فرزانه میکاییلی منیع

فرزانه میکاییلی منیع

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه روان شناسی، دانشگاه ارومیه

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۸ مورد از کل ۶۸ مورد.
۶۱.

بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانشجویان دارای حکم انضباطی و مقایسه آن با دانشجویان بدون حکم دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازگاری اجتماعی هوش هیجانی - اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶۱ تعداد دانلود : ۲۰۷۰
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانشجویانی که بدلیل عدم رعایت قوانین دانشگاه حکم انضباطی دریافت کرده بودند و مقایسه آن با دانشجویان بدون حکم است. برای دستیابی به این مهم، کلیه دانشجویانی که در سال های تحصیلی 85-84 و 86-85 از کمیته انضباطی حکم گرفته و حکم مورد نظر درباره آنها اجرا شده بود، به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شدند. طی این مدت 135 نفر حکم انضباطی گرفته و تخلف آنان محرز شده بود. بخشی از این گروه بدلیل تعلیق از تحصیل و عدم دسترسی به آنها، عدم تمایل به شرکت در پژوهش و فارغ التحصیلی از دانشگاه حذف شدند. بر این اساس کل نمونه دارای حکم انضباطی مطالعه شده 53 نفر (28 نفر مذکر و 26 نفر مونث) بود. با هدف مقایسه، 53 نفر از دانشجویانی که تخلفی نداشتند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند و کل نمونه به 106 نفر رسید. دو گروه از نظر جنس، سن، سال ورود به دانشگاه مقطع و رشته تحصیلی و محل سکونت (بومی و غیر بومی بودن) همتا گردیدند. از آزمون هوش هیجانی - اجتماعی بار - آن و سازگاری اجتماعی بل جهت سنجش متغیرها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند بین سازگاری اجتماعی دانشجویان دارای حکم و بدون آن تفاوت معنی دار وجود داشته و گروه دوم سازگارتر هستند (P<0.01). در زمینه هوش هیجانی - اجتماعی دانشجویان بدون حکم انضباطی از مهارت مدیریت تنش، سازگاری و خلق کلی بهتری در قیاس با دانشجویان دریافت کننده حکم انضباطی برخوردار بودند (P<0.01). علاوه بر این، بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی با سازگاری اجتماعی حاکی از وجود رابطه معنی دار بین آنها در تمام مولفه ها بود. در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام از میان مولفه های هوش هیجانی - اجتماعی سه مولفه خلق کلی، مهارت های درون فردی و سازگاری و همچنین داشتن حکم انضباطی به شکل معنی داری قادر به پیش بینی سازگاری اجتماعی بودند (P<0.001).
۶۳.

آیا مدل پردازش واج شناختی برای تبیین نارساخوانی در دانش آموزان دو زبانه عادی و نارساخوان دبستانی مناسب است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۴
هدف: در این مطالعه تلاش شد مدل پردازش واج شناختی در نمونه ای از دو زبانه های عادی و نارساخوان ترکی - فارسی زبان آموزش شود. روش: به این منظور از بین دانش آموزان 10-8 ساله دو زبانه شهر تبریز از طریق نمونه گیری هدفمند 138 دانش آموز پسر نارساخوان و 138 دانش آموز پسر عادی انتخاب و با توجه به متغیرهای سن، جنس و هوش همتا شدند. آزمون های آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و خواندن درهر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان دادند مدل پردازش واج شناختی در گروه عادی دو زبانه مدل تبیینی مناسب تری به شمار می رود. بر این اساس، مولفه های آگاهی واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و حافظه فعال واج شناختی دارای روابط علی معنی دار با سرعت و صحت خواندن می باشند. به عبارتی مدل بدست آمده از داده ها در این گروه با مدل تئوریکی آزمون شده مطابقت دارد و این مدل قادر به تبیین و پیش بینی عملکرد خواندن فرد است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت مدل آزمون شده در گروه دو زبانه عادی مدل مناسبی است؛ زیرا همه مسیرهای مهم و معنادار ممکن بین متغیرها را در خود داشته است. در گروه نارساخوان، داده های به دست آمده کاملا با مدل تئوریکی هماهنگی و تطابق ندارند و روابط علی حافظه فعال واج شناختی به سرعت و صحت خواندن و مسیر آگاهی واج شناختی به سرعت خواندن معنی دار نیست و در نتیجه آنها به خوبی در مدل قرار نمی گیرند. مجموع نتایج مربوط به دو زبانه های نارساخوان نشان می دهند که با وجود برازش داده ها با مدل تئوریکی، مدل کاملا مناسب داده ها نیست و مولفه حافظه فعال واج شناختی، نمی تواند نقش موثری در کاهش و افزایش زمان و خطاهای خواندن داشته باشد و آگاهی واج شناختی نیز نتوانسته بر متغیر سرعت خواندن موثر واقع شود. نتیجه گیری: در کل یافته ها نشان دادند مدل پردازش واج شناختی خواندن برای گروه عادی دو زبانه مدل مناسب تری است.
۶۴.

بررسی مدل پردازش واج شناختی خواندن در دانش آموزان پسر عادی و نارساخوان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۷ تعداد دانلود : ۱۶۵۰
هدف این تحقیق بررسی برازش یک مدل شناخته شده در زمینه خواندن و نارساخوانی و پاسخ به این سوال بود که آیا در نمونه های یک زبانه فارسی زبان عادی و نارساخوان مدل پردازش واج شناختی، مدل تبیینی مناسبی به شمار می رود؟ بدین منظور از جامعه دانش آموزان دبستانی 8-10 سال شهر تهران با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند 138 دانش آموز نارساخوان پسر و 138 دانش آموز پسر عادی که از لحاظ متغیرهای سن، جنس و هوش همتا شده بودند انتخاب شدند. آزمون هایی برای سنجش آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و تشخیص نارساخوانی اجرا شد و برای سنجش سرعت و صحت خواندن از آزمون متن خوانی و واژه خوانی فلاح چای (1374) استفاده شد. پایایی تمام آزمون های محقق ساخته با استفاده از روش بازآزمایی بررسی گردید. روش تحلیل عاملی برای کشف عوامل مورد نظر و روش مدل یابی معادلات ساختاری جهت برازش مدل نظری بکار رفت. نتایج نشان دادند که مدل پردازش واج شناختی در گروه نارساخوان و گروه عادی از برازش مناسبی برخوردار است. این مدل هم در گروه عادی و هم در گروه نارساخوان می تواند سرعت و صحت خواندن را تبیین نماید. در گروه عادی مدل پردازش واج شناختی یک مفهوم سه بعدی است که از متغیرهای آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی و نامیدن سریع خودکار تشکیل شده است. اما متغیر نامیدن سریع خودکار به دلیل نداشتن رابطه معنی دار با متغیر حافظه به خوبی در مدل قرار نمی گیرد. در گروه نارساخوان ها سه مولفه پیشنهادی مدل بدلیل همبستگی معنی دار با هم اجزای یک ساختار به شمار می روند. در تمام مولفه های مدل گروه عادی عملکرد بهتری از گروه نارساخوان داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان