخصیت او را در دیوان شاعرانی نامبردار مانند فرخی سیستانی، سنایی غزنوی، سوزنی سمرقندی و غیره پیگیری نماید. هم چنین به مراودات ادبی و گستره ی روابط ابوبکر قهستانی با معاصرانش توجه کند. آن چه ضرورت این پژوهش را بیشتر می کند، آوازه ی ادبی و سیاسی ابوبکر قهستانی بویژه در منابع عربی است، آوازه ای که در روزگار معاصر، مغفول مانده است. سروده های شاعرانی مانند ابوبکر قهستانی، سند تحولات فکری و هنری ملی و منطقه ای است که بررسی و آگاهی از آن در پژوهش های قهستان شناسی بویژه در دوره  ای که اطلاعات اندکی از آن در دست است، اهمیت می یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان