محمد امیرآبادی

محمد امیرآبادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تدوین راهبردهای بهینه سازی حکمرانی امور محلی جمهوری اسلامی ایران

کلید واژه ها: راهبرد حکمرانی امور محلی تحلیل سوات جمهوری اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۹
تمرکززدایی یکی از مهم ترین فرآیندهای مردم سالاری و حکمرانی در کشور محسوب می شود و به عنوان فرآیند توزیع قدرت اداری، سیاسی، مالی و تصمیم گیری از حکومت مرکزی به سطوح محلی، به دنبال ایجاد سیستم با ثبات، افزایش اثربخشی و کارایی حکومت، تسهیل ایجاد پایه های باثبات برای توسعه اقتصادی در سطوح ملی و محلی، شکل دهی حکومت شفاف تر و مشارکت شهروندان در تصمیم گیری است.جهت تحقق هدف تحقیق از روش آمیخته متوالی استفاده شده که شامل دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید حکمرانی امور محلی در جمهوری اسلامی ایران شناسایی شد و در بخش کمی با استفاده از تکنیک تحلیل سوات (SWOT) راهبردهای منتخب استخراج گردید. براساس محاسبات ماتریس ارزیابی و موقعیت اقدام راهبردی، جمع امتیاز نهایی عوامل داخلی روی محور X ها 77/2 و عوامل خارجی روی محور Y ها 59/2 می باشد، لذا موقعیت راهبردی مورد مطالعه در ناحیه اول و راهبردهای SO(تهاجمی) به عنوان راهبردهای منتخب تعیین شدند. همچنین بر اساس خروجی های ماتریس برنامه ریزی کمی راهبردی (QSPM) اولویت راهبردهای بهینه سازی حکمرانی امور محلی عبارتند از: 1. افزایش هماهنگی نهادی با تعریف صریح نقش ها و مسئولیت ها از طریق تصویب طرح مدیریت یکپارچه شهری (مردمی سازی حکمرانی) در مجلس شورای اسلامی 2. تمرکز زدایی از مسئولیت ها و منابع و واگذاری آن ها به مقامات محلی در چارچوب قانون اساسی و محاسبه پذیری 3. واگذاری اختیارات عمل در حوزه تصمیم گیری و قانون گذاری به شورای عالی استان ها، شورای استان و شورای شهرو روستا 4. انتخاب مقامات اداره کننده محل از سوی مردم همان محل مبتنی بر بومی گزینی 5. ایجاد ساز و کار مشخص جهت مشارکت و نظارت نهادهای مدنی و مردمی بر امور محلی
۲.

بررسی چارچوب مدل جاذبه گردشگری در ایران با رویکرد پانل دیتا

نویسنده:

کلید واژه ها: گردشگری جریان های گردشگری رویکرد پانل دیتا مدل جاذبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۴
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین و گسترده ترین صنعت ها در دهه های اخیر شناخته می شود و توجه بسیاری از برنامه ریزان، سیاست گذاران و مدیران محلی و منطقه ای را به خود معطوف نموده است. تنوع اقلیمی گسترده در کشور ایران به همراه تاریخچه های فرهنگی-تاریخی، توجه و اهمیت توسعه گردشگری را بیشتر نمایان می سازد. در این راستا مطالعه حاضر سعی دارد تا با بررسی عوامل مؤثر بر جریان های گردشگری در ایران با بکارگیری مدل جاذبه، اندازه و اهمیت عوامل اثرگذار را مورد ارزیابی قرار دهد. متغیرهای اصلی مطالعه شامل شاخص توسعه انسانی، تولید ناخالص سرانه، انتشار کربن دی اکسید، نرخ ارز، تراکم جمعیت، نرخ تورم و فاصله جغرافیایی بین کشورها هستند و داده های موردبررسی در این تحقیق برای سال های 2000 تا 2018 در نظر گرفته شده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای شاخص توسعه انسانی، انتشار کربن دی اکسید، نرخ ارز و مساحت، اثر مثبت و معنی داری بر جذب گردشگران داشته است. از طرفی، متغیرهای تراکم جمعیت و فاصله جغرافیایی بین کشورها اثر منفی و معکوس بر جذب گردشگران داشته است و بر این اساس الگوی جاذبه برای صنعت گردشگری ایران نیز مصداق پیدا میکند. بنابراین پیشنهاد می شود که سیاست گذاران، تمرکز بیشتری بر روی کشورهای همسایه به جهت افزایش جذب گردشگر (با توجه به فاصله جغرافیایی کمتر و در نتیجه هزینههای حمل ونقل و خدمات پایینتر) داشته باشند. همچنین هممرزی با کشورهای هم زبان از جمله افغانستان و کشور هم مذهب عراق در راستای توسعه صنعت گردشگری، فرصتهای بی نظیری را با توجه به برگزاری مراسمات آئینی-مذهبی میتواند فراهم سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان