در این مقاله ضمن بررسی مختصر جغرافیای تاریخی خوزستان در عصر آل بویه اشاره ای به نخبگان سیاسی، علمی و فرهنگی خوزستان در آن دوره شده است از میان این نخبگان اندیشمندانی چون این خلاد رامهرمزی، بختیشوع فرزند یوحنا، علی بن عباس مجوسی اهوازی؛ ابو یعقوب اهوازی، ناخدا بزرگ پور شهریار، ابوالحسن اهوازی، در تحولات علمی و فرهنگی و سیاسی نقش مؤثری داشتند. علی بن عباس اهوازی نویسنده کتاب مشهور الملکی یا کامل الصناعه فی الطب است که کتاب وی مدت ها در اروپا مورد توجه پزشکان و دانشمندان بود و تنها پس از آشنایی با کتاب قانون ابن سینا بوده که به جای الملکی از کتاب قانون استفاده گردید.
افزون بر این کوشش پزشکان و نخبگان سیاسی، اجتماعی، علمی در بهبود اوضاع اجتماعی و سلامت جامعه و بهتر شدن اوضاع معیشتی مردم تأثیر عمیقی گذاشته و زمینه های مناسبی برای تحول در جامعه فراهم نموده است و همان طوری که می دانیم عصر مورد بحث بخشی از دوران طلایی تمدن و فرهنگ ایرانی و اسلامی به شمار می رود.
این جستار تنها مقدمه ایست برای آشنایی با اندیشمندان خوزستانی عصر آل بویه و بررسی نقش هر کدام از این نخبگان نیاز به تحقیق گسترده تری دارد تا احوال و آثار هر یک مورد بررسی قرار گرفته شود.
یکی از علومی که تأثیر عمیقی بر باستان شناسی، تاریخ، انسان شناسی و مردم شناسی، دارد و «نسب شناسی» را با فرصت ها، زمینه ها یا چالش های جدی مواجه می سازد، »ژنتیک» است. دانش ژنتیک و کشف DNA آغاز تحولی بزرگ در زمینه های علوم زیستی و علوم مرتبط است. مقاله رویکردها و فرصت های پیش روی نسب شناسی در مواجهه با ژنتیک را مورد ارزیابی قرار می دهد، با طرح این مسأله که ژنتیک چه میزان می تواند در تحقیقات نسب شناسی راهگشا و سودمند باشد. استفاده از روش های تجربی آزمایشگاهی تعیین هویت مانند DNA کروموزوم y و میتوکندری در تعیین اصل و نسب با شیوه های نوین در شناخت هویت های مبتنی بر نیاشناسی با تکمیل و تصحیح داده ها برای فهم بهتر تاریخ ما را یاری رساند و یا جابجایی های جوامع را دقیق تر نشان دهد. دستاورد تحقیق حاکی از آن است در آینده ژنتیک می تواند در این زمینه بکار آید و مناسبات نوینی در فهم دقیق تاریخ با اتکا به دانش نسب شناسایی درتمدن اسلامی شکل می گیرد. کلید واژه ها: ژنتیک، نسب شناسی، کروموزومY، دی. ان. ای(DNA)، باستان شناسی
بزرگداشت و سوگواری بر وفیاتِ اولیای الهی و اظهارِ شادی در موالیدِ آنها یک آئین دینی، اجتماعی است که در بیشتر فرهنگهای بشری و آدابِ دینی مورد توجّه و اهتمام انسانها قرار دارد. این موضوع برخاسته از امور فطری و وجدانی است؛ زیرا آدمیان هر آنچه انتساب به محبوب داشته باشد و یاد او را زنده نگاه دارد، محترم می دانند و برایشان اهمیّت می یاید. این امر اگر در راستایِ محبّت خداوند و نیز مودّت کسانی باشد که خداوند محبّت آنها را واجب اعلام کرده است، قطعاً از مصادیق عبادت حقّ متعال محسوب می شود. چنانکه در آیات قرآن کریم و سیره ی پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم (ع) نیز موالید و وفیاتِ اولیاء الهی موضوعیّت دارد و برای مؤمنان، الهامبخشِ اقتداء و تأسّی به مسیرِ نورانی آن هاست. با واکاوی مفهوم عبادت و بررسیِ ادلّه جواز بزرگداشت موالید و وفیات اولیای الهی از منظر قرآن و روایات، آشکار می شود که این آداب، مصداق عبادت است. زیرا در تعالیم قرآن و سنّت، صراحتاً به دوستیِ آن بزرگواران فرمان داده شده است و تکریم زمانها و مکانهایی که مُنتسب به آن اولیاء عظیم الشأن است، در حقیقت، تعظیمِ فرمان خداوند بر مودّت آنهاست و از آنجا که فرمان محبّت اهلبیت (ع) محدود به زمانِ خاصّی نیست، گذشتِ زمانها از اهمیّتِ چنین آدابی نمی کاهد.